معرفی کتاب
پیشگفتار
نوشتههای مرتبط
مردمانی که به نام یزیدیها (به کردی: اِیزدی) شناخته میشوند، در پهنه جغرافیایی وسیعی از شمال عراق و سوریه گرفته تا شرق ترکیه، ارمنستان و گرجستان گسترده شده اند و معمولاً یکـجانشین هستند، گرچه به قبایل کوچرو متعددی هم تقسیم شدهاند. اگربخواهیم دقیقتر بگوییم، یزیدیها امروزه در ناحیه شیخان عراق، شمال غرب موصل، و جبل سنجار (چیَه شنگاله)، غرب موصل؛ در سیروج، بیرجک، کِلِس، آفرین، عامودا، قمیشلی در سوریه؛ در ایروان و نواحی آراگاتسوتن، آرتاشات و تالیندر ارمنستان، در تفلیس گرجستان؛ در سرزمین کراسنودارو برخی نواحی دیگر در روسیه؛ در اروپای غربی، مشخصاً آلمان. تقریباً تمامی جمعیت یزیدی ترکیه که پیش از این در اقامتگاههای کوچک و محدود در مراکز روستایی طورعبدین، نصیبین، دیاربکر، موش، ساسون، بتلیس، و کرانه بالادست رود فرات زندگی میکردند، به سوریه یا آلمان و سایر کشورهای اروپای غربی مهاجرت کردند. ظهور جوامع یزیدی در روسیه نتیجه مهاجرت اقتصادی از ارمنستان و گرجستان در دهه ۱۹۹۰، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و آغاز بحرانیترین شرایط اقتصادی جمهوریهای تازه استقلال یافته نواحی ماورای قفقاز بود.
جمعیت کل یزیدیها را فقط میتوان تخمین زد. در عراق حدود ۲۰۰ هزار نفر، در سوریه ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر، ارمنستان ۴۵ تا ۵۰ هزار نفر، گرجستان ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر، روسیه ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر، اروپای غربی ۴۵ تا ۵۰ هزار نفر؛ در کل چیزی بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار نفر. یزیدیها با نوع خاصی از گویش کردی شمالی (کُرمانجی) صحبت میکنند که خودشان آن را یزدکی (ēzdīkī) یعنی زبان یزیدی مینامند. از لحاظ دینی، یزیدیها محصول محیط غیرجزمی خاور نزدیک هستند. عمیقاً ریشه در شکلی از تصوف دارند، اما عناصر متعددی از مسیحیت، مکتب گنوسی، آیینهای کافرکیشی (پاگانیسم) محلی و غیره را نیز در خود گرد آوردهاند. به علت ویژگی منحصربهفرد مذهبشانغالباً بهطور سنتی کافرکیش (پاگان)، مرتد یا شیطانپرست محسوب میشوند و از اینرو قرنها هدف تعقیب و آزار از سوی جوامع افراطی مسمان منطقه بودهاند. بنابراین، به نظر میرسد تقریباً در تمام طول تاریخ خود این مردمان سرسخت و شجاع ذرهای از پایمردی خود نکاسته و تقریباً در کشاکش دائمی برای بقا در میان همسایههای کرد و ترک خود بودهاند.
این گروه بسته و منزوی که از داشتن متون مقدس خود محروم بوده است، سنت شفاهی (lore) غنی و چندوجهی خود را گسترش داده است که ضمن تثبیت سنت مذهبی، در حالحاظر تنها منبع معتبر برای تحقیق یزیدیها میباشد. کتب به اصطلاح مقدس یزیدیها به نام کتاب جلوه و مصحف رَش (کتاب سیاه) که بعدها تدوین شدهاند، همچنان مایههایی از مذهب راستین و سنت این قوم را در خود حفظ کردهاند. این متون مختصر که بیشتر حاوی سنت شفاهی مذهبی هستند تا اطلاعاتی درمورد دانش مقدس یزیدی، بهتدریج به بخشی از سنت تبدیل شدهاند و اکنون از سوی خود یزیدیها به عنوان نوشتههایی مقدس نگریسته میشوند.
