کارکردهای ذهن در جوامع عقب مانده /لوسین لویی برول.
چاپ: نشر هرمس ۱۳۸۹
نوشتههای مرتبط
Lucien levy Bruhl primitive mentality 1923
برول در اواخر قرن ۱۹ استاد فلسفه دانشگاه سوربن فرانسه بود با این حال بر این باور است که دیگر نمیتوان به بسیاری از سوالات کلاسیک فلسفه جز از دریچه انسانشناسی پاسخ گفت. برول کتابهای متعددی دارد که میتوان در هر یک از آنها ردی از انسانشناسی دین را پی گرفت با این همه؛ کارکردهای ذهن در جوامع عقب مانده از یک سو مرتبطترین و از سوی دیگر در دسترسترین کتاب وی برای مخاطبان ایرانی به حساب میآید. بحث بر سر شیوه تفهم و تفکر مردم، از سوالات مشترک و کلاسیک انسانشناسی و فلسفه به حساب میآید. آیا همه مردم دارای دستگاه فاهمهی شبیه به هم هستند؟ آیا ما در همه جا با فرمی همسان، دنیای خود را میبینیم و درک میکنیم؟ با اینکه او در اوان کار، گرایش به اخلاق کانتی و دورکیمی داشت به مرور رو به سوی نسبیتگرایی فرهنگی آورد و به این نتیجه رسید که برای فهم یک فرهنگ، ضروری است که آن را به مثابه یک کل با الحاظ ارتباطات و فرضیات حاکم بر آن در نظر بگیریم. این ایده حتی در سنت مردم شناسی نیز امری بدیع به حساب میآید، برای اثبات این مدعا کافی است به دعاوی مبتنی بر پیشرفت و تکامل تایلور و جیمز فریزر نگاهی بیندازیم. از نظر برول جوامع غربی بنا بر تاریخ و سنتی که در آن زیست میکنند؛ برای وقایع از منطقی شبیه به منطق ارسطویی استفاده میکنند اما در جوامعی که برول آنها را پیشا منطقی میداند امری رازآمیز و متفاوت است. تکیه اساسی کار او بر دادههایی است که عموماً وجه دینی و مقدس دارند و این در واقع به علت خصوصیت دینی، رازآمیز و جمعی جوامع بدوی است. درباره برول باید گفت که نقد اساسی بر او این است که او از انجام کارهای میدانی اجتناب نمود. با این همه کاری بسیاری تاثیرگذار و با تحلیلهای پیچیده به حساب میآید. از نظر او در جوامع پیشا منطقی مفهوم ایمان متکی بر باوری است که نمیتوان آن را اثبات کرد.دین به طور کلی در همه ادیان با استفاده از تفکر پیشا منطقی عمل میکند. وقایع از سویی محصول طبیعیت و زیست روزمره و از سوی دیگر محصول مقدرات متافیزیکی است که نقشی قویتر از عامل طبیعی ایفا میکنند. کتاب برول با این که در وحله اول کتابی با مسئله معرفت شناختی به حساب میآید اما با دقت در محتوای آن میتوان به این نتیجه رسید که یکی از آثار بسیاری مهم در حوزه انسانشناسی و کل مجموعه علوم اجتماعی به حساب میآید. یدالله موقن مترجم در مقدمه این اثر تاثیر بسزای برول را در عصر خود برای نمونه بر جیمز جویس و مارسل پروس مورد اشاره قرار میدهد.
…………………………………………………………………………………………………………………………………………..
– آیا نسبت مونث به مذکر مانند نسبت طبیعت به فرهنگ است /شری اورتنر ؟(۱۹۷۴)
Is female to male as nature is to culture?
Stanford University Press.
