انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گفتمان‌های «ازدواج» در ایران معاصر

گفتمان‌های «ازدواج» در ایران معاصر: متاثر از گفتمان‌های دین یا مدرنیته؟

«ازدواج» از پرچالش‌ترین پدیده‌هایی است که در دنیای مدرن امروز دستخوش تغییر شده و مباحث علمی زیادی را به شیوه‌های مختلف به خود اختصاص داده است؛ ازدواج بنای خانواده را می‌سازد و خانواده نیز بنای هر جامعه ای را، بنابراین جای تعجب ندارد که جوامع مخصوصاً حوزه آکادمیک تمرکز قابل توجه‌ای به این امر دارد. اما آنچه که مرا به سوی تحقیق در این حوزه در رساله دکتری کشاند، بررسی بعدی از مسائل یا آسیب‌های ازدواج نبود، بلکه تمرکز بر مکتوبات و نگارش‌‌های علمی بر روی ازدواج در ایران بود که عنوان «تحلیل گفتمان‌های ازدواج در ایران معاصر (کتاب‌های دهۀ ۴۰ تا دهۀ ۹۰)» را به خود گرفت. در ابتدا با بررسی که در مورد ازدواج انجام دادم با انبوهی از مقالات علمی پژوهشی و کتاب‌هایی مواجه شدم و بر آن شدم که خود این مکتوبات را در محوریت رساله‌ام قرار دهم. به دلیل گستردگی حجم آثار، ترجیح دادم که تمرکزم را بر روی کتاب‌ها قرار دهم. به این دلیل که کتاب از لوازم فرهنگی است که اصولاً افراد از طیف‌های مختلف برای آشنایی بیشتر با مسئله‌ای و حل مشکلات مربوط به آن رجوع می‌کنند و در دسترس همگان قرار دارد. نویسندگان عمدتاً به عنوان روشن‌گران یک کشور محسوب می‌شوند و در گسترش عقاید و اندیشه‌ها نقش به‌سزایی دارند. آنها علاوه بر اینکه از جامعه تاثیر می‌پذیرند، بر جامعه تاثیر نیز می‌گذارند و بنابراین نویسندگان وظیفه مهمی را در گسترش اندیشه‌ها بر دوش دارند. از سویی دیگر، کتاب‌ها منابع دست اولی هستند که دیدگاه و موضع شخصی خاص را نمایان می‌سازند و مانند مقالات علمی-پژوهشی جمع‌بندی نظرات مجموعه‌ای از افراد نیستند.

با رویکردی برساختی و نگاهی گفتمانی و با استفاده از نظریۀ لاکلاو و موفه و مدل نشانه‌شناسی گفتمانی (شامل سه سطح تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی، تحلیل بافتی) به تحلیل آثار پرداختم. برای جامعه آماری، لیستی کتاب‌شناختی از تمامی کتاب‌های تالیفی در سایت کتابخانه ملی با کلید واژه «ازدواج» تهیه کردم که حدود ۱۱۸۸ کتاب بودند. از این تعداد کتاب تحلیل ۳۲ کتاب در پایان‌نامه آمده است. به دلیل اهمیت تحلیل بافتی فصول کار بر دوره‌های قبل از انقلاب، بعد از انقلاب تا پایان جنگ، سازندگی، اصلاحات، اصول‌گرایی، اعتدال تقسیم شدند. سه گفتمان اصلی «گفتمان دینی- اسلامی»، «گفتمان علمی» و «گفتمان عمومی» دستاورد تحلیل‌ کتاب‌ها بوده است. از مهم‌ترین یافته‌هایی که از بررسی کتاب‌های با مضامین «ازدواج» در شش دهه تاریخ معاصر ایران بدان رسیدم، می‌توانم به موارد زیر اشاره کنم:

اولین یافته، تغییر در میزان کمّی و تعداد کتاب‌ها است، هر چه که از دورۀ قبل از انقلاب جلوتر می‌آییم تعداد کتاب‌ها سیر صعودی می‌یابند. این تفاوت از دورۀ سازندگی تا اصلاحات و از اصلاحات تا اصول‌گرایی مشهودتر است. این سیر می‌تواند هم به‌دلیل توسعه نشر‌ها باشد و هم به‌دلیل اهمیت یافتن بیش از پیش مسئله ازدواج.

