انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نظارت جهانی برای پذیراندن یک امپراطوری-ـ بخش دوم ( و .. جان و خرد ما را نشانه! )

( و .. جان و خرد ما را نشانه! )

آلفرد مک کوی. برگردان عاطفه اولیایی

چتر سه گانه پنتاگون

همانند نتایج جنگ ویتنام، شکست ها در عراق و افغانستان نیز پنتاگون را به ابداعی تازه راه برد: تلفیق تجهیزات هوا نوردی، سایبری و هوش مصنوعی به منظور ایجاد امکان جنگ رباتی. به منظور اعمال این دگرگونی فناورانه،‌در ۲۰۰۹،‌ پنتاگون سالیانه ۵۵ بیلیون دلار برای این طرح اختصا ص داد. طبق گزارش نیویورک تایمز،‌در ۲۰۱۶،‌ پنتاگون ۱۸ بیلیون دلار برای پیش بردن برنامه ای «با تمرکز بر استفاده از هوش مصنوعی به منظور حفظ موقعیت و قدرت نظامی ایالات متحده در جهان» دریافت کرده است تا به تولید پهباد هایی که بدون مدد انسان،‌قادر به شناسایی دشمن و نابودی وی است، بپردازد. در ۲۰۲۵، ایالات متحده احتمالا قادر خواهد شد لااقل در سطح تئوریک، با ایجاد شبکه ای به دور کره زمین،‌و استفاده از جنگ سایبری، شورش ها را خاموش ( ـ اتمیزه ـ ) و با استفاده از فناوری مجهز به ظرفیت دیداری، ارتش ها را منهدم کند. نهاد دارپا طی ۱۵ سال دریافت بودجه نظامی برای جنگ علیه ترور، بیلیون ها دلار برای تولید تسلیحاتی هزینه کرده است که همچو در داستان های تخیلی، به شکل سهمناکی متلاشی و ویران شده اند.

گویی بالاخره برنامه زیران پنتاگون،‌به کندی دریافته اند که سیستمی منسجم و مجهز به پهباد و ماهواره می تواند بنایی هوا ـ فضایی و مؤثر معماری کند. ظاهرا به نظر می رسد که تا یک دهه دیگر، پنتاگون،‌ در پی نظارت مداوم، از طریق چتری سه گانه بر کل زمین است. شیوه عمل را نیز مشخص کرده اند: پهباد هایی مجهز به موشک و حسگر های چشم ـ آرگوسی که توسط سیستم های رباتی کنترل می شوند.

پهباد ها در لایه های پائینی استراتسفر

پنتاگون در نظر دارد لایه های پائینی استراتسفر که در فاصله حدودا ۳۰ هزار تا۶۰ هزار پایی از زمین قرار دارد ( ۱۲ تا ۵۰ کیلومتری) را مقر هوا نورد های بدون خلبان کند. مثلا برای جایگرینی هواپیمای نظارتی U 2 ، پنتاگون پروژه ی ۹۹ پهباد شاهین جهانی را به هزینه سرسام آور هر کدام، ۲۲۳ میلیون ( هفت برابر پهباد فعلی)، به راه انداخته است. بال های شاهین جهانی ۱۱۶ پا ( حدود ۳۹ متر) باز می شود، یعنی با بال کشی بیش تر از بوئینک ۳۷۳) و در فاصله ۲۰ لیکومتری بالای کره زمین پرواز خواهد کرد. هر کدام از این پهباد ها به دوربینی هایی پر واکافت مجهز بوده و قادرند روزانه مساحتی معادل حدودا ۱۰۴ کیلومتر مربع را رصد کند. البته از آن جا که این تسلیحات با فناوری سایبری تغذیه می شوند،‌ نقطه ضعفشان احتمال فابلیت هک شدنشان است.
توانایی و محدودیت های این فناوری هواـ فضایی در ماه دسامبر ۲۰۱۱، زمانی که یک پهباد سانتینل ۱۷۰RQ ( با بال کش ۲۲ متری که قادر به پرواز در ۱۷ کیلومتری بالای زمین است)،‌ به ناگهانی در ایران به زمین نشست، مورد آزمون قرار گرفت. دولت ایران نیز عکسی از آن را چاپ کرد. ۲۰ عدد از این پهباد ها نحت قراردادی فوق محرمانه با لوخید مارتن و با هزینه تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار ،ساخته شده بودند و قرار بود ضد رادار بوده و در موقع لزوم، به تضمین امنیت و حمایت نیرو های های جنگنده برآیند. سؤال این جاست که این پهباد های مافوق سری در ایران چه می کرد؟ مهندسین ایرانی توانستند به سادگی با دستکاری در جی پی اس آن، دورن را تحت کنترل درآورده و آن را در ارتفاعی هم سطح مقرش در افغانستان به زمین نشانند. علیرغم انکار اولیه واشنگتن،‌این واقعه جنب و جوشی در راه روهای ۱۸ کیلومتری پنتاگون به ران انداخت.
پس از این واقعه، وزارت دفاع قراردادی با یکی از پیمان کار های عمده اش، نورتروپ گروومن، بست تا پهباد RQ180 را با بال کش ۴۳ متری، مدت پرواز ۲۴ ساعته و توانایی رصد حدود ۱۳۰۰ کیلومتری را به هزینه ۳۰۰ میلیون دلار برای هر پهباد، تولید کند. به دورانی جدید از جنگ های پهبادی و پر هزینه وارد شده ایم.
نیروی دریایی نیز با پهباد X-47B که هم از نظر مدت پرواز و هم حمل ۲ تن بمب، در این مسابقه عقب نمانده است. سه سال بعد از به آزمایش گذاشتن آن (نشاندن آن از راه دور بر روی کشتی هواپیما بر) جرج بوش اعلام کرد که این پهیاد پس ار ۲۰۲۰، با اسم MQ 25 Stingray وارد عملیات خواهد شد.

