زهره روحی : ممنون از اینکه دعوت به مصاحبه را پذیرفتید. لطفا خودتان را معرفی بفرمایید (اینکه در چه سالی ازایران مهاجرت کرده اید، مقیم چه کشوری هستید و در آنجا به چه کاری مشغول هستید).
آقای جواد سبک پی : من بعد از انقلاب برای ادامه تحصیل به آلمان رفتم . حدوداً اردیبهشت ۱۳۵۸ (می ۱۹۷۹) در آلمان توانستم ویزای تحصیلی به آمریکا را بگیرم و در مرداد ۱۳۵۸به لس آنجلس رفتم. من اقامت آمریکا را دارم و در سال ۱۹۸۳ میلادی و یا ۱۳۶۱ شمسی ، ازدواج کردم و دو تا دختر دارم به اسامی نسرین و نسیم ، ۲۲ ساله و ۱۸ ساله. دختر بزرگم نسرین با مشکلات زیادی به دنیا آمد و در صندلی چرخدار قرار دارد اما این مشکل نتوانست جلوی موفقیت و شادابی نسرین را بگیرد . نسرین در حال حاضر به کالج می رود و قصد ادامه تحصیل در حد دکتری روانپزشکی را دارد.
نوشتههای مرتبط
روحی: آیا به قصد تحصیل به آمریکا رفته بودید؟ و اگر امکان دارد لطفاً از موقعیت خود و همسرتان بیشتر بگویید . آیا ایشان هم ایرانی هستند؟
سبک پی : من در رشته جنگلبانی از دانشگاه ساری در سال ۱۹۷۹ در ایران فارغ التحصیل شدم و همسرم آمریکایی مکزیکی تبار است که در رشته ساختمانی فوق دیپلم دارد. قصد من گرفتن فوق لیسانس در همان رشته جنگلبانی بود و به همین منظور بعد از ورود به آمریکا در عرض یک سال به دانشگاه ایالت اورگان رفتم اما به خاطر مشکلات روابط بین کشور ایران و آمریکا که نتوانستم پول شهریه را بدهم از ادامه تحصیل معذور شدم. بعد از برگشتن از اورگان به لس آنجلس، با همسرم ازدواج کردم و شغل من در حال حاضر نمایندگی اتحادیه کارمندان شهر لس آنجلس هست . من مدت ده سال هست که در این رشته مشغول به کار هستم . بیشتر از این مدت ده سال در شهر لس آنجلس مشغول به کار بودم و پیش از آن در قسمت خصوصی چندین مغازه داشتم که شامل فروشگاه ویدئو و لابراتور عکاسی بود.
روحی : ممکن است لطف بفرمایید و در مورد شغل فعلی تان بیشتر توضیح دهید. فرمودهاید نماینده اتحادیه کارمندان در شهر لس آنجلس هستید، این کارمندانی که میفرمایید، کارکنان چه بخشی هستند و یا در چه جاهایی کار میکنند ؟ و همینطور لطفا از وظایف خودتان یگویید، مثلا از مشکلات یا مشغله هایی که در رابطه با کارتان دارید …
سبک پی : من به عنوان نماینده کارمندان در مورد حقوق مالی و کاری آنها با کارفرما مذاکره می کنم. و به همین صورت اگر کارمندان دچار اشکال کاری بشوند و کارفرما معتقد به مجازات کارمندان باشد ، من با همکاران [او] از این کارمند دفاع می کنیم . در شهر لس آنجلس [نمایندگی] کارمندان دفتری و فنی شهر را دارم . همچنین [نمایندگی ] حدود ۴ شهر کوچک [دیگر] را دارم که همه کارمندان از فنی و کارهایی دفتری تا بازرسان ساختمانی و لس آنجلس کامیونیتی کالج دیستریکت ( Los Angeles Community College District ) که دارای ۹ کالج و دفتر مرکزی است . در کالجها اعضاء اتحادیه ، کارهای سوپروایزری یا مدیریت را انجام می دهند که مدیریت عمومی، کتابخانه ، حسابدار ، مدیریت امور مالی ، باغبانی ، مدیریت تهویه ، قسمتی از نگهبانان شهری را هم دارم ، این شغلها بسیار وقت گیر است . مخصوصاً موقعی که قرارداد ما با کارفرماهای شهری یا کالج، نزدیک به تمام شدن است و باید دوباره به مذاکره بشینیم. در اینکه امتیاز زیادی برای کارمندان بگیریم ، خیلی وقتها در کارهای انتخاباتی شرکت می کنیم تا نماینده های انتخاباتی با فعالیت دوستانه باشند چون در اینصورت می توانیم امتیازات بیشتری برای کارمندان بگیریم.
