انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جوانان و ارتباطات امروز/ اس ام اس

پاسکال لاردلیه ترجمه ی سعیده بوغیری

از نظر فنی، اس ام اس (سیستم پیام کوتاه که “پیامک” هم نامیده می شود) مشخص کننده توانایی فرستادن پیام های کوتاه نوشتاری (۱۸۰ کاراکتر در هر پیام) از طریق تلفن همراه به دیگری است. هجوم به سمت این نوع ارتباط (که ابتدا خشن و قدیمی تلقی می شد) اپراتورها را غافلگیر کرد؛ تا سال ۱۹۹۹ امکان تبادل این نوع پیام حتی به استاندارد جامعه هم تبدیل نشده بود. این عصر با تطور روبرو شد و موفقیت پیامک، این “شکار فنی” گرانبها را به میشل دو سرتو نسبت داد. اس ام اس که به عنوان “رمز فرهنگ دیجیتال نوجوانان” به شمار می رود، به مثابه شیوه ای فنی- ارتباطی، به دسته ای از عوامل اقتصادی و اجتماعی، و نیز البته فرهنگی، زبان شناختی و املایی وصل می شود (پاسکال لاردلیه، ۲۰۰۶).

اگر همه دارندگان تلفن همراه (که بیش از ۸۰% جمعیت فرانسه را در بر می گیرند) بتوانند اس ام اس بفرستند، در واقع این نوجوانان هستند که به طور عمده بر روی این شیوه ارتباطی سرمایه گذاری کرده اند (سانجای آستانا، یونسکو، ۲۰۰۶). بنابراین دیدن یک نوجوان که هنگام پیاده روی در خیابان، یک فست فود را به عنوان ناهار می خورد یا منتظر اتوبوس ایستاده، و در همین احوال مشغول فشاردادن دکمه های تلفن همراه خود است، به یک منظره شهری پیش پاافتاده و روزمره تبدیل شده است.

با ملاحظه این امر و اندکی بازگشت به عقب، “پیوند اس ام اس” همه چیز لازم را در خود داشت تا بتواند به خصوص در میان جوانان بگیرد. زیرا دلایل متعددی، توضیح دهنده موفقیت این پیامک ها هستند، امری که بیش از آنچه به نظر می رسد، باید انتظار آن می رفت.

از دیدگاه کارکردی، ابتدا باید دلایل اقتصادی را در چندین سطح مطرح کرد: مالی، هیجانی و زبان شناختی. در هنگام یک تماس تلفنی گاه صحبت های “از هر دری” چندین دقیقه به درازا می کشد تا “سخن به موضوع اصلی کشانیده” شود. و اما، اس ام اس پیام را بر روی چیزی متمرکز می کند که به قضایای واقع و اساسی محدود می شود. افزون بر آن، دست بر قضا نوشتن بعضی چیزها گاه بسیار آسان تر از گفتن شان است. برای نمونه، از یک پیشنهاد قرار عاشقانه گرفته تا بازیی اندک جسورانه با کلمات، “پیام های کوتاه” امکان جسارت هایی را فراهم می آورند که ملاقات رودررو آن ها را ممنوع می سازد. اس ام اس ایجاد کننده نوعی ارتباط فناوری همدستانه، غیر مزاحمت آمیز، خصوصی و در عین حال نه چندان درگیرکننده است.

اقتصاد، هیجانی نیز هست و پیامک ها نیز همه چیز را در خود داشتند تا بتوانند نوجوانان را شیفته خود سازند، نوجوانانی که اغلب در بیان احساسات خود ناشی هستند. در اینجا می توان همه چیز را دقیقا با رعایت فاصله ها نوشت تا به بهای گزافی برای فرد تمام نشود. شماری از نوجوانان در استدلال های خود ابتدا بعد ممنوعیت زدای “پیام کوتاه” را برای توجیه استفاده اغلب احساسی از آن مطرح می کنند.

