سلسله گوکانیان در هند
مقدمه:
نوشتههای مرتبط
نظام منصب داری یا واجد روا برای اولین بار در زمان جلال الدین اکبر شاه گورگانی سومین پادشاه سلسله گورکانی هند به شکلی منظم و هدفمند پایه گذاری شد و بنا برگفته برخی محققین هندی و انگلیسی این سیستم از سیستم ادرای ایران در زمان غزنویان,سلجوقیان و در نهایت صفویان گرفته و به قول برخی دیگر این سیستم از ابداعات چنگیز خان مغول بوده است,در این نظام ادرای به شخصی که دارای مقامی در دربار یا ارتش بود (منصب دار)گفته شده و این شغل (منصب داری ) نامیده می شد .هر منصب دار بنا بر رتبه و پایه خود دارای حقوقی ماهانه بود وتعداد مشخصی افراد زیر دست داشت که به او در وظایفش کمک می کردند.لازم به ذکر است که این نظام قانومند ادرای –سیاسی در زمان ظهیرالدین بابر و همایون اولین ودومین پادشاه سلسله گورکانیان هند نیز رایج بود اما در دوره اکبر به شکلی کاملا قانونی و موثر درآمد .منصب یک شخص باید تحت این قوانین می بود :
نخست – حقوق شخص منصب دار می بایست مشخص می بود
دوم – رتبه منصب دار باید معلوم باشد
سوم – تعداد سربازان , اسب ها ,فیل ها , شترها,قاطرها و ارابه هایی که شخص منصب دار تخت فرمان خود داشت می بایست تدوین شده باشد .
تقسیم بندی درجات منصب داران درواقع به دو صورت شکل می گرفت :
نخست – منصب دارانی که رتبه ایشان یک هزاری یا زیر این رقم می بود که به آنان امیر گفته می شد
دوم- کسانی که رتبه ایشان بالای هزار بود که آنان را امیرالاکبیر خطاب می کردند
هم چنین امرایی که مناصب ایشان بالای ۵۰۰۰ هزار بود به نام امیر الامرا ملقب می شدند
در این نظام هدفمند اشراف بلند پایه درباری که بیشتر از مهاجران ایرانی ,افغان و ترکان آسیای میانه بوده و دارای مناصب خاصاجازه داشتند که عواید و درآمدهای زمین های کشاورزی,باغ ها و گله داری که به آن جاگیر Jagirیا تیول گفته می شد را دریافت کرده اما در نهایت تمامی این منصب داران تحت فرمان پادشاه و درحقیقت در اختیار کامل او بودند و تمامی عواید حاصله به خزانه او وارد میشد و فقط خود زمین درواقع متعلق به دولت بود.ابوالفضل علامی وزیر جلال الدین اکبر شاه در کتاب معروف خود یعنی آیینه اکبری یا اکبر نامه از ۶۶ منصب نام می برد ,ولی در حقیقت فقط بیشتر از ۳۳ منصب در واقعیت وجود نداشت.مناصب ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ هزاری خاص شاهزادگان گورکانی بود,در حقیقت هیچ فرقی بین منصب داران ارتشی و منصب داران کشوری وجود نداشت و پادشاه می توانست ایشان را هر لحظه که بخواهد از منصب ارتشی به منصب کشوری و یا بالعکس آن تعویض نماید,هم چنین پادشاه می توانست هر زمان که بخواهد هر منصب دار را از شغل خویش خلع یا انتصاب کند,هر منصب دار نیز می بایست از پادشاه تقاضای منصبی خاص اعم از ارتشی یا کشوری را بکند..هر شخص منصب دار می بایست دارای اسب ,فیل ,سربازان ,تجهیزات جنگی بر حسب مقام و شان خویش باشد.کمترین شماره سربازی که یک منصب دار می توانست داشته باشد ۱۰ و بیشترین تعداد ۱۰۰۰۰ هزار بود,درواقع حقوق منصب داران به صورت پول نقد پرداخته می شد و ایشان نیز بر حسب حقوقی که از دربار دریافت می کردند به سربازان و زیر دستان خویش مستمری می پرداختند. منصب داری از پدر به پسر به ارث نمی رسید و هر کس بر حسب لیاقت خویش می بایست در بدست آوردن آن بکوشد اما بعدها پس از اکبر این سیستم به شکل موروثی در آمد,اسب ها و فیل ها نیز در این سیستم دارای تقسیم بندی خاص خود بودند مثلا اسب ها بر۶ دسته و فیل ها بر ۵ دسته بخش می شدند,پادشاه می توانست ارتش را برای جنگ هر لحظه که بخواهد فرا بخواند اما ایشان هرگز حقوق خویش را مستقیما از پادشاه یا دربار دریافت نمی کردند بلکه شخصی با منصب “دخیلی ” این کار را از طرف شاه انجام می داد.