مهرداد اسکویی / بابک روحالامینی
همیشه خواندن کتاب «بیست هزار فرسنگ زیر دریای» ژول ورن برایمان خاطرهانگیز بوده و خواهد بود. کاپیتان نموی افسانهای و اتفاقات ریز و درشت اعماق دریا و بهخصوص مردان قورباغهای و ماجراجوییهایشان در دریا، با آن لباسها، ماسکها، ابزارها و کپسولهای غریب اکسیژن، همیشه ما را به عمق قصهها و افسانهها میبرد.
نوشتههای مرتبط
با دیدن چند عکس از مجموعه عکسهای عکاسی کارلو در رشت شوکه میشویم. عکسهای مردان قورباغهای را در اوائل دههی چهل خورشیدی میبینیم و دوباره افسون قصهها و افسانههای دریا و دریانوردان میشویم. با همهی بیتجربهگیمان تصمیم میگیریم دربارهی این مردان جسور و بیباک و ماجراجویانِ اعماق دریا در گیلانِ آن زمان جستجو کنیم.
نیروی دریایی ایران با اعزام تعدادی از افسران و درجهداران خود به انگلستان برای فراگیری تعالیم مدرن نظامی در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، اقدام به تعلیم و تربیت مردان قورباغهای کرد و به این ترتیب نخستین یگان مردان قورباغهای ایران تشکیل شد. از آن زمان بود که واژهی مردان قورباغهای در فرهنگ نظامی ایران رایج شد و اولین غواصان مدرن ایرانی متولد شدند. پس از آن نیز هرساله تعدادی از افراد علاقهمند که سن آنها نباید از بیست سال بیشتر میبود، پس از گذراندن آزمایشات پزشکی و تمرینات سخت و طاقتفرسا بهعنوان مردان قورباغهای جدید نیروی دریایی ایران به استخدام در میآمدند و مشغول خدمت در یگانهای مختلف نیروی دریایی میشدند.
یک کارآموز جدید باید ورزیده، قوی و سالم میبود. هرگونه مشکل و ضعفی در افراد داوطلب باعث حذف آنان از مسیر دشوار انتخاب میشد. داوطلبان به هیجوجه نباید بیماریهایی چون بُرنشیت، سینوزیت و مشکلات و نارساییهای ریوی میداشتند. هر مرد قورباغهای بعد از گذراندن آزمایشهای پزشکی میبایست از عهدهی امتحاناتی چون شنای مقاومت، شنای ۱۰۰ متر سرعت و دوی پانصد متر و دیگر ورزشهای سنجش قوای بدنی برآید. کسانی که مراحل ابتدایی را با موفقیت پشتسر میگذاشتند، برای گذراندن دورهای ۱۳ هفتهای بهمنظور آموزش اولیهی نظامی به پادگان نیروی دریایی گیلان در رشت اعزام میشدند و پس از طی این دوره، بلافاصله به آموزشگاه غواصی در بندر انزلی (پهلوی) معرفی میشدند. در این آموزشگاه داوطلبان میبایست پانزده روز تمام دورههای فشرده و بسیار سخت غواصی را از سر بگذرانند. ماندن در اتاقهای فشار، عملیات غواصی در گِل و لای و لجن و غوطه خوردن در جریان آب شدید از جملهی این امتحانات بود. در طی این مراحل توانفرسا، بدون شک عدهای مردود میشدند و راه را برای آنان که از قدرت و توان و آمادگی و شور و شوق بیشتری برخوردار بودند باز میگذاشتند تا طبق برنامههای اصولی آموزش، تحت تعلیم قرار گیرند و به مردان قورباغهای ورزیده و توانمندی بدل شوند. از طرفی کسانی که از عهدهی امتحانات برنیامده بودند نیز به آموزشگاه مهناوی معرفی میشدند تا در یکی از رستههای دیگر نیروی دریایی مشغول تحصیل و خدمت شوند.