اما فراتر از این دلایلی که می توان آن ها را “فنی- ارتباطی” توصیف کرد، اس ام اس ها این بار هم در چندین سطح، بی اندازه جنبه بازی دارند. ویژگی پیش از همه تلخ تبادل، محدودیت های زدن بر روی دکمه های یک صفحه ریز و شیوه نوشتاری که آنقدرها کاربردی نیست، در برابر جنبه سرگرم کننده زمینه های تبادل، که اغلب فی البداهه و حتی پنهانی هستند، چیز زیادی به شمار نمی آید. زیرا دریافت یک اس ام اس- بر اساس اعتراف کاربران- از لحاظ فناورانه نیز سرگرم کننده است: چون دو ثانیه ای “صدای بیب” می دهد یا “روی ویبره” می رود، فرد نیز متوجه پیامک شده و در همان لحظه آن را روی صفحه نمایش کوچک خود که روشن می شود، دریافت می کند. فرستادن یک “پیامک تلویزیونی” نیز شادمانی مشابهی برمی انگیزد: انتخاب کلمه مناسب یا مخفف درست، استفاده از کوتاه ترین فرمول، فشاردادن دکمه ارسال، انتظار پرتب و تاب چندثانیه ای برای آگاهی از این که آیا مخاطب، “همین حالا” پیام را دریافت کرده، “توسط یک علامت خاص”، و اینکه آیا جواب می دهد یا نه.

و پس از آنکه تلفن بر روی کارکرد “ویبره” قرار می گیرد، می توان اس ام اس هایی تقریبا از همه جا دریافت کرد، در حالی که پاسخ دادن به آن ها در شرایط مشابه دشوار است. تبادل پیامک در حالی که فرد در راه، در جلسه یا در دیگر زمینه های رسمی است، از سرپیچی ملایمی پرده برمی دارد. زیرا این پیامک ها نوعی ارتباط پنهان، فارغ از الزامات سنتی مربوط به رعایت ادب و آداب معاشرت ایجاد می کنند. نیز ممکن است نوعی صمیمیت بسیار قوی با “شریک دیجیتالی” پدید آید که دور و در عین حال به لطف فناوری نزدیک است.

در این راستا اس ام اس اغلب نوعی فاصله صمیمی تضادآمیز و نیز نوعی صمیمیت حقیقی مجازی به وجود می آورد. این اس ام اس ها بر پایه نوعی فلسفه ارتباطی از راه دور و رعایت احترام (بسیاری از آن ها برای این فرستاده می شوند که فرد با تماس تلفنی مزاحم مخاطب نشود) استوار شده اند. این “هایکوهای” کوچک دیجیتال مستقیم بر سر اصل مطلب می روند، آن هم در دوران توانگری ارتباطی، البته این امر مانع آن نمی شود که در تعداد پرشمار به مبادلهُ آن ها پرداخت. شرم و آزرم مانع گفتن بعضی چیزها از راه ایمیل (غیرهمزمان یا غیرشخصی) یا تلفن (بیش از اندازه مستقیم) می شود، چیزهایی که در قالب پیامک بهتر منتقل می شوند. پیام های کوتاه مستتر خوانده می شوند و جواب دادن به آن ها در صورت تمایل بر عهده دریافت کننده است. کلامی عاشقانه، تشکرآمیز، تعارف، عذرخواهی یا نکوهشی که توسط یک پیام بسیار کوچک فرستاده می شود مانع ایجاد واکنش های محرک یا معذب شدن می شود، بی آنکه آنقدرها هیجان را کنار بگذارد. به خصوص، اینکه پیامک، فرستاده شده، حال پس از آن هرچیز که می خواهد پیش بیاید، صحبت دیگری مبادله بشود یا نشود. اصل همین است.