تسلط بر لایه های بالایی استراتسفر

هم اکنون پنتاگون قرار دادهایی برای ساخت هواپیما هایی نظیر آنچه در فیلم های تخیلی بر پرده سینما می بینیم، ارایه کرده است. دارپا به مدت ۲۰ سال رؤیای ساخت پهباد هایی با سوخت انرژی خورشیدی را که پایگاه های دریافت و فرستادن سیگنال (برای نظارت) باشند، در سر می پروراند. «هلیوس» که با بال کشی معادل۸۳ متر و مجهز به انرژی خورشیدی، رکود پرواز را در سال ۲۰۰۱،‌ با صعود به ۳۷ هزار متر شکست، دو سال بعد با سقوطی فاجعه بار از دور خارج شد. با این همه، دارپا پروژه «لاشخور» را در ۲۰۰۸ برای ساخت هوا نوردی عظیم با بال کش ۱۰۰ تا ۱۶۰ متر و پرواز لاینقطع ۵ ساله در ۳۰ هزار متری آغاز کرد. پس از آن که در سال ۲۰۱۲،‌دارپا به بی نتیجه بودن این طرح اذعان کرد و آن را رها ساخت، فیس بوک و گوگل به مدیریت آن پرداختند تا پلاتفرمی برای ارتباط اینترنتی مشتریان خود ارایه کنند. از ۲۰۰۳، دارپا و نیروی هوایی هر دو در پی شکستن سرعت صوت زیر مداری بوده اند و به این منظور برنامه فالکون دارپا را آغاز کردند

این پروژه عیارت بود از ساختن وسیله تقلیه ای قادر به پرواز در۳۴ هزار متری ( ۱۰۰ هزار پایی) با محموله ای به وزن۶ تن ( ۱۲ هزار پاند) به مقصدی در ۹ هزار مایل دریایی از ایالات متحده در کمتر از ۲ ساعت. با وجودی که اولین سفرهای آزمایشی آن در ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به سقوطش ختم شد، این هوانورد توانست با سرعت ۱۳ هزار مایل در ساعت ( حدود۱۵ هزار کیلومتر در ساعت) یعنی ۲۲ برابر سرعت صوت، رکورد بشکند.
این بار نیز شکست فالکن انگیزه ای شد برای تحقیقی جدید: دارپا این بار در پی ساختن موشکی که قادر باشد در ارتفاع تقریبی ۲۳ کیلومتری پرواز کرده و با سرعت مارچ ۵، یعنی ۳۳۰۰۰ مایل در ساعت، در ارتفاع حدودا ۲۳ کیلومتری بالای زمین،‌به حریم هوایی چین وارد شود . همزمان، برنامه سری لوخید (پیمانکار )، تولید SR 72 است تا با استفاده از فناوری مافوق صوتی، وسیله نقلیه ای برای جایگزینی سریع ترین هوا نورد، بلاک برد SR71، بسازد. SR 72 که در سال ۲۰۳۰ به پرواز در خواهد آمد، با سرعتی ۴۵۰۰ مایل در ساعت ( حدود ۵ هزار کیلومتر) بر مدل قبلی خود که با خلبان به پرواز در می آمد، پیشی خواهد گرفت و از آن جا که در ارتفاع ۸۰ هزار مایلی (‌حدودا ۱۲۹ هزار کیلومتری) به جمع آوری اطلاعات می پردازد، قابل ردیابی نیست.