روحی : در ایمیلی که برایم داده اید از گرفتاری های انتخاباتی مربوط به شغلتان نوشته اید، آیا در این انتخابات، خواست و یا مطالبات کارگران و کارمندان دفتری و فنی مطرح شده است؟ اگر پاسخ شما مثبت است، ممکن است بگویید مهمترین خواست و یا مطالباتی که کارگران و یا کارمندان در این انتخابات داشته اند چه بوده است؟
سبک پی : کارهای انتخاباتی ما مستقیم با منافع کارمندان ارتباط ندارد ولی از نمایندگانی حمایت می کنیم که کمک به کارمندان را در رأس اهدافشان هست، در حال حاضر مشغول به انتخابات داوطلبان دوستانه کار در سطح محلی یا شهرستانی هستم . در تماس با این نمایندگان آنها را دعوت می کنیم تا با کارمندان تماس گرفته و در صورت حمایت از کارمندان ، ما هم از آنها حمایت می کنیم . اگر تصمیم به حمایت از این نمایندگان مورد تصویب کارمندان قرار بگیرد از طریق تلفن و یا تماس با مردم در منزلشان خواهان این هستیم که از نمایندگان ما پشتیبانی بکنند. این کار ما در موفقیت این نمایندگان خیلی تأثیر گذار است.
روحی : آیا بحران اقتصادی فعلی ( که در سراسر جهان دیده می شود) به کار شما هم آسیب زده است ؟ ممکن است کمی درباره این موضوع صحبت بفرمایید؟
سبک پی : متآسفانه شرایط کنونی اقتصادی جهانگیر است و شامل کارمندان هم شده. به خاطر این مشکلات اقتصادی خیلی ازکارمندان کار خود را از دست دادهاند و خیلی از حقوق و یا منافعشان کم شده . پیش بینی شده که این گونه مشکلات کارمندان تا ۳ یا ۴ سال دیگر ادامه خواهد داشت که این [باعث] مشغله [فکری] زیادی برای تمام اتحادیه ها شده.
روحی : فرمودهاید که همسرتان آمریکاییِ مکزیکی تبار هستند . آیا در آنزمان خانواده ی شما مشکلی با ازدواج شما با زنی غیر ایرانی نداشتند. ازدواج شما بدون مشکل از سوی خانواده تان پذیرفته شد ؟
سبک پی : خوشبختانه ، خانواده من با وجود حمایت زیاد هیچوقت نظریات خود را به من و بقیه مجبور [تحمیل] نکردند. همسرم (استر) در خانواده ای بزرگ شده که روابط خانوادگی بسیار شبیه ما ایرانیان دارند و می توانم به راحتی بگم که همسرم خیلی به خانواده من احساس نزدیکی می کند و رابطه خوب و مشکلی ایجاد نکرد و همسرم خیلی راحت اسمهایی فارسی را برای دخترانمان قبول کرد. اسم دختر بزرگم (نسرین) را همسرم ( Esther) انتخاب کرد. همسرم فارسی را تا حد زیادی می فهمد بیشتر از آنکه صحبت بکند. کلم پلو را خوب درست می کند ولی دوغ را دوست ندارد اما ماست و خیار را دوست دارد .
روحی : خیلی جالب است که همسر شما با غذاهای ایرانی آشنایی دارند و خودشان هم آنها را درست می کنند ! آیا با ایرانیان مقیم لس آنجلس هم ارتباط دارید ؟ و یا آیا فیلم های ایرانی هم تماشا می کنید ؟ به جشن هایی که ایرانیان مقیم لس آنجلس برگزار می کنند ، چطور؟ آیا به آن جشنها می روید و بالاخره اینکه آیا فرصت می کنید که خبرهای مربوط به ایران را پی گیری کنید ؟
سبک پی : البته که دوستار فیلمهای ایرانی هستم و در هر فرصتی نگاه می کنم. من ماهواره هم داشتم که برنامه های ایرانی را می توانستم ببینم این ماهواره را بیشتر به خاطره مادرم گرفتم که هر وقت به دیدار ما و خانواده ام می آید با هم نگاه می کردیم . خیلی از فیلمهایی که در فستیوالهای بیرون از کشور مورد تقدیر قرار گرفتند را نگاه می کنم. گاهی اوقات در مراسم ایرانیان شرکت می کنم و اخبار ایران را یا با تماس با دوستان [ی که ] در ایران دارم دریافت می کنم و یا از طریق اینترنت.
روحی : شما و همسرتان به چه زبانی با یکدیگر صحبت میکنید؟ ( انگلیسی؟) آیا فرزندانتان میتوانند به زبان اسپانیایی و یا فارسی صحبت کنند ؟ ممکن است در اینباره بفرمایید .
سبک پی : من و همسرم به انگلیسی مکالمه داریم ، دختر بزرگم اسپانیش صحبت می کند چون در دبیرستان و کالج کلاس داشت و با مادرش صحبت میکند . دختر کوچکم (نسیم) زیاد علاقه نشان نمیدهد و اسپانیش نمیداند. همسرم فارسی را متوجه میشود، بیشتر از اینکه بتواند صحبت کند. در زبان فارسی هم دختر بزرگم (نسرین) بیشتر متوجه می شود تا دختر کوچکم.