بحث هایی پیرامون “صحبت کردن به روش اس ام اسی”

مجلات به طور منظم ستون هایی به زبان شناسان مشهور (آلن ری، آلن بانتولیلا و…) اختصاص می دهند که بر اساس نظر خود درباره تاثیر، سودمند یا شوم “زبان نوین اس ام اسی” به بحث می پردازند. آیا این زبان حقیقتا آن طور که گاه کمی به تندی ادعا می شود، محوطه های زنگ تفریح، کلاس ها و آمفی تئاترها را احاطه کرده؟ یا آنکه آنان بر شدت ادراک – یا ترس؟- ی که از آن دارند می افزایند؟

دیواره های اتوبوس و دیوارهای مترو مرتب از تبلیغاتی به شکل پیام های معماگونه پوشیده می شوند، ریزه های نوعی زبان ساختگی آوایی بر اساس نام آواها، که فرض براین می رود تنها کد مورد استفاده توسط دوستداران پیامک است: CUL : See you later بعدا می بینمت، bb: bye bye خداحافظ، s2a: send to all برای همه بفرست، glhf: good lock have fun موفق باشی و خوش بگذره…. مطابق با این وضعیت، برخی واژه نامه ها (که توسط اپراتورهای به طور خودکار ویرایش می شوند و در اختیار جوانان قرار می گیرند) امکان ساخت ترکیبات مختلف کدها را تا بینهایت افزایش می دهند، البته به دلایلی که نه آنقدرها متقاعدکننده اند و نه چندان قابل درک. به نظر می رسد موضوع پیش از هرچیز برآشفتن و وارونه کردن املا و الفبا تا نهایت درجهَ ممکن است. انتشاراتی با چاپ کتابی به نام “نخستین رمان نوشته شده به زبان اس ام اس”، و فروش آن با عقیده به این تنها استدلال، این قطار را به حرکت درآورد.

از نظر آلن ری، زبان یک ماده زنده است “که به کسانی تعلق دارند که از آن استفاده می کنند”، و به همان میزان تحت تاثیر عرف تطور حاصل می کند که تحت تاثیرات فناورانه. با اینهمه با نوشتن چند صفحه تحریرشده با قواعد این زبان های جدید، به بدبینی تمام کسانی پی می بریم که از دور یا نزدیک مسئولیت آموزش زبان فرانسه را بر عهده دارند. زیرا گفتار اس ام اسی به سایت اینترنتی “ام اس ان” مهاجرت کرده تا امروز حتی زبان گفتار جوانان را تحت تاثیر قرار دهد، جوانانی که به طور مشترک می گویند: lol: از خنده مُردم!

اینکه ویژگی کوتاه و مختصر اس ام اس، از نظر فنی استفاده از اختصارات را ایجاب کند، یک واقعیت است، چرا که زبان تحت مدیریت نوعی اصل بنیادین اقتصادی قرار دارد. با اینهمه به نظر می رسد واژه خودابداع شده “گفتار اس ام اسی” از جهاتی آشکارکننده نوعی بازاریابی است که در قالب واژه نامه رمزها توسط اپراتورها خلق و دست و دلبازانه ارائه می شود. بی تردید هدف آن تلاش برای پذیرش مفروضات طایفه نوجوان است.

صحبت به زبانی رمزینه دار- زبان کوچه، زبان کوچه جوانان، زبان زرگری- همواره نوعی رمزگشایی و به تبع آن، سهیم بودن در یک رمزینه و یک معنا را ایجاب می کند؛ بنابراین نوعی امر ظاهری است. اما آیا اراده به تحمیل این زبان نو به شیوه ای بی ابهام، نشاندهنده پراگماتیسم تبلیغاتی و نیز نوعی ایدئولوژی جوان گرا نیست که کاربران را ساده لوح تر از آنچه هستند تلقی می کند؟ در واقع هنگامی که اس ام اسی را می نویسیم، اصل هدایت کننده، تنها عقل سلیم است که به سادگی، یافتن تعادل میان فضای صرفه جویی شده (بر روی نمایشگر) و زمان صرف شده (برای نوشتن، سپس رمزگشایی در درجه بعدی) را الزام می کند.