در آن زمان آموزش غواصی شامل دو مرحله بود. نخست آموزش عمومی و دوم آموزش تاکتیکی. در مرحلهی آموزش عمومی کارآموز میبایست مواردی چون عملیات غواصی با همهی دستگاههای متصلِ مسیر باز و میسر بسته، غوص با لباس و دستگاه نیمهسنگین و نیز عملیات شبانهی غواصی تا عمق ۵۸ متر را آموزش ببینند. آموزش تاکتیکی هم به دو بخش تقسیم میشد. یکی برای کارآموزان غواصی بود که پس از طی دوره به مردان قورباغهای تبدیل میشدند و دوم آموزش دستهی عملیات مخصوص دریایی که دورهای بسیار سخت و جانکاه محسوب میشد. طی دورهی تکاوری چتربازی، پرش از هوا به دریا، نفود از دریا به ساحل به منظور شناسایی کرانه و تخریب (که در عملیات آبی خاکی بسیار مورد استفاده قرار میگرفت) و همچنین طی دورهی عملیات در کوهستان (کوهنوردی و تحمل گرسنگی شدید، تشنگی و سرما و گرما) از مهمترین مراحل طی دوره تاکتیکی برای کارآموزان عملیات مخصوص دریایی شمرده میشد. پس از طی موفقیتآمیز این مراحل، بهترینِ این افراد پس از خدمت در یگان، برای گذراندن دورههای عالی و تخصصی به خارج از کشور اعزام میشدند. کارآموزان پس از فارغالتحصیلی بر حسب نیاز به پایگاههای مختلف نیروی دریایی کشور فرستاده میشدند و تحت سرپرستی افسران و درجهداران متخصص به خدمت خود و پشتیبانی از ناوگان دریایی در گیلان، خلیج فارس و دریای عمان ادامه میدادند.
برای مردان قورباغهای که به اعماق دریا فرستاده میشدند، گاه از سطح آب برایشان هوا فرستاده میشد و آنها را قادر میساخت تا مدتی حدود پنج تا شش ساعت بیوقفه در آب کار کنند. در شکلی دیگر مردان قورباغهای با دستگاه منتقلکننده هوا به داخل آب میرفتند و برای مدت معینی هوا به همراه میبردند. در این حالت اگر غواصی یک ساعت در عمق هفتاد متری کار میکرد، به هیچوجه نباید او را زودتر از پنج ساعت از زیر آب بیرون میآوردند زیرا در این صورت مرگ او قطعی بود و متخصصین آن زمان معتقد بودند که در زیر آب، ذرات نیتروژن وارد خون مرد قورباغهای شده و دستگاه گردش خون او را دچار اختلال میکرد. به این دلیل تا ذرات نیتروژن در دستگاه گردش خون بهطور طبیعی به کار می افتاد، نمی بایست غواص را از زیر آب خارج میکردند.
مردان قورباغهای با اینکه در زیر آب با حیوانات خطرناک روبر میشدند، خوب میدانستند که هیچگاه نباید به جنگ این حیوانات بروند و اصولاً سعی میکردند به هر ترتیبی که شده از نزدیکی به حیوانات آسیبرسان اعماق دریا پرهیز کنند. هرچند که برای حفاظت از جان خود در اعماق دریا هر کدام یک کارد محکم و بسیار تیز و همچنین تفنگ مخصوصِ زیر آب را با خود حمل میکردند. خطرات دیگری که ممکن بود علاوه بر جانوران خطرناک دریایی جان یک مرد قورباغهای را تهدید کند، عبارت بود از؛ مسمویت به علت کمبود هوا، مسمویت به علت گاز کربنیک و آمبولی گاز و خطرات ازت.
در کار غواصی برخلاف تمامی مقرراتِ ارتش گاهی اتفاق میافتاد که یک گروهبان ساده اما زبده و کاردان فرماندهی چند افسر و مأمور عالیرتبه را در عمق دریا بر عهده گیرد. یک غواص جوان و دوره دیده در آب قادر بود در هر ساعت یک تا یک و نیم میل دریایی شنا کند. این امر در شب و روز فرقی نداشت زیرا در شب وی قادر بود از چراغهای نورانی، قطبنما و ساعتهای دریایی که همراه داشت استفاده کند.
