انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره على شریعتمدارى، یک عمر تعلیم و تربیت

علی شریعتمداری

على شریعتمدارى از استادان شاخص تعلیم و تربیت است که در جهت بسط و گسترش آموزش این علم در ایران تلاش‌های پرثمرى کرده است. او وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت موقت مهدی بازرگان و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود….

متولد ۱۳۰۲ شیراز
درگذشت ۲۰ دی۱۳۹۵ شیراز
رشته تخصصى : تعلیم و تربیت

فعالیت‌ها:
ـ گذراندن تحصیلات تا اخذ دیپلم در زادگاه خویش و آموزگارى در مدارس شیراز
ـ ورود به دانشگاه تهران و اخذ لیسانس فلسفه و علوم تربیتى از دانشکده ادبیات در سال ۱۳۲۲ و همچنین اخذ لیسانس علوم قضایى از همین دانشگاه و هم‌زمان دبیرى در دبیرستان‌ها
ـ عزیمت به آمریکا در سال ۱۳۳۵ براى ادامه تحصیل و اخذ فوق‌لیسانس در آموزش متوسطه در سال ۱۳۳۶ از دانشگاه میشیگان و اخذ دکترى در فلسفه و تعلیم و تربیت و برنامه‌ریزی درسى از دانشگاه تنسى در سال ۱۳۳۸
ـ بازگشت به ایران و دانشیارى علوم تربیتى در دانشگاه شیراز از سال ۱۳۳۹
ـ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگى و دریافت نشان درجه‌یک تعلیم و تربیت
ـ ارتقا به مقام استادى علوم تربیتى دانشگاه اصفهان در سال۱۳۴۴
ـ استاد مدعو فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه‌های آمریکا تا سال ۱۳۴۶
ـ تدریس در دانشگاه تربیت‌معلم تهران از سال ۱۳۵۸ تاکنون
ـ عضویت در مجامع و شوراهاى علمى و پژوهشى
ـ ریاست دوره‌ای و عضو پیوسته فرهنگستان علوم
ـ چهره ماندگار رشته تعلیم و تربیت در سال ۱۳۸۱
– از اعضای شورای مرکزی حزب مردم ایران

برخى از آثار او عبارت‌اند از:
اصول و فلسفه تعلیم و تربیت ـ اصول تعلیم و تربیت ـ روانشناسى تربیتى ـ فلسفه ـ جامعه و تعلیمو تربیت ـ پرورش فکر و…
آثار ترجمه‌ای شامل:
ـ اصول و راهنمایى ـ تفکر منطقى ـ منطق تئورى تحقیق ـ شیوه‌های فکر ـ تاریخ اندیشه‌های تربیتى و مقالات فراوان دیگر.

 

الهام تقى زاده:

مردى با چهره‌ای مصمم، در شلوار خاکستری‌رنگ و کفش و پیراهن هماهنگ اش پشت میز نشسته است.

خطوط پررنگ چروک میان ابروها و گلوى اش نشان از شخصیتى مقتدر دارد که اسباب پیشرفته و جایگاه اجتماعى او را فراهم کرده است.

