صفینژاد، ج.، ۱۳۸۰، تحلیل و تفسیر طومار آبیاری قرن هشتم قزوین، تهران: وزارت نیرو:مؤسسهی گنجینهی ملی آب ایران
«آب این عنصر ارزشمند الهی همواره در طول تاریخ مورد احترام بودهاست، در هر نقطهای که سکونت و تمدنی شکل گرفته، راهکارهای تأمین آب و آبیاری همیشه از ضروریترین فعالیتهای متولین ادارهی شهرها و عموم مردم بوده و آنچنان در انجام این امر تلاش کردهاند تا مؤثرترین راه حلها و شیوهها را بهکار گرفته و بتوانند از دغدغهها و خطرهای نبود و کمبود آب در امان باشند.»
نوشتههای مرتبط
این کتاب پس از توضیحات فصل اول که معرفی استان قزوین با تأکید بر منابع آبی مانند مسیر رودها و سرگذشت قناتها است؛ قدیمیترین سند تقسیم آب باغات شهر قزوین معرفی میگردد:
« طومار تقسیم آب کهن قزوین طوماری است فرسوده به طول ۱۷۰ و به عرض ۱۸ سانتیمتر به خط نسخ متداول زمان با سبک نیمه فارسی، نیمه عربی با گرایش به شیوهی فرهنگ عربی نویسی کاتبان زمان با به کار گیری واژههایی که امروزه بسیار سنگین و دیر فهماند، علاوه بر اینها سراسر طومار مملو است از اصطلاحات و واژههای محلی که جز باغداران و آبیاران محلی سالخورده کمتر کسی میتواند از مفهوم و تفسیر آن آگاه گردد.
طومار مذکور، طومار اولیه و مادر نیست و متأسفانه تاریخ تحریر اولیه هم در پایان آن مشاهده نمیگردد ولی از آنجایی که طومار در زمان حیات خواجه شمسالدین حمدالله مستوفی تنظیم شده و نام مستوفی و اقوام باغدارش در طومار ذکر شدهاست آگاه میگردیم که طومار حدوداً در نیمهی اول قرن هشتم هجری تحریر شدهاست.»
در بخش پایانی، اطلاعات موجود در این سند طبقه بندی و تحلیل شده است و در مجموع این کتاب چهار فصل و بدون فهرست اعلام، ۱۵۴ صفحه و در مجموع، ۱۸۴ صفحه را تشکیل میدهد.
در فصل اول چنانکه اشاره شد؛ خلاصهای از تاریخ، وضعیت جمعیتی و موقعیت جغرافیایی شهر، رودهای اصلی، یعنی دو رود «ارنْزَک» و «دیْزَج»، و مسیر آنها و سرگذشت تاریخی سیزده قنات، در دو بخش قناتهای «کهن» و «بایر»، معرفی شده و سرچشمه، سرشاخهها، مسیر قنات، حجم آب و توضیح واحدهای اندازهگیری آب آمدهاست. برای نمونه، یکی از این معرفیها آورده میشود:
«قنات آقاجمالی
قنات آقاجمالی به قنات ارنْزک نیز شهرت دارد زیرا آبده آن در زمینهای باقرآباد در شرق قزوین در سطح بستر رودخانهی ارنزک (آسیاب جوب) واقع شده و مظهر آن هم در همین اراضی است.
آب آن در سال ۱۳۳۷ حدود نیم سنگ تا یک چارک (یک چهارم سنگ) نوسان داشت. آب قنات وقف و اختصاص به سبزیکاری آقاجمالی دارد که در منطقهی حکم آباد در شمال شرقی شهر و در کنار رودخانهی ارنزک قرار دارد، در این منطقه رودخانهی ارنزک را رودخانهی آسیاب جوب نیز مینامند که بستر آن به سمت جنوب شرقی شهر امتداد مییابد.
قنات مذکور در سال۱۳۴۵ دارای ۵ متر مکعب آبدهی در ساعت بود (۹/۱۳ لیتر در ثانیه) ولی در سال ۱۳۶۹ این مقدار حجمی آب به ۸/۱۰ متر مکعب در ساعت رسید، (۳۰ لیتر در ثانیه). »
این بخش از کتاب با همراه داشتن چند نقشه مربوط به اوایل سدهی۱۳۰۰ شمسی، درک سهلتری از مسیر رودها و قناتها بهدست میدهد.
در بخش بعدی در هفت صفحه، تصویر نسخهی اصلی طومار وجود دارد که جز قسمت پایانی آن، دیگر بخشها در دورهی صفوی مجدداً رونویسی شدهاست. بخش سوم متن سند در ۳۷ صفحه، بازنویسی شده، آمدهاست.