در زمان سلطنت جهانگیر و شاه جهان چهارمین و پنجمین پادشاهان سلسله گورکانی هند این سیستم تغییر محسوسی یافت و ایشان تعداد سربازان و دیگر تجهیزات را کاهش داده و کنترل منصب داران نیز سست و ضعیف گشت.در زمان اورنگ زیب ششمین پادشاه سلسله گورکانی قانونی به نام “ضابطی” اجرا گشت بدین شکل که هر منصب دار پس از انتقال یا اخراج باید تمامی بدهی ها و باقی مانده حساب های خویش را به دولت تحویل داده و سپس ترک خدمت کند. درواقع اکبر کشور را به ۱۲ صوبه Suba یا منطقه و ولایت حکومتیتقسیم کرد و هر صوبه را به پرگنه Paragana یا کوچکترین واحد مالیاتی و مدنی –اداری ,سرکار Sarkar یا واحد اداری و محله Mahalaبخش کرد.هر پرگنه خود به چندین چکلا Chaklaتقسیم شده بود,هر صوبه دار موظف به پاسخگویی به حاکم منطقه که به او صاحب صوبه یا ناین Nain می گفتند ,بود .هر صوبه دار فقط ۲ یا ۳ سال در منصب خود ابقا می شد و پس از آن او به جای دیگری منتقل می گشت.سرکار در واقع به زمین هایی اطلاق می شد که نزدیک پایتخت بوده و برای اداره آن دو منصب در نظر گرفته شد یکی شقدار شقدارین که مجری دستورات پادشاه و ابقای آن ها بود و دیگری منصف منصفون که قاضی مسایل مردم و هم چنین ناظر ارتش در سرکار بود.هر پرگنه دارای یک شقدار , امین ,فوته دار و منصف بود
در اوایل حکومت اکبر شاه دسته بندی های مناصب درباری از ۱۰۰۰۰ هزاری شروع و تا ۷۰۰۰۰۰ هزار ختم میشد,ولی در پایان حکومت او به گفته بدایونی تاریخ نویس معروف دربار اکبر شاه تا ۱۲۰۰۰ هزاری و ۶۰۰۰۰ هزاری نیز هم رسید.بالاترین مناصب به شاهزاده گان گورکانی مسلمان و راجپوت های هندو که در ایالت راجستان حکومت می کردند و مطیع و منقاد پادشاه گورکانی (مغول )بودند, اهدا و دیگر مناصببه دیگران داده شد .
اما سیستم منصب دارای دارای عیوبی نیز بود از جمله:
۱-چون حقوق سربازان و ارتشیان مستقیما از منصب دار به ایشان پرداخت می گردید ,ایشان بیشتر به منصب دار وفادار بودند تا به پادشاه
۲-منصب داران حقوق بسیار زیادی از دربار دریافت می کردند و این مساله باعث فاصله طبقاتی بسیار زیادی بین منصب داران و فرماندهان ایجاد می کرد
۳-منصب داران و افسران فاسد در زمان بازرسی سالیانه پادشاه با یکدیگر متحد شده و از یکدیگر اسب و فیل قرض گرفته تا قدرت خویش را به دروغ به بازرسان پادشاه نشان داده و سهمیه و حقوق سالانه خویش را دریافت کنند.
۴-سیستم طبقات اجتماعی در منصب داری بسرعت غالب شد و لیاقت و شایستگی افراد از اهمیت افتاد
۵- چون پس از مرگ هر منصب دار اموال او را پادشاه به نفع خویش مصادره کرده و ضبط می نمود,پس ایشان ترجیح می دادند که در طول زندگی خویش با عیش و عشرت بسر ببرند,این مساله باعث فاسد شدن ایشان و تاثیر منفی در سیستم داشت.
مناصب و وزارت های مهم درباری :
حکومت گورکانیان هند که در زبان هندی و اردو به آن (مغولیان سلطنت )گفته می شود از قرن ۱۶ م شروع به تسلط به هندوستان کرده و برای اداره این شبه قاره بزرگ و وسیع پادشاهان گورکانی مجبور به ایجاد مناصب مختلف درباری شده و برای هر کدام از آن نام خاص و رتبه بندی مخصوص خود را ابداع کردند.گورکانیان در طول ۳۰۰ سال حکومت بهترین و کاربردی ترین نظام سیاسی –ادرای را در زمان خویش ایجاد و از آن بهره فراوان بردند.
