کریستی ویلسن محقق کتب نقاشی – خط ایرانی اذعان دارد : پارچه های این عصر به علت رنگ وطرح مشهوربوده است ومشهورترین پارچه های این زمان زری ومخمل هایی است که با ابریشم به طور برجسته روی آن ها تزئین شده است.طرح ونقشه پارچه های ابریشمی از روی زندگی آن عصر وادبیات اقتباس شده است و از نقش های مشهور ومتداول تصویر لیلی ومجنون بوددربرخی از نقاشی های این زمان برای نمودن لباس به قدری دقت به عمل آمده که حتی نقشه های پارچه به خوبی نمایان است.
بررسی اجمالی وضعیت ایران در این دوره
نوشتههای مرتبط
صفویان که از سال۹۰۷ تا ۱۱۴۸ ق در ایران حکومت کردند، مانند سایر سلسلههای پادشاهی دوران اوج، نفوذ، اقتدار و افول داشتند که در دو قرن طی شد. این سلسله به دست شاه اسماعیل تأسیس و به دست شاه عباس تثبیت و به اوج اقتدار رسید. تأثیر اقدامات این حکومت که همزمان با عثمانیها در ترکیه امروزی قدرت را در دست داشت، در ایران فقط به مرزهای داخلی محدود نشد، بلکه «به قدرت رسیدن طریقه مذهبی شیخ صفی و تأسیس دولت صفوی بدون شک مهمترین واقعه تاریخی خاورمیانه در قرن ۱۰ ق /۱۶ م بوده است.» زیرا در همین دوران اروپا وارد عصر رنسانس شده و درصدد گسترش مرزهای فرهنگی – سیاسی خود برمیآید. لذا هرگونه تصمیم و اقدامی که صفویه در برابر سیاستهای اروپایی اتخاذ کردند، به طور مستقیم در وضعیت داخلی و زندگی و معیشت مردم آن دوره تأثیر بسزا داشت. از سوی دیگر این پادشاهان «علیرغم استبداد و خودکامگی که داشتند به دنبال حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران نیز بودند.» از این رو در این دوره ما شاهد شکوفایی و اقتدار ایرانیان در عرصههای داخلی وخارجی هستیم. مثلا از این اقدامات میتوانیم به باز شدن مرزهای ایران برای ورود و خروج کالا به کشورهای همسایه و حتی اروپا اشاره کنیم که توانست تأثیرمستقیم و غیرمستقیم برمسئله لباس داشته باشد، از این رو به طور خلاصه، به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
دین :
یکپارچه شدن مذهب رسمی ایرانیان و انتخاب آئین تشیع از سوی صفویه به دلایل متعدد، از مهم ترین اقدامات آنان است. تأثیر این اقدام که تاکنون نیز ادامه داشته، باعث شد تا اکثر ایرانیان به مذهب تشیع گرایش یابند و آن به عنوان مذهب اکثر ایرانیان به جهان معرفی شود. بنابراین تحت تأثیر همین مذهب که در آن به حجاب زنان توجه ویژهای میشود، لباس جنبه پوشانندگی بیشتری یافت، به طوری که در همین دوران ما شاهد تردد زنان در کوچه ها ومعابر با روبنده وچادر هستیم.
اقتصاد و بازرگانی:
در آن دوره ایران دارای دو منطقه مهم تجاری منطقه شمال غرب و جنوب (خلیج فارس) بود.در این دوران باتکیه بر قدرت و پتانسیل داخلی، پادشاهان صفوی دست به تجارت ابریشم به عنوان محصول صادراتی زده وگفته اند شخص شاه عباس بزرگترین تاجر ابریشم آن زمان بوده است.بدین منظور با صادرات ابریشم به کشورهای اروپایی از راه خلیج فارس و دریای عمان و در ازای آن واردات محصولات اروپایی به ایران ، تدریجا کشور ما به عنوان منطقه مناسب برای تجارت شناخته شد.