جنگ فضایی در اگزوسفر ( بالاترن لایه اتمسفر)

دوران جنگ فضایی، با برنامه اشغال اگزوسفر حدد ۲۵۰ کیومنر ( ۲۰۰ مایل) بالای زمین در آوریل ۲۰۱۰ ، با پرتاب X 37 B ۸ متری برای مأموریتی هفت ماهه، شروع شد. بخش پاسخگویی سریع نیروی هوایی ( بخشی سری) با حذف خلبان از این وسیله نقلیه، خِّرد ـ پهبادی مسلح ساخت که نه تنها قادر به فرار از حمله موشکی بود بلکه ظرفیت حمل و احتمالا پرتاب موشک را نیز داشت. در ژوئن ۲۰۱۲،‌پهباد X37B پرتاب شد و پرواز بدون مشگل ۱۵ ماهه آن، شاهدی بود بر « عملی و مؤثر بودن کنترل رباتی هواپیما های قدیمی». در جنگ های جهانی آینده،‌ماهواره هایی که در اگزوسفر پرواز می کنند، اهداف حمله این پهباد های جدید خواهند بود. چین در ۲۰۰۷، به منظور آزمون ضربه پذیری سیستم ماهواره ای ، خود تصمیم به واژگون کردن یکی ازموشک های زمین به هوای خود را در فاصله حدودا ۶۰۰ کیلومتری از زمین کرد. سال بعد، پنتاگون در پی تکرار آزمایش چین برآمد و یک موشک SM3 را از ناوبری به هوا پرتاب کرد و در فاصله ۱۵۰ مایلی ( کمتر از ۲ کیلومتر) یکی از ماهواره های خود را هدف قرار داد.
در پی عدم موفقیت در تولید ماهواره چند واحدی پبشرفته اف ـ ۶،‌علیرغم هزینه کردن ۲۰۰ میلیون دلار، پنتاگون در صدد ارتقاء ماهواره تک واحدی (‌module) سنتی مانند ماهواره های پنجگانه پیوسته نیروی دریایی برآمد. بین ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ این ماهواره ها به منظور ایجاد ارتباطات بین هواپیما ها، کشتی ها و نیروی زمینی، به ایستگاه هایی در مدار زمین فرستاده شدند.
واحد JFCC برای فضا که در ۲۰۰۷ تشکیل شد،‌ با عملیات نظارتی بر فضا، نقشی مهم در جنگ های فضایی آینده ایفا خواهد کرد. به منظور ممانعت از حمله به آمریکا از سطوح بالایی اتمسفر، این سیستم تلسکوپ و رادارجهانی ، از ۲۹ مکان دور از ایالات متحده‌( مانند جزیره اسنشن و کواجالین اتول ) هر شیئی را در اسمان ها را رصد می کند.

آینده سلاح معجزه آسا

پنتاگون رؤیای استفاده از جتر سه گانه را در دهه ۲۰۲۰ در سر می پروراند. این سیستم قرار است بتواند یک فرد تروربست را با موشکی هدف قرار دهد و یا با از کار انداختن سیستم ارتباطی زمینی، هوایی و دریایی دشمن بر آن فایق آید. تحقق چنین سیستمی ایالات متحده را از قدرت وتویی مهلک و تسلطی کامل برخوردار خواهد کرد. اما همان طور که جنگ ویتنام نشان داد، نه ،تسلیحات پیرفته و نه تلفیق نیرو ها ( اقتصادی و نظامی) و یا قدرت ژیوولیتیکی،‌ نتوانستند از شکست تاریخی ایالات متحده جلوگیری کنند. رایش سوم نیز، علیرغم برخورداری از سلاح معجزه آسا ، منجمله موشک V2، جت جنگنده Me 262 ،و کشتی Hs 293 که توسط موشک هدایت می شد، نتوانست پیروز جنگ جهانی دوم شود.
تکیه واشنگتن بر فناوری نظامی به منظور حفظ تسلط جهانی اش، بدون شک به جنگ های مداوم و عملیات نظامی بدون نتایج قابل پیش بینی علیه تروریسم در سراسر آسیا ، آفریقا و به منظور تسلط بر فضا منتهی می شود. و شاید حتی به جنگ با رقبا ( چین و روسیه) بینانجامد. اگر چه آینده تسلط ایالات متحده به طور قطع روشن نیست، اما در یک مورد نمی توان شک داشت: با این اهداف ایالات متحده، آینده بسیار نزدیک تر و دردناک تر از آن است که در تصور مان بگنجد.

