یال برینبام برگردان آریا نوری
خانواده هایی که اصلیت خارجی دارند روی مدرسه و دیپلم های تحصیلی برای بهبود شرایط زندگی فرزندان خود حساب باز می کنند. آن ها معمولا اهداف بلندی را دنبال می کنند اما به ندرت پیش می آید که ابزار مادی و فرهنگ لازم برای نیل به آن ها را در اختیار داشته باشند. هیچگاه تا به امروز تا این اندازه به مساله ی تحصیل و مدرسه در فرانسه اهمیت داده نمی شده است اما با این وجود مشکلات بسیاری وجود دارد : از بین رفتن اقتدار خانواده ، کناری گیری از مدرسه و بعضا پس زدن فرهنگ آن . این اتفاقات را به ویژه می توان در خانواده هایی که در محله های حساس اقامت دارند مشاهده کرد. مطابق تحقیقات صورت گرفته امروزه تقریبا اکثر قریب به اتفاق خانواده ها تمایل دارند که فرزندانشان تحصیلات خود را تا مقاطع بالا ادامه دهند. اما آیا این وضعیت برای خانواده های مهاجر هم یکسان است؟ در این خانواده والدین از فرزندان خود چه توقعاتی دارند؟ آیا سطح توقعات آن ها با شهروندان اصیل فرانسوی تفاوت دارد؟ برای پاسخ دهی به این پرسش ما تحقیقی گسترده در مورد توقعات والدین خانواده های مهاجر از فرزندان خود و درصد موفقیت این گروه در مدرسه انجام داده ایم.(۱) مبنای تحقیق ما بررسی وضعیت گروهی از دانش آموزان است که در سال ۱۹۹۵ توسط وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است.این اطلاعات از پرسش نامه هایی که در سال ۱۹۹۸ برای والدین این گروه از دانش آموزان ارسال شده و عمدتا بر اساس توقعات آن ها می باشد به دست آمده است. از خود این دانش آموزان هم به صورت مستقیم در سال ۲۰۰۲ تحقیق به عمل آمده است.
خانواده هایی که امکانات لازم را در اختیار ندارند
همانطور که از قبل هم تصور می شد مدرک پایان دوره ی دبیرستان ( دیپلم) در فرانسه به یک حداقل تبدیل شده است ، این مساله حتی در بین خانواده های طبقه ی کارگر هم کاملا جا افتاده است(۲) محتوای انتظارات والدین با توجه به سه گرایش مختلف دیپلم در فرانسه – عمومی ، حرفه ای و تکنولوژیک – و مسیری که دانش آموز می تواند پس از آن طی کند متفاوت است. در طول تحقیق صورت گرفته ما به این مساله پی بردیم که خانواده های فرانسوی الاصل دو برابر بیشتر نسبت به خانواده های مهاجر تمایل دارند تا فرزندانشان دیپلم حرفه ای کسب کنند. در مقابل خانواده های مهاجر بیشتر تمایل به دیپلم عمومی داشته تا فرزندانشان بتوانند پس از اخذ آن به تحصیلات طولانی مدت بپردازند. معمولا توقعات و آرزوهای خانواده های مهاجر نسبت به خانواده های فرانسوی الاصل هم سطح خود بسیار بالاتر است. این خواسته ها که گاهی مبهم و گاهی بیش از حد بلندپروازانه هستند از امیدی که این خانواده ها به مدارس برای موفقیت فرزندانشان بسته اند حکایت می کنند.
با تمام این اوصاف بین خانواده ها با اصالت های مختلف تفاوت وجود دارد. برای مثال اگر خانواده هایی که از پرتقال مهاجرت کرده اند بیشتر به سمت شاخه های حرفه ای ( معادل فنی – حرفه ای در ایران) تمایل دارند خانواده های اهل مراکش تمایل بسیار بیشتری به دیپلم عمومی دارند که امکان تحصیلات طولانی مدت را برای فرزندان آن ها فراهم می کند.
این انتخاب ها بستگی به تصویر ذهنی ای دارد که این خانواده ها از فایده ی دیپلم تحصیلی برای ورود آسان به بازار کار و جامعه دارند. برای مثال والدین خانواده هایی که از پرتقال آمده اند سطح سواد ابتدایی داشته ولی حضور بسیار بالایی در بازار کار فرانسه دارند. بر عکس مادران در خانواده هایی اهل مراکش اغلب بی سواد بوده یا مدرک تحصیلی ندارند و این مساله باعث می شود تا سطح بلند پروازی های آن ها بسیار بالا برود. از یک طرف پدران این خانواده های هم با آمار بسیار بالای بیکاری دست و پنجه نرم می کنند. این مساله باعث می شود تا این خانواده برای فرزندانشان به دنبال موفقیت هایی باشند که خودشان نتوانسته اند کسب کنند.میل به کسب دیپلم و تحصیلات عالیه نشان از میل این والدین به این مساله است که فرزندانشان بتوانند از فقر و بیکاری رهایی یابند. آن ها به خوبی می دانند که اگر فرزندانشان تحصیلات مناسبی نداشته باشند در آینده با مشکلاتی به مراتب بیشتر از پدر و مادران خود رو به رو خواهند شد.
