انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گزارش سخنرانی:همنوع خواری در جوامع پارینه سنگی

این جلسه در تاریخ شنبه ۱۶ آبان با سخنرانی دکتر حامد وحدتی نسب، عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس، در دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران توسط انجمن علمی دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در ادامه می خوانید چکیده سخنرانی است:

همنوع خواری به شرایطی اطلاق می شود که گونه ای از موجودات ازگوشت هم نوع خود تغذیه می کنند.این حالت در مورد تمام جانوران از جمله انسان وجود دارد.

واژه cannibalism به معنای همنوع خواری در واقع از واژه کارائیب گرفته شده است. کریستف کلمب با ورود به قاره امریکا و جزایر کارائیب با بومیانی به نام کریبین برخورد می کند که از استخوانهای انسانی که گاهاً این انسانها خورده شده بودند به عنوان تزئینات در محوطه های مسکونی خود استفاده می کردند و کریستف کلمب نام کریبال را به این گروه که معتقد است همنوع خوار هستند اطلاق می کند و به تدریج این لفظ به cannibal تغییر شکل پیدا می کند.

به طور کلی همنوع خواری در ۳ شکل طبقه بندی می شود:
Endocannibalism: حالتی که افراد گوشت فردی از میان گروه خود را می-خورند.
Exocannibalism: حالتی که افراد گوشت فردی را که دشمن یا غریبه تلقی می شود،می خورند.
Selfcannibalism: حالتی که بدن شروع به خوردن بخش های مختلف خود می کند.این حالت به طور طبیعی در بدن انسان اتفاق می افتد.
دلایل همنوع خواری:
I. گرسنگی
II. دلایل آیینی-اعتقادی که جهت ادای احترام و علاقه یا کسب قدرت و توانایی فرد انجام می شود .
III. بیماری روانی
IV. ایجاد رعب و وحشت

نمونه های بسیاری برای هرکدام از این حالتها وجود دارد.مانند قحطی در ایران پس از جنگ جهانی دوم که منابع از خورده شدن انسانها توسط یکدیگر اطلاع می دهند. نمونه هایی از این دست در طول جنگ های جهانی در نقاط مختلف دنیا بسیار دیده شده است. نمونۀ همنوع خواری به دلایل آیینی در میان آزتک ها وجود داشته است که قلب فرد قربانی را به عنوان فردی منتخب می خوردند.افرادی چون جفری دامر و آرمین میویس متهم به همنوع خواری به دلیل مشکلات روانی بودند.ینی-چری ها( نیروی نظامی عثمانی ها ) نیز به علت ایجاد وحشت در میان مخالفان اقدام به این عمل می نمودند.
کریستی ترنر نشانه های همنوع خواری را ۱۱ مورد برشمرده است که حضور حداقل ۶ مورد آن لازم است تا حالت مورد بررسی را همنوع خواری معرفی کنند:
۱) متلاشی شدن مغز قبل از مرگ به یک دلیل خاص
۲) جمجمۀ فاقد صورت(از بین رفتن صورت به دلیل خاص)
۳) استخوان سوخته
۴) جدا شدگی بیش از حد قطعات
۵) عدم وجود قطعات خاصی از چند اسکلت که نشانۀ الگویی از مصرف آن قطعات می باشد.
۶) شکافته شدن استخوان های بلند برای استخراج مغز قرمز
۷) نشانۀ بریدگی و تمیز کردن استخوان با ابزارسنگی که متفاوت با نشانۀ بریدگی براثرحملۀ حیوانات می باشد.
۸) شکستگی های خاص در استخوان
۹) آثار استفاده از چکش و سندان برای خرد کردن استخوان
۱۰) عدم وجود ستون های مهره
۱۱) صیقلی شدن انتهای استخوان های بلند که ناشی از پختن می باشد.

علاوه بر علائم فوق، مقایسۀ بقایای جانوری که مطمئناً خورده شده اند با بقایای انسانی مانند استفاده از تکنیک-های قصابی و بریدگی های مشابه و شباهت در الگوی شکافتن استخوان های بلند و دور ریز های استخوانی می تواند در بررسی مورد همنوع خواری کمک کند.همچنین با آزمایش های مولکولی بر روی مدفوعات انسانی و علائم وجود نوعی از پروتئین که فقط از طریق مصرف گوشت انسان تامین می شود می توان به حضور یا عدم حضور همنوع خواری پی برد. بیشترین نشانه در بررسی ها علائم بریدگی هستند.

نمونه های بررسی های همنوع خواری در سایت های باستانی:
ترنر شواهد همنوع خواری مربوط به جوامع باستانی سرخپوستان بین ۹۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی را در چاکو در جنوب غرب امریکا با بررسی نشانه های فوق مورد مطالعه قرار داد. نمونه های همنوع خواری استرالوپیته کوس ها و نئاندرتال ها نیز تا کنون بسیار مورد بررسی قرار گرفته شده است.

در ایران مایکل روزنبرگ طی حفاری سال ۱۹۷۸ در لایه های پارینه سنگی جدید محوطۀ غار اشکفت گاوی در زاگرس جنوبی به بقایای انسانی برخورد می کند. از سال ۲۰۰۲ کار بر روی این بقایای انسانی آغاز شده وبا مشاهدۀ علائم بریدگی، سوختگی و پختگی استخوان، پی به خورده شدن صاحبان این بقایا توسط همنوع های خود می برند.