مرکز دینی اصلی یزیدیها در دره لالش، ناحیه شیخان (شمال عراق) واقع شده است؛ جایی که پرستشگاههای بیشتر قدیسین و چهرههای مذهبی یزیدیها در آن قرار دارد. اینجا همچنین مرکز آموزشی سنن یزیدی هم محسوب میشود. مرکز جلوس رهبر روحانی یزیدیها که با لقب میر شناخته میشود، نزدیک روستای بدره است.
دین ویژﺓ یزیدیها یکی از رازآمیزترین پدیدههای محیط غیرجزمی خاور نزدیک است که خیلی کم مورد مطالعه قرار گرفته است. اما رفتهرفته طی سه دهه اخیر نظر بسیاری از پژوهشگران مطالعات دینی را به خود جلب کرده است. علیرغم اشارات متعدد سیاحان، مسیونرهای مذهبی، افسران نظامی و محققان به وجود این مردم اسرارآمیز و برخی صفات و آداب و رسوم خاص ایشان، پژوهشهای بنیادینی درخصوص تاریخ و مذهب یزیدیها کموبیش از حدود دهه ۱۹۷۰ آغاز شد. ماهیت بسته این اجتماع غریب و دشواریها در تفسیر سنت شفاهی مذهبی آنها ــ یعنی اولین منبع مطالعه سنن این قوم ــ هنوز مانعی جدی بر سر راه پژوهشگران این عرصه است. باوجوداین، ترجمه و انتشار جاری دانش شفاهی دینی یزیدیها، تفسیر و حاشیهنویسی مناسب در مورد آن ــ توسط خبرگان سنتی و پژوهشگران امور مربوط به یزیدیها ــ درک تدریجی ضروریات آموزه دینی پیچیده آنها را میسر ساخته است.
یزیدیگری پدیده منحصربهفردی است، یکی از نمونههای بارز هویت قومی ـ مذهبی متمرکز بر دینی معین، دینی که یزیدیها آن را شرفالدین مینامند (نگاه کنید به: فصل دوم، ذیل عنوان «شرفالدین»)میباشد. ویژگیهای خاص این نظام مذهبی محدود به التقاطگرایی آن نیست ــ که برخی عناصر آن ریشه در تصوف و تعدادی در شیعهگری افراطی دارد و مایههایی از باورهای پیشااسلامی و مکتب گنوسی و سایر سنتهای بهجامانده از دنیای باستان را در خود گردآورده است ــ بلکه جنبههای خاصی نیز دارد که منحصر به ایمان یزیدی است و معرف تعلق پیروانش به ازدیخانا ـ یعنی خود جامعه غریب و مرموز یزیدیها. در این مورد وقتی بحث به مشخصات جامعه یزیدی در وضعیت فعلیاش میرسد، کاملاً مجـازیم که نهتنها به هویت مذهبی یزیدیها بلکه به وحدت و هویت قومی یزیدی تأکید نماییم. به عبارت دیگر یزیدیها بدون تردید قومی مستقل و جدا از کردان میباشند هرچند به گویش کرمانجی تکلم مینمایند.
تجزیه و تحلیل تاریخی جوامع قومی ـ مذهبی گوناگون در خاورمیانه و آسیای مرکزی نشان داده است که توسعه آنها مشخصاً بُردار مشخصی دارد: رانهای برای تقویت هویت قومی. پویایی توسعه جوامع قومی ـ مذهبی (از هویت مذهبی به قومی ـ مذهبی و درنهایت ادعای قومیتی خاص در بستر نوین)، بهصورت نقطه عطف این جریان یا دستکم به شکل پارادایمی بسیار مهم در توضیح بردار قومی توسعه هر جامعه قومی ـ مذهبی در بلندمدت ظاهر شده است.