توقع بالای خانواده های مهاجرین از فرزندان خود سبب می شود تا آن ها سعی کنند تا از هر طریق ممکن امکانات لازم را در اختیار فرزندان خود بگذارند اما مساله ی اصلی این است که آن ها باید از شرایط لازم برای کمک رسانی به فرزندانشان برخوردار باشند. در اصل بسیاری از آن ها به علت عدم تسلط به زبان فرانسه و آشنایی بسیار کم و ابتدایی با نظام آموزش و پرورش این کشور امکان کمک کردن به فرزندان خود را ندارند. این پدران و مادران معمولا نمی توانند از دوران ابتدایی – آن هم از سال اول و دوم که دروس معمولا محدود به عملیات ساده ی ریاضی و روخوانی می شود – به بعد ، به فرزندان خود کمک کنند.(۳) این خانواده ها معمولا با شرایطی سخت که در محله های زندگی آن ها و مدرسه هایی که فرزندانشان در آن ها تحصیل می کنند حضور دارد دست و پنجه نرم می کنند. فرزندان آن ها در دوران راهنمایی ، اغلب در حوزه ی مناطق محروم تحصیلی ( در مقاله های قبل به طور مفصل در مورد این مدارس صخبت شده است) مشغول هستند. در تحقیق ما ، تنها ۷ درصد دانش آموزان خانواده های فرانسوی الاصل در این مدارس جای می گیرند در صورتی که این میزان برای خانواده های مهاجر به ۳۰ درصد می رسد . از این ۳۰ درصد هم ۳۷ درصد آن ها فرزندان خانواده های اهل مراکش و ۱۲ درصد آن ها فرزندان خانواده های اهل پرتقال هستند.(۴)
خانواده های مهاجر با مشکلات بسیار زیادی رو به رو هستند اما در برابر این مشکلات کمر خم نمی کنند. معمولا در این خانواده ها صحبت های بسیاری در مورد آینده ی تحصیلی فرزندان زده می شود. برخی اوقات ، با توجه به منابعی که والدین در اختیار دارند ، تلاش آن ها بسیار تحسین برانگیز است به خصوص زمانی که فرزندان بزگتر برای کمک کردن به خواهران یا برادران کوچکشان دست به کار شده یا حتی به جای پدر یا مادرشان به دیدن معلمان مدرسه ی آن ها می روند. فرزندان خانوداهای مهاجر در دوران ابتدایی معمولا بیشتر از خانواده های فرانسوی الاصل مجبور به دوباره گذراندن یک درس می شوند و معمولا نتایج ضعیف تری هم نسبت به آن ها کسب می کنند.
در سال های بالاتر تحصیل شاهد این مساله هستیم که با وجود یکسان بودن ایده آل های تحصیلی در تمامی سطوح اجتماعی نابرابری های بسیاری به چشم می خورد. برای مثال می توان به این مساله اشاره کرد که از هر ۱۰۰ دانش آموزی که والدین آن ها در پست های بالای اداری شاغل هستند در حال حاضر ۶۷ نفرشان – اگر تعداد کسانی که یک درس را دوبار میگذرانند را هم مد نظر قرار دهیم این عدد به ۸۴ می رسد – موفق به اخذ مدرک دیپلم می شوند در صورای که این آمار برای فرزندان خانواده های کارگر به ۱۶ و خانواده هایی که والدین آن ها کارمند هستند به ۲۳ درصد می رسد. بر عکس ، تنها ۵ درصد از فرزندان خانواده هایی که والدین در آن کارمند هستند دیپلم حرفه ای می گیرند در صورتی که این میزان برای خانواده های کارگران به ۴۲ درصد می رسد. ( مساله ای که باید به آن توجه شود این است که در نظام آموزشی فرانسه کسب مدرک دیپلم قدم بسیار بلند ، حائز اهمیت و دشوار است.)
فرزندان خانواده های مهاجر در این میان چه وضعیتی دارند؟ در واقع ، اکثر آن ها مثل فرزندان طبقه ی کارگر وارد دیپلم حرفه ای می شوند و تنها ۲۵ درصد آن ها موفق به اخذ دیپلم عمومی می شوند که در این گروه فرزندان خانواده هایی که از پرتقال می ایند سهم بیشتری نسبت به سایرین دارند. فرزندان خانواده های اهل مراکش هم معمولا دیپلم تکنولوژی کسب می کنند. آن ها به هر قیمتی که شده – حتی دوباره گذراندن دروس- می خواهند دیپلم تکنولوژی به دست آورند چرا که آن را دریچه ای به سمت تحصیلات عالیه می بینند.
