معرفی کتاب
نویسنده: محمد مهدی رحمتی
نوشتههای مرتبط
سال انتشار ۱۳۸۸
چاپ دوم سال ۱۳۹۰
تعداد صفحات: ۲۵۰ صفحه
انتشارات علمی و فرهنگی
فهرست مطالب
مقدمه
بخش اول: کلیات
فصل اول: جامعه شناسی ورزش
فصل دوم: جامعه شناسی خشونت ورزشی
فصل سوم: خشونت و پرخاشگری» مفاهیم و تعریف ها
فصل چهارم: تاریخچه خشونت و پرخاشگری در ورزش فوتبال
بخش دوم: بحث های نظری
فصل پنج: نظریه های زیست شناسانه خشونت و پرخاشگری
فصل ششم: نظریه های روانشناسانه خشونت و پرخاشگری
فصل هفتم: نظریه های جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگری
بخش سوم: بحث های تجربی
فصل هشتم: پژوهش های مربوط به خشونت و پرخاشگری تماشاگران
فصل نهم: نتیجه گیری
فهرست منابع و مآخذ
فهرست اعلام ( اسامی، مکان ها، باشگاه ها، مکتب ها و نظریه ها)
نویسنده در مقدمه درباره کتاب چنین مینویسد که، چارچوب اثر حاضر مبتنی بر یک دلمشغولی جامعه شناسانه است و این سؤال را مطرح میکند که چگونه می توان بررسی جنبه های اجتماعی و فرهنگی ورزش به سازوکارهای مفید و سودمند در مورد نوع و شیوه عمل افراد و گروه های اجتماعی دست یافت؟ هدف اصلی مؤلف از نوشتن این کتاب «فراتر رفتن از مرزهای آشنایی عام با ورزش و گام نهادن به فراسوی محدوده های باور رایج در مورد ورزش» است. در این کتاب تاکید زیادی بر اهمیت نظریه جامعه شناسانه، واقعیت ها و نیز شیوه های شناخت و درک خشونت ورزشی به عنوان پدیده ای اجتماعی شده است و نویسنده تلاش کرده است به بررسی و بازبینی انتقادی آثار مربوط به خشونت ورزشی بهویژه بین تماشگران رشته ورزشی فوتبال بپردازد و از تبدیل متن به فهرستی از نام های بزرگ، آمارهای کمّی و توصیفی و نیز تحلیل های ساده انگارانه دوری کند.
این کتاب از سه بخش (کلیات، بحثهای نظری و بحثهای تجربی) تشکیل شده است. در بخش نخست کتاب نویسنده به اهمیت بحث جامعهشناسی ورزش پرداخته و اشاره میکند: ورزش دنیای کوچکی است که ارزشهای اجتماعی ویژهای را منعکس میکند. تجلی ارزشها از طریق ورزش نشان دهنده نقش حایز اهمیت ورزش در جامعه است. حتی برخی از مکاتب جامعه شناسی مانند کارکردگرایی به نقش ورزش در ایجاد ثبات اجتماعی تاکید میورزند و آنرا به مثابه نهادی شبه مذهبی تلقی میکنند که با استفاده از مراسم و آیینها و ارزشهای مشترک جامعه را تقویت می کند. همچنین مؤلف درباره اهمیت ورزش در جامعه اینگونه نوشته: «ورزش در حکم نهادی اجتماعی که با سطوح متعدد و فراوانی از روابط اجتماعی ارتباط دارد و بر عناصر گوناگونی مانند پایگاه اجتماعی، روابط قومی و نژادی، پوشش، زبان و ارزشهای اجتماعی مردم تأثیر میگذارد. در عصر حاضر، ورزش به بخش مهمی از زندگی اجتماعی و فرهنگی بسیاری از جوامع دنیا بدل شده است. بازیهای المپیک، رویدادهای متعدد بین المللی، و به ویژه جام جهانی فوتبال فکر و ذهن میلیونها علاقمند به ورزش را در سراسر دنیا به خود مشغول می کند و در هنگام برگزاری این رقابتها میلیونها تماشگر و بیننده، چه مستقیم و با حضور در عرصه های برگزاری فعالیت های ورزشی و چه از طریق رسانهها، نتایج و اخبار این رویدادها را با دقت دنبال میکنند». افزون بر این، کودکان، نوجوانان و جوانان همراه با تصاویر زنده ورزشهای تلویزیونی و شخصیتهای ورزشی رشد میکنند و از طریق والدین، آموزگاران و ورزشکاران همچون الگوهایی در زندگیشان حضور دارند، تشویق و ترغیب به مشارکت در فعالیتهای ورزشی میشوند. انگیزه این مشارکت ممکن است عوامل گوناگونی مانند تفریح، سرگرمی، افزایش توانایی فیزیکی، تناسب اندام، ارتقای پایگاه اجتماعی و اقتصادی، کسب قهرمانی و شهرت باشد.
