انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گفت و گو با عباس امینی، مستند ساز

عباس امینی، مستند سازی است که سینما را با فیلم کوتاه داستانی آغاز کرد و کم کم به دلیل علاقه ای که به سینمای مستند پیدا کرد وارد این حیطه شد. او فیلم سازی را از سال ۷۷ در آبادان آغاز کرد و در سال ۷۹ به تهران مهاجرت و در آنجا ساکن شد. در تهران به کار هنری خود ادامه داد و همراه با فعالیت در عرصه فیلم به ساخت فیلم های مستند می پردازد.

امینی با پرداخت موضوعاتی برگرفته از فضاها و زندگیهای بومی و نیز اهمیت دادن به تصویر در سینمای مستند بر محور موضوع، تجربههای موفقی را در سالهای اخیر پشت سر گذاشته است.فیلم های او جوایز متعدد ملی و بین المللی برای سینمای مستند و کوتاه ایران به ارمغان آورده است.

– در اکثر آثارتان به شاخصه هایی چون بومی بودن فضاها دقت داشته اید. چرا با وجود اینکه در تهران زندگی می کنید هم چنان به فضاهای بومی خوزستان می پردازید؟

• زندگی در تهران به خاطر در دسترس بودن امکانات است اما ذهنم در جنوب شکل گرفته و هنوز هم دغدغه ساخت آثارم از جنوب نشات می گیرد. برای من جنوب یعنی خاطراتی که هر لحظه اش می تواند روایت یک فیلم باشد. خوزستان همیشه محل وقوع ماجراها و کانون اتفاقات بوده به همین دلیل ذهن ناخودآگاه یک خوزستانی به جز استانش به جای دیگر نمی رود. هر چند در میان کارهایم، زنان خیابانی به جنوب نمی پردازد ولی این کار سفارشی بود. اما تازگی ها هم در حال ساخت فیلمی هستم به نام سبیل که گسترده اش در سطح ملی است.

– این فیلم به چه موضوعی می پردازد؟

• انواع مدل های سبیل در ایران.

– موضوعش اجتماعی است یا فرهنگی؟

• یک موضوع اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است. زیرا می خواهم سبیل را در طول تاریخ، از قاجاریه به بعد بررسی کنم. مثلا در تحقیقاتم به این موضوع پی بردم که هر زمان که کشوری به صورت قدرت مسلط در می آمد فرم سبیلش در دنیا مد می شد. هر چند در ایران هم مدل های سبیل بسیاری در میان سیاسی ها و مردم وجود داشته است. پرداخت موضوع با درون مایه طنز صورت می گیرد.

– درباره مستند زنان خیابانی کمی بگویید. موضوع زنان خیابانی یک موضوع اجتماعی است که شما از زاویه دیگری به آن پرداختید، آیا دلیل اینگونه پردازش، حساس بودن موضوع در اجتماع میان مردم و مسئولان بوده است؟

• بحث زنان خیابانی موضوع مهمی است که من سعی کردم از زاویه دیگری به آن نگاه کنم. خیلی ها با شنیدن نام فیلم ذهن شان به سمت و سو های خاصی می رود، مثلا نشان دان زن هایی که این گونه اند و صحبت با آنها. پرداخت من در این فیلم صحبت با مردانی بود که این صفت را به زن ها می دهند، بنابراین من از چهارچوب مشخصی که این کار داشت خارج شدم و زاویه نگاهم را جور دیگری کردم. درواقع از بعد فرهنگی به آن نظر انداختم.

– شما هم کار مستند دارید و هم داستانی خودتان کدام را ترجیح می دهید ؟

• مستند سازی را بیشتر دوست دارم اما در لابه لای کارهایم فیلم داستانی هم ساختم. سینمای مستند را توانایی نزدیک شدن به آدم ها و شناخت روابط انسانی می دانم. به این دلیل مستند را انتخاب می کنم که ساخت فیلم داستانی به صورت بلند را دوست دارم زیرا به نظرم در سینمای بلند داستانی کارگردان بهتر می تواند حرفش را بگوید. همچنین در فیلم های داستانی کوتاه تجهیزات مهم است تا بتوانی فیلم کوتاه حرفه ای تولیدکنی، وقتی این گزینه ها نباشد به نظرم فیلم از کیفیت خوبی برخوردار نمی شود.

