انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نظریه پردازان حوزه جنسیت (۶): فاطمه مرنیسی

شیوا علینقیان

مرنیسی، فاطمه ( ۱۹۴۰) Fatima Mernissi

فاطمه مرنیسی از کنشگران حوزه¬ی زنان و جامعه¬شناس فمینسیت است که در سال ۱۹۴۰ در مراکش به دنیا آمد. او دکترای خود را در رشته¬ی علوم سیاسی از دانشگاه سوربن گرفت. او به دلیل توجه به دین اسلام و نقش فعالانه¬ی زنان در آن دین از چهره¬های شاخص فمینسیم اسلامی به حساب می¬آید. مرنیسی از صاحبنظران مهمی است که هرمنوتیک دینی را به مطالعات زنان در جوامع اسلامی وارد کرده و آن را برای زنان مسلمان رهایی بخش می¬داند. او بسیاری از پیش فرض¬های عمده¬ درباره¬ی جایگاه زن در اسلام را به چالش کشیده و مشخصا قوانین حجاب، ارث و چندهمسری و … را ناشی از قرائت¬های مردانه از متون مقدس می¬داند.

مرنیسی در کتاب تاثیرگذار خود “زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش ” در تلاش است تا برداشتی نوین از حقوق زن در اسلام را ارائه ¬کند و به نقش زنان پیامبر در زندگی اجتماعی، تصمیمات پیامبر و حتی شکل¬دهی به آموزه¬های اسلامی توجهی ویژه داشته باشد. او به تاثیر عمیق آموزه های ضد زن برخی احادیث منقول از پیامبر(ص) در نزد مردم نیز اشاره می¬کند. احادیثی که به واسطه ی آنها زنان از مشارکت در امور سیاسی منع می¬شوند، خشونت علیه زنان مجاز دانسته می¬شود و در نهایت به این باور قدیمی که زنان آلوده و دور از اولوهیت هستند و باعث دوری مردان از معنویت می¬شوند. او در این کتاب به طرز مشخصی به مسئله¬ی زنان مسلمان و حجاب می¬پردازد و در نهایت ادعا می-کند که سنت در تبدیل زن مسلمان به موجودی مطیع و حاشیه¬ای که توانایی¬های خود را نابود می¬کند و خود را در حجاب¬های مختلف پوشانده موفق شده است (مرنیسی، ۱۳۸۰).
دیگر اثر مهم مرنیسی فراسوی حجاب نام دارد که در اثری کلاسیک در انسان¬شناسی زنان در جوامع عربی و مسلمان محسوب می¬شود. او در این کتاب نشان می¬دهد که تصویر اسلامی از زنان به عنوان فعالان جنسی، منجر به نظم و کنترل دقیق سکسوالیته¬ی زنان شده است. او سکسوالیته اسلامی را زمینی واجد مکانیزم های کنترل کننده می¬داند که شامل تقسیم مشخص و سختگیرانه¬ی فضا به دو بخش برای هر جنس و نیز مقررات و مکانیزم ویژه¬ای برای حل تضادها و درگیری های ناشی از تلاقی ناگزیر این دو فضای تفکیک شده بین زنان با مردان است (مرنیسی، ۱۹۷۵). او معتقد است نمادسازی از الگوهای جنسی بازتابی از نظام نمادین سلسله مراتبی موجود در کل جامعه و توزیع قدرت در نظم اسلامی است. مرزهای مشخص و شفاف فضایی جامعه¬ی اسلامی را به دو جهان تقسیم می¬کند: جهان مردان یا امت، یعنی جهان مذهب و قدرت و جهان زنان جهان خانگی یعنی زنان، امور خانگی و خانواده.

کتاب¬شناسی:

– فراسوی حجاب: پویایی روابط زنان و مردان در جامعه¬ی مسلمان (۱۹۷۵)

– انجام پیکار هرروزه: گفتگو با زنان مراکشی (۱۹۸۸)

– زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش (۱۹۹۲)

– شورش زنان و حافظه‌ی اسلامی (۱۹۹۳)

– زنان بر بالهای رویا (۱۹۹۵)

– ملکه های فراموش شده در سرزمین های خلافت اسلامی (۱۹۹۵)

– اسلام و دموکراسی: ترس از دنیای مدرن (۲۰۰۲)