روحی : آیا در این سالها هیچگاه به ایران سفر کردهاید ؟
سبک پی : متأسفانه به خاطر مشکلات پزشکی دخترم امکان این که به ایران سفر کنم پیش نیامده ولی امیدوارم که به زودی بتوانم. خاطرات خوبی از ایران دارم که هیچوقت فراموش نکردم همچنین دوستان خیلی خوب و عزیزی هنوز در ایران دارم که از زمان مدرسه و دانشگاه هنوز با این دوستان عزیز تماس دارم که شوق دیدارشان همیشه تازه است. امیدوارم که بعد از پایان تحصیلات دخترم نسرین بتوانم به ایران عزیز سفر کنم تا دیداری تازه کنم.
روحی : آیا هیچوقت پیش آمده که مجبور به پنهان کردن «دین » و یا «ملیّت» خودتان بشوید؟
سبک پی : من خوشبختانه تا به حال هیچ مشغله در این زمینه نداشتم و همواره مورد پشتیبانی دوستان و همکارانم بودم. به خاطر دارم که سال اولی که در آمریکا به کلاس زبان انگلیسی می رفتم و سفارت آمریکا توسط دانشچویان ایرانی گرفته شده بود، معلم انگلیسی شماره و آدرس خانهاش را به همه دانشجویان ایرانی داد که در صورت مشکل با ایشان بتوانیم تماس بگیریم. بیشتر آمریکایی ها شهروندان خوبی هستند اما با این حال شنیدهام که تعداد محدودی از ایرانیان در این زمینه مشکلات داشته و ممکن است که باز هم چنین مشکلاتی پیش بیاید ولی همانطور که خدمت تان عرض کردم من تا به حال چنین مشکلی نداشتم.
روحی: آقای جواد سبک پی عزیز از همکاری صمیمانه شما بسیار سپاسگزار هستم. در طول مصاحبه به خوبی متوجه این مسئله بودم که به دلیل مشغلههای کاری فراوان و دیگر مسائل ، انجام این مصاحبه چقدر برای شما مشکل بوده است. از اینرو لازم می دانم به خاطر این همکاری و علاقهمندی برای رشد تجربیات و دانستههای دیاسپورای ایرانی، تشکر ویژهای هم از طرف صفحه دیاسپورا و سایت انسان شناسی و فرهنگ از شما داشته باشم. لطفاً اگر مطلب خاصی دارید بفرمایید.
سبک پی : خانم روحی از اینکه به من این فرصت را دادید که بتوانم با شما گفتگو داشته باشم متشکرم ، این فرصت بود که بتوانم با کشور عزیزم احساس نزدیکی بیشتری کنم امیدوارم که این مصاحبه مورد علاقه خوانندگان شما قرار بگیرد. برای شما و همه ایرانیان عزیز آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم به خصوص در این سال جدید . اتفاقاً خاطره خوبی هم از نوروز دارم که برایتان تعریف می کنم. به یاد می آورم که در دوران خدمت نظام وظیفه ام که با درجه ستوانی در ارتش خدمت می کردم به خاطر بحث های سیاسی و مخالفت با حکومت نظامی به مدت ۶ روز در زندان دژبان بودم که بعد از ورود آیت الله خمینی به تهران و برگشت ارتش آزاد شدم. به خاطر دارم که در زندان دژبانی امیر آباد صدای مردم را از میدان آزادی می شنیدم که به پیشواز خمینی رفته بودند. ورود آیت الله خمینی باعث شد که خدمت وظیفه در آن زمان از ۲۴ ماه به ۱۷ ماه تبدیل بشود. حدود نوروز بود. و به این دلیل نوروز خاطره خوبی همیشه برای من دارد.
پس از مصاحبه :
همراه با عکسی که آقای جواد سبک از خودشان برای این مصاحبه ارسال کرده اند ، یاد داشتی هم ضمیمه بود که عیناً در زیر میآوریم.
توضیح عکس:
Hamonor ke ghol dadeh bodam yek aks zamimeh in email hast. in aks dar joloie manzele shardare Los Angeles gerefte shode va ghabl az shoroe tazahorate bood ke be khatere beron kardan tedadi az karmandan shahr da anja jam shode boodeem. Omidvaram ke mored estefade bashad.
[همانطور] که قول داده بودم یک عکس ضمیمه این ایمیل هست. این عکس در جلوی منزل شهردار لس آنجلس گرفته شده و قبل از شروع تظاهراتی بود که به خاطر بیرون کردن تعدادی از کارمندان شهر [داری] در آنجا جمع شده بودیم. امیدوارم که مورد استفاده باشد.