– در مستند طعم خورشید برای نشان دادن فضای کار و نوع رفتار کارگران نیشکر دچار مشکل نشدی؟

• برای تحقیقی درباره یک فیلم داستانی به آنجا سفر کردم که در میان تحقیقاتم با موضوعات متنوعی مواجه شدم. عمده ترین سوژه ای که به چشم می آمد بحث اعتصابات کارگران بود. کم کم سوژه ام درباره این کارگران شکل گرفت و مستند طعم خورشید را براساس مواردی که مشاهده کردم ساختم. کار کردن در آنجا به این جهت که بخش حراست مزارع اجازه نمی داد سخت بود اما در مورد نحوه ارتباط با مردم دچار مشکل نشدم. نشان دادن این مردم در آن مزرعه بیشتر یک حس تصویری بود. هر چند در طول تصویربرداری از فیلم نیز دچار مشکلی نشدم زیرا آنها آنقدر حواسشان به کارشان بود که به دوربین توجهی نمیکردند. و بیشتر با هم برای درو کردن رقابت داشتند.

– در طعم خورشید درواقع بیشتر به یک مطالعه و مشاهده میدانی در میان مردمی که اکثرا کارگر بودند پرداختید. اکثر این کارگران عرب زبان بودند، ارتباط برقرار کردن با آنها سخت نبود؟

• درست است بیشتر مراحل تحقیق از طریق مطالعه میدانی شکل گرفت. من به میان زندگی این مردم رفتم و به تک تک موارد رفتاری آنها دقت کردم. درست است، آنها عرب زبان بودند اما به خوبی توانستم با آنها ارتباط برقرار کنم . از آنجایی که خوزستانی ام نسبت به مردم عرب زبان و نوع رفتار، فرهنگ، خلق و خو آنها تاحدودی آشنا هستم. ذهنیت من در میان مردم خوزستان شکل گرفته است. به نظرم ایده ها به صورت ناخودآگاه از جایی می آید که در آن زیسته ایم. در حال حاضر به دلیل سالها زندگی در تهران کم کم دارم به موضوعات شهری نیز علاقمند می شوم. این علاقمندی ناخودآگاه سوژه را به ذهنت می آورد، بنابراین نشان دادن مردم عرب زبان و کار با آنها نیز به دلیل زیست و علاقمندی و آن کشش ناخودآگاه همراه با شناخت است.

– در اکثر کارهای شما گویا سوژه اصلی محور و بستر نشان دادن موضوعات دیگر است مثلادر مستند طعم خورشید با نشان دادن کارگرهای مزرعه نیشکر درواقع گریزی به زندگی مردم در این منطقه جغرافیایی در جنوب زدید. در عبدالماء به یک خرافه میان مردم عرب زبان پرداختید. یک جانوری که ازآب بیرون می آید و دختران شان را می دزدد. درواقعه یک مردم شناسی در اکثر آثار مستند شما وجود دارد در این زمینه بگویید؟

• به نظر خودم کارهایم نسبت به هم متنوع و متفاوت بودند. عبدالماء یک مستند بسیار مردم شناسانه است که به عقاید عرب ها و نوع روابط وزندگی شان می پردازد. درواقع در مستند عبدالماء بیشتر به عناصر قوم نگارانه و مردم شناسانه پرداخته ام اما در مستند طعم خورشید سعی کردم به سینمای شعر نزدیک شوم. در طعم خورشید بیشتر موضوع لزوم زندگی مطرح است. بیشتر فیلم هایی که درباره نیشکر و این محیط جغرافیایی دیدم درباره شرایط سخت زندگی مردم بود. من سعی کردم حال و هوا را کمی شخصی کنم. در کنار ابزار خشن شان درباره عشق این مردم و زندگی شان نیز حرف هایی را بگویم. آنها بسیار آدم های عاطفی و خوبی بودند.

