انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

‌پژوهشگرِ عشق

احمد ابوالفتحی

 

جلال ستاری عاشقِ عشق بود. در گفت‌وگویی بیان کرده که سال‌های زیادی را صرف تحقیق و نوشتن و ترجمه درباره‌ی عشق کردم. در ابتدای این تحقیق عشق برایم مسئله‌ی مجملی بود که تصور می‌کردم می‌توانم بشکافمش اما نتوانستم. گفته بود من همیشه عاشق بوده‌ام اما ناکام هم بوده‌ام. خیلی سعی کردم عشقِ کامل را تجربه کنم اما نشد. عشقِ کامل از نظر او محبتی بود همراه با فداکاری و ازخودگذشتگی. چیزی شبیه به همان عاشقانه‌هایی که درباره‌شان نوشت و ترجمه کرد: عشق آرمانی یا اسطوره‌ای.

در گفت‌وگوی بلندش با ناصر فکوهی بیان کرده که شیوه‌ی تحقیقِ استادش ژان پیاژه در همان اولین دیدارشان حیرت‌زده‌اش کرده بوده. ژان پیاژه جانورشناس بوده و بنا بوده در رساله‌ای صدف‌های دریاچه‌های آلمان را با هم مقایسه کند. در این مقایسه مشاهده می‌کند صدف‌های مشابه در دریاچه‌های متفاوت خصوصیات متفاوتی اکتساب می‌کنند. همین مشاهده پیاژه را به نقش محیط در شکل‌گیری خصوصیات جانوران و از جمله انسان واقف می‌کند و او را به سمت روان‌شناسیِ رشد سوق می‌دهد. پیاژه بعد از آن مشاهده تصمیم می‌گیرد رساله‌ای درباره‌ی تکوین شناخت بنویسد و برای نوشتن آن رساله ۳۰ سال تحقیق می‌کند.

ستاری گفته شنیدن روند تحقیق پیاژه برایم شوکی اثرگذار بود. با خودم گفتم اگر تکوین شناخت این‌گونه است، پس نطفه‌ی فرهنگ هم شاید قصه است و اسطوره. بعد از آن ستاری به سراغ تحقیق درباره‌ی هزارویک‌شب می‌رود و نتیجه‌ی تحقیقش می‌شود کتابِ افسون شهرزاد اما این تحقیق در همان کتاب متوقف نشد. تحقیق پردامنه‌ی ستاری بیش از نیم‌قرن به‌طول انجامید و نتیجه‌اش بیش از صد کتاب بود. کتاب‌هایی با محوریت اسطوره، قصه، فرهنگ و عشق.

او تجربه‌گرایانه با جهان برخورد می‌کرد. گفته بود من عشق به‌فرزند را تمام‌وکمال درک نمی‌کنم چون فرزندی نداشته‌ام. گفته بود شیفتگی و دغدغه‌ام نسبت به مسئله‌ی “زن” شاید از این ناشی می‌شود که زن‌ها را درست نمی‌شناسم.

عمری پژوهشگرانه زیست. از مدیران سطح‌بالای وزارت فرهنگ و هنر در زمان پهلوی بود و چنان پاک‌دست که وقتی بعد از انقلاب حقوقش را قطع کردند زندگی‌اش تا حد فقر مطلق پیش رفت (بعدتر با حقوقی در سطح آبدارچی بازنشسته‌اش کردند). کتاب‌های نفیسش را فروخت تا بتواند زندگی را بچرخاند و بعدتر هی نوشت و ترجمه کرد و چاپ کرد تا اندک نانی به کف آرد ولی تن به مجیزگویی برای کسب جاه در دورانِ تازه نداد.

ترجمه کرد و نوشت و ما را مدیونِ خودش کرد. اگر در زمینه‌ی اسطوره‌شناسی منابعی به‌نسبت قابل اتکا داریم مدیون او و چند نفر دیگریم.

امروز درگذشت. یادش تا هستم با من است.

پل ها