حالا او از ملاقات‌کننده قبلى خداحافظى کرده و پس از تعارفات معمول، پشت میز نشسته است. موهاى سپید و نگاه تند و پرمعنایش، نشان از سن و سال بلند او دارد و درعین‌حال قدبلندش از برومندى دوران جوانى حکایت می‌کند. همان دوران پرتلاطم زندگى على شریعتمدارى که در تب‌وتاب تحولات اجتماعى و فعالیت‌های سیاسى و دانشگاهى او سپرى شده است. نگاه شریعتمدارى کمتر به دوروبر است و با صدایى آرام که معرف شخصیت بی‌پیرایه و محکم اوست، از گذشته می‌گوید اینکه در شیراز و در یک خانواده مذهبى متولد شده است در سال ۱۳۰۲ و اکنون ۸۱ ساله است.
با لحن گفتارش سعى دارد که دقیق و منضبط بودن خود را نشان دهد. «خوشحالم که دانشجویانى تربیت کرده‌ایم که به درد این سرزمین می‌خورند.» لحظه‌ای از روى صندلی‌اش به آهستگى بلند می‌شود به سمت چوب‌لباسیمی‌رود از کت خاکستری‌رنگش عینک دیگرش را برمی‌دارد و به چشم می‌زند. على شریعتمدارى آن‌چنان با جدیت رفتار می‌کند که به نظر می‌رسد نزدیک شدن به او به‌سختی میسر است.
اما در گذر از این چهره مصمم و جدى که حتى به نظر می‌رسد امرى ارادى در رفتار این استاد است، چهره مهربانى نهفته شده که با شناخت بیشتر از او آشکار می‌شود.
دوباره بلند می‌شود تلفن همراه اش با صداى آهسته زنگ می‌خورد، موبایل را که داخل کت روى جالباسى جاگذاشته است برمی‌دارد، پس از جواب دادن به صداى پشت خط و گذاشتن قرارى براى مصاحبه و حضور در مکان موردنظر کت خاکستری‌اش را می‌پوشد و دوباره روى صندلى چوبى روبرویم می‌نشیند و ادامه می‌دهد: «آن سال‌ها آموزگار تربیت می‌کردند و من چون این رشته را دوست داشتم پس از تکمیل دوره دبیرستان وارد دانشسراى مقدماتى شدم که آن زمان محل تعلیم معلم بود.» او با اعتمادبه‌نفس و مقاوم به سمت‌وسوی این حرفه رفته و با دانش آموزان و همکلاسی‌های دوره خودش رقابت خوبى هم داشته و با این شیوه توانسته است به مدارج عالى دست پیدا کند. شریعتمدارى از شهریور ۱۳۲۰ وارد خدمت آموزشى شد و پس از گذران این دوره چند سال نیز در شیراز و در بعضى از شهرهاى فارس، سپیدان و آباده تدریس کرد.
منش و شخصیت استاد و مهربانى توأم با جدیتش، همیشه مثال‌زدنی بوده است. او با یادآورى خاطرات و عرصه‌ای که در آن تحصیل کرده است می‌گوید: « به‌صورت داوطلب امتحان ششم ادبى را دادم و بین داوطلبان این دوره و دبیرستان‌های دیگر شاگرداول شدم. پس از موفقیت در این دوره خود را براى ادامه تحصیل به تهران منتقل کردم. پس از ورود به تهران و رفتن به دانشکده حقوق دانشگاه تهران و ضمن ادامه خدمت آموزگارى در مدارس تهران لیسانس را در رشته حقوق گرفتم و به‌عنوان دبیر در دبیرستانى در تهران مشغول به کار شدم.»
حضور مستمر و پرتلاشى در دوره تحصیل و موفقیت او در عرصه کسب علم و دانش و جسارت او باعث می‌شود که در سال ۳۲به‌عنوانشاگرداول در رشته فلسفه و علوم تربیتى در معیت سایر دانشجویان ممتاز رشته‌های دیگر به دعوت مرحوم دکتر علی‌اکبر سیاسى که آن زمان رئیس دانشگاه تهران بود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به‌عنوان استاد در رشته فلسفه و علوم تربیتى مشغول به تحصیل شود. شریعتمدارى دراین‌بارهمی‌گوید: در آن زمان یکى از شاگرداولی‌ها به نام «فلاطورى» از دکتر سیاسى خواست اقدامى کنند تا کسانى که رتبه ممتاز آورده‌اند بتوانند از ارز دولتى استفاده کنند و براى ادامه تحصیل به خارج از ایران بروند بالطبع کسانى که از چنین رتبه و منزلتى در آن دوران برخوردار بودند زحمات زیادى کشیده بودند. طرح چنین پیشنهادى از سوى مرحوم فلاطورى و پیگیرى استاد سیاسى سبب شد تا این افراد براى ادامه تحصیل به خارج سفر کنند و به دیار فرنگ بروند و…
شریعتمدارى نقل می‌کند که آن زمان شاه سعى می‌کرد خود را طرفدار مسائل فرهنگى جلوه دهد. به همین سبب با پیشنهاد دوباره یکى دیگر از شاگرداول‌ها که در رشته کشاورزى رتبه خوبى آورده بود موافقت خود را براى ادامه تحصیل شاگردان ممتاز اعلام کرد.