در فصل دوم کتاب نویسنده به موضوع خشونت ورزشی پرداخته و این موضوع را اینگونه توضیح می دهد؛ که هواداران رویدادهای ورزشی ممکن است به طور ضمنی یا آشکار به تشویق رفتارهای خشن بین ورزشکاران بپردازند و حتی برخی از چنین رفتاری در عرصه ورزش لذت ببرند. همچنین، در مواردی برخی از تماشاگران یا طرفداران تیم های ورزشی نیز از اعمال و حرکات خشونت امیز ابایی ندارند و در برخی مواقع مبادرت به پرتاب اشیا به سوی ورزشکاران، مربیان و داوران می کنند، اموال و تاسیسات ورزشگاه ها را تخریب می کنند، آشوب های خیابانی به راه می اندازند و با سایر تماشاگران و هواداران تیم های رقیب به نزاع می پردازند.
در فصل سوم، به تعاریف مختلفی از خشونت و پرخاشگری اشاره شده و دسته بندی های مختلف نظریه پردازان از خشونت و پرخاشگری ارائه شده است. خشونت در عرصه ورزشی عبارت است از بکارگیری نیروی بدنی زیاد که بصورت بالقوه یا واقعی منجر به صدمه و آسیب شدید شود. پرخاشگری در ورزش نیز رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام می شود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روانشناسانه باشد. رایج ترین تقسیم بندی مربوط به پرخاشگری، تقسیم آن به دو نوع بازتابی و ابزاری است. پرخاشگری بازتابی یا خصمانه فینفسه با هدف ایراد آسیب فیزیکی یا روانی انجام میشود. این نوع پرخاشگری دارای مولفهای اساساً احساسی بوده و هدف از آن آسیبرسانی است. این نوع پرخاشگری را ”پرخاشگری خشمآلود“ نیز مینامد که در جریان آن فرد پرخاشگر به سبب تلقی دیگری/ دیگران بهعنوان تهدید یا محرکی آسیبرسان خشمگین و برآشفته میگردد. پرخاشگری ابزاری نیز شامل ضرب و جرح و وارد ساختن درد و رنج به دیگری به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک هدف است که شکل محسوس آن میتواند دستیابی به اهداف گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری متضمن خشونتی غیر احساسی و معطوف به انجام وظیفه است.
در فصل چهارم نویسنده به سابقه تاریخی خشونت و اوباشگری در فوتیال در قاره ها و کشورهای مختلف پرداخته است.
در بخش دوم کتاب نوبسنده به بحث نظری راجع به خشونت و پرخاشگری در ورزش اشاره کرده و این موضوع را از دیدگاه های روانشناسانه، زیست شناسانه و جامعه شناسانه بررسی کرده است. و در بخش پایانی کتاب پژوهش های داخلی و خارجی انجام گرفته در زمینه خشونت و پرخاشگری تماشاگران را جمع آوری و علل و عوامل پرخاشگری در بین تماشاگران تیم های ایرانی و خارجی بررسی کرده است.