از مهمترین مناصب درباری دوران اکبر باید به دو منصب اشاره کرد:
۱- ذات Zat به کسی اطلاق می شد که سربازان بسیاری تحت فرمان خویش داشت
۲-سوار Sawar کسی که اسب سواران بسیاری را فرماندهی می کرد
از دیگر مناصب و وزارت های مهم درباری می توان به:
۱- صوبه دار-صاحب سالار-نظام : حاکم صوبه که درواقع مسول آسایش و امنیت مردم و ارتشیان در هر صوبه بود هم چنین او موظف بود که کشاورزی ,دامداری ,تجارت و مسایل اقتصادی صوبه را رشد و پرورش دهد و درنهایت ایجاد و احداث مسافرخانه یا سرای ها ,باغات ,چاه ها و کانال های آبی را نیز در فهرست مسولیت های خویش داشت.به معنای دیگر فرمانروای زمین هایی که از آن خراج گیرند
۲- جاگیردار:زمین دار بزرگ که زمین جاگیر را اداره کرده و درآمدهای آن درواقع دستمزد ایشان بوده است, نوعی سیستم فودالی در شبه قاره هند که از قرن ۱۳ م بشدت رایج شد.به معنای دیگر مالیات جمع کن برای خان یا مالک بزرگ از زمین های تحت کشاورزی او و در واقع این مساله تبدیل به نظام و سیستمی منسجم و کامل در شبه قاره هند در آمد که به آن جاگیرداری سیستم گفته می شد
۳-میر بخشی :مقامی مانند وزیر اول که مسولیت های خاصی چون منصب وزیر جنگ و سرپرستی مسافران خارجی را که به هند وارد می شدند را برعهده داشت و هم چنین او مسول منصب دارانی که منتصب شده بودند نیز بود,تمامی حقوق پرداختی منصب داران و سپاهیان نیز به امضای خاص او پرداخت می شد, او اصالت همه اسب های دربار را مشخص کرده و نام تمامی سربازان در خدمت را ثبت می کرد و در نهایت میر بخشی مستقیما در مقابل پادشاه مسول و پاسخگو بود,بزرگ بخشیان
۴-احدی:مردان جوانی که از خانواده های محترم بوده برای کار در قصر گماشته می شدند,تیراندازان و یکه سواران خاص قصر
۵-بخشی: کسی که مسولیت های نظامی را در هر صوبه برعهده داشت و مستقیما به میر بخشی پاسخگو و هم چنین منصب داران و افسران را مستقیما کنترل کرده و ناظر بر رفتار ایشان بود,او اسب هایی که منصب داران از آن ها استفاده می کردند بررسی و رسیدگی می کرد.
۶-تحویل دار:مسول اموال و دارایی های پرگنه
۷-دیوان: وزیر مالی
۸-دیوان تن : مسول زمین های شاهی
۹-دیوان خاص : مسول حقوق و درآمدهای شاهی
۱۰-میر سامان- خان سامان :مسول کارخانه ها و انبارهای پوشاک ,جواهرات,کفش و پای پوش ها ,کلاه و دیگر جامه ها
۱۱-وزیر: وزیر اول پادشاه
۱۲-بکاول بیگی–پکاول بیگی : رییس آشپزخانه شاهی
۱۳-فوج دار:سر دسته و فرمانده سربازانو ارتشیان صوبه
۱۴-سرکاری:شخصی که در پرگنه و سرکار مسول انجام کلیه امور بود
۱۵-وکالت- وکیل :مقامی بالاتر از وزیر در دربار
۱۶یکصدی ذات و دویستی ذات : از مناصب درباری بلند پایه
۱۷-راهداری: کسی که در راه ها مسول تنبه راهزنان می باشد
۱۸-عرض مکرر:کسی که عرایض ارباب حاجت را می شنید و بار دیگر به حضور پادشاه می رسانید و نتیجه تحقیق خود را باز می گفت
