لرستان یکی از استانهای ایران است که هویت قومی را حتی در نام خود به همراه دارد. تاکید بر هویت قومی و طایفه ای یکی از تاثیر گذارترین گفتمانها در رخدادهای سیاسی_اجتماعی اخیر در این منطقه بوده است. نگاهی به انتخابات گذشته در سطوح مختلف گواه این مطلب است، که اکثر افراد پیروز شده در انتخابات قبلی دارای خواستگاه قومی وطایفه های قدرتمند بودهاند. نگاهی به افراد منتخب جهت راه یابی به مجلس در دوره های مختلف تاکید کننده این مدعاست.
لرستان [۱]یکی از استانهای ایران است که هویت قومی را حتی در نام خود به همراه دارد. تاکید بر هویت قومی و طایفه ای یکی از تاثیر گذارترین گفتمانها در رخدادهای سیاسی_اجتماعی اخیر در این منطقه بوده است. نگاهی به انتخابات گذشته در سطوح مختلف گواه این مطلب است، که اکثر افراد پیروز شده در انتخابات قبلی دارای خواستگاه قومی و طایفه ای قدرتمند بودهاند. نگاهی به افراد منتخب جهت راه یابی به مجلس در دوره های مختلف تاکید کننده این مدعاست. در اکثر شهرهای این استان هموراه نامزدهای دیگر که نسبت نزدیکی برای خود و طوایف مختلف تعریف کرده اند توانستهاند بیشترین رای رابه خود اختصاص داده و پیروز رقابت باشند. در شهر خرم آباد به عنوان مثال همراه طوایف حسنوند، بیرانوند و طوایف بالاگریوه تاثیرگذارترین عوامل در نتایج انتخابات بودهاند. البته مولفه های دیگر مانند وابستگی به گرایش های سیاسی مطرح در کشور نیز باید در کنار این مولفه مورد توجه قرار داد. آنچه در اینجا اهمیت دارد چگونگی مواجه لرستانی ها با مقوله ی هویت قومی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری میباشد. در این دوره یکی از کاندیداها با استفاده از تعلق قومیتی خود و استفاده از این عامل در کنار سایر مولفه ها برای به دست آوردن رای لرستانی ها تلاش میکرد. نقطه عطف بهره گیری از این مقوله، در یکی از شعارهای ایراد شده از سوی ستاد تبلیغاتی این نامزد بود. شعار برار روز تنگ شمشیر روز جنگ. اتفاقاً این مطلب نیز به کمک آمد و باعث گرایش برخی از رای دهندگان به این کاندیدای ریاست جمهوری شد. این مطلب با توجه به تعاملات و گفتگوی نگارنده با برخی رای دهندگان استنباط میشود که بسیاری از آنها دلیل رای دادن خود به وی را پاسخ به این شعار اعلام میکردند. این شعار که در لرستان یک ضرب المثل پر کاربرد است و مصداقهای عمل کننده به این ضرب المثل، موجبات تحسین خود توسط دیگران را ایجاد میکنند. و کسانی که از زیر آن شانه خالی کرده اند مورد نکوهش قرار گرفته اند. از طرف دیگر، آنچه مورد توجه است اشتیاق مردم لرستانی نسبت به گفتمان عقلانیت است که در دل خود توجه به سطح کلان و عدم یکجانبه نگری در سطوح مختلف اقتصادی اجتماعی، سیاسی و … مورد توجه خود قرار داده است. در این دوره آنچه اتفاق افتاد، نشان از گذار (یا شروع گذار) از دیدگاه های محلی قومی و تبین امور بر اساس سطح کلانتر ملی میباشد. این دوره در لرستان رای به گفتمان عقلانیت، بالاتر از رای به کاندیدایی که در تبلیغات وی در استان از رویکرد قومیتی استفاده شد، بیشترین آرای اخذ شده را به خود اختصاص داده است به نحوی که کاندیدای گفتمان عقلانی در حدود ۴۰۲۰۰۰ و کاندیدایی که در تبلیغات طرفداران وی از شعارهای هویتی استفاده میشد۲۳۶۰۰۰ رای را به خود اختصاص دادهاند. (بر اساس آرا شمارش شده به تفکیک شهرستان در سایت وزارت کشور، http://result-p.moi.ir). این اتفاق میتواند نوید بخش شروعی تازه در رویکرد سیاسی مردم لرستان باشد. در واقع تا کنون تمرکز بر وابستگی های قومی طایفه ای در مواقع غیر ضروری هزینه هایی گاه منفی برای لرستان در پی داشته است. بسیاری از نمایندگان در رقابتهای تبلیغاتی خود مستقیم و غیر مستقیم با استفاده از وابستگیهایطایفه های و قومی پیروز میدان سیاست شده اند، که این امر موجب جلوگیری از مطرح شدن معیارهای عقلانیتر شایستگی و عدم ورود افراد عقلانیت گرا و دارای تفکر فراطایفه های و قومیتی به این میدان شده است. آنچه مهم است نوید گذر از گفتمان طایفه ای قومی و اقبال نسبت به عقلانیت است که میتواند بسیاری از گره های موجود بر سر راه مدیریت این ناحیه را بگشاید.