در این بخش، ادوار آب دهی ملاکین مختلف، به تقسیم دقیق آب چهار رود «دیزج»، «ارنزک»، «زویار» و «فاسقینه رود»، روزهای هر دور آبیاری و ساعات روز برای آبدهی هر قسمت از شهر یا باغات یا هر نفر از مالکین، عیناً از روی سند به تحریر درآمدهاست. این تقسیم حقابه با جزء نگری هرچه تمام تر و با این زمانبندی دقیق قابل تحسین است. بخش کوچکی از سند:
«چهارم، پنجم و ششم جوزا: (۳۴، ۳۵، ۳۶)
از بامداد تا نماز دیگر حق «کش طاهران» و «اسوسان» و از عصر تا بامداد ششم حق «میان رودان»
هفتم جوزا: (۳۷)
علوی مهج موضعی که تعلق دارد
هشتم جوزا: (۳۸)
حق صاحب معظم «حمدالله مستوفی» »
بخش چهارم که هستهی اصلی کتاب است تحلیل و تفسیر طومار را شامل میشود. این بخش ۶۵ صفحهای به شرح تاریخ این طومار براساس گفتههای صاحبان کنونی آن، مهرهای انتهای هر بخش طومار و منابع پیشین میپردازد. در سراسر کتاب، منبعی که بیشترین ارجاع به آن وجود دارد، کتاب «مینودر» نوشتهی سید محمد علی گلریز و کتاب «سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین» نوشتهی پرویز ورجاوند است؛ به ویژه این ارجاعات در قسمتهایی که از جداول، اسامی نامگذاری شدهی هر منطقه، مساحت باغات و آمار مالیات و مالکین صحبت میشود، چشمگیرتر هستند.
برای تحلیل طومار، از طبقهبندی داده های آن بهره گرفتهاست؛ دورهای آبیاری هر رود و تعداد شبانه روز دور آنها در یک طبقه بندی ارایه شدهاست. همچنین معرفی فندهای («تعدادی از باغها که درکنار یکدیگر واقع شده و تشکیل قطعه زمینی را بدهند که دارای وجوه مشترک آبیاری باشند یک «فند» (پند) نامیده میشوند») مورد آبیاری و مالیات حقابهی قلمرو رودها، از دیگر دستهبندی دادههای طومار است. البته احصای نام فندها و مالیاتهای قلمرو هر رود، در اکثر موارد از اسناد مربوط به اوایل قرن چهاردهم ه ق. استخراج شدهاست.
در اثنای این فصل از کتاب پارهای از اصطلاحات مانند بلوک، فند، باغدار، باغبان، دهخدا و… توضیح داده میشود. در این بخش معدودی از جداول هم اختصاص دارد به بیان سهم آب و قلمرو آبیاری باغات در زمان چاپ کتاب (۱۳۸۰ هش.).
از دیگر موضوعات مطرح شده، مسألهی سنجش زمان (دو واحد ساعت آفتابی و هنگام) و تقویمهاست. «طومار مورد نظر نشان دهندهی این واقعیت است که از روی طومار به مراتب کهنتری رونوشت گردیدهاست زیرا در مشخص نمودن سهم حقابهبران از دو نوع سال شمار بهره گرفتهاند:
—اول سال شمار فرس قدیم یا تقویم یزدگردی
—دوم سال شمار جلالی یا تقویم ملکی
پیدایش تقویم جلالی خود متعلق به نیمهی دوم قرن پنجم هق. است و قبل از آن تقویم یزدگردی فرس قدیم متداول بودهاست.»
از این رو، وجود هر دو سال شمار نشان از «انطباق زمان حقابههای این دو تقویم» پس از تنظیم تقویم جلالی است. به همین خاطر این دو تقویم و چگونگی ماه شمار و سال شمار آن، تفاوت این دو، تطبیق و چگونگی تبدیلشان به یکدیگر شرح داده شدهاست.
در صفحات پایانی کتاب، تصاویری از باغات قزوین، مسیر رودها، چاهخانه، آسیاب و… در ارتباط با مطالب کتاب به چشم میخورد.
«در هر گوشه از زمین ایران آب به گونهای ویژه که ناشی از شرایط، محدودیتهای اقلیمی و محیطی است به زندگی مردمان راه یافته و ادامهی حیات آنان را باعث شده…..
و آنچه از خود بر جای گذاشتند یادگارانی از مردم صبور و زحمتکش مناطق خشک و کویری است که از هزاران سال قبل در دل زمین گرم چشمههای شور زندگی را یافته و حیات را برای مردم هم عصر خود و نسلهای بعدی معنا کردهاند».