۱۹-میر عرضی:کسی که مسول سیستم بندو بست عرضی در زمان اکبر بود یعنی کسی که عرایض مردم را به حضور پادشاه می رسانید
۲۰-بخشی دوم:کسی که زیر نظر میر بخشی کار می کرد
۲۱- صدارت:وزیر
۲۲-مرزبان:مسول مرزهای کشور
۲۳-نظام:وزیر
۲۴-مهردار:مسول مهر های سلطنتی
۲۵ –منشی:منشی نامه های دربار
۲۶-وزارت اعظم:وزیر اعظم پادشاه
۲۷-توشکچی:مسول نگهداری از پوشاک سلطنتی
۲۸-شایسته:یکی از مناصب دربار
۲۹-تانه دار Thanedar:مسول تانه Thana یعنی مکانی که ارتشیان و سربازان در آن جا سکنی گزیده بودند تانه دار زیر نظر فوج دار کار می کرد
۳۰-سیورغال-سیارغال: در واقع کلمه ای است مغولی به معنی زمینی که عواید و آن به جای حقوق کسی به او برسد و در سیستم اداری به معنای کسی که مسول و سرپرست زمین های وقفی و اعطا شده برای خیرات در صوبه بود
۳۱- مشرف :مسول جمع آوری و محاسبات مالیات های پرگنه
۳۲-شقدار: این شخص درواقع مسولیت های مختلفی چون مسول و سرپرست ابقای قانون و دستورات پادشاه , کمک کننده به امیر در جمع آوری عواید پرگنه , تصمیم گیرنده درباره مسایل قانونی و حقوقی و درنهایت رییس شهربانی بوده
۳۳- امین: جمع آوری کننده مالیات و عامل مستقیم بین دولت و مردم
۳۴-داروغه:مسول اعمال جزایی
۳۵-عامل- کروری : دستیار شقدار و جمع آوری کننده مالیات و درآمدهای حاصل از زمین در هر پرگنه ,او هم چنین نقشه بردار دهکده ها نیز بود
۳۶-متصدی :مسول شهرهایی که در کنار دریا واقع شده و دارای بنادر مهم بودند او هم چنین مسول جمع آوری مالیات از تجار بود و وظیفه داشت که در هر بندر یک انبار کالا تاسیس کند ,متصدی زیر نظر شخص شاه بندر کار می کرد
۳۷-شاه بندر :مسول و افسر بلند پایه ای در هر بندر مهم منصب داران و افسران را کنترل می کرد و ایشان باید از دستورات او تبعیت می کردند.
۳۸- قانون گو:مسول ضبط و گرد آوری گزارشات در باره محصولات کشاورزی و وسعت بخشیدن به زمین های زراعتی در پرگنه
۳۹- بتکچی:سرپرست و مسول امیر درواقع در زبان ترکی به معنی نویسنده می باشد و کار او نگهداشتن گزارشات ازدر آمدهای حاصل از زمین بود او زیر نظر عمل گذار کار می کرد
۴۰- خزانه دار:مسول و سرپرست خزانه شاهی
۴۱-بندوقچی:مسول و سرپرست اداره اسلحه خانه شاهی و تفنگ های آن
۴۲-شمشیر باز:سربازانی که متخصص شمشیر زنی های خاص بودند
۴۳- میوار Mewar:نامه رسانان دونده که زیر نظر سازمان داروغه داک کار می کردند و نامه ها را با سرعت هر چه تمام تر به دربار و نزد پادشاه می رسانند
۴۴-قلعه دار :مسول قلعه های استراتژیک و مهم در هر منطقه
۴۵-چاشنی گیر :چشنده خوراک ها پیش از پادشاه درواقع پیش مرگ شاه
۴۶- توشمال :مسول آشپزخانه شاهی و خوانسالار
۴۷-صدر – صدر جهان :مسول حل مسایل دینی ,گیرنده خیرات و صدقات و اموال دینی
۴۸-پتواریPatwari :حسابدار دهات و هم چنین کسی که حساب وکتاب دهات و روستاها را ثبت و ضبط می کرد ونگه می داشت