یکی از مهمترین واحدهای مردان قورباغهای در ابتدای دهه چهل خورشیدی، کماندوهای زیرآبی بودند. آنها بهطور معمول از زبدهترین افراد مردان قورباغهای تشکیل میشدند که علاوه بر گذراندن مراحل عادی، دورههای پیشرفتهی آموزش را طی میکردند. هر کماندوی زیرآبی دورهی مخصوصی را باید میگذراند که عبارت بود؛ از چهار ماه دوره کامل مقدماتی، شش هفته آموزش عملیات زیرآبی و به طور معمول سه هفته آموزش مربوط به پرش و چتربازی.
کماندوهای زیرآبی وسائل و تجهیزات مختلف و ضروری همراه خود داشتند. ابزارهایی برای هدایت و حفاظت از خود و تجهیزاتی برای جنگ و گریز و انفجارهای زیر آب برای انجام عملیات نظامی. در آبهای گرم و سرد نیز همواره دو پوشش مخصوص که با یک لایهی اسفنجی پرشده، کماندوها را از گزند سرمای شدید و یا گرما و حرارت زیاد آب در مأموریتهای طولانی در امان نگاه میداشت. کماندوهای زیرآبی در آن زمان از سه نوع از دستگاههای تنفسی زیر آبی استفاده میکردند که با کمک آنها میتوانستند بسیاری از ماموریتهای مختلف و مهم خود را به انجام برسانند.
مردان قورباغه ای در زمان صلح کارهای عام المنفعه نظیر تعمیر و بازدید لولههای نفتی زیر آب و بازدید از تأسیسات چاههای نفت و عملیات غواصی سدها و غیره را انجام میدادند و در زمان جنگ وظایفی چون مینگذاری بر بدنهی ناوهای جنگی، انفجار تاسیسات ساحلی دشمن، انفجار اسکلهها و تاسیسات، از میان بردن شبکههای فلزی ایجاد شده به وسیلهی دشمن به خاطر جلوگیری از وجود زیردریایی و از کار انداختن مینهای کار گذاشته شده بود.
با نگاهی دوباره به عکسهای مردان قورباغهای در گیلان در اوایل دههی چهل خورشیدی، به فکر فرو میرویم. دوست داریم لباسهایشان، ابزار و تجهیزاتشان، چهره و نگاهشان را خوب برانداز کنیم. دوباره یاد قصهها و افسانههای قدیم بیافتیم و لذتی عجیب و مرموز را تجربه کنیم. چیزی از جنس مردان قصهی بیست هزار فرسنگ زیر دریا را.
هرچند که داستان این مردان در این عکسها واقعی و حقیقی باشد و آنها گوش به فرمان، مرتب و نظاممند پس از اشارهی فرمانده ارشد خود هماهنگ و یکصدا بخوانند:
ما مردان قورباغهای / مرد دریاییم / دریا میدان نبرد ماست / از خشم دریا / ما را هیچ باک نیست / با امواجش دست به گریبانیم / به اعماقش / فرو میرویم / با غُرشش / همصدا میشویم / و با نهیب دیوانهوارش / دیوانگی میکنیم / ما عقاب آسمان / روباه زمین / و نهنگ دریاییم … .
این مقاله پیش از این در نشریه گیله وا شماره۱۲۹/ اسفندماه ۹۲ به چاپ رسیده است و برای باز نشر به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است. مهرداد اسکویی، فیلمساز و عکاس مستند، مدیر پیشین گروه فیلم و عکس مستند و مشاور ارشد علمی انسان شناسی و فرهنگ است.
بیشتر اطلاعات این متن از شمارههای مختلف پیک دریا (ماهنامهی نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران)، بین سالهای ۱۳۴۴-۱۳۵۴ استخراج شده است.