انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گلیم ها در عمل: رویکردی انسان شناختی در صنایع دستی

آنچه در ایران اصطلاحاً «صنایع دستی» نامیده شده را می توان با رویکردهای مختلفی فهمید و تحلیل کرد. در واقع پژوهش در صنایع دستی نمی تواند معنایی در جهان آکادمیک تولید کرده و موثر واقع شود مگر اینکه بتوان آن را از چشم های مختلف رشته ای دید. آنچه به طور عمومی تر در پژوهش هنر در ایران می توان آن را اختلاط و آشفتگی و وام-گیری از مفاهیم ها و رویکردهای رشته های مختلف دانشگاهی به صورت ناشیانه نامید حاصل تخصصی نشدن پژوهش-های مرتبط با هنر است. لذا به نظر می رسد اجتماع دانشگاهی نیاز دارد تا دوره ای طولانی نسبت به پژوهش های تخصصی- رشته ای در حوزه صنایع دستی اهتمام ورزد تا ما شاهد تولید ادبیات نظری و تجربی خوبی به تفکیک رشته-ها باشیم. پس از این دوره تک رشته ای می توان از پژوهش های چندرشته ای و بین رشته ای در خصوص صنایع دستی دفاع کرد و نام آن را به پیروی از ظهور عرصه های پژوهشی توسط رشته های مختلف در یک موضوع «مطالعات صنایع دستی» گذاشت.

به عنوان یک انسان شناس من به دنبال آن هستم تا در این مقاله ویژگی ها و اصول یک رشته یعنی انسان شناسی را در بررسی صنایع دستی نشان داده و آنها را در ارتباط با پژوهشی موردی بکاوم. رشته انسان شناسی به طور کلی در بررسی هر پدیده فرهنگی- اجتماعی همچون صنایع دستی چند ویژگی دارد: ۱. در زمینه واقعی قرار دادن: انسان شناس صنایع دستی همچون گلیم را باید در بستر زنده و پویای جامعه ای قرار دهد که آن را تولید کرده یا مصرف می کنند. زمینه مندسازی چنان نقش قدرتمندی در موضع انسان شناختی دارد که ریموند فیرث (۱۹۹۲) انسان شناسان را زمینه-مندسازان می داند. در واقع در رشته انسان شناسی موضوعی را نمی توان فهمید و تحلیل کرد مگر اینکه آن را در بستری قرار داد که در آن رخ می دهد. ۲. دیدگاه بومی: انسان شناسان همواره در مقابل تحمیل دیدگاه بیرونی (خارج از جامعه مورد مطالعه) بر دیدگاه درونی (جامعه مورد مطالعه) مقاومت می کنند. خالق یا مصرف کننده صنایع دستی و بستر اجتماعی- فرهنگی آن مشروع ترین نقاط برای بیان صنایع دستی هستند. انسان شناس وسیله بیانگری است که بیان ها را از افرد، اشیاء و محیط می گیرد و با زبان فنی بازنمایی می کند. ۳. کار میدانی: بررسی انسان شناختی صنایع دستی در کتابخانه ها یا در پشت میز کار رخ نمی دهد، بلکه انسان شناس خود را در لحظه آفرینش یا مصرف صنایع دستی قرار می دهد. ۴. تهور نظری و خلاقیت مفهومی: کار انسان شناختی به دلیل درگیری با پویایی ها و گونه گونی های پدیده های انسانی به طور مستمر در حال ابداع و ساخت مفاهیمی است که بتواند تجربیات میدان را توضیح دهد. از این نظر، رویکرد انسان شناختی به صنایع دستی در پی آن خواهد بود که ایده های نظری جدید و متناسبی با واقعیت این دستاوردهای فرهنگی پدید آورد. ۵. بازنمایی خلاقانه: محصول کار انسان شناختی صرفاً به وسیله واژه ها و متن بیان نمی شود، بلکه انسان شناس بنا بر ماهیت موضوع مورد مطالعه می تواند از نظام های مختلف بازنمایی از جمله عکس، فیلم، حرکت، نمایش و غیره برای بیان فرهنگ استفاده کند. در مورد صنایع دستی، به نظر می رسد ترکیبی از متن، فیلم، نمایشگاه و حضور هنرمند بتواند بیان خوبی از زمینه اجتماعی و فرهنگی این آثار باشد.

کار مردم نگارانه من در خصوص گلیم هایی بنام ورنی در منطقه قره داغ در آذربایجان شرقی در میان تیره هایی از طایفه ترکمه به ویژه اجتماعات لومه- دره به عنوان جامعه ای نیمه- کوچرو صورت گرفت. بعداً این کار را برای بررسی زندگینامه اجتماعی و زندگینامه حسی اشیاء در محیط های مدرن شهری به ویژه تهران و تبریز نیز ادامه دادم، به دلیل اینکه ورنی ها اساساً برای فروش در داخل و خارج از کشور بافته می شوند. گلیم ها وقتی در عمل لومه دره ای ها قرار می-گیرند با کل زندگی آنها در تمامی ابعاد آن از جمله جنبه های اقتصادی، سیاستی، اعتقادی، جمعی، جنسیتی، فرهنگی، زیبایی شناختی و تجربه حسی ادغام می شوند. در واقع فهم گلیم به عنوان یک اثر هنری همان فهم ابعاد مختلف فوق در جامعه لومه دره ای هاست. زندگی لومه دره ای ها نیز جزئی از اثر هنری است و بایستی فعالیت هنری در ارتباط با همین زندگی درک و تحلیل شود. اما وقتی گلیم ها در عمل تهرانی ها قرار می گیرند، با زمینه حسی و معنایی جدید سبک های زندگی تهرانی در هم آمیخته می شوند. در شهرهای مدرنی چون تهران گلیم ها به عنوان اشیاء جوامع دوردست با تنوع کارکردهایی مواجه می شوند که آنها را در دیوار خانه ها، لباس، تزئینات، و فضاهای گوناگون قرار می دهد. تهرانی های خریدار گلیم ها آنها را در جهان فرهنگی خود تفسیر می کنند و بر همین اساس نیز برخورد خود با آنها را شکل می دهند.
اگر پژوهشگران هنر به پیروی از منطق مردم نگارانه رشته انسان شناسی به صنایع دستی و هنرهای دیگر بپردازند، قطعاً چیزهای بیشتری از این دستاوردهای فرهنگی خواهند فهمید و همین مزیت هم افزایی گر هر یک از رشته های دانشگاهی است.

این متن خلاصه ای از سخنرانی دکتر اصغر ایزدی جیران است که در «نخستین هم اندیشی پژوهشِ پژوهش در صنایع دستی» ارائه خواهد شد. این هم اندیشی توسط معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و خانه هنرمندان ایران روز سه شنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۲ از ساعت ۱۵ تا ۲۰ برگزار می شود.