– هدفتان از نشان دادن خالکوبی روی دست های تمام کارگرهای مزرعه چه بود ؟ می خواستید با نشان دادن این خالکوبی ها به نوع زندگی و فرهنگ آنها نیز نگاهی داشته باشید؟

• بیشتر به دنبال المان تصویری بودم. آن موقع با توجه به زندگی مردم آن منطقه این تشخیص را دادم. البته به خاطر شرایط سخت زندگی آنها و تفاوت نوع زندگی آنها با آدم های شهری می خواستم به طریقی عشق آنها را نشان دهم. در آن منطقه به دلیل تعصبهای قومی امکان ارتباط آدم ها با کسی که بهشان علاقمندند از نظر کلامی نیست. آن کارگرها برخلاف ظاهر سختی که داشتند، همهشان یک عشقی یک وابستگی عاطفیای داشتند و یک اسمی یا حرفی از اسم کسی که دوستش داشتند را خالکوبی میکردند. به نظرم در کنار این عشق دلیل دیگر یک عرف است. خالکوبی برای من یکجور تمثیل بود. یک ا لمان تصویری. چون نمیخواستم در فیلم آدمها حرف بزنند.

– ایده ساخت مستند سینما رکس چگونه شکل گرفت؟ بیشتر یک دغدغه بوده یا نگاهی به ایران در حال تغییر؟

• موضوع سینما رکس همیشه در یک گوشه ذهن هرآبادانی هست و به آن فکر می کند. چون تا زمانی که به گذشته نگاه می کنی خاطرات هر آبادانی با این موضوع پیوند می خورد خاطرات پدرو مادر ها و بقیه مردم از این فاجعه هنوز در ذهن آبادان زنده است. بعد از فاجعه سینما رکس آبادان از بین رفت، بنابراین هر هنرمند آبادانی به وسیله ابزارش شروع به ثبت دردمندی وچرایی این مسئله پرداخت.من هم چون فیلم سازی هستم که در حال یاد گرفتنم، در موردش فیلم ساختم. اول به خاطر پاسخ به حرف های باقی مانده در دلم و دوم علاقه به زادگاهم. فاجعه سینما رکس بزرگترین آدمسوزی دنیا پس از جنگ جهانی دوم بود. هرچند خراب شدن باقیمانده سینما رکس در اوایل دهه ۸۰ نیز درد فراموشی این واقعه را دوچندان کرد و همه اینها باعث به وجود آمدن این اثر شد.

– قصه شب به نظر خودتان روایت تاریخ است یا نشان دادن اجتماعی در حال تغییر؟ می خواهم بدانم این مستند را گزارشی اجتماعی می دانید یا تاریخی؟

• قصه شب یک گزارش کاملا اجتماعی و وقایع نگاری است. فیلمی که می خواهد موضوعی را زنده کند بنابراین به جستجو در گذشته می پردازد. حرف و حدیث های زیادی در مورد سینما رکس وجود داشت. سعی کردم به موضوع به صورت اجتماعی و تاریخی نگاه کنم. چون سینما رکس یک فاجعه اجتماعی در تاریخ معاصر ما بود.

– انسان های درون سینما که همه به بدترین وجه ممکن سوختند و جان باختند نیز برایت مهم بودند. یعنی تا چه اندازه به خاطر آنها به این سوژه نزدیک شدی؟

• مطمئنا آنها نیز برایم مهم بودند و در ذهنم حضور داشتند که به این سوژه بپردازم. آنها بسیار مظلوم واقع شدند. آن آدم ها بدون اینکه خود انتخاب کنند کشته شدند و بدون اینکه بخواهند دستمایه یک موضوع سیاسی شدند.

– تحقیقات درباره قصه شب که به سینما رکس می پرداخت به مشکل برنخورد؟ آیا توانستید به خوبی در باره این واقعه اطلاعات کامل را به دست بیاورید؟

• هزاران روایت مختلف در مورد این موضوع وجود داشت و دارد. در مورد چگونه آتش گرفتن سینما به نتایج درستی دست نیافتم. به جزئیات آتش سوزی و علت آن نمی شد پرداخت. اولا به خاطر نبود یک سری واقعیت ها و تکثر نظرات راجع به آن و دوم به دلیل آشفتگی این مباحث تصمیم خود را گرفتم و تلاش خود را به بعد از آتش سوزی معطوف کردم. در واقع با روایت از زبان خانواده های کسانی که سوختند به این حادثه بغرنج پرداخته ام.