۴۹-دخیلی :کسی که مخارج دولت را پرداخت می کرد
۵۰-کوتوال Kotwal:فرمانده سپاه که در هر شهری وجود داشت او ضامن اجرای دستورات و وقوانین پادشاه بود ,این کلمه از دو واژه کوت و وال تشکیل شده که در زبان هندی کوت به معنی قلعه می باشد وکوتوال در واقع به معنی قلعه بان است
۵۱-فوته دار:جمع آوری کننده و ضابط عواید پرگنه و تحصیل
۵۲-منصف:ضابط و ارزیاب عواید پرگنه
۵۳-چودریChodri:مسول هر دهکده
۵۴-مقدم :ضابط عواید پرگنه
۵۵-امین:ضبط کننده و ارزیاب عواید زمین های کشاورزی
۵۶-کارکن :کارمند ادرای که عواید را به دو زبان هندی و فارسی در دفاتر رسمی دولتی ثبت و ضبط می کرد در واقع دفتر دار
۵۷-قاضی:مسول قضاوت
۵۸-میرعادل :مسول اجرای قوانین صادر شده از طرف دادگاه ها
۵۹-صدرالصدور :کسی که ناظر و محافظ قوانین شریعت و هم چنین جمع آوری خیرات چه این خیرات پول و یا جنس بود,لازم به توضیخ است که در زمان اورنگ زیب ششمین پادشاه گورکانی هند این منصب از منصب قاضی القضات کاملا جدا شده و منصبی مستقل گردید
۶۰-دیوان کل :رییس دیوان محاسبات دربار و هم چنین ناظر تمامی خزانه شاهی و همه حسابداران شاه
۶۱-قاضی القضات:رییس کل قاضی ها او مسول انتصاب دیگر قضات در مناطق و ولایات دیگر بود در زمان اورنگ زیب ششمین پادشاه گورکانی هند این منصب از منصب صدرالصدور کاملا جدا گشت و منصبی مستقل گردید
۶۲-میرادی :مسول حمل احکام قاضی و درواقع متعادل کننده نفوذ قاضی نیز بود
۶۳-محتسب :کسی که مسول کنترل وزن ها ,قیمت ها,و اندازه ها در بازار و هم چنین ناظرمراعات اخلاق در جامعه بود
۶۴-دیوان جاگیر:وزارت رسیدگی به مسایل,مالیات ها و درآمدهای جاگیر
۶۵-واقعه نویس-واقعه نگار : مسول نوشتن وقایع و اتفاقات در هر ناحیه و ولایت که شخصا موظف بودند به پادشاه گزارش کنند
۶۶-میربحری-امیر البحر :مسول در آمدهای ایالات و ولایات
۶۷-میر بار :مسول فوق العاده محافظت از جنگل ها
۶۸-غور برگی :مسول معیار پول های حامل
۶۹-آکت بگی :مسول فوق العاده آراستن و مرصع کردن جواهرات سلطنتی
۷۰-میر اجی :کسی که تقاضاها و درخواست های مردم را به پادشاه می رساند
۷۱-پوت دار Potdar: جمع آوری کننده مالیات از ولایات
۷۲-امیر –عمل گذار :مسول و جمع آوری کننده درآمدهای صوبه و سرکار او موظف بود که مسقیما گزارش درآمدها را هر روز به دیوان بدهد
۷۳-داروغه داک چوکی : او مسول شبکه نظام ارتباطات اداری و جاسوسی در ولایات بود,هم چنین گزارشات هر ولایت را از شخص واقعه نویس دریافت کرده و به گوش پادشاه می رسانید
۷۴-دیوان عرضی :این دیوان یا وزارت در واقع مسول پرداخت حقوق ماهیانه ارتشیان و هم چنین نظم و انضباط ایشان بود ,سرپرست و مسول این دیوان عرض الممالیک خوانده می شد
۷۵-دیوان وزارت :تمامی عواید ,درآمدهای و مالیات های دولت زیر نظر این دیوان وهم چنین دیگر دیوان ها و وزارت ها نیز زیر نظر آن بود و رییس آن وزیر خوانده می شد
نام برد.