********************************************************

یادداشت مترجم:

با این تفاصیل آیا هنوز هم نیت ترویج بازی های رایانه ای را فقط سرگرمی می دانیم؟ آیا این «سرگرمی ها» ابزار عادی سازی و قبولاندن هزینه های سرسام آوری فضایی برای رأی دهندگان و اعمال خشونت و قبول آن در سطح وسیع نیست؟ هر کدام از این پروژه ها می توانند به تنهایی مشکلات ما و نسل های آینده را برطرف کنند: بیکاری، بی سرپناهی، بیماری های گوناگون، هزینه آموزش و بیمه … اولین تصمیم ترامپ پس از سوگند خوردن، در همان روز های ابتدای ورودش به کاخ سفید، یعنی دوز هایی که انتخاب وی همه را به گیجی فرو برده بود، اعطای بودجه ای چند برابر گذشته به ناسا بود. ناسا و نظامیان از همان ابتدا قرارداد خود را با وی عقد کردند. وجای تعجب نیست که در حال حاضر، نظامیان برای برقراری نظم به کاخ سفید خوانده شده اند. زندگی روزانه مردم در ایالات متحده ( و نیز البته تقریبا سراسر دنیا) زیر سایه همین اختراعات نظامی می گذرد که تاریخ مصرفشان برای ارتش، پنتاگون و ناسا منقصی شده است. از اینترنت تا اسباب بازی های کودکان و سرگرمی های نوجوانان و بزرگسالان.
توجه به این مطلب که فیلم های تخیلی «جنگ ستاره ها» (۱۹۷۷)،‌ اکنون واقعیتی در عرصه سیاست و از فعالیت های امنیتی به شمار می آید، نشانگر آن است که در ایالات متحده، عملکرد بخش نظامی حساب شده تر از سایر عرصه هاست. این فیلم، که به زودی مقبولیتی جهانی یافت، چنگ اندازیِ ایالات متحده را بر دیگر جوامع در لایه ای از زرق و برق به خورد مردم داد و آن را عادی نمود. به علاوه توجه به محتوا و موضوعات این سری فیلم ها، به روشنی توازی روایات آن را با توجیهات سیاست خارجی توسعه طلبانه ایالات متحده روشن می کند.
و حال به منظور آماده کردن جوانان و در نتیجه نسل آینده برای پذیرش مورد نظارت قرار گرفتن ، از چند سال پیش، به همراه سایر تدبیرات، سریالی تلویزیونی به نام «مظنون» پخش می شود که طرفداران زیادی بین جوانان یافته است. روایت این داستان ها اگر چه آمیخته با انتقادی رنگ پریده از سلب قدرت از انسان در مقابل ماشین و رقابت بین قدرت ها بر سر تسلط بر ماشین/سیستم نظارت کننده و نیز بی اعتمادی به نظام است، اما عمل نظارت دائم بر شهروندان را در مجموع مثبت ازریابی می کند. به یمن تبلیغات رسانه ای/ سرگرمی، دیری نخواهد پائید تا این سیاست حتی در میان جمهوریخواهان مخالف دخالت دولت در امور شهروندان نیز مقبولیت یابد، و البته لیبرال ها هم ، با بی توجهی به سیاست این فیلم،‌شیفته نحوه استفاده از فناوری و نیز قهرمانان با هوش، جذاب و از خود گذشته این فیلم، به هضم آینده ای «تخیلی» می نشینند.
.
********

برای مطالعه بیشتر ر. ک به:

Drone Surveillance Is No Longer Just “Over There” By Ed Kinane, Syracuse.com | Op-Ed

Mass Surveillance and “Smart Totalitarianism” By Chris Spannos, ROAR Magazine | News Analysis

The Empire Expands: Not the US One, but Trump’s


************************************************

انتشار هر بخشی از این نوشته بدون تماس با مترجم ممنوع و موجب پیگرد قانونی است. بخش هایی از متن بدون خدشه به محتوی آن حذف شده اند. متن کامل به صورت کتاب منتشر خواهد شد.

http://www.truth-out.org/news/item/41856-enforcing-empire-through-a-global-surveillance-state