زیر پای مادر سریالی که این شب ها از شبکه ی یک سیما پخش می شود نماینده ی بارزی از گفتمان های جنسیتی است که تمایل دارد تا با به کارگیری دیالوگ هایی مشابه سبک و سیاق خود را ادامه دهد. در مجموع دو نوع شخصیت زنانه در این سریال قابل شناسایی است :
آتنه و رخساره. آتنه، در جوانی کودکش را رها کرده است، با مردهای قاچاقچی رفت و آمد می کند، کار بیرون از خانه دارد، او را به نام کوچکش صدا می کنند، قاچاقچی عاشقش می شود و کاملا از زنانگی به دور است. در مقابل رخساره، “خانم” از پیشوند و پسوند اسمش نمی افتد، غذاهای خوش آب و رنگ درست می کند، کفش پاشنه بلند نمی پوشد، برای خانه خرید می کند، کارش به گونه ای است که ارتباط گسترده ای با دنیای بیرون از خود ندارد و کاملا از زنانگی بهره مند است. تاکید بر “زنانگی” از آن جهت است که نویسنده علاوه بر به تصویر کشیدن این زنانگی تمایل بسیار زیادی برای بیان این کلمه از طریق شخصیت های مختلف داستان دارد، چنانکه بارها از سوی شخصیت-های مختلف داستان می شنویم که خطاب به آتنه می گویند:”خلیل تنها زنانگی تو را می خواست” و او هم در جواب اشاره به غذاهای سوخته ای می کند که هیچ وقت نتوانسته است با آن ها دل شوهرش را راضی کند. آتنه در این داستان خطاکار است، خطاکاری که باوجود اقرار به خطاهایش و بازگشت به مسیر درست زندگی به مدت پنج سال هنوز از دید اطرافیان بخشیده نشده است و مدام خطاهایش پاگیر اطرافیان می-شود. آتنه خطاکار است و شخصیت خوب سریال یعنی “خلیل کبابی” تمایلی به بخشش او ندارد و تلاش بسیاری می کند تا او را از زندگی پسرش دور سازد، همچنین زبان او نمایشی از خشونت تمام و کمال به زنی است که خطاکار است و رنگ و بویی از زنانگی ندارد چرا که در بخشی از سریال خلیل خطاب به پسرش اشکان از رخساره تعریف می کند و می گوید هرآنچه را که مادرت از آن بی بهره بود، رخساره دارا است؛ بنابراین زن در این سریال زمانی موجودیت پیدا می کند و زمانی مورد احترام قرار می گیرد که از زنانگی لازم برخوردار باشد. بنابر آنچه که ذکر شد گفتمان های فمینیستی در جهت تحلیل چنین متونی عموما به دو دسته تقسیم می-شوند: گفتمان هایی که موقعیت زنان را که در آثار مردانه به تصویر کشیده می شوند نقد می کنند و گفتمان هایی که به تحلیل آثار آفرینندگان زن می پردازند تا دریابند زنان عموما خود را چگونه به تصویر می-کشند. در دو حالت ذکر شده، چه آفریننده ی یک اثر هنری زن و چه مرد باشد، آنچه که به تصویر کشیده می شود نمودی از جهان اجتماعی است که او تنها نقشی در آرایش آن دارد و نه آفرینش آن. نویسنده از گفتمان-های جنسیتی در آثار خود استفاده می کند و به دلیل تکرار و بازگویی، گفتمان مورد نظر را تبدیل به گفتمان غالب می کند تا به صورت ناخودآگاه در ذهن بیننده جای بگیرد. هرچند که همانطور که ذکر شد ذهن نویسنده جدا از گفتمان جنسیتی موجود در واقعیت اجتماعی نیست که منجر به تعریف هویت مشخصی برای زنان می گردد و این هویت ماهیت برساخته ای دارد که هرگز ذاتی نمی باشد.در مجموع سریال زیر پای مادر تنها یکی از نمونه سریال هایی است که به تولید و بازتولید گفتمان های جنسیتی دست می زند، فارغ از آنکه تاکید بر چنین گفتمان هایی و جداسازی زنان و مردان از یکدیگر نقش بارزی در نفی انسانیت و مقابل هم قرار دادن زنان و مردان دارد.