– آیا فقط به صرف نبود حرف های مشترک به سوی مسائل بعد از واقعه رفتید؟ فکر می کنید با این کار چقدر توانستید حق مطلب را ادا کنید؟

• اولا، به علت پراکنده و مغشوش بودن تحقیقات قبلی در مورد علل آتش سوزی، تحقیقات من هم در این زمینه به خوبی پیش نرفت. دوم اینکه چیزی که من درباره سینما رکس به آن اعتقاد دارم سوال نسل هاست. سوال نسل قبل این بود چرا سوزاندنش و سوال نسل من این است که چرا خرابش کردند.

– برای نشان دادن تصاویر از زمان گذشته دچار مشکل نشدید؟ آرشیوی از این سینما موجود بود؟

• یک سری تصویر از سال ۶۹ و سال ۸۲ و ۸۳ که به کلی سینما رکس را خراب کردند را پیدا کردم. برخی از تصاویر را مردم با دوربین گرفته بودند. از هر چه که وجود داشت استفاده کردم.

– گویا اولین پخش فیلم در آبادان بوده بازخورد مردم بعد از دیدن فیلم چه بود؟

• به مناسبت سالگرد این واقعه مستند قصه شب در آبادان افتتاح شد. در ابتدای تحقیقاتم برای ساخت فیلم همیشه نگران بودم که یک وقت موضوع تحریف نشود یا به گونه ای نشود که مردم نپسندند اما خوشبختانه بعد از نمایش فیلم مردم خیلی خوششان آمد چون که فیلم خاطره ای مشترک برای هر آبادانی بود به همین دلیل با آن رابطه برقرار کردند. برایشان خوشایند بود. خانواده هایی که دراین میان کسی را از دست دادند نیز بسیار خوشحال شدند چون یادی از آنها شد. متاسفانه از این آدم ها دیگر اسمی نیست، آنها به مرور زمان در ذهن کل جامعه کم رنگ شدند حتی روز آتش زدن سینما رکس را در تقویم نمی بینیم. قبر دسته جمعی آدم های آن آتش سوزی بدون نام افراد است ولی کسی به این موضوعات دقت نمی کند. ولی خوشحالم که با ساخت این فیلم نگاه ها جلب شده و قرار است در مکان قبلی سینما رکس فرهگسرایی احداث بشود.

– کمی درباره مستند بازی های کودکانه بگویید و اینکه چگونه پیش می رود؟

• بازی های کودکانه عنوان مستندی است که قرار است در قالب یک مجموعه ۱۳ قسمتی از شبکه چهار سیما پخش شود. این مجموعه که کار تهیه آن را جعفر صانعی مقدم برعهده دارد به بررسی موضوعات مختلف اجتماعی خواهد پرداخت و بازیهای کودکانه نیز همانگونه که از نام آن پیداست به بررسی بازیهای کودکان خواهد پرداخت. در این مجموعه کارگاهی نیز به سرپرستی مهرداد اسکویی برگزار میشود و در قالب آن سازندگان قسمتهای مختلف مجموعه، برروی طرح یکدیگر نظر میدهند. هر چند کار سفارشی است اما اکنون برای همه ی مستند سازان این مجموعه به یک پروژه دلی تبدیل شده است.

– اینکه این مستند به بازی های کودکانه می پردازد جالب است اما می خواهم بدانم از چه نظر به این بازی ها نگاه می کنید؟ آیا بازی های کودکان در قدیم نسبت به شرایط کنونی نیز بررسی می شود؟

• بله، موضوع، بازی های کودکانه در قدیم و جدید است. درواقع می خواهم از این منظر به موضوع نگاه کنم که آیا بچه ها هستند که بازی را انتخاب می کنند یا شرایط است که بازی را برای کودکان رقم می زند.

فیلم شناسی:
سکوت (داستانی) سال ۱۳۷۸
سکوت ۲ (داستانی) سال ۱۳۷۹
بچه های صدفی ( داستانی) ۱۳۸۱
عبدالماء (مستند) ۱۳۸۳
طعم خورشید (مستند) ۱۳۸۵
قصه شب (مستند) ۱۳۸۷سه‌شنبه، ۲۹ بهمن ۱۳۸۷