انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گزارش کوتاه از کنگره ی انجمن بین المللی جامعه شناسی در یوکوهاما

کنگره ی انجمن بین المللی جامعه شناسی که به نوعی بزرگ ترین رویداد جامعه شناسی جهان است (چیزی شبیه به جام جهانی جامعه شناسی) و هر چهار سال یک بار برگزار می شود، امسال از روز سیزدهم تا نوزدهم جولای ۲۰۱۴ در شهر یوکوهامای کشور ژاپن برگزار شد. این رویداد که من هم در آن شرکت داشتم، در مجموعه ی بزرگ پسیفیکو در کنار خلیج زیبای یوکوهاما به شکلی بسیار منظم، با برنامه ی علمی بسیار قوی و برنامه های جانبی مفرح برگزار شد. عنوان کنگره ی امسال «رویارویی با جهانی نابرابر:

چالش های جامعه شناسی جهانی» انتخاب شده بود که به دغدغه ای نه چندان جدید ولی تغییر شکل یافته در میان جامعه شناسان جهان اشاره داشت: چگونه جامعه شناسی را جهانی کنیم؟ دغدغه ای که در سایر رویدادهای انجمن بین المللی جامعه شناسی مانند لابراتوار بین المللی دانشجویان دکتری در دانشگاه سیدنی (که شانس شرکت در آن را هم داشتم) خود را نشان داده بود.

جامعه شناسی البته جهانی بوده و هست؛ شاید نه در قالب یک رشته ی آکادمیک. مساله ی این کنگره که البته به سبک کنگره های گسترده ی بین المللی گستره ی عظیمی از موضوعات و مطالب را در بر می گرفت، حول محور ایجاد فرصت ها برای افزایش تعامل میان شرق و غرب یا مرکز و پیرامون در رشته ی جامعه شناسی شکل گرفته بود و این که چگونه می توان و آیا اصلا می توان مرزهای میان مراکز آکادمیک جامعه شناسی (که عموما در اروپا و آمریکا هستند) و پیرامون ها (که در آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی هستند) را در نوردید و جامعه شناسی را به یک علم جهانی بدل کرد؟

جامعه شناسان پیش از این به این مساله اشاره کرده اند که این علم، اساسا علمی است که مرزهای محلی را می نوردد و امر محلی را به امر جهانی پیوند می دهد. افرادی مانند ترنر به این مساله اشاره کرده اند. اما مشکلات ساختاری، نهادی و بسیاری از مسائل سیاسی و اقتصادی و گاه فرهنگی در پیرامونی شدن برخی از مراکز یا کانون های پژوهش جامعه شناسی دخیل هستند. این کنگره فرصت این را مهیا کرده بود که هم به لحاظ نظری، به بررسی امکان جهانی شدن جامعه شناسی پرداخته شود و هم به شکل عملی، با گردآمدن جامعه شناسان از نقاط مختلف جهان و ایجاد تعامل میان آنان امکان عملیاتی کردن این ایده به آزمون گذاشته شود.

انتخاب شهر یوکوهاما در کشور ژاپن هم خود قدمی بود در راه نشان دادن این مساله که جامعه شناسی درشرق نیز جایگاه رفیعی دارد و انجمن های جامعه شناسی ژاپن و چین هم به حق برنامه ها، پنل ها و سخنرانی های بسیاری را ترتیب داده بودند که به نوعی فعالیت های آسیایی ها (البته آسیای شرقی نه کل آسیا) را به جامعه شناسانی که از نقاط مختلف جهان در این رویداد بزرگ شرکت می کردند بشناسانند.

ایرانی بودن در این کنگره حس غریبی داشت. من دو مقاله در این کنگره ارائه دادم که یکی شان خیلی بیشتر تحسین شد و جایزه ای مادی – معنوی را هم نصیبم کرد. واکنش ها نسبت به ایرانی بودن من گاهی همراه با شگفت زدگی بود. انگار قرار نبود کشور ایران هم جامعه شناس داشته باشد، آن هم جامعه شناسی که انگلیسی حرف بزند و مقاله بنویسد. ولی گاهی به افرادی برخورد می کردم که شناخت خوبی نسبت به برخی از اسامی مهم در علوم اجتماعی ایران داشتند و این مساله بسیار برایم مایه ی خوشحالی بود. ضمن این که چهره های مطرح ایرانی الاصل هم در این کنگره شرکت کرده بودند.