در خوانش ما، گروه قومی ـ مذهبی در جریان فرآیند تثبیت و توسعه خود از مراحل متعددی گذر میکند. پیش از هرچیز، خود را از بستر مذهب پیشیناش جدا میسازد و «عمود» نوینی را برافراشته میکند که حول آن آموزه منحصربهفرد تازهای شکل میگیرد. این عمود ویژگی مذهبی بنیادین جامعه جدید را فراهم میآورد. بعد مرحله «بستن» جامعه فرامیرسد: درواقع، درونهمسری سفت و سخت تضمینی برای حفظ دانش غریب در داخل همان جامعه میشود (تاحدودی، درونهمسری ناشی از شرایط خصمانه هم هست، مثلاً وقتی که بیگانگان به یک گروه عقاید انحرافی و ارتداد را نسبت میدهند). دقیقاً همین درونهمسری است که جامعه قومی ـمذهبی را از بقیه، یعنی بقیه گروههای خاص دیگر (فرقههای عرفانی و غیره) که فقط با طی مراحل و گذراندن آزمونهای خاص تشرف به عضویتشان درمیآیند، متمایز میکند. بهعبارت دیگر، همین درونهمسری است که یک گروه قومی ـمذهبی، و بنابراین در تحلیل نهایی، بردار قومی توسعه یک جامعه جدید را تعریف میکند که بهموجب آن مذهب همچنان شاخص اصلی تمایز با دیگران باقی میماند.
فرآیند تشکیل یزیدیها بهعنوان یک گروه قومی ـ مذهبی جدا در فاصله زمانی بین قرنهای یازدهم و چهاردهم میلادی در ناحیه سنجار در شمال عراق روی داد. جدایی مذهبی یزیدیها از محیط بومی خود در صحنه هزاررنگ مذهبی میانرودان روی داد که در آن افکار و عقاید گوناگون از اسلام و مسیحیت گرفته تا افکار گنوسی و باورهای محلی با هم گره خورده و در هم آمیخته شدهاند. در محیط بهشدت بسته سلسله تصوف عدیویه که هسته جامعه جدید را تشکیل میداد، اساساً آموزه مذهبی منحصربهفرد تازهای شکل گرفت و گسترش یافت که در کمال تعجب فاقد اصل جزمی (dogma) مشترک به معنای دقیق کلمه بود. با نگهداشتن برخی اصول اسلامی تصوف، یزیدیها عناصر متفاوت و حتی متناقض بسیاری از جریانهای مذهبی منطقه مورد سکونت خود را وارد آیینشان نمودند. آنها با افکار حاشیهای متعدد موجود در محیط غنی از تعالیم ارتدادی خود که از مرکز ثقل راستکیشی بسی فاصله داشت، سیراب شدند. بااینحال، برخی عناصر یزیدیگری بهشدت خاص این مذهب است، حتی در کل منطقه هم منحصربهفرد است، بهطوریکه بهسختی میتوان طنینی از آنها را در آموزههای دیگر پیدا کرد (حتی اگر شباهتهای سنخشناختیهم در دست باشند). درواقع، معلوم میشود که این ویژگیهای خاص در ایدئولوژی مذهبی یزیدیها نقش بنیادین ایفا میکنند و شاخصهای اصلی خودآگاهی محسوب میشوند، بهطوریکه یزیدیها و مفاهیم یزیدیگری را آنطور که در مجموعه درهمی از وجه تمایزات مشاهده میشود، تعریف میکنند.
در کتاب حاضر منحصراً به اصول بنیادین هویت یزیدی، یعنی دینشان یا بهطور دقیقتر حلقه خدایان (پانتئون) مردم یزیدی در ابعاد مختلف آن، میپردازیم. ایده یک خدا و تجلیهای گوناگون او، ربانیت یزیدیها، قدیسان، متولیان مقدس، شخصیتهای روحانی هدف بلندمدت ما در این کتاب هستند. قصد نداریم که فقط تصویری از شخصیتهای این حلقه خدایان را ارائه دهیم، بلکه میکوشیم حوزههای نفوذ، خویشکاریها(عملکردها) و ویژگیهای خاص آنها را تعیین و معرفی کنیم، تبارشناسی آنها را در اعماق تاریخ دنبال نماییم، و بهطور خلاصه جایگاه آنها در نظام ایمان یزیدی را مشخص کنیم. برخی بخشهای این کتاب قبلاً در قالب مقالههایی منتشر شده است، اما ضرورت مبرم منبع جامع و یکدستی در مورد خدایان و شخصیتهای مذهبی یزیدی در قالب کتابی مانند این از دیرباز کاملاً احساس میشد. درحالیکه اغلب مقالات و پژوهشهای مربوطه به مسائل و مشکلات تاریخ و نگارهشناسی یزیدیها (مثلاً کاری که بیرگل آچیکیلدیز انجام داد)، بقای آنها در میان مردمان متخاصم با ایشان (آثار آلفونس مینگانا در ابتدای قرن بیستم، و جان گست و اِشتر اشپِت بعدها)، و جنبههای عمومی مذهب آنها برحسب مراسم و آیینها و نیز سنت مکتوب آنها در ثبت متون مقدس (اتل دروئر، جوزپه فورلانی، فیلیپ کرِیِنبروک و دیگران) اختصاص داده شده است ما درعوض سعی کردهایم فضایی را کشف کنیم که اغلب محققان دیگر نادیده گرفتهاند: کندوکاو مفاهیم الوهیت یزیدی در پرتو تحلیل تطبیقی ادیان. در ضمن در این کتاب عبارت حلقه خدایان (پانتئون) یک اصطلاح شرطی است.
