مصاحبه امی گودمن ( ا) با لی فَنگ (ل) برگردان عاطفه اولیایی
ا ـ اخیرا گزارشی پژوهشی در باره اتاق فکری به نام شبکه اطلس، عملکرد سیاسی آن را در سراسر جهان بررسی کرده است. در این مصاحبه به نفوذ سیاسی آن در آمریکای لاتین می پردازیم. شبکه اطلس به کمک نهاد های محافظه کار پرقدرت ایالات متحده تأسیس شده است. نام برخی مؤسسان آن همچون برادران کُک برای همه آشناست. طبق این گزارش، شبکه اطلس با حمایت از ده ها نهاد ضد حکومتی ونزوئلا ونیز براندازان دیلما روسف، رئیس جمهور برزیل، سرنوشت سیاسی این دو کشور را رقم زده است. ویدیوی تبلیغاتی در مورد این شبکه آن را چنین معرفی می کند:
نوشتههای مرتبط
« به شبکه اطلس خوش آمدید. این شبکه راه ارتباطی شما با شبکه جهانی آزادی دربیش از ۸۰ کشور است.
هدف قهرمانان شبکه اطلس در هم شکستن محدودیت ها بر سر راه تولید ثروت و به مبارزه با فساد و کاهش نقش حکومت است. شبکه اطلس و شرکای بین المللی اش بر آنند که در بلند مدت، تعریف آنچه ممکن سیاسی خانده می شود را تغییر دهند».
ا: برای آگاهی بیشتر در باره شبکه اطلس، مصاحبه ای با لی فنگ داریم که گزارشی تحت عنوان «حیطه نفوذ:چگونه لیبرترین های ایالات متحده سیاست آمریکای لاتین را رقم می زنند؟» داریم.
لی فنگ، خوش آمدید. ممکن است بگوئید چگونه شبکه ی اطلس و عملکردش را کشف کردید؟
ل: این گزارش، اولین دید انتقادی به شبکه اطلس و پیشینه آن است. اتاق فکری ناشناخته ای در واشنگتن است که سیاست های راست افراطی لیبرترین ها را تبلیغ و رواج می دهد، مانند کاهش مالیات ثروتمندان، خصوصی کردن صنایع و نهاد بازنشستگان، ضابطه زدایی و حملات به اتحادیه ها ، پیروی از نهاد هایی مانند هریتژ، و یا کاتو، اتاق های فکر محلی در ایالات غرب میانه ایالات متحده، آموزش و تربیت سیاستمداران لیبرترین در ایالات متحده و سراسر جهان براساس الگو برداردی از نظام ایالات متحده برای کشور خود، و آوردن رهبران کشور های خارجی برای تعلیم دیدن فنون جمع آوری بودجه، استراتژی ارتباطات مدرن، و تولید قطعه های دیداری/ششنیداری در یوتوب برای رواج این نظرات. این شبکه در سراسر دنیا فعال است اما تمرکز خاصی بر سیاست آمریکای لاتین دارد. در حال حاضر، شاهد نتیجه فعالیت های آن در تغییرات سیاسی کنونی در آمریکای لاتین و آمرکای جنوبی هستیم.
ا: لطفا در باره ی نام این شبکه توضیح دهید.
ل: فکر می کنم شبکه اطلس چشمکی محترمانه به انی رند است. الکس شفوئن، رئیس فعلی شبکه اطلس در آرژانتین در خانواده ای از نخبگان بزرگ شد و در دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ شاهد کودتا های متعدد و خشونتی بی سابقه علیه چپ گرایان و کسانی که چپ گرا فرض می شدند، بود. الکس شفوئن از طرفدارادن پر و پا قرص انی رند بود. وی با اقتصاددانانی لیبرترین مانند میلتون فریدمن،و ف.ا. هیاک در پیشبرد سیاست های تسلط بر افکار عمومی همکاری داشت. الگوی اقتصادی آن برای ایالات متحده آشکار بود اما چگونگی پیاده کردن آن در ایالات متحده و جا انداختن آن در سایر کشور ها چندان روشن نبود.
ا: شما از برزیل صحبت کردید. دیلما روسف در سخنرانی در باره ی تصمیم سنای برزیل برای استیضاح وی چنین گفت: « با این تصمیم اولین زن رئیس جمهور برزیل را بدون هیچگونه توجیهی طبق قانون اساسی، بر انداختند. ولی این کودتا تنها علیه من، حزب من و متحدین ما نبود ه است. این تازه اغاز کار است. هدف این کودتا، ضربه به تمامی نهاد ها و سازمان های سیاسی دمکراتیک و پبشرو ست.»
ل: نمی توان بر دلیل واحدی در سرنگونی دیلما اشاره کرد. اما واقعیت آن است که شبکه اطلس، اتاق فکر خود را همچو مدلی مستقل در برزیل ایچاد کرد. شبکه اطلس حدود ۱۲ شریک، تحت پوشش نهاد های مستقل در برزیل دارد که هر کدام با استراتژی خاص خود ولی هدفی مشترک فعالیت می کند. اخیرا در برزیل هدف سرنگونی دیلما و و حزب کارگر وی بوده است. به عنوان مثال یکی از نهاد های شبکه اطلس، «سازمان دانشجویان برای آزادی» است، که خشم جوانان را علیه دیلما جهت می دهد. با شیوه عملی همچو بنیاد هریتژ و با تولید قطعات دیاری/شنبداری در یوتوب، و برنامه های رسانه ای گفتگو با «روشنفکران»، به رهبری حملات علیه دیلما پرداختند. این شبکه با سازمان های مذهبی نیز همکاری می کنند از جمله سازمان های متحد با نهاد اکتون که با بتسی دواس، وزیر آموزش و پرورش در دولت ترامپ، همراهی دارد. اینان در برزیل سازمانی ایجاد کرده اند که سیاست های ماوراء راستی اقتصادی مورد نظرشان را با توجیهات مذهبی به خورد مردم می دهند. طبق آنچه خود به من گفتند، از فساد غالب بر سیاست برزیل سوءاستفاده کرده و سیاست های اقتصادی خود را در این کشور پیش بردند، همان سیاست های دهه ۱۹۹۰ یعنی خصوصی سازی زندان ها و خصوصی سازی آموزش و پرورش. این شبکه از بحرانی که خود دامن زد استفاده کرده و سیاست عای خود را به پیش می برد.
ا: به ونزوئلا در سال ۲۰۱۴ نظر کنیم، زمانی که رهبر مخالفان، ماریا کورینا ماچادو از شبکه اطلس تشکر کرد: « با تشکر از شبکه اطلس و تمام مبارزین آزادی در سراسر دنیا برای حمایت شان. شما الهام بخش ما بوه ادید. سکوت بین المللی مغلوب تشویق های شما شد. علیرغم آن که رژیم من را در زندان به حال خود نخواهد گذاشت، به شما اطمینان می دهم که ما ونزوئلی ها در مبارزه خو تا ویرانی دژ سرکوب، پایداریم.»
ل: همان طور که می دانید، ونزوئلا کشور دیگری است که این الگورا به مدت مدیدی در آن پیاده کرده اند. شبکه اطلس با اتاق های فکر در ونزوئلا در انتقاد از حکومت هوگو چاوز و اکنون از مدورو، همکاری می کند. حکومت مدورو از وابستگی به نفت رنج بروده و قیمت نفت هم پائین است. در زمینه ی مدیریت کشور فساد بسیار است. شبکه اطلس از این ضعف برای تقویت و حمایت شورش های ضد حکومتی استفاده کرده است. ماچادو، که ذکر کردید، با یکی ار این اتاق های فکر به نام CEDICE، در کاراکاس همکاری دارد. این نهاد توسط شبکه اطلس بنا نهاده شده و از مدت ها پیش در آن جا فعالیت دارد. علیرغم آن که این شبکه هر گونه کمک مالی خارجی را رشوه می داند، نهاد های وابسته به آن در سراسر دنیا توسط ایالات متحده تأمین مالی می شوند. وزارت امور خارجه و موقوفه ملی برای دمکراسی که خود با بودجه دولتی ( مالیات شهروندان) تأمین مالی می شود،بدون سرو صدا به اتاق های فکر و سایر نهاد های وابسته به شبکه اطلس در ونزوئلا، برزیل و سایر کشور های دنیا، کمک مالی می کنند. و البته هدف بر سر کار آوردن حکومت هایی باب طبع و همراه ایالات متحده است.
ا: به ونزوئلا ی امروز نظر کینم. ماه پیش، در انستیتو ی آسپن،رئیس سیا، مایک پامپئو، در باره این کشورچنین گفت: «منافع آمریکا ایجاب می کند که کشورهایی به وسعت ونزوئلا و با اقتصادی چنان پر ظرفیت، از ثبات و آرامش سیاسی نظامی در حد ممکن دمکراتیک برخوردار باشند. بنا بر این ما با جدیت در پی حصول این هدفیم. من همیشه در صحبت در باره آمریکای لاتین و سیا احتیاط می کنم. داستان بسیار است بنا بر این می خواهم با احتیاط صحبت کنم. کافی است بگویم که به دوره ای انتقالی در ونزوئلا بسیار امید واریم. ما ـ سیا ـ سعی در درک دینامیسم این جامعه داریم تا این اطلاعات را به روشنی به وزارت خارجه و به دیگران،و کلمبیا، منتقل کنیم. دو هفته پیش در مکزیکو سیتی، در بوگوتا در باره همین موضوع صحبت می کردم تا به آن ها کمک کنم که از نتایج بهتری برای خود در آن منطقه و نیز در منطقه ما برخوردار شوند.»
این دیدی بسیار شوم است. رئیس سیا در انستیتوی آسپن ابراز می کند که در باره ونژوئلا بسیار جدی در کار است. منظورش دقیقا چیست؟ و سؤال دیگرم آن است که در گذشته و حال، عملیات شبکه اطلس چگونه با سیا و ابرشرکت های چند ملیتی و غیره هماهنگی داشته و دارد؟
ل: بله، دینامیسم این مسأله بسیار جالب است. در گدشته، به یمن تصمیم خبرنگاران در درخواست و استفاده از قانون آزادی اطلاعات و نیز اطلاعاتی که چلسی منینگ نشت داد، پاسخ این سؤال را یافته ایم. اگر نمی دانیم که امروز در سال ۲۰۱۷ دقیقا چه می گذرد ولی با توجه به آن اطلاعات روشن است که مقامات ایالات متحده با کمک شبکه اطلس با مخالفان حکومت هایی که دوست نمی دانیم، رابطه برقرار کرده و برای هماهنگی با تظاهرات و غیره برنامه ریزی کرده اند.
ونزوئلا مثال خوب دیگری از این مورد است. طبق مدارک FOIA ( قانون آزادی اطلاعات)، در اواخر دهه ۱۹۹۰، درست قبل از به قدرت رسیدن هوگو چاوز، وزارت خارجه و نهاد موقوفات ملی مقدار زیادی پول به اتاق های فکر شبکه اطلس در ونزویلا سرازیر کردند تا به سازماندهی اعتراضات، انتقاد از حکومت وی و از مشروعیت انداختن آن بپردازند. در واقع، اگر به یاد داشته باشید، در ۲۰۰۲، هوگو چاوز در پی کودتایی به مدت کوتاهی ساقط شد. این مدارک نشان می دهند که شبکه ی اطلس برای حمایت از حکومت کودتا فعال شده بود. منظورم همان فرمان مارکونا ست که اعلام داشت: «هوگو چاوز ساقط شده و باید حکومتی جدید انتخاب کینم. » این مدارک آشکار می سازند چگونه تغلیم و تربیت رهبران لیبرترین در ایالات متحده و ارایه منابع مالی شبکه اطلس و حکومت آمریکا به آن ها، همه بخشی از استراتژی واژگونی هوگو چاوز بوده است. برای نیل این هدف بار ها و بار ها به دستکاری عرصه سیاسی ونژوئلا پرداختند. بنا بر این به نظر غیر معقول نمی آید که نتیجه گیری کنیم که در حال حاضر نیز با بحران ونزوئلا با همین استراتژی برخورد می شود. و البته به روشنی می بینیم که در ونزوئلا، CEDICE و سایر اتاق های فکر شبکه اطلس به مخالفان پر و بال می هند.
ا: در باره افراد پس شبکه اطلس و منابع مالی آن ها صحبت کنید.
ل: تاریخچه شبکه اطلس بسیار جالب است و در آمریکا و بریتانیا به دوران پس از جنگ می رسد.
دنیای سرمایه در صدد برچیدن برنامه های رفاه اجتماعی بود. در بریتانیا، بیمه بهداشت ملی شده بود. در ایالات متحده نیو دیل را داشتیم، سرمایه گذاری های بسیار در زیر بنا و برنامه های رفاه اجتماعی شده بود، قانون جی آی و غیره. صحبت بر سر بریدن این مددهای اجتماعی و در عین حال حفظ آبرو و اعتبار حکومت بود زیرا هر بار که در پی کاهش مالیات ها و قطع این برنامه ها می شد، مردم به آن به چشم حمایت از قشر بالایی جامعه و رها کردن بقیه می نگریستند. بنا براین با کمک اقتصاددانانی مانند ف.ا. هیاک و سایرین، سرمایه داری بریتانیا آنچه را امروز اتاق فکر محافظه کاران می نامیم بنا نهاد. «انستیتوی امور اقتصادی» الگویی بود که در لندن بنا نهاده شد. این نهاد با زرق و برق دانشگاهی به اشاعه نظراتی پرداخت که در آن دوره بسیار نامقبول بود و در پبش راندن انقلاب مارگارت تاچر در دهه ۱۹۷۰ بسیار فعال و مؤثر بود. در ایالات متحده نیز بنیاد هریتژ با همان استراتژی بنا شد. آنتونی فیشر که بنیان گذار اولین چنین اتاق فکرهایی بود، نتیجه گیری کرد که نظرات اقتصادی راستگرایان و فکر ایجاد اتاق های فکر برای اشاعه آن ها، باید در سراسر دنیا رواج باید تا انقلابی جهانی طبق الگو های ایالات متحده و بریتانیا در گیرد.
البته سرمایه داران بزرگ نیز مانند جنرال الکتریک، فیزر، شل، در خفا به یاری این اتاق های فکر شتافتند. امید آنان کاهش مالیات پرداختی شان نه تنها در ایالات متحده و بریتانیا بلکه در سایر کشورها نیز بود. بنا بر این بین نظریه پردازان لیبرترین و سرمایه داران بزرگ همواره شراکتی نزذیک وجود داشته است.
آنتونی فیشر در دهه ۱۹۸۰ در گذشت و الکس شفوئن جایش را گرفت. همان طور که متذکر شدید، شبکه اطلس امروزه در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا فعالیت دارد. در آمریکای لاتین بسیار قدرتمندند و در اروپا و آسیا و سایر مناطق دنیا نیز فعالیت دارند.
ا: در باره گفتگویتان با فرناندو شولر و نقشی که وی در پس راندن اتحادیه های کارگری ایفا می کند، صحبت کنید.
ل: برای شرکت در« کنفرانس شبکه اطلس با تمرکز به آمریکای لایتن»، به بوئنس آیرس رفتم. استدلال شولر چنین بود که استیضاح دیلما روسف، رئیس جمهور پیشین برزیل، برایشان خوش شانسی بزرگی بود چون شرایط اقتصادی و سیاسی هر دو مساعد بودند. اما از این شرایط تا جا انداختن برنامهها ی لیبرترینی افراطی شان مانند خصوصی سازی زندان ها، و آموزش و پرورش، راه درازی در پیش دارند. این برنامه ها در برزیل از حمایت مردمی برخوردار نیستند. بدین لحاظ باید تغییراتی نهادین و بلند مدت در جامعه برزیل ایجاد کنند. وی سپس به ایالات متحده اشاره کرد و ابراز داشت که در امریکا بنیاد های بزرگی قادر به تأمین مالی این تغییرات استراتژیک هستند. در باره نقش اتحادیه های کارگری نیز صحبت کردیم. شبکه اطلس به استفاده از استراتژی و سیاست ها اسکات واکر در ویسکانسین و نیز در میشیگان در حمله به اتحادیه ها و حق مذاکره جمعی برای کارگران نهاد های دولتی که منجر به تغییر توازن قدرت در آن ایالات شد، رو کرد. دیدگاه غالب بر این سیاست ها، اتحادیه های کارگری را دشمن شماره یک و اولین هدف حمله می داند. شولر چنین استدلالی را در برزیل به پیش برد که برای تغییرات بلند مدت، نظر بر تضعیف اتحادیه های کارگری دارد زیرا که اتحادیه های کارگری بزرگترین مانع در راه اصلاحات آنان است .
شبکه اطلس امر تبادل نظرات را تسهیل می کند. نهاد هایی شبیه اتاق های فکر ویسکانسین و میشیگان و سایر ایالات برای آموزش اعضای شبکه اطلس ایجاد شد تا به تبلیغ و روایج سیاست های ضد اتحادیه کارگری و ضد چپ بپردازند. دانشجویان و رهبران اعتراضات را به واشنگتن آورده و تعلیم می دهند.
آ: می خواستم در باره سبستین گورکا، دستیار رئیس جمهور بپرسم. دو هفته پیش در مرکز اسلامی دارلفاروق در بلومینگتن ( مینیاپلیس) بمبی منفجر کردند. فرماندار ایالات آن را به مثابه عملی تروریستی محکوم کرد. ترامپ هنوز این حمله را محکوم نکرده است. گورکا در مصاحبه ای تلویزیونی، خبر بمب گذاری را «پرچم دروغین» خواند: « اصل بر باور نکردن گزارشات و اخبار است تا زمانی که بتوان آن ها را بررسی کرد. باید منشأ آن ها را یافت. در طی شش ماه گذشته، تعدادی جرم رخ داده است که می گویند ناشی از تنفر بوده و به دست افراد دست راستی. روشن شد که در واقع چپ گرایان منشأ أن بوده اند. در این مورد نیز باید صبر کرد و دید نتیجه بررسی مأموران محلی چیست. آنگاه کاخ سفید موضع خود را اعلام می کند.»
روزنامه ی یهودی «به پیش» گزارش داده است که گورکا، در زمانی که به سمت سیاستمدار در لهستان انجام وظیفه می کرد، با گروه دست راستی افراطی، نازی و شبه نظامی لهستان ارتباط داشته است. نقش گورکا در شبکه اطلس چیست؟
ل: ارتباطات شبکه اطلس با حکومت ترامپ بیشمار است. گورکا، نظریه پرداز ضد ـ مسلمان با بسیاری از تارنما های محافظه کار همکاری می کرد و با انتخاب به سمت مشاور در کاخ سفید، به قدرت رسید، زمانی اتاق فکر کوچکی را در لهستان برای شبکه اطلس هدایت می کرد.
اما این فقط یکی از نمونه های بیشمار این ارتباطات است. مایک پنس ( معاون رئیس جمهور) نیز در رویداد های شبکه اطلس شرکت کرده و از آن به نیکی باد می کند. بتسی دواس، وزیر آموزش و پرورش جزء هیئت مدیره این شبکه بوده است. و حالا نیر، انستیتوی اکتون، اتاق فکری که مورد حمایت جدی بتسی دواس است، به عنوان بخشی از شبکه اطلس در سراسر دنیا از جمله برزیل فعال است.
فکر می کنم یکی ازنمونه های جالب ارتباط حکومت ترامپ با شبکه اطلس، تحت پوشش « موقوفه ملی برای دمکراسی» است که بازوی قدرت نرم آمریکا در سایر کشور هاست و تأمین مالی شبکه اطلس را بر عهده دارد. پس از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری، جودی شلتون، اقتصاد دانی متعلق به شبکه اطلس، به مقام ریاست موقوفه ملی برای دمکراسی ترفیع یافت. بنا بر این در حال حاضر نه تنها تعداد بسیاری از اعضای شبکه اطلس در مقام های بالای حکومتی هستند، بلکه یکی از کارمندان آن به مدیریت بخشی از سیاست خارجی ایالات متحده می پردازد که تأمین کننده منابع مالی شبکه اطلس در سراسر دنیاست.
ا:و البته سباستین در نفش سردبیر اخبار امنیت ملی در بریت بارت و استیو بنن نیز در سمت رئیس آن فعال اند.