شاردن در سفرنامه خود مینویسد: هنگامی که شاهی عادل و زیرک براورنگ این کشور تکیه زده باشد و با پیشگیری از بیدادگری های راهزنانه وزیران ازقوانین مراقبت به عمل آورد میتوان گفت ایران خوشبختترین امپراطوریهای جهان است و این امر در دوره سلطنت شاه عباس بزرگ به چشم میخورد…وی به تجارت سخت اشتیاق داشت و معتقد بود یگانه راه ثروتمندی و آبادانی کشور است.
بنابراین به منظور توسعه اقتصاد و بازرگانی، امنیت سرمایهگذاری در اقتصاد ایران را بالابرد. او به توسعه راهها وحتی سنگفرش جادهها همت گمارد. راهدارخانهها و کاروانسراهایی در مسیرهای تجاری ایران ساختند. توسعه تجارت دریایی نیز دراین دوران اتفاق افتاد. در چنین شرایطی دست به تجارت گسترده وصادرات و واردات کالاهای گوناگون زدند.
تجارت عمده ایران ابریشم، ادویه ،سنگ های قیمتی و مروارید بود که از بنادری مثل گمبرون صادر میشد. به گونه ای که ابریشم ایرانی از بهترین کیفیت ها برخوردار شد و نقاط مختلفی از جمله گیلان، تبریز، کاشان ،اردبیل ، اصفهان و… از مهمترین مراکز ابریشم بافی شدند.
در کنار رشد منسوجان ابریشمی، کارگاههای فراوان پارچهبافی مثل مخملبافی کتان و اطلس ،زربافی، زرکشی، پشمی بافی، حریر و… در ایران شکل گرفت. ایران در این دوران درخشانترین دورههای طلایی صنعت بافندگی ونساجی را داشته است. در همین دوران «از نفوذ و اهمیت اسلوب خاوردور درلباس ایرانیان کاسته شد ودوباره استفاده از سبکهای بومی ایرانی رواج یافت. از ویژگیهای دیگر پوشاک دوره صفویه این بود که پارچههای مجلل و پرنقش و نگاری برای تهیه تنپوش به کار می رفت. همان پارچههایی که تحت تأثیر هنر ابریشم بافی در کارگاههای مختلف و متعدد درسراسر کشور بافته میشد.
قدرت نظامی :
دراین ایام عثمانی همسایه شرقی ایران ، محسوب میشد و این امپراطوری همواره تهدیدی علیه صفویان بود.از سوی دیگر ، خلیج فارس در معرض تهدیدهای جدی پرتغالیها بود.«تحت چنین شرایطی شاهان صفوی ، متمایل شدند که از تجارب نظامی و جنگافزارهای اروپاییها برای تقویت قوای نظامی کشور سود بردند.» در آن زمان ارتش ایران، ارتش نامنظم بود که به تدریج از کمک مستشاران نظامی اروپایی وتجهیز ارتش به توپخانه وامثال آن بهرهمند شد. بازسازی ارتش ایران اولین دریچه ورود اروپاییها و بهخصوص فرهنگ و لباس شان به جامعه ایرانی به شمار می رفت. زیرا برای یکپارچه شدن افراد نظامی نیاز به پوشش یکسانی بود که الگوی آن را از اروپا وارد کردند. از سویی در اثر همین رفت وآمدها بود که ایرانیان با پوشش ملل دیگر واروپاییان آشنا شدند.
هنر ومعماری:
در کنار توسعه اقتصادی، صفویان دست به توسعه هنری و معماری زدند. دلیل عمده برای این کار، از سویی رقابت با عثمانیان و اروپائیان بود که در این زمینه گفتهاند مثلا شاه عباس «کاخ چهلستون را برای رقابت با عثمانیان واروپاییها بنا کرد و به تزئینات داخلی آنها اهمیت فراوان داد.» .واز سوی دیگر نیاز به هنر برای ارزش هرچه بیشتر بخشیدن به کالاهای ایرانی ازجمله پارچه ومنسوجات ولباس بود.
