مقدمه:
وقتی صحبت از هویت شهر می شود یعنی شهر در مسیر تحولات خود از یک هویت متکثر محله ای تبدیل به یک هویت واحد بدون مرزهای محله ای شده است. این تغییر تا حدودی تحت تاثیر عناصر کالبدی و انسان ساختی بوده که با شهر پیوندی متداخل داشته اند مانند بازار که تا دوره توانسته هویت دهنده به شهر باشند و از دوره ای به دلیل تحولات ایجاد شده، هویت دهندگی خود را از دست داده یا دچار ضعف شده اند.
نوشتههای مرتبط
بنابراین باید در پی این باشیم که چه عناصر کالبدی توانسته هویت بازار را به عنوان یک فضا یا مکان در شهر دستخوش نوسان نماید. و چگونه توانسته آن را تضعیف نماید. چیزی که در این رویکرد اغلب در بسیاری از مطالعات با آن مواجه می شویم عنصری با نام خیابان است. این عنصر توانسته در واقع مبدایی باشد برای تضعیف بازار و تغییر هویتی شهر.
در دوره پهلوی با نوسازی شهری که در دستور کار قرار گرفت دو نوار شمالی- جنوبی و شرقی-غربی خیابان احداث شد. و همین ترکیب باعث گردید ساختار محله ای برهم خورد. از جمله این محله ها، محله بازار بوده که در دوره های قبلی، به عنوان هسته مرکزی شهر محسوب می شده است. تصوری که از این تغییر می توان داشت این بوده که بازار به عنوان یک مکان متمرکز در کل سطح شهر تکثیر پیدا کرده است.
در این دوره دو عامل یعنی خیابان و صنایع شکل هویتی شهر و بازار را دگرگون نمودند به گونه ای که هویت اجتماعی شهر نیز تغییر کرده و تهران بدل به شهری دوقطبی گردید. این خیابان های ایجاد شده باعث تحرک انسانی بوده اند و شرایط و امکانی را فراهم نمودند که بسیاری از خانواده های بازاری از محله بازار خارج شده و در شمال تهران سکنی گزیدند. در نتیجه سبک زندگی که انتخاب کردند برآن شدند که فرزندان خود را برای تحصیلات رسمی به مدرسه و دانشگاه بفرستند در صورتی که قبلا این فرهنگ بازاری مبتنی بر آموزش تجربی استا-شاگردی بود. در نتیجه این امر، بسیاری از این فرزندان دیگر وارد بازار نشدند و ادامه دهنده راه پدران خود نبودند. و فعالیت خود را در صنایع آغاز کردند و نوع جدیدی از سرمایه داری شهری پدید آمد که ریشه در بازار سنتی داشت. بنابراین بازار به عنوان یک محله از قشر بازاری تهی گردید. و رونق خود را تا حدودی از دست داد. از نظر قشربندی اجتماعی محله بازار از حالت سکونی- تجاری به صرفا تجاری تغییر کرد.
با خیابان کشی های انجام شده از نظر کالبدی این امکان برای بسیاری از صاحبان صنایع فراهم شد که فروشگاه هایی برای خود را خیابان ها احداث نمایند. و عنصری به نام خیابان که جز عناصر هویتی بازار محسوب می گردید عامل تضعیفش شد. بسیاری از صاحبان صنایع برای اینکه واسطه بازار را حذف کنند به این نتیجه رسیدند که خود به طور مستقیم کالاهای خود را درسطح شهر توزیع نمایند و چاره جز خرید فروشگاه در خیابان ها که در معرض دید عموم بود، نبود. این امکان زمانی فراهم شده که پول نفت به عنوان سرمایه وارد شهرها و تغییرات و نوسازی در آنها شد. و این صاحبان سرمایه تا حدودی دولتی بودند و سرمایه لازم را برای خرید فروشگاه و احداث مجتمع های تجاری داشتند. در نتیجه این از بازار در سطح شهر رواج پیدا کرد و سبک زندگی مبتنی بر اقتصاد معیشتی را به اقتصاد مبتنی بر مصرف تغییر داد. اما این رواج، بازار را از یک مفهومی مکانی به مفهوم فضایی تغییر داد. که در حال حاضر وقتی از بازار سخن به میان می آید بیشتر به یک مفهوم فضایی اشاره می شود که می تواند در همه جا باشد. یعنی وقتی مردم تهران می گویند بازار تهران منظورشان دیگر بازار سنتی نیست بلکه بازار کالاهایی است که در تهران تولید می شود و می تواند حتی در کیش هم آنها را یافت و نوعی از بازاریابی محصول است. و این نوع جدیدی از هویت دادن به شهر بوده که در زمان کنونی رواج دارد یعنی شهر تهران را با بازارهایی که دارد می شناسند.
برای دیدن مطالب کلیک کنید: