اقیانوسیه یکی از نخستین نقاط جهان بود که انسان شناسان کار خود را در آن آغاز کردند و آثار مالینوفسکی در این زمینه بخشی از مهم ترین اجزای ادبیات کلاسیک این رشته است. از این رو شناخت این فرهنگ عظیم و بسیار باستانی از مهم ترین وظایف حوزه انسان شناسی است. انسان شناسی و فرهنگ با گشایش این صفحه زیر مدیریت مشورتی خانم مونیک ژودی بالینی از کلژ و فرانس، فرهنگ کشورهای حوزه آسیای جنوب شرقی را نیز در همین صفحه معرفی خواهد کرد. در این بخش به معرفی اقیانوسیه می پردازیم.
اقیانوسیه
نوشتههای مرتبط
اقیانوسیه یکی از قاره های موجود در اقیانوس آرام است. این قاره، استرالیا، نیوزیلند، گینه نو و چند جزیره و مجمع الجزایر دیگر را شامل می شود و کوچکترین قاره دنیاست. اقیانوسیه در میان آسیای جنوب شرقی و آمریکای جنوبی واقع شده است. اگرچه بسیاری از عباراتی که در توصیف ظاهر فیزیکی مردم این نواحی استفاده می شد، امروز از میان رفته اند، اما اصطلاحاتی چون ملانزی، میکرونزی و پلی نزی هنوز در زبان رایج مورد استفاده قرار می گیرند و نوعی سرسختی برای حفظ هویت نزد اهالی این سرزمین ها را نشان می دهند.
شاید بد نباشد بدانیم اقیانوسیه مجموعه ایست که قرن ها و به خصوص بسیار پیش از ورود نخستین اروپاییان به آن، پدیده هایی چون دورگه بودن و اختلاط فرهنگی و زبانی در آن رایج بوده است. با اینهمه این به معنای نبود گسست در این سرزمین نیست: گسست های زبانی میان زبان های داخلی آن؛ گسست جغرافیایی میان جزایر و نیز مجموعه های مهم تر این سرزمین از قبیل استرالیا، نیوزیلند، گینه نو؛ گسست تاریخی- زبانی میان اقیانوسیه انگلیسی زبان و اقیانوسیه فرانسه زبان و حتی اسپانیایی زبان جزیره پاک (Pâques) تحت تاثیر مستعمره سازی؛ گسست اقتصادی میان کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت و نیز گسست سیاسی میان کشورهای مستقل و نواحی تحت قیمومیت و…
استقلال سرزمین های این مجموعه حالتی بسیار نسبی دارد و بنا به هر سرزمین متفاوت است. به این ترتیب برخی نواحی دارای استقلال کامل هستند و برخی دیگر نیز تحت قیمومیت جزیی یا کلی قرار دارند. برای نمونه جزیره پاک به طور مستقل به شیلی پیوسته، جزیره پیتکرن (Pitcairn) جزو مستعمرات انگلستان به شمار می رود، پلی نزی جزو مستعمرات فرانسه است، ساموا و هاوایی نیز جزو آمریکا هستند، جزیره کوک به نیوزیلند پیوسته و …
بزرگترین مجموعه های اقیانوسیه اغلب در استرالیا یافت می شوند که پرجمعیت ترین کشورهای این قاره را تشکیل می دهند:
۱. سیدنی
۲. ملبورن
۳. بریسبان
۴. پرث (Perth)
۵. آدلاید
۶. اوکلند (نیوزیلند)
۷. هونولولو (Honolulu) (هاوایی)
۸. گلد کواست
جمعیت اقیانوسیه از طریق دو موج بزرگ مهاجرت شکل گرفته. نخستین موج ۴۵ تا ۵۰ هزار سال پیش و حتی بیشتر رخ داد و جمعیت های شکارچی- گردآورنده را در انسولند (Insulinde)، اقیانوسیه نزدیک (گینه نو)، برخی جزایر ملانزی و استرالیا ساکن کرد. موج دوم حدود ۶۰۰۰ سال پیش آغاز شد و جمعیت های کشاورز و دریانورد را به انسولند آورد که فیلیپین، مالزی و اندونزی را شامل می شود.
در آغاز قرن شانزدهم بود که پای اروپاییان به دنیای اقیانوسیه باز شد. پس از آن این سرزمین وارد دوران مستعمره سازی شد که ردپای هلند در آن به روشنی دیده می شود. کسب استقلال دوباره و استعمارزدایی از نیمه قرن بیستم آغاز شد و تاکنون ادامه دارد.
مهم ترین نواحی اقتصادی اقیانوسیه، استرالیا و نیوزیلند هستند که جزو کشورهای پیشرفته به شمار می روند. آن ها کشورهای صادرکننده مواد اولیه بوده و با آسیای شرق و آمریکا بازرگانی دارند. سایر کشورهای اقیانوسیه که به ندرت به حد نصاب های بین المللی می رسند، ارتباط اقتصادی کمتری با دنیا دارند.
گروه های زبانی اقیانوسیه به دو گروه اصلی تقسیم می شوند:
v زبان های پاپو (papoues) که در گینه نو و چند جزیره کنونی اندونزیایی صحبت می شود. اغلب زبان شناسان، زبان های بومی استرالیا را در گروه جداگانه ای قرار می دهند. شمار این زبان ها به همراه گویش های مختلف آن ها به نزدیک به ۹۰۰ عدد می رسد. البته بسیاری از این زبان ها مرده اند یا به قدری ناشناس باقی مانده اند که می توان آن ها را در آمار قطعی در نظر نگرفت.
v زبان های اوسترونزیایی (austronésiennes) که گستره آن ها تا آسیای جنوب شرق، ماداگاسکار و تمام جزایر اقیانوس آرام واقع در سواحل شرقی گینه نو تا جزیره پاک هم می رسد.
برخی زبان شناسان زبان های سواحل شرقی گینه نو و زبان های دیگر جزایر اقیانوس آرام را در دسته های جداگانه قرار می دهند.
در اقیانوسیه دو زبان اصلی وجود دارد: انگلیسی و فرانسه.
استرالیا
استرالیا که به طور رسمی مجموعه کشورهای مشترک المنافع استرالیا خوانده می شود، کشوری در نیمکره جنوبی است که بزرگترین جزیره قاره اقیانوسیه، جزیره تاسمانی و جزایر دیگر اقیانوس های آرام، هند و (Austral) را در برمی گیرد. مللی که در این ناحیه در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند، اندونزی، تیمور شرقی و گینه نوی شمالی، جزایر سالومه، وانواتو (Vanuatu) و قلمرو فرانسوی کالدونی جدید (Nouvelle-Calédonie) درشمال شرقی، نیوزیلند در جنوب شرقی و قلمرو فرانسوی جزایر کرگلن(Kerguelen) در غرب جزایر استرالیایی هرد (Heard) و مک دانلد(McDonald).
جزیره اصلی استرالیا بیش از ۵۰۰۰۰ سال محل سکونت بومیان این ناحیه بود. اگرچه به خصوص ماهیگیران شمالی و دریانوردان هلندی به صورت پراکنده آن را دیده بودند، اما از قرن هفدهم به بعد بود که سیاحان و بازرگانان اروپایی سواحل آن را به رسمیت شناختند. با اینهمه در سال ۱۷۷۰ بریتانیا رسما مدعی نیمه شرقی این جزیره شد و ۲۶ ژانویه ۱۷۸۸ – روز جشن ملی استرالی- را روز بنیانگذاری مستعمره رقت بار گال جدید (Nouvelle-Galles) جنوبی اعلام کرد. پنج کلونی دیگر – که تا اندازه زیادی مستقل بودند- نیز در جریان قرن نوزدهم به تناسب افزایش جمعیت و کشف سرزمین های جدید بنیانگذاری شدند.
اول ژانویه ۱۹۰۱ این شش کلونی با یکدیگر متحد شدند و کشورهای مشترک المنافع استرالیا تشکیل شد. استرالیا پس از رسیدن به استقلال دارای نظام سیاسی پایا از نوع دموکراسی آزاد و نیز عضو سازمان ملت های مشترک المنافع است. کانبرا پایتخت آن، در قلمرو استرالیا واقع است و ۲۲ میلیون نفر جمعیت دارد که بیشتر آن ها در شهرهای بزرگ ساحلی سیدنی، ملبورن، بریسبان (Brisbane)، پرث (Perth) و آدلاید ساکن هستند. این کشور چهاردهمین قدرت جهانی اقتصادی به شمار می رود.
نام استرالیا از ریشه لاتین (australis) گرفته شده است. در قرن دوم میلادی دانشمندان فرضیه ای مبنی بر وجود قاره ای ناشناخته در جنوب کره زمین مطرح کرده بودند که به مثابه وزنه ای متعادل کننده در برابر قاره های نیمکره شمالی، مانع گردش زمین دور محور خود می شد. با اینهمه نخستین استفاده از این نام در زبان انگلیسی به قرن هفدهم بازمی گردد. متیو فلایندرز (Matthew Flinders) نخستین دریانورد بریتانیایی بود که استرالیا را با قایق دور زد. او نیز در سفرنامه خود بارها از این نام استفاده کرد.
تاریخ دقیق حضور نخستین انسان ها در استرالیا هنوز موضوع پژوهش های گسترده است. شواهد مهمی مبنی بر حضور آنان حدود ۵۰۰۰۰ سال پیش در دست است. در این دوران استرالیا شاهد دگرگونی های بوم شناختی عظیم بوده و به عنوان نتیجه استعمار انسانی ملاحظه می شود. نخستین جمعیت های انسانی استرالیا نیاکان بومیان فعلی این سرزمین هستند که از راه پل های زمینی حاصل یخبندان و گذر از دریاهای بزرگ آسیای جنوب شرقی به این محل رسیده اند. وانگهی گونه های پرشمار گیاهی و حیوانی مشترک در استرالیا، گینه نو و چند جزیره اندونزیایی دیده شده است، آنچه فرضیه پل های زمینی میان این کشورها را تقویت می کند. احتمالا این پل ها با بالاآمدن دریاها از میان رفته اند.
مردم استرالیا و مجمع الجزایر اندونزی که ساکنان آن ها مدت های دراز دریانوردان و بازرگانان جسور بودند، با یکدیگر دادوستد می کردند. این امر این فرض را به وجود می آورد که بازرگانان عرب و چینی به وجود سواحل استرالیا پی بردند و سپس از قرن نهم میلادی به بعد از آن ها دیدن کردند. در اواخر قرن هجدهم استرالیا ۲۵۰ قبیله را در خود جای داده بود که تمام گستره این قاره را پوشانیده بودند. هریک از آنان زبان، قوانین و مرزهای قبیله ای خود را داشت: این باستانی ترین تمدن موجود بر روی زمین به شمار می رود. این جمعیت ها اسطوره ای مشترک داشتند: اسطوره دوران رویا. این اسطوره به منشا دنیا، استرالیا و ساکنانش می پردازد.
اروپاییان قرن ها وجود سرزمینی وسیع در ناحیه استوایی را حدس می زدند. شاید نخستین فرد اروپایی که استرالیا را دید، سیاح پرتغالی کریستوا دی مندونسا (Cristóvão de Mendonça) باشد که در قرن شانزدهم این کار را انجام داد. تاریخ نگارانی نیز نظریه کشف استرالیا توسط پرتغالی ها را مطرح کرده اند. اواخر قرن شانزدهم، فرضیه وجود قاره ای به نام استرالیای واحد که استرالیا و آنتارکتیک – بخشی از اقیانوس اطلس نزدیک قطب جنوب- را به هم متصل می کرد، مطرح شد. با اینهمه اوایل قرن هفدهم سیاح هلندی ویلم یانتز (Willem Jansz) نخستین بازدید کننده اروپایی بود که استرالیا را شناسایی کرد. به این ترتیب در میانه قرن هفدهم استرالیا “هلند نو” نیز خوانده شد. نیز برخی از مناطق آن به نام کاشفان هلندی آن – تاسمانی (فان دیمنزلند)- نام گرفت. ۲۵۰ سال پس از کشف استرالیا به دست گردشگر پرتغالی، در قرن هجدهم جیمز کوک و ویلیام دامپیر (W.Dampier) انگلیسی بی توجه به اوامر جرج سوم مبنی بر بستن قرارداد و جلب رضایت ساکنان بومی این ناحیه، دو سوم این جزیره را به نفع امپراطوری بریتانیای کبیر تصاحب کردند. به این ترتیب استرالیا از سال ۱۷۸۸ تحت قیمومیت بریتانیا درآمد. نخستین سال های این استعمار “سال های قحطی” نیز نامیده شده است. زیرا در آن زمان هنوز از تجهیزات مناسب کشاورزی، ابزار مرغوب و خوراک مناسب در استرالیا خبری نبود و بسیاری از انگلیسی هایی که به استرالیا مهاجرت کردند به همین دلیل جان دادند. اوایل قرن نوزدهم ناپلئون نیکلا بودن (Nicolas Baudin) را به امید یافتن جزایر استرالیایی به عنوان سهم فرانسه از این استعمار به استرالیا فرستاد.
قرن نوزدهم مستعمره استرالیا تقسیم شد: استرالیای غربی(۱۸۲۹)، استرالیای استوایی(۱۸۳۶)، ویکتوریا (۱۸۵۱) و کوینزلند(۱۸۵۹) که سه مورد نخست به عنوان مستعمره های آزاد خوانده شدند. تاسمانی و گال جدید جنوبی را نیز باید به آن ها افزود. تا سال ۱۸۹۰ این بخش ها با نائل شدن به مدیریت خود، توانستند استقلال خود را به دست بیاورند. با اینهمه بخش هایی دیگر در کنترل بریتانیا باقی ماند. اواخر قرن نوزدهم ملبورن دومین شهر بزرگ این امپراطوری به شمار می رفت. نیز استرالیا لقب بهشت کارگران را به خود اختصاص داد و به آزمایشگاه اصلاحات اجتماعی بدل شد: ایجاد نخستین حزب کارگر در دنیا، سازمان دهی حق رای برای زنان و نیز شایستگی انتخاب شدن.
در جنگ جهانی اول استرالیا در جبهه متفقین بود. پس از پایان جنگ جهانی دوم استرالیا یکی از اعضای بنیانگذار سازمان ملل تبدیل شد. در همین زمان استرالیا پذیرنده میلیون ها مهاجر از سراسر دنیا بود. هم اکنون اکثریت جمعیت ۲۲ میلیونی استرالیا از تبار مهاجرین مستعمراتی و نیز مهاجران اروپایی پس از تبدیل شدن این کشور به کشوری فدرال هستند. به عبارت دیگر تقریبا ۹۰ درصد جمعیت آن از تبار اروپایی هستند. اکثر این جمعیت را نیز مهاجران جزایر بریتانیایی و ایرلند تشکیل می دهند. با اینهمه جمعیت هایی از کشورهای دیگر از جمله اسکاتلند، ایتالیا، آلمان، چین و یونان در آن مشاهده می شوند.
در سال های دهه ۸۰ قرن هجدهم پایه فرهنگ استرالیا را فرهنگی انگلیسی- سلتی غربی تشکیل می داد. به طور کلی سیمای شاخص فرهنگ استرالیا از محیط طبیعی این سرزمین و نیز فرهنگ های بومی آن برخاسته است. از میانه قرن بیستم نیز فرهنگ این کشور به گونه ای گسترده از فرهنگ مردمی آمریکایی به خصوص از طریق تلویزیون و سینما تاثیر پذیرفت. دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ با ظهور جریاناتی چون شکوفایی سینمای استرالیا و افتتاح اپرای سیدنی، دوران رشد هنری این کشور به شمار می رفت. البته استرالیا از کشورهای دیگر ازجمله همسایگان آسیایی خود و نیز مهاجرین غیرانگلیسی زبان نیز تاثیر پذیرفته است.
تصور می شود هنرهایی چون نگارگری دراسترالیا به نگاره های غارها و درختان بازمی گردد که به دست جمعیت های بومی این سرزمین ترسیم شده. رویهمرفته سنت های بومی استرالیا به گونه ای گسترده و سینه به سینه و از طریق آیین ها و داستان سرایی ها منتقل شده اند. نیز چشم اندازهای طبیعی این سرزمین به مثابه منبعی الهام بخش چه در سنن بومی و چه در ادبیات و هنرهای مدرن استرالیا حفظ شده است. همچنین آثار استعمار استرالیا در ادبیات این کشور به صورت عام درآمده و در ادبیات مدرن آن نیز باقی مانده است.
استرالیا در میان اقیانوس های هند و آرام قرار دارد و توسط دریای آرافورا (Arafura) از آسیا و دریای تاسمان از تیمور و نیوزیلند جدا شده است. نواحی آنتارکتیک استرالیایی را هم باید به آن افزود. به این ترتیب مساحت این کشور به بیش از هشت میلیون کیلومتر مربع می رسد.
در سال ۲۰۰۰ نخست وزیر این کشور اعلام کرد هدفش ایجاد جامعه ای استرالیایی به مثابه تقاطعی میان اروپا، آمریکای شمالی و آسیاست. چه استرالیا وارث فرهنگی اروپا و دارای روابط تنگاتنگ با آمریکای شمالی است، نیز از نظر جغرافیایی در ناحیه آسیای اقیانوس آرام قرار دارد. بنابراین به پیش بینی مقامات آن نقشی مهم در تاریخ قرن آتی برجای خواهد گذاشت.