اما متقاضی آثار هنری در ایران معمولا خاندان سلطنتی و اعضای طبقات بالای جامعه بودند بنابراین آنان بودند که زمینه شکوفایی آن را فراهم میکردند و شوق و ذوق هنرمندان را برانگیخته، با حمایت خود اغلب هنر و گونه اشیاء تولید شده را تعیین میکردند.
با چنین رویکردی در این دوره فنون کتابسازی ، جلدسازی ، تذهیب و همچنین تاریخ نگاری، هنر خطاطی، خوشنویسی و هنرهای دستی نظیر سفالسازی، فلزکاری، فرشبافی، هنرمندان و نخبگان شایستهای یافت و علاوه بر آن، معماری نیز به طرز عجیبی شکوفا شد. شکوفایی معماری دوران صفویان در نقاط مختلف قلمرو حکومتی آنها خصوصاً شهر اصفهان به پایتخت آنان یادآور شهرهایی چون سمرقند عهد تیمور ، رم در عهد امپراطوری روم ، تیسفون ساسانیان و تخت جمشید هخامنشیان گردید. ساخت پلها، کاروانسراها، مدارس، مساجد، کلیساها، کاخ ها، باغ ها نه تنها به عمران و آبادانی کشور کمک کرد ، بلکه سبک و شیوه جدیدی در هنر معماری پدید آورد.صفویان در بسیاری از زمینه های هنری وارث هنر تیموریان بودند اما تدریجا خودشان صاحب مکاتب متعددی نیز شدند. .در این دوره بارگاه های عظیم برای ائمه شیعه و در عراق ، کربلا ، سامره ، نجف ساخته شدو کلیه بناهای دینی با کاشی های معرق که رنگ های زیبا ، گل و بوته و شاخه های نباتات زیبایی داشتند، زینت یافت. گچ کاری ، معرق، بوته چینی و… همگی هنرهایی بودند که در کنار معماری توسعه زیادی یافتند.
باید توجه داشت ، «برای هنرمند سده دهم اوج کامیابی دنیوی راه یافتن به دربار شاهان و عضویت در کارگاه سلطنتی بود… شاگرد نقاشی اگر در بازار شیراز توانایی خارق العاده از خودنشان می داد، احتمالش زیاد بود که حاکم شهر اورا به خدمت گیرد واندکی بعد از سرخوش خدمتی نزدشاه فرستد… درایران عصر صفوی برای فرزندان پستترین خانوادهها هم امکان صعود به قله های ترفیع مهیا بود.» دربار شاهان معمولا دارای کارگاه های مختلف هنری بود که هنرمندان آرزوی ورود بدان جا را داشتند. از این رو هنر عصر صفوی همواره جایگاه ممتاز خود را در هنرکشور ما حفظ کرده است.
تأثیر این هنرها خود را حتی در طراحی پارچه ها یی که به دست هنرمندانی چون رضا عباسی و… انجام می شد، خود را نشان داد. درهمین دوران به پارچه های چندرنگ ابریشمی سبک، زربفت سنگین و مخملی برمی خوریم که در اوج زیبایی است و کار طراحی آن ها هنرمندان نگارگر بزرگ آن دوران انجام داده اند. بنابراین به دلایل گفته شده و در نتیجه توجه خاص حکام صفوی به صنعت نساجی، «باید گفت این دوره درخشان ترین دورههای طلایی صنعت بافندگی و نساجی ایران به شمار می رود.»
کریستی ویلسن محقق کتب نقاشی – خط ایرانی اذعان دارد : پارچه های این عصر به علت رنگ وطرح مشهوربوده است ومشهورترین پارچه های این زمان زری ومخمل هایی است که با ابریشم به طور برجسته روی آن ها تزئین شده است.طرح ونقشه پارچه های ابریشمی از روی زندگی آن عصر وادبیات اقتباس شده است و از نقش های مشهور ومتداول تصویر لیلی ومجنون بوددربرخی از نقاشی های این زمان برای نمودن لباس به قدری دقت به عمل آمده که حتی نقشه های پارچه به خوبی نمایان است.
پایان یادداشت شماره دوم- این یادداشت ادامه دارد.
منابع در نزد نویسنده محفوظ است.