دومین یافته در این است که مضامین گفتمان دینی اسلامی در طول شش دهه بدون در نظر گرفتن شرایط و زمانه تقریبا تغییری نکرده است و مدلول‌های مانند ارضای غریزه جنسی، تولید مثل، آرامش، عمل به فطرت و عمل به سنت پیامبر پابرجا هستند. نگاهی تولید مثلی و ارضای غریزه جنسی در این گفتمان موجب می‌شود که زن مطلوب هم زنی شناخته شود که تمکین‌کنندۀ نیاز جنسی شوهر و مطیع و زایا و فرزند‌آور باشد و زندگی خود را صرف تربیت فرزند و خانه‌داری و کدبانوگری کند.

یافته سوم آن است که در گفتمان علمی دورۀ اصلاح‌طلبی شاهد مدلول‌های جدیدتری هستیم که در دوره‌های قبل نبودند مانند: وسیله تعالی، گشایش دنیای جدید، نوزایی تفکر، رعایت هنجار جامعه و مذهب، ایجاد گفتمان مشترک و در بعدی فردی اصل فردیت روانی. گفتمان علمی این دوره، به‌ وضوح مفاهیم جدید را در دل خود جای داد. از نکات مهم دیگر این دوره مدلول‌های همسرداری است، در همسرداری نیز می‌توان این تغییرات را دید، مدلول‌هایی وارد می‌شود که می‌توان رگه‌های علم غربی را در آن مشاهده کرد مانند احترام به استقلال فردی.

این تغییرات در این دوره می‌تواند تحت تاثیر تغییرات فرهنگی باشد که در آن زمان در حال رخ دادن بوده است. از دهۀ هفتاد، فرایند ترجمه در ایران افزایش چشمگیری داشت و غرب و علوم غربی در نزد روشنفکران و شخصیت‌های آکادمی اهمیت یافت، به‌همین دلیل ترجمه کتاب از جمله کارهای فرهنگی بود که مورد توجه قرارگرفت. در زمینه ازدواج، عشق، روابط زن و مرد کتاب‌هایی ترجمه شدند که نگرشی متفاوت از آنچه که در کشور موجود بود داشتند و مورد استقبال فوق‌العاده‌ای قرار گرفتند مانند کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی: چگونه روابط خود را بهبود بخشیم نوشته جان گری.

باتوجه به یافته قبل، این نکته قابل توجه است که گفتمان علمی از دورۀ اصلاحات به بعد مفاهیمی جدیدتر و مدرن‌تر را در خود جای داد و تصویری متفاوت از آنچه که در گفتمان دینی وجود داشته است ترسیم کرد که این خود یافته دیگری است. مفهوم جدیدی مانند «خود» در این ادبیات بسیار برجسته می‌شود و تلاش برای خودآگاهی و خودشناسی برای ازدواج در متن معناهای این دوره جای گرفت. ارضای غریزه جنسی و تولید مثل به اندازه گفتمان دینی بارز نیستند. فردیت در ازدواج و رشد فردی در ازدواج مورد توجه قرار می‌گیرد و زن تمکین‌کننده نیاز جنسی شوهر، عاطفی و حساس، مطیع، خانه‌دار و کدبانو حضور پررنگی ندارد. سخنی از ریاست و عقلانیت مرد نیست. گفتمان برابرانه میان زن و مرد ارزشمند است و زن باید ارزش خودش را بداند و مستقل (هم از نظر مالی و هم غیرمالی) و مسئولیت‌پذیر باشد و خود را وابسته به شوهرش نکند. عشق مهم‌تر از ارضای میل جنسی صرف است. میل جنسی با عشق است که اهمیت پیدا می‌کند. نگاه ذات‌گرایانه به ازدواج کمرنگ می‌شود، انسان فطرتاً نیست که ازدواج را می‌پذیرد، میل انسان به تجرد است و برای ایجاد یک رابطه و تعهد حقوقی و رعایت هنجار جامعه است که تن به ازدواج می‌دهد. نوعی نسبی‌گرایی و عدم حتمیت در انجام ازدواج وجود دارد، انسانی که رشدش در تجرد است اجباری برای ازدواج در او وجود ندارد اگر تجرد او را به انحراف نکشاند.

