جامعه شناسان همانگونه که تأثیرات رسانه های جدید بر عرصه های مختلف جامعه را مطالعه می کنند تأثیرات آن بر خودشان و خود جامعه شناسی را نیز به دقت زیر نظر می گیرند. هر ساله کتب و مقالات متعددی منتشر می شوند کهبر تعامل بین جامعه شناسی و تکنولوژی های جدید ارتباطی تمرکز دارند. یکی از اهداف این نوع مطالعات پاسخ به این پرسش است که تکنولوژی های جدید ارتباطی بر تحقیق و پژوهش جامعه شناختی چه تأثیراتی داشته اند؟ این نوشتار کوتاه به پدیده نوظهوری در جامعه شناسی کشور می پردازد که که می تواند به جریانی غالب تبدیل گردد. پدیده ای که آنرا”جامعه شناسی دسکتاپی” (Desktop Sociology)و ذیربطان آن را “جامعه شناس دسکتاپی”(Desktop Sociologist) می نامم. جامعه شناسی دسکتاپی چند ویژگی دارد که در ادامه به طور مختصر به آنها اشاره می شود:
-در قرن بیستم به کنایه از جامعه شناسان مبل نشین(Armchair Sociologist ) صحبت شد. کسانی که بر مبل های راحتی دسته دار می نشستند و درباره جامعه حرف می زدند. نکته آن است که این گروه از جامعه شناسان کتاب می خواندند ولی در جامعه حضوری نداشتند. تورق، تآمل، تکلم سه ویژگی این جامعه شناسان بود. جامعه برای آنان بین مبل و کتابخانه شان خلاصه می شد.تأکید بر دسکتاپ در این نوشتار به این دلیل است که برای جامعه شناس دسکتاپی وبگردی مهم ترین سرچشمه بررسی جامعه شناختی است.
نوشتههای مرتبط
-این جامعه شناسی عمدتا بر اینترنت تکیه دارد و در واقع بدون جستجوگر گوگل ناتوان و سرگردان می ماند. در واقع شناخت اجتماعی برای این جامعه شناسی از گوگل آغاز می شود و به گوگل ختم می شود. دنیا در این جامعه شناسی از دریچه گوگل دیده می شود.
-در این جامعه شناسی مسائلی مورد بحث قرار می گیرند که در خصوص آن حرف هایی در اینترنت زده شده باشد. مسأله تحقیق از متن زندگی روزمره برگرفته نمی شود بلکه از لابه لای پست های کاربران اینترنت کشف می شوند. اینترنت- و نه مراجعه به واقعیت-برای جامعه شناسی دسکتاپی به منزله مطالعه اکتشافی قلمداد می شود.جامعه شناسی دسکتاپی اساسابا کف خیابان بیگانه است. مثلا به خوبی از ویژگی های پرسه زن حرف می زند ولی خودش فقط در اینترنت پرسه زنی می کند.او به ندرت وارد خیابان می شود. اگر هم وارد خیابان شود باز سرش در دسکتاپ تلفن همراهش است. سر به زیر است و نورانی(به خاطر نور دستکتاپ صورتش در شب نورانی است).
-برای این جامعه شناسی، جامعه به افرادِ دارای پروفایل تقلیل می یابد. برای او آدم ها دو گروه اند: یا پروفایل دارند و یا ندارند! و جامعه محدود به آدم هایی است که پروفایل دارند.
-جامعه شناس دسکتاپی همیشه دسکتاپش همراهش است. هر سوالی از او می پرسید برای پاسخ باید به دسکتاپش نگاه کند. اومعمولا در حالی که به دسکتاپ نگاه می کند حرف می زند. صفحه دسکتاپ برای او مانند پنل خورشیدی است. او از انرژی ذخیره شده در آن پنل تغذیه می کند.
-دسترسی آسان به اطلاعات از طریق دستکتاپ، جامعه شناس دسکتاپی را هیجان زده می کند. به همین دلیل او علاقه دارد تا درباره همه چیز بنویسد و درباره همه چیز مصاحبه کند. چون در این خصوص مشکلی ندارد. به هر حال برای هر موضوعی می توان چند سطری در گوگل مطلب پیدا کرد.اگر خبرنگاری برای مصاحبه به او زنگ می زند جامعه شناس دسکتاپی به خبرنگار می گوید که باید مطالعه کند. منظور او از مطالعه آن است که سوال خبرنگار را در گوگل تایپ و به چند لینک نخست نگاهی سرسری بیندازد!
-جامعه شناس دسکتاپی بر روی دسکتاپش فولدرهای مختلفی دیده می شود که مملو از مقالات پی دی اف دانلود شده از گوگل است. البته تعداد کتاب های دانلود شده کمتر از مقالات است. او هر زمان فولدرهای مملو از مقالات پی دی اف را می بیند دچار عذاب وجدان می شود چون آنها را نخوانده است و فقط جمع آوری کرده است. او مدت زمان زیادی است که کتابی نخوانده است. مدام از دانشجویانش می خواهد که کتاب بخوانند ولی خودش چند سالی است که دست به کتابی نزده است. گهگاه کتابی را از اینترنت دانلود کرده فقط به این دلیل که در محدوده زمانی مشخصی دانلود از یک سایت رایگان بوده است.
-جامعه شناس دسکتاپی نیازی نمی بیند که زبان انگلیسی خود را تقویت کند. او هر جمله غیر فارسی را کپی و در گوگل مترجم می گذارد و بعد ضربه ای بر دگمه اینتر (enter) می زند تا زودتر معنی جمله عرضه شود. ترجمه برای این جامعه شناسی به قراردادن کلمات در ساختار جمله فارسی تقلیل می یابد؛ بدون آنکه معنی جمله درک شود.