با اینهمه، کسانی که از زبان پیامکی استفاده می کنند، از راه شم خود می دانند، در هر زمینه ای- نوشتاری یا گفتاری- یک رمزینه مربوط به آن وجود دارد. و استفاده از “زبان اس ام اس” در تکالیف، که نادرتر از آنست که درباره آن سخن می رود، بیشتر ادامه عملی بدون فکر یا تحریک ناشی از نوعی گیجی عمومی است. در صورتی که از دراماتیزه کردن این گفتار پیامکی دست برداریم، بسیار ممکن است این زبان، مورد ارزیابی ارزشیِ دوباره قرار گیرد یا در حقیقت، پرستیژ خود را از دست بدهد و سرانجام به چند حیطه کوچک استفاده مانند ام اس ان محدود شود (باز هم به این دلیل که در این حیطه نیز، فهمیده شدنِ آسان مناسب تر است تا اوریجینال بودن.)

به هر تقدیر این ملاحظه که افت سطح املا از “زبان پیامکی” نشات می گیرد، به معنای پرداختن معکوس به مشکل است. گفتار اس ام اسی، تشویش را نیز در نظر می گیرد و درک مشکل را تشدید می کند. اما درد عمیق تر، در بی مهری نسبت به مطالعه و نیز تسلیم پذیری نهادهای انتقال دهنده در برابر وسعت خسارت های همه ساله ریشه دارد ( درباره کپی های پر از غلط های املایی قابل پذیرش در امتحان دیپلم، به دلیل “قرار گرفتن اصل مطلب در جایی دیگر” چطور باید فکر کرد؟) بحران مطالعه – که نباید درباره آن به اشتباه افتاد- در این امر خلاصه نمی شود که از نظر جوانان، ویکتور هوگو یا ژول ورن کسل کننده اند. به نحوی بسیار ملموس به نظر می رسد دلیل آن، اینست که پیوسته بر شمار جوانانی که نمی توانند متن را با صدای آهسته بخوانند و در عین حال و در وهله بعدی، معنای آنچه را که می خوانند درک کنند، افزوده می شود.

اس ام اس، جایگزینی فنی و عقلانی

در واقع، موفقیت اس ام اس با این واقعیت توجیه می شودکه یک راهکار عقلانی واقعی برای جایگزین شدن به جای دیگر شیوه های ارتباطی “آشفته بازار TIC ” ارائه می دهد. پیامک که کاربردی و سرگرم کننده، خودبخودی و درعین حال پیشرو، صمیمی و محرمانه است، به نحوی آرمانی با نسل های جدید کاربران، تناسب دارد، چرا که از فناوری های نوین، همدستانه استفاده می کند، فناوری هایی که به گونه ای بجا بدن و واکنش های آن را به حاشیه سوق می دهند.

اما اس ام اس در ظهور نوعی رمانتیسم عقلانی نیز نقش دارد. چرا که با کارکردی به تناسب زمان که می تواند هذیان آمیز یا پیشرو باشد (در ارسال پیامک، می توان در بیست ثانیه یا در سه روز واکنش نشان داد) برتریِ گیرنده در این ارتباط را تضمین می کند. انسان ظرف چند ثانیه به تمامی در خدمت دیگریِ غایب قرار می گیرد، دیگری ای که البته، از نظر زمانی و توجهی که به او اختصاص داده می شود، بسیار حاضر است. انسان می تواند حین پرداختن به چندین نوع فعالیت، با تلفن صحبت کند؛ به عکس، نوشتن یک پیامک دست کم تمرکز ذهنی را ایجاب می کند، چرا که شکلی از خصوصیت نفوذ ارتباطی را زنده می کند.

در عصر همه چیز- مجازی، اس ام اس همچنین در مسیر نوعی الحاق (از طریق ویبرر) و نوعی مادی سازی رابطه پیش می رود: دوستداران پیامک، پیام محبوب خود را مدت ها در حافظه نگه می دارند، یادداشت های کوتاه خودمانی که بارها و بارها خوانده می شوند تا تسکینی بر نبودن باشند و به هیجان، جانی دوباره ببخشند.

 

پاسکال لاردلیه، ذره ها و موش ها، تحقیق درباره فرهنگ دیجیتال نوجوانان، پاریس، فایار، ۲۰۰۶

یونسکو (گزارش تنظیم شده توسط سانجای آستانا)، کاربردهای مبتکرانهُ مشارکت جوانان در رسانه، ۲۰۰۶.

 

<