اما تعداد شرکت کنندگان از ایران به مراتب کمتر از کشورهای دیگر بود (از قبیل سرکار خانم دکتر هما زنجانی زاده، آقای عباس فقیه خراسانی و خانم ساناز سحرابی زاده و…). از دوست فنلاندی ای شنیدم که از این کشور ۴۰ نفر در کنگره شرکت کرده اند. این رقم برای کشوری که قریب به شش میلیون نفر جمعیت دارد به راستی رقم بالایی است. در حالی که فکر می کنم تعداد شرکت کنندگان ایرانی (که از کشور ایران شرکت می کردند نه ایرانی های مقیم کشورهای دیگر) به تعداد انگشت های دست یا کمی بیشتر بود. قصدم البته مقایسه کشور ایران و فنلاند نیست. این کار از هر جهت نادرست است. اما می توانیم دست کم یک برآورد جمعیتی کوچک نسبت به نرخ شرکت کنندگان ایرانی نسبت به کشورهای توسعه یافته داشته باشیم. این کنگره قریب به پنچ هزار و پانصد نفر شرکت کننده داشت که سهم شرکت کنندگان ایرانی ها از آن به راستی سهم کوچکی بود.

سفر به ژاپن هم (البته به بهانه ی کنگره) خالی از لطف نبود. ژاپن کشوری است فوق العاده زیبا که در مقایسه با ایران تنها می توان به آن لقب متفاوت داد. به راحتی می توان گفت که فرمانروای اصلی در این کشور نظم است (از همین جا تفاوت آشکار می شود!). در این کشور همه چیز منظم و در مکان و زمان خاص خود اتفاق می افتد. از حرکت قطارها (که به حق سر ثانیه حرکت می کنند) گرفته تا ریتم خواب و بیداری و غذا خوردن همه چیز چنان برنامه ریزی شده و منظم است که برای یک ایرانی و گاه حتی برای اروپایی ها سرسام آور و گاه غیرقابل تحمل است. من به اروپایی هایی برخورد کردم که ایستادن پشت چراغ های قرمز عابر پیاده در مکان های خیلی خلوت را بی خود می پنداشتند و با قانون شکنی از خیابان عبور می کردند در حالی که چنین رفتاری هرگز از یک ژاپنی ها بروز نمی یابد. خونسردی و آرامش عجیبی در مردم ژاپن وجود دارد که مثال زدنی است ضمن این که این مردم بسیار مهربان هستند و علی رغم این که دانش عمومی نسبت به زبان های خارجی به خصوص زبان انگلیسی بسیار پایین است (شاید سر سوزنی بهتر از ایرانی ها)، هرگز از کمک کردن به شما دریغ نمی کنند.

جالب ترین مساله در ژاپن همزیستی شگفت انگیز سنت و مدرنیته است. ماشینی شدن فراگردهای روزمره شهری در این کشور به حدی بالاست که تعامل انسانی را به حداقل می رساند. استفاده از لوازم الکترونیکی به خصوص تلفن همراه بسیار بالاست و تکنولوژی در زندگی روزمره نقش فوق العاده ای بازی می کند. با این وجود هنجارهای سنتی مانند سلسله مراتب پدرسالارانه در خانواده، احترام به افراد سالخورده و زنان، هنجارهای پوششی مطابق عرف (چیزی شبیه به عفاف خودمان) و آداب و هنجارهای رفتاری و گفتاری بسیار سفت و سخت رعایت می شود.

در مورد مشاهدات مردم شناختی ام از فرهنگ ژاپن حرف زیاد برای گفتن دارم. گزارشم را در مطلب دیگری روی سایت قرار خواهم داد.

برای مشاهده فیلم مراسم افتتاحیه و سخنرانی رئیس سابق انجمن جامعه شناسی به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.ustream.tv/recorded/50029763

برای عضویت در انجمن جامعه شناسی بین المللی و ثبت نام در سیستم خبررسانی به آدرس انجمن مراجعه کنید:

http://www.isa-sociology.org/

ارتباط با نویسنده:

rahbari.ladan@gmail.com