۷۶-دیوان رسالت :تمامی مسایل خارجی دولت زیر نظر این دیوان اداره می شد و این دیوان هم چنین مسول تمامی سفرا ,ایلچی ها و فرستادگان و هم چنین نامه هایی که بین دولل خارجی و هند رد و بدل می شد نیز بود
۷۷-دیوان انشاء:این دیوان مسول اطلاعات و مکاتبات دربار شاهی وهم چنین مکاتبات بین مناطق مختلف کشور و متولی گزارشات دولتی نیز بود
۷۸-دیوان قضا:مسول قضاوت بود و رییس آن قاضی نامیده می شد
۷۹-دیوان برید:مسول نظارت بر تمامی حکام و فرمانروایانی که پادشاه در هر منطقه گمارده و هم چنین شاهزادگان درباری بود و جاسوسان بسیاری در این دیوان کار می کردند
۸۰-میر آتش :مسول توپخانه
۸۱-امیر داد:مسول و رییس دادگاه مظالم در زمانی که پادشاه در دسترس نبوده یا غایب بود
۸۲-وکیل دار :مسول مستخدمین سلطنتی
۸۳برید الممالیک :مسول اداره اطلاعات و جاسوسان
۸۴-امیر بربک :مسول فوق العاده دربار سلطنتی
۸۵-امیر حاجب:کسی که مهمانان یا کسانی که می خواستند به حضور پادشاه برسند را خیر مقدم گفته و نام آنان را اعلام می کرد
۸۶-امیر مجلس:مسول میهمانی ها و مجالس دربار
۸۷-صدر جاندار:مسول محافظت از جان شخص پادشاه
۸۸-نقیب النقباء:مسول اعلام دستورات پادشاه بر سربازان و هم چنین اعلام ورود و حضور پادشاه برای بازدید از دسته سواران شاهی
۸۹-نقیب :کسی که زیر دست نقیب النقباء کار می کرد
۹۰-دیوان بندگان:وزارت اداره امور بردگان اعم از غلامان و کنیزان شاهی
۹۱-دیوان خیرات:وزارت امور و سرپرستی خیرات و مبرات
۹۲-دیوان مستخرج:وزارت محافظت از درآمدهای حاصله از زمین
۹۳-دیوان کوهی-دیوان امیر کوهی :وزارت کشاورزی
۹۴-مستوفی الممالیک :مسول سرمایه های ولایات
۹۵-مشرف الممالیک:مسول حسابداری و وصول مالیات ها
۹۶-بخشی فوج :مسول پرداخت حقوق ارتشیان
۹۷-نقیب وزیر:نایب وزیر
۹۸-برید:جاسوس
۹۹چوکی دار :پاسدار و محافظ در روستاها
۱۰۰-میرمال:مسول اعتبار هزینه های خصوصی پادشاه
۱۰۱-میر منشی :مسول مکاتبات سلطنتی
۱۰۲-میر توزک:مسول مجالس و محافل دربار و پادشاه
۱۰۳-سوانح نگار:کسی که مسول گزارشات محرمانه به شخص پادشاه بود
۱۰۴-شقدار شقداران-فوض دار :رییس هر سرکار
۱۰۵-شه بندی:نوعی منصب شبه نظامی که مسول ابقای دستورات و قوانین پادشاه و هم چنین کسانی چون برق انداز و دکویت زیر نظر او کار می کردند
۱۰۶-برق انداز:تیراندازان و تفنگچیان زبده
۱۰۷-اصم : جنگجویان طراز اول و بسیار ماهر ارتش
۱۰۸-دو اسب سه اسب:بخشی از منصب سوار در ارتش یعنی ارتشیانی که دو یا سه اسب داشتند
۱۰۹-وطن جاگیر- التمقه :مالک ارثی جاگیر
۱۱۰-سپه سالار :نظام ,صوبه دار ,فرمانده خاص ارتش
۱۱۱-دفتردار:مسول ثبت و ضبط مالیات ها و درآمدهای هر منطقه
۱۱۲-حویل دار- حوال دار : بالاترین فرمانده در ارتش در قلعه های کشور
۱۱۳-صلح کل :در واقع مسول برقراری صلح و آرامش بین تمامی ادیان و مذاهب موجود در شبه قاره هند
۱۱۴-ضابط: مسول جمع آوری مالیات ها
۱۱۵-زمین دار: مالکان بزرگ زمین های کشاورزی که پادشاه از آن ها مالیات می گرفت
۱۱۶-نواب : پادشاه و حاکم مسلمان یک منطقه
۱۱۷-ظل دار : مالکان بزرگ زمین
۱۱۸-سردار:مسول سپاه پادشاه
۱۱۹-شحنه:داروغه و کسی که مسول تامین امنیت شهر وندان بوده
۱۲۰-امیر مجلس :رییس دیوان تشریفات
۱۲۱-متصرف :مالک زمین
۱۲۲-شیخ :مسول امور دینی دربار
۱۲۳-شحنه فیل :مسول فیل های سلطنتی
۱۲۴-امیر آخور:مسول اصطبل شاهی
۱۲۵-امیر حاجب :رییس تشریفات دربار
۱۲۶-اقطاع دار: کسی که زمین های اقطاع را ادراه و مالیات های آن را جمع آوری می کرده است
منابع:
۱-Administration System In India Vedic Age To 1947,U.B.Singh,APH Publishing 1998
۲-Mughal Empire In India :A Systematic Study Including Source Material ,S.R.Sharma ,Atlantic Publisher And Distributors 1999
۳-Econo,ic History Of India Ancient To Present Day ,N.Jayapain ,Atlantic Publisher And Distributors 2008