عنوان بالا مقاله ایی است که اورتنر در سال ۱۹۷۴ نوشت. این مقاله با وجود حجم کم یکی از تاثیرگذارترین یادداشتهای تاریخ انسان شناسی به حساب میآید. از نظر او، یکی از ویژگیهای مشخص جوامع انسانی درگیری با فرایند تولید و نگهداری از نظام معنی است که آنها را قادر میکند ابتداییترین ضروریات، یعنی محدودیتهای طبیعی وجود پا را فراتر نهند. نمونه چنین فرایندهای وضع مناسکهایی برای دستکاری و تنظیم ارتباط بین نیروهای طبیعی و حیات انسانی است. دین و فرهنگ مانند قلمی است که بروی طبیعت نقش خود را حک میکند و در آن تغییر ایجاد میکند. زنان به خاطر ساختار فیزیولوژی زنانه؛ مانند زادآوری، عادت ماهیانه، شیردهی، بارداری و…به طبیعت نزدیکترند و به نظر بیش از مردان در طبیعت ریشه دارند. زنان بخش بزرگتری از زیست خود را به خاطر ساختارهای فیزیولوژِی صرف فرایندهای طبیعی میکنند. از نظر او با دستبالا گرفتن نسبت فرهنگ در برابر طبیعت، مردان جایگاه بالاتری نسبت به زنان مییابند. اقتضائات زیستی، زنان را در ارتباطی طبیعیتر قرار میدهد و برعکس ارتباطات فرهنگی؛ مانند ارتباطات سازمانی و سلسله مراتبی ویژگی ارتباطات فرهنگی و مردانه میشود. بازتاب این وضعیت در حوزه انسانشناسی دین بدین صورت است که زنان در چنین بازنمایی فرهنگی طبیعیی، به صورت قطبی دیده میشوند. به این معنا که تنها در جامعه ایزدبانوها دیده میشوند که زنانی پست مانند جادوگران و عجوزه نیز وجود داشته باشند. در هر مورد زن به ندرت در طیف هنجارهای انسانی جای میگیرد. صورت برعکس این وضعیت آنجاست که نیروی طبیعی شکلی مقدس به خود گیرد که زنان مسئول دست کاری نمادهای طبیعی و کنترل امکان دینی میشوند. شورتنر در این مقاله نشان میدهد که در وضعیتهای طبیعی و ادیان طبیعیتر نقش مردان نیز طبیعیبوده است. آن مردان شکارچیانی بودند که همانند زنان در وضعیت قاعدگی و زادآوری، با خون و مرگ سروکار داشتند. اهمیت کار شورتنر در حوزه دین علاوه بر فن تفسیری که او در مقالهاش به ما میآموزد سنجش پدرسالاری و مردمحوری در ادیان طبیعی در قیاس با ادیان کلاسیک میباشد. این مقاله که در سال ۱۹۷۴ منتشر گردید همچنان به زبان فارسی ترجمه نشده است.
………………………………………………………………………………………………………………….
-کتاب مناسک گذار /آرنولد ون جنپ
Arnold van Gennep the rites of passage 1960
University of Chicago press
این کتاب اثری است که در سال ۱۹۰۹ در باب مناسک گذار نوشته شده است. ون جنپ در این اثر داده های بسیار گسترده و متنوعی درباره مناسک گذار و طرح یک نظریهی جدید را به کار گرفت و نتیجه کار او طرح الگویی کارآمد و بنیادین بود که در انسانشناسی و الهیات نفوذ بسیار زیادی پیدا کرد. ون چنب در کار خویش نشان میدهد که زندگی با سرعتی یکنواخت و روندی متوالی و صرفاً انباشتی به پیش نمیرود بلکه تجربه انسانی از مراحل و بحرانهای زندگی تشکیل شده است. مراحل و نقاط ثقلی مانند تولد، بلوغ، ازدواج، زایمان، و در نهایت مرگ. از نظر ون چنب زندگی یک انسان از توالی مراحلی با آغازها و پایانهای مشابه ترتیب یافته است که برای هر یک از این مراحل مراسمی وجود دارد که هدف اصلی آن این است که فرد را قادر سازند که از یک موقعیت تعریف شده به موقعیت دیگری گذر کند که آن موقعیت هم به همان میزان تعریف شده است. سه مرحلهی مناسک گذار به شرح زیر نامگذاری شده اند:
جدایی انتقال الحاق
پیش آستانهایی آستانهایی پس آستانهایی
هر مرحله گونهایی از مناسک را داراست که ویژه، هماهنگ و متجانس با آن مرحله میباشد. اولین مرحله مرتبط است با جدایی از حالت یا موقعیت پیشین و به وسیلهایی مناسکی که بریدن یا جداشدن را به طریق نمادینه میکند مشخص میشود. از این دست مناسکات میتوان به ختنه در سن بلوغ و نیز تراشیدن سر در احرام به نشانه خلاصی از دوران آلودگی اشاره نمود. مرحله دوم که انتقال نام دارد که هماهنگ با نیز آن مناسک هایی مانندگیجی، تعلیق و ابهام وجود دارد. در این مناسک ها امکان تعلیق هنجارها به شکل موقت و نیز تحت شکنجه قرار بگیرند. مرحله آخر مرحله الحاق است که در آن فرد بار دیگر با دامان جامعه بازمیگردد. مثال مشخص خود ون جنپ مراسم عروسی است که در آن جدایی ترک منزل پدری، ماه عسل دوره انتقال و بازگشت به درون جامعه بعد از ماه عسل الحاق نام دارد. به طور کلی ون جنپ از کارش بروی مناسک گذار به این نتیجه رسید که در زیر تکثر اشکال، این سه مرحله مشخص مشخص و قابل تکرار است. زندگی کنش و وقفه، انتظار و آسودن و سپس آغاز دوباره کنش است ولی این بار به شیوهایی جدید.