نوشتههای مرتبط
در این بین باید توجه داشت که چگونه میتوان ضمن حفظ ساختارهای اجتماعی قومی و محلی به سطوح بالاتر توسعه در عرصه های مختلف از جمله سیاست رسید. به نظر میرسد رشد آموزش عالی رسانه ها، ارتباط با سایر مناطق کشور، آشنایی و تعمق بیشتر با روندهای سیاسی در کشور میتواند در این زمینه کارساز باشد. این رویکرد میتواند برای توسعه استان و جلوگیری از تحمیل هزینه های غیر ضروری و ایجاد گسستهای اجتماعی و فرهنگی در لرستان جلوگیری نماید. حوادث ناخوشایندی مانند درگیری های طایفه ای و قومی پس از انتخابات و سوء استفاده های برخی افراد در رقابتهای سیاسی از هویتهای قومی و طایفه ای در جهت رسیدن به اهداف خود از پیامدهای ناخوشایند این دیدگاه است که گاه موجب مطرح شدن گسستهایی شده است که در بدنه جامعه، فرهنگِ عمومی با تدبیر آنها را پشت سر گذاشته بود. به عنوان مثال میتوان به مطرح شدن رقابت میان لک زبانها و لر زبانها از در شهر خرمآباد(مشاهدات نگارنده)، درگیریهای به وجود آمده در شهرستان درود که بیشتر رنگ و بوی قومیتی داشت در انتخابات دوره قبل مجلس در سال۱۳۹۰ مجلس اشاره نمود.
از این گونه موارد میتوان به دستاویز قرار گرفتن رقابت سنتی برخی طوایف در شهرهای مختلف یا تقابل ساختگی میان بختیاری و لرهای لرستانی، بروجردی و غیر بروجردی و … اشاره نمود. که معمولا پس از ایجاد نا آرامیهای اجتماعی در عرصه مدیریت استان نیز موجب مشکلاتی بر سر راه تحقق اهداف طراحی شده از سوی مردم و منتخبان آنها شده است. عدم پذیرش مدیران با خواستگاه قومی یاطایفه های متفاوت در جایگاه های مختلف موجب موانع بسیاری در عرصه های مختلف شده است. عدم پذیرش و موفقیت مدیریت بروجردی ها در خرم آباد و بالعکس و یا عدم پذیرش مدیری با خواستگاهطایفه های متفاوت از عموم مردم شهری که در آن مشغول به کار میشده است، بارها در این منطقه موجب تضعیف نیروها و تحمیل هزینه های بسیاری شده است.
بدیهی است که، ادامه این مسیر میتواند هر چه بیشتر از ورود و تاثیر گذاری افکار و افراد توانا ولی بدون پشتوانه قومی وطایفه های در سطح مدیریتی استان جلوگیری نماید، که زیان این امر در وهله نخست متوجه خود ساکنان منطقه است.
در این بین وظیفه نخبگان به عنوان کسانی که معمولا این مسائل توسط آنان در جامعه انتشار مییابد در پیش گرفتن رویکرد تسامح و تساهل بر مبنای عقلانیت در مواجه با مقوله های هویتی مانند خواستگاهطایفه های و قومی است. علاوه بر این در سطح عمومی علی رغم وجود تنو ع های طایفه ای و قومی، روابط گسترده تاریخی و عمیقی میان آنها برقرار است. بسیاری از محققین ضمن بیان این مطلب تفاوت میان لرها و لکها را تنها در سطحی زبان شناختی مطرح کردهاند(فیلد[۲]، ۱۳۴۳، مورتنسن[۳]،۱۳۷۷، صفی نژاد، ۱۳۸۱) به عنوان مثال مردمان لک زبان در لرستان با این وجود که تفاوتهای زبانی و فرهنگی را نیز درک کرده و نسبت به آن آگاهی دارند، خود را تلویحاً به عنوان لر میشناسند و معرفی میکنند. پیوندهای میان طوایف، فرهنگ مشترک، سرزمین مشترک و سرنوشتی که اکنون در سایه گسترش مجاری ارتباطی به وجود آمده است همگی میتوانند در رسیدن به مبنای عقلانی تر که بتواند به نفع مصالح عموم حرکت کنند قابل توجه باشد.
به نظر میرسد نخبگان بهتر است، از مردم که بر اساس درکی مشترک از شرایط کنونی در کنار گفتمان قومی به سمت گفتمان عقلانیت حرکت کردهاند، الگو گرفته و در جهت برجسته کردن هر چه بیشتر نقاط مشترک، به جامعه در رسیدن به توسعه سیاسی، اجتماعی که نتیجه آن توسعه در میدانهای دیگر از جمله اقتصاد است تلاش نمایند.
این انعطاف پذیری در ضمن نگهداشت مقوله های هویتی که از نیازهای روانی انسان و پیش نیاز هر گونه زندگی اجتماعی است(فکوهی،۱۳۸۹:۲۸۶) و موجبات همبستگی بیشتر را برای هر قومی در پیش داشته است، میتواند به عنوان الگویی جدید برای نگرش جامعه به مسائل پیش رو مورد استفاده قرار گیرد.