پنجمین یافته این است که گفتمان عمومی، حامل معنایی معتبر و موثق از ازدواج با دال و مدلول‌هایی از آیات و احادیث و یا نظریه‌های و نتایج علمی نیست، بلکه بیشتر گفتمانی از نوع عامه مردم است و گاهی به سخنان روزمره مردم بسیار نزدیک می‌شود، گویی که مخاطب این کلام را نه در این کتاب بلکه از مادربزرگ، خاله و یا همسایه خود می‌شنود. البته گاهی مرزی باریک با گفتمان دینی و یا علمی پیدا می‌کند اما شدت آن زیاد نیست.

ششمین یافته این است که اگرچه همانند تحقیق کمّی نمی‌توان اینگونه استدلال کرد که رابطه‌ و همبستگی مستقیمی بین نگرش‌ دوره‌های سیاسی و اعتقادات اجتماعی و فرهنگی آنها و کتاب‌های آن دوران وجود دارد، امّا می‌توان تغییر به ‌تدریج مدلول‌های جدید را در هر دورۀ خاص مشاهده کرد. وقتی سخن از بافت به میان می‌آید، به معنای فضایی است که معنا در آن شکل می‌گیرد و این شکل‌گیری اغلب آهسته و طولانی‌مدت رخ می‌دهد. بخشی مهمی از فضای اجتماعی و فرهنگی کشور از بحبوحه انقلاب تاکنون تحت تاثیر گفتمان ایدئولوژیکی دینی است، بنابراین در هر دوره بخش مهمی از گفتمان ازدواج حال و هوای معنای دین از ازدواج را داشته است و این بخش تغییر نپذیرفته است چرا که در این گفتمان باور بر تغییرناپذیری معنا و گزاره‌هاست، اما بخش مهم دیگر تحت تاثیر فضای اجتماعی و فرهنگی غیردینی و یا نیمه‌دینی بوده است که در خود علوم غربی را نیز جای داده است و با تحولاتی که در دوره‌های سیاسی رخ داده است شاهد تغییر فضای معنایی و گفتمانی به‌خصوص در زمان اصلاحات و بعد از آن هستیم.

هفتمین یافته این است که تغییر در ساختار می‌تواند در بعد روانی افراد هم تاثیر داشته باشد مانند امیال جنسی مردان و زنان یا میزان انعطاف‌پذیری در مردان و یا رشد تعقل و تفکر در زنان که در طول تاریخ معاصر دچار دگردیسی شد. بر این اساس، با روند تغییر ساختار اجتماعی این تغییرات می‌توانند با شدت بیشتری ادامه پیدا کنند و مدلول‌های متفاوت‌تری را در گفتمان ازدواج رقم بزنند.

هشتمین یافته این است که بسیاری از دال‌ها و مدلول‌هایی که در کتاب‌ها آمده است به‌عنوان مفروضاتی ثابت هستند و به همین دلیل به زن و مرد توصیه می‌کنند که باید اینگونه باشند و اینگونه رفتار کنند و به این صورت خاص همسر انتخاب کنند و به این شیوۀ خاص همسرداری کنند.

یافته نهم این است که اگر تا این اندازه گفتمان ازدواج قابلیت تغییر دارد و می‌تواند معنای جدیدی بگیرد، بنابراین بیشتر از این هم می‌تواند قابلیت پذیرش معناهای جدید را داشته باشد. این تغییر را نه تنها در کتاب، بلکه می‌توان آن را در آثار دیگر فرهنگی مانند فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی در طی این شش دهه دید.

بنابر یافته‌های گفته شده، گفتمان ازدواج در ایران معاصر در آثار مکتوب هم به شدت تحت تاثیر دین و منابع دینی بوده است، و هم چاشنی مفاهیم برخاسته از دنیای مدرن را در خود جای داده است. اما همچنان از فضای معانی پنهان و جدید ازدواج موجود در جامعه کنونی و دادن راهکارهای مناسب برای مسائل ناشی از این معانی دور هستند. پیش‌فرض عمده ازدواج در این کتاب‌ها عمدتاً ازدواج دائم و عاشقانه و موفقی است که قرار است سال‌ها به خوبی و خوشی ادامه یابد، آیا در واقعیت کنونی هم فضا به همین‌گونه است؟