ل: درست است. سبستین گورکا در حاشیه یا به عنوان گوینده برنامه رادیویی و با نویسنده وب سایت فعالیت دارد، و البته به مدت طولانی ویراستار بریت بارت بوده است و سیاست تئوری توطئه و ضد مسلمان را پیش می برد . جالب است که چهره ای حاشیه ای ( در جامعه)همچو گورکا حائز چنین سمتی در کاخ سفید است. نقش بریت بارت فقط تأثیر بر مباحث سیاسی روز نیست. رودریگو کنستانتینو در بریت بارتِ برزیل، با انواع و اقسام تئوری های توطئه، کمر به بی اعتبارسازی چپ بسته است : «استفاده از رنگ سرخ در لوگوی کاپ جهانی، توطئه تبلیغاتی کمونسیت هاست.» حمله به برنامه های مدد اجتماعی از موضوع های مکرر برنامه های وی است. «انستیتوی لیبرال برزیل» وابسته به شبکه اطلس از وی حمایت می کند. بنا بر این شبکه اطلس فقط به مدیریت راهپیمایی های خیابانی و تهیه پیشنهادات سیاسی نمی پردازد، بلکه تفسیر ها و چهره های بریت بارتی نیز به کشور هایی مانند برزیل صادر می کنند.
ا: در باره جیمز اوکیف، فعال سیاسی محافظه کار و رابطه اش با شبکه اطلس صحبت کنید.
ل: شبکه اطلس غالب اوقات رهبران محافظه کار سایر کشور ها را به منظور تعلیم و کارآموزی در زمینه ی ارتباطات، و مدیریت عملیات سیاسی، فراگیری تاکتیک های محافظه کار و ایجاد اتاق های فکر به واشنگتن می آورد . دعوت از گروور نورکیست ، فعال سیاست ضد مالیات و نیز کسانی که در ویسکانسین سیاست های اسکات واکر را به اجرا گذاشتند ، به همین هدف بوده است. درچارچوب همین برنامه هاست که جیمز اوکیف را نیز دعوت کردند. کار اوکیف ایجاد بحران درعرصه سایبری است. او به محافظه کاران جوان آموزش می دهد چگونه در سازمان های چپ گرا، مانند نهاد برنامه ریزی خانواده برای والدین کم بضاعت، نهاد های کمک به رأی دهندگان فقیر، سازمان های در ارتباط باحزب دمکرات و یا چپ سنتریستی نفوذ کنند. آن ها با ویراستاری کلیپ های ویدیویی ک از شرکت کنندگان در این مجامع گرفته اند، آن ها را مجرم قلمداد کرده و به دام پلیس می اندازند. اوکیف در مباحثات سیاسی اخیر نقشی مهم ایفا کرده است. وی در ویرانی سازمان ACORN شرکت داشته و جلسات کارآموزی ارایه می دهد که نتایج آن ها را به زودی در برزیل، ونزویلا و سایر کشور ها خواهیم دید.
ا: و بالاخره، چه موردی در باره شبکه اطلس بیشتر باعث تعجب شما شد؟ واکنش آن ها به پژوهشتان چه بوده است؟
ل: نمی دانم آیا شبکه اطلس برخوردی علنی کرده است یا نه. من با تعدادی از اعضای آنان مصاحبه کرده ام. تعجب آورترین مورد، میزان کمک مالی ایالات متحه به شبکه ای است با چنین گفتمان ضد ساختار حکومتی! در بوینس آیرس، نیویورک، لاس وگاس و هندوراس با رهبران این شبکه گفتگو کرده ام، ولی به آرشیو های انستیتوی هوور در دانشگاه استنفورد نیز سر زده ام. مدارک شخصی آنتونی فیشر، بنیان گذار اصلی اولین اتاق های فکر طبق این الگو و انستیتوی امور اقتصادی و بنیان گذار اصلی شبکه اطلس را نیز خوانده ام. حکومت از همان ابتدا به این شبکه کمک مالی می کرده است. تاریخ تأسیس آن ۱۹۸۱ است و من نامه هایی از انتونی فیشر به تاریخ ۱۹۸۲ خطاب به ریگان برای درخواست کمک مالی یافتم. این به نظرم یکی از یافته های بسیار جالب این پژوهش بود.