به نظر میآید در لرستان آنچه که بیش از همه موجب رنج پیکره اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده است، شرایط درونی استان است. به عنوان مثال با وجود تلاش بسیار دولت دهم در امر مسکن مهر متاسفانه حتی در پایان این دولت ما تحویل پروژه به مردم را در بسیاری از شهرهای استان نمیبینیم. اگر این مشکل را ناشی از رویکرد کلان دولتها در بی توجهی کلی به قومیتها بدانیم، باید این نکته را یادآور شد که بیش از سه میلیون واحد از این پروژه در نقاط مختلف کشور ساخته شده است و ده ها هزار واحد دیگر در حال ساخت است. در حالی که تحت تاثیر شرایط داخلی استان، که در بسیاری از ابعاد بازتولید نگاهی قومی،طایفه های است، این گونه هزینه ها بر مردم تحمیل شده است.
علاوه بر این ایران کشوری با تنوع قومی و فرهنگی است که تاکید بر یکجانبه نگریهای قومی و فرهنگی در آن جز به تضعیف موقعیت کلی کشور، حاصلی در پی نخواهد داشت. گذشته از این حتی در سطح قومی به عنوان مثال، قومیت لر، ما نمیتوانیم به اجماع کلی برسیم. هرکدام از شاخه های این قوم در عین اشتراک در یک فرهنگ کلی، دارای ویژگیهای فرهنگی خاص خود میباشد. و این که ما بتوانیم به هویتی ثابت و یگانه از لر بودن برسیم غیر ممکن است، همان گونه که برتون میگوید: گروه های اجتماعی و قومی در واقع در مقوله مجموعه های گنگ قرار میگیرند، یعنی مجموعه هایی که عر یک از عناصر آن را نمیتوان همواره در این یا آن مجموعه طبقه بتدی کرد(برتون[۴]، ۱۳۸۰: ۲۶) و هریک از عناصر این مجموعه درجه عضویت متفاوتی نسبت به دیگر عناصر در مجموعه مرجع دارد(هم او، ۴۸:۱۳۸۰). در سطح استان نیز باید این نکته مورد توجه باشد، و بجای تاکید بر تفاوتها و تلاش برای رسمیت بخشیدن به یکی از اعضاء این فرهنگ در مقابل دیگر اعضاء، در جهت نشان دادن و برجسته نمودن نکات مشترک گام برداشته شود.
شرایط مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کنونی استان در سطوح مختلف، اگرچه نه به طور کامل اما تا حدودی حاصل دیدگاه های قومی وطایفه های است، که در بسیاری از موارد نخبگان علمی-فرهنگی نیز در دام این دیدگاه افتاده و ناخواسته آن را دامن میزنند. به نظر میرسد آنان که دغدغه و نگرانیشان شرایط کنونی استان در همه ابعاد آن است، باید با درایت، به سمت مصالح عمومی، فارغ از دیدگاه های قومی گام بردارند.
به علاوه باید این حقیقت را بپذریم که، ما لرستانیها بیش از اینکه دیگرانی از خارج موجبات تضعیف ما را در ابعاد مختلف پیش آورده باشند، خود به این امر دامن زدهایم. باید رویکرد خود در رابطهی نظام آموزشی با فرهنگ محلی چه در بعد رسمی و چه در بعد غیر رسمی، رابطه با زبان و ادبیات بومی ، نظام شناختی بومی، تصویر ارائه شده از هویت لری، ظرفیتهای فرهنگیمان، منابع طبیعی و محیطی که در آن زندگی میکنیم را مورد تجدید نظر قراردهیم. و با در پیش گرفتن نگاهی انتقادی در همه زمینه ها نسبت به خود و عملکردمان، موجبات توسعه همه جانبه را فراهم آوریم.
منابع
برتون، رولان(۱۳۸۴):قوم شناسی سیاسی، ترجمه ناصر فکوهی،تهران: نشر نی.
دیگار، ژان- پیر (۱۳۶۶)؛ فنون کوچ نشینان بختیاری؛ ترجمه اصغر کریمی؛ موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
فکوهی، ناصر(۱۳۸۹): همسازی و تعارض در هویت و قومیت. تهران. نشر گا آذین.
فیلد، هنری (۱۳۴۳)؛ مردم شناسی ایران؛ ترجمه عبد الله فریار؛ تهران: انتشارات کتاب خانه ابن سینا.
مورتنسن، اینگه، دمانت (۱۳۷۷)؛ کوچ نشینان لرستان: تاریخ فرهنگ مادی و گله چرانی در غرب ایران؛ ترجمه محمد حسین آریا؛ تهران: انتشارات پژوهنده.
http://result-p.moi.ir سایت وزارت کشور
[۱] . m_chaghalvand@yahoo.com
[۲]. Fild.H.
[۳]. Mortensen, A. D.
[۴]. Breton R.