در همین دوران بود که بازرگانی استرالیا و چین روبه فزونی چشمگیری گذاشت. در سال های ۲۰۰۹-۲۰۰۸ که بحران اقتصادی دنیا را تهدید می کرد، اصلاحات اقتصادی بیست و پنج ساله استرالیا و نیز رشد فزاینده بازرگانی این کشور با چین، اقتصاد آن را از اقتصاد کشورهای مشابه بسیار پیشرفته تر ساخت. در اصل استرالیا پس از سال ۲۰۰۰ بحران اقتصادی- فنی را که اغلب کشورهای غربی از سر گذراندند، تجربه نکرد. این کشور همچنین با ژاپن، مالزی و سنگاپور و انگلستان نیز روابط اقتصادی و نظامی دارد. هم اکنون استرالیا جامعه ای چند فرهنگی و پیشرفته است که از نظر پیشرفت انسانی، کیفیت زندگی، مراقبت های درمانی، امید به زندگی، آموزش عمومی، آزادی اقتصادی و حفاظت از آزادی های مدنی و حقوق سیاسی در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته دنیا در رده های بسیار بالا جای دارد. به عبارت دیگر بنا به آمار شاخص اقتصاد آزاد، از ایالات متحده، انگلستان، آلمان و فرانسه نیز بالاتر است. نیز عضو سازمان ملل، گروه جی ۲۰، سازمان کشورهای مشترک المنافع، اپک، سازمان تجارت جهانی و… است. همچنین نقشی فعال در صحنه بین المللی ایفا کرده: تامین منابع مالی برای اقتصاد کشورهای آسیایی به منظور فرار از بحران، سازماندهی نیروهای بین المللی برای تیمور شرقی در سال ۱۹۹۹، فرستادن نیروهای نظامی به افغانستان و عراق، شرکت در نیروهای کمکی پس از وقوع طوفان سونامی و زمین لرزه دسامبر ۲۰۰۴.
استرالیا زبان رسمی ندارد و زبان ملی آن انگلیسی است. انگلیسی این کشور تنها یک گویش دارد و شمار اندکی از واژه های آن وارد سایر گویش های انگلیسی دنیا شده است. این زبان به نسبت انگلیسی های بریتانیایی و آمریکایی دارای لهجه های داخلی کمتری است. دستور زبان و املای آن نیز به طور گسترده بر پایه انگلیسی بریتانیایی استوار شده. بنابر آمار سال ۲۰۰۶ انگلیسی تنها زبان نزدیک به ۸۰ درصد مردم استرالیاست. زبان های پس از آن به ترتیب ایتالیایی، یونانی و کانتونی (از گویش های چینی) است. شمار چشمگیری از نسل اول و دوم مهاجرین استرالیا دوزبانه اند. نیز تصور می شود هنگام دیدار نخستین اروپاییان از این سرزمین بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ زبان بومی در آن وجود داشته که امروز تنها حدود ۷۰ تای آن ها باقی مانده است. بسیاری از این زبان ها را تنها جمعیت های مسن تر صحبت می کنند و تنها ۱۸ زبان بومی وجود دارد که تمامی گروه های سنی می توانند به آن صحبت کنند. ۱۲ درصد بومیان استرالیا نیز اظهار کرده اند در منزل به زبان های بومی صحبت می کنند.
استرالیا دین دولتی ندارد. درسال ۲۰۰۶ بیش از نیمی از مردم این سرزمین را مسیحیان کاتولیک و ۱۹ درصد را مسیحیان وابسته به کلسیای انگلستان تشکیل می داده اند. ۱۹ درصد نیز اظهار کرده اند دینی ندارند (به عبارت دیگر پیروان مکاتبی چون بشرگرایی، بی خدایی و منطق گرایی). نیز ادیانی چون بودایی، اسلام، هندوییسم و یهودیت نیز در استرالیا وجود دارند. رویهمرفته دین در زندگی روزمره اکثریت مردم استرالیا جایگاه کانونی ندارد، گواینکه جوانان این سرزمین به گونه ای معتقدتر از سالمندان آن هستند.
استرالیا اکنون یک سلطنت مشروطه به شمار می رود که ملکه آن الیزابت دوم است. وی با تعیین یک حاکم کل برای این ناحیه توسط نخست وزیر خود، کارکردهایش را در این سرزمین حفظ می کند. در سال ۱۹۹۹ برگزاری رفراندومی با الگوی مشروطه در این کشور برای تبدیل حکومت آن به جمهوری مطرح شد که با رای اکثریت مردم محافظه کار استرالیا تصویب نشد. با اینهمه تلاش برای برگزاری رفراندومی دیگر در آینده ای نه چندان دور ادامه دارد.