این اثر بهمثابۀ یک پژوهش اصیل و دستاول اساساً بر پایه متون یزیدی و منابع جمعآوریشده توسط نگارندگان هنگام فعالیت میدانیشان در جوامع یزیدینشین ارمنستان، گرجستان، روسیه و ترکیه در طول ۱۴ سال اخیر شکل گرفته است. درواقع، آنچه در ادامه میآید، متون کلیدی یزیدیها درمورد دنیای معنوی و جهانبینیشانهست که برای اولینبار به خط و زبان انگلیسی [و در اینجا، به فارسی] برگردانده میشوند. ایده تهیه این کتاب و نیز ویرایش آن بههمراه توصیهها و بازبینیهای بعدالتحریر، همگی متعلق به دوستمان پرفسور گری ترامپف (استاد تاریخ ادیان در دانشگاه سیدنی، استرالیا) است. مؤلفان صمیمانهترین سپاسهای خود را نثار ایشان میکنند. اگر روح پژوهندگی، دلگرمیها و راهنماییهای گری نمیبود، انجام این مهم هرگز امکانپذیر نمیشد؛ پس به رسم یزیدیها میگوییم: خوه ده مه بیˇ ته نه که، گه ری، (خدا تو را حفظت کند، گری).
گارنیک آساطوریان
ویکتوریا آراکلوا
ترجمه آرش طهماسبی
ویراستار: پیمان متین
فهرست
پیشگفتار
بخش نخست:خداییگانه و تثلیثیزیدی
فصل اول: خداییگانه
فصل دوم: ملکطاووس: پیشوای تثلیث
پیدایش تصویر طاووس
ملکطاووس بهعنوان پرنده طاووس و دوگانگی کیهانی او
ملکطاووس بهعنوان فرشته راندهشده
شرفالدین
ملکطاووس در سنتهای دیگر
فصل سوم: شیخعدی
شیخعدی،یک شخصیت تاریخی
شیخعدی در مقام خدا
فصل چهارم: سلطانیزید
بخش دوم: گروه خدایانیزیدی و ویژگیهای
فصل پنجم: خدایان کهتر، قدیسان و مردان روحانییزیدیها
ربالنوع آذرخش، ربالنوع برق و باد
شیخ موسهسور (شخموس)، ربالنوع باد و هوا
خورشید و ماه، شیخشمس و فخرالدین
پیرآ فاط، مادر یزیدیها
خاتوناافرخا
شیخکِراس، روح لباس
ممهشیوان و گاوانزَرزان، ربالنوعهای گلۀ دام
«فرشته مهربان» ـ ربالنوع قضیب
درویشارض ـ ربالنوع زمین
شیخعلیشمسان ـ حامی و محافظ مسافران
خطاجوت ـ روح شخم و کشت
خدانهماله ـ روح پشتیبان خانه و خانواده
پیراستیر ـ روح رختخواب
شیخمند یا پیرمندیگورا ـ سالار گورها
خضرنبی (نوی) ـ ربالنوعی جهانشمول
ابراهیم خلیل ـ «دوست خدا»
جن طیار ـ سالار جنها
پیرلِبنِان ـ روح بنایان
نتیجهگیری
فصل ششم:جلوههای طبیعت و اجرام سماوی در سنت یزیدی
حیوانات
گیاهان
اجرام سماوی
فصل هفتم:التقاطگرایی (آمیغگرایی) مذهب یزیدی
قیاس با فرقههای افراطی شیعه
ریشههای گنوسی در یزیدیگری
میراث تصوف در سنت یزیدی
نتیجهگیری
پیوست
کتابشناسی
نمایه