شریعتمدارى در سال۳۷ راهى آمریکا می‌شود و تحصیلات عالیه را در این کشور دنبال می‌کند. می‌گوید۶ماه در دانشگاه میشیگان زبان خوانده و سپس در همین دانشگاه در رشته آموزش متوسطه فوق‌لیسانس گرفته است.
او که در زمان خود در رشته تحصیلی‌اش همواره شاگرد ممتازى بوده، با ابراز رضایت از آن دوران، به یاد می‌آورد: «زمستان بود که به آمریکا رفتم و به آب‌وهوای آنجا هم هیچ عادت نداشتم، از چند دانشگاه تقاضاى پذیرش دوره دکترا کردم که خوشبختانه از دانشگاه تنسى که شرایط بهترى داشت، به‌موقع پذیرش تحصیلى رسید.
در آن دانشگاه یکى از اساتید که نامش «فیلیپ اسمیت» بود که دو کتاب از کتاب‌هایش به نام‌های «تفکرمنطقى روش تعلیم و تربیت» و «ویژگی‌های روح فلسفى در مدیریت» (توسط من به فارسى ترجمه شده است) به‌عنوان استاد راهنما معرفى شد که حدود یک سال و نیم در محضر این استاد کار کردم و پس از گذراندن رساله دکترا به ایران بازگشتم.» شریعتمدارى پس از چند سال دورى از وطن در سال۳۹ به ایران بازگشت و در دانشگاه شیراز به‌عنوان دانشیار علوم تربیتى استخدام شد و این سمت دو سال و نیم به طول انجامید اما به خاطر فعالیت‌هایسیاسی‌اش در آن دوران از دانشگاه اخراج شد.
او درباره فعالیت سیاسی‌اش در آن دوران می‌گوید: «آنچه موجب اخراج من از دانشگاه شد تشکیل میتینگ‌هایی از طرف دانشجویان و تأیید آن توسط من بود که به مناسبت همدردى با کشور الجزیره (که آن روزها مستقل نبود) برپا می‌شد.
همان روزها بود که شاه براى افتتاح گاز به شیراز می‌آمد بنابراین نیروهاى امنیتى از من خواستند که جلوى هرگونه تشکل و میتینگ سیاسى گرفته شود. اما من هم از دانشجویان خواستم که از دانشگاه خارج نشوند و میتینگ در ساعت معین تمام شود.»
بی‌اعتنایی شریعتمدارى به خواسته‌های نیروهاى امنیتى باعث شد دکتر صورتگر که آن سال‌ها ریاست دانشگاه را بر عهده داشت تحت نامه‌ای دکتر شریعتمدارى را از دانشگاه اخراج کند.
مدتى پس از اخراج او، رشته فلسفه علوم تربیتى در دانشگاه اصفهان افتتاح شد و مقامات مسئول آموزش عالى در تهران از شریعتمدارى خواستند براى تدریس به آنجا منتقل شود. او پس از اقامت و تدریس در این دانشگاه، مدتى نیز سرپرستى آن را بر عهده گرفت.
شریعتمدارى درحالی‌که عینک دیگر خود را به چشم می‌زند تا کتابش را تورقى بکند، می‌گوید، «سال۴۱ تا ۵۷ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس بودم تا اینکه در سال۵۷ به دعوت تنى چند از دوستان و در معیت دکتر بهشتى به استقبال امام به فرودگاه رفتیم پس از استقبال از امام در تهران مجدداً به اصفهان بازگشتم . آن زمان مرحوم بازرگان نخست‌وزیر بود و به خاطر آشنایى من با ایشان شوراى انقلاب مرا به شرکت در کابینه به‌عنوان وزیر علوم و فرهنگ و هنر فراخواند و من هم تا زمانى که کابینه به فعالیت‌های خود ادامه می‌داد تصدى آن را بر عهده داشتم.» آن روزها که جمهورى اسلامى شکل‌گرفته بود و همه در هیاهو و تب‌وتابشکل‌گیری انقلاب بودند، شریعتمدارى نیز خود را از این موج تازه جدا ندانست و پس از تغییرات در سال،۵۹ طبق دستور امام به عضویت در ستاد انقلاب فرهنگى که آن موقع ۷عضو داشت، درآمد. او در طول ۲۵سال با تشکیل گروه علوم انسانى در برنامه‌ریزیرشته‌های مختلف با همکارى دانشگاهیان، در تهیه برنامه‌های درسى کمک‌های شایانى کرده و توانسته است در مسیر تعلیم و تربیت این مرزوبوم، تأثیرى مثبت داشته باشد. در همان سال‌های اول انقلاب، ریاست ستاد آموزش‌وپرورش (قبل از اینکه به وزارت علوم و آموزش عالى تغییر نام یابد) به على شریعتمدارى سپرده شد.