پشت کار در تحصیل
بلند پروازی های خانواده های مهاجر سبب می شود تا آن ها پشتکار فراوانی از خود نشان دهند و معمولا در برابر سختی هایی که در فرزندان آن ها در مدرسه ممکن است با آن ها مواجه شوند استقامت بالاتری نسبت به خانواده های فرانسوی الاصل از خود نشان می دهند. این مساله شاید علت موفقیت بیشتر فرزندان آن ها در دو سال آخر دبیرستان نسبت به فرزندان خانواده های فرانسوی الاصل باشد. پشتکار والدین به فرزندان هم منتقل می شود. بیش از ۸۰ درصد دانش آموزانی که در سال ۲۰۰۲ مورد مصاحبه قرار گرفتند خبر از عزم خود برای ادامه ی تحصیل داده بوند. این میل به ادامه ی تحصیل نه تنها در بین کسانی که دیپلم عمومی دارند بلکه در بین دانش آموزانی که دیپلم حرفه ای کسب می کنند هم مشاهده می شود. این آمار برای این دانش آموزان به ۷۵ درصد می رسد در برابر تنها ۵۵ درصد برای دانش آموزان فرانسوی الاصل.
بسیاری از فرزندان خانواده های مهاجر به سمت گرایشاتی کشیده می شنود که در وهله ی اول میلی به آن ها نداشته اند. به خصوص زمانی که آنها به سمت دیپلم حرفه ای و مشاغل مرتبط با آن کشیده می شوند و به آن به چشم یک اجبار نگاه می کنند. برای مثال خانواده های مغربی که فرزندشان به این گرایش کشیده می شود به آن به چشم یک نابرابری اجتماعی نگاه می کنند در صورتی که خانواده های که از پرتقال آمده اند این گرایش و مشاغل مرتبط با آن را قبول می کنند.
برای کسانی که موفق به اخذ مدرک دیپلم می شوند مشکلات اصلی در دانشگاه به وجود می آید. اکثر آن ها در راه تحصیلات عالیه قدم بر می دارند در صورتی که بخش اعظمشان در نیمه ی مسیر ، قبل از آنکه بتوانند مدرک خود را به دست آورند از ادامه ی کارشان باز می مانند. کسانی هم موفق به اخذ مدرک دانشگاهی می شوند برای ورود به بازار کار با مشکلات عدیده ای رو به رو هستند چرا که به آن ها با دیده ی تبعیض نگاه می شود. (۵)
برای این دسته سرخوردگی بسیار بیشتر از کسانی است که موفق به اخذ مدرک تحصیلی نمی شوند چرا که این ها سال های بسیاری را صرف تحصیل می کنند و در نهایت هم به جایی نمی رسند.در نهایت به نظر می رسد که بتوان این مساله را علتی دانست بر مشکلات و بعضا شورش هایی که مناطقی که خانواده های مهاجر در آن ها ساکن هستند .
(۱) Les premiers résultats de cette étude, réalisée avec Annick Kieffer (CMH, CNRS), ont été publiés dans la revue Éducation et formations, n° ۷۲, octobre 2005.
(۲) S. Beaud et M. Pialoux, Retour sur la condition ouvrière. Enquête aux usines Peugeot de Sochaux-Montbéliard, Fayard, 1999.
(۳) Y. Brinbaum, « Au cœur du parcours migratoire, les investissements éducatifs des familles immigrées : attentes et désillusions », thèse de doctorat de sociologie, université Paris-V-René-Descartes, 2002.
(۴) A. Van Zanten, L’École de la périphérie. Scolarité et ségrégation en banlieue, Puf, 2001, et G. Felouzis, F. Liot et J. Perroton, L’Apartheid scolaire. Enquête sur la ségrégation ethnique au collège, Seuil, 2005.
(۵) S. Beaud, 80 % au bac… et après ? Les enfants de la démocratisation scolaire, La Découverte, 2002, et A. Frickey et J.-L. Primon, « Jeunes issus de l’immigration : les diplômes de l’enseignement supérieur ne garantissent pas un égal accès au monde du travail », Formation-Emploi, n° ۷۹, juillet-septembre 2002.
مطالب مرتبط با وضعیت مدارس و آموزش و پرورش فرانسه به زودی در کتابی مستقل چاپ خواهند شد.
ارتباط با مترجم : aria.nouri1370@gmail.com
گروه مترجمان پیشرو : www.pishrotranslation.ir