اما درنهایت تدریس و معلمى که جزو لاینفک زندگى او بود او را به عرصه دانشگاه بازمی‌گرداندو امروزه در چند دانشگاه تهران، تربیت‌معلم و تربیت مدرس مشغول به تدریس است و همچنان سرپرستى مؤسسه تحقیقات دانشگاه تربیت‌معلم نیز به عهده اوست.
این معلم سخت‌کوشازجمله کارهاى مهم خود را تربیت دانشجویان در درس علوم تربیتى و فلسفه می‌داند و می‌گوید: «از اینکه دانشجویان دیروز من حالا جزو اساتید فن فلسفه و علوم تربیتى امروز هستند بسیار خشنودم چون یکى از آرزوهاى دیرینه‌ام این بود که جوانان این مرزوبوم به مدارج عالى دست یابند تا به بیگانگان محتاج نباشند و حالا نیز از تلاشى که دراین‌بارهکرده‌ام به خود می‌بالم، خوشبختانه با تأسیس دوره فلسفه علوم تربیتى در سطح دکترا توانستیم افرادى آماده کنیم که هم‌اکنون جزو هیئت‌علمی دانشگاه تهران ، تربیت مدرس و تربیت‌معلم هستند…» على شریعتمدارى ۲۲ جلد کتاب درزمینهٔ فلسفه و تعلیم و تربیت تألیف کرده است که از آن جمله می‌توان به اصول تعلیم و تربیت، روان‌شناسی تربیتى، جامعه و تعلیم و تربیت، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت و… اشاره کرد.
نگرش او به‌عنوان یک استاد و مربى فلسفه و تعلیمو تربیت، همواره زبانزد شاگردان و دانشجویان این رشته است. به‌طوری‌که شاگردان او اذعان دارند که شریعتمدارى در رشته خود یک چهره ماندگار است. اما خود او درباره موفقیت انسان معتقد است:
زندگى براى انسان با مشکلاتى همراه است و هر فرد باید با توجه به امکانات خود با مشکلات رودررو شود، باید مشکلات اصلى را از مشکلات غیراساسی جدا کرد و در حد امکانات خود به حل آن‌ها اهتمام ورزید. انسان این‌گونه به موفقیت دست می‌یابد». او معتقد است: «عدالت اجتماعى بر اساس خداپرستى آسان‌تر در جامعه شکل می‌گیرد، پس چه‌بهتر که منبع خداشناسى و خداپرستى را بالا بریم و آن را تقویت کنیم». یکى از دغدغه‌های همیشگى او، تربیت دانشجویان در رشته‌های مختلف علوم تربیتى و فلسفه بوده است که خوشبختانه با راه‌اندازی دوره دکتراى فلسفه تعلیم و تربیت توسط او و ارائه آن درزمینهٔمکتب‌های فلسفى و آراى تربیتى، تاریخ تعلیم و تربیت و مربیان بزرگ تربیت اسلامى و کاربرد تحقیق در رشته‌های مختلف، توانسته است موجى تازه در این رشته به وجود آورد.
موجى که ثمره یک‌عمر تلاش او در عرصه تعلیم و تربیت را به ساحل رسانده است.
***
ایشانبه‌پاس خدمات علمی و فرهنگی، مدال درجه‌یک علمی و نشان درجه‌یک تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و لوح چهره ماندگار علمی کشور را نیز دریافت کرده است.

 

– این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشن‌نامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی می‌پرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳در قالب کتاب منتشر شده است.

– ویرایش نخست توسط انسان‌شناسی و فرهنگ: ۱۳۹۷
– آماده‌سازی متن: فائزه حجاری زاده
-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد.برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:
elitebiography@gmail.com