انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کشورهای فرانسه زبان دنیا/ تقسیمات زبانی بلژیک

بلژیک یک دولت فدرال است که از بخش ها {مجموعه استان ها یا کانتون ها} و نواحی تشکیل می شود. بخش های آن عبارتند از اجتماعات سیاسی فدرال مستقل که در زمینه آموزش، فرهنگ، سیاستگذاری سلامت، کمک های اجتماعی و زبان گویش {به جز بروکسل} دارای شایستگی کافی هستند.

استقلال بخش ها در بلژیک بسیار گسترده است و دلیل آن به اصل شایستگی های انحصاری برمی گردد که به فدرالیسم بلژیک، حالتی منحصربفرد می بخشند، از این رو که این فدرالیسم، عملا بی هیچ ملاحظه ای، استقلال تمامیت های فدرال شده را به صحنه بین المللی نیز گسترش می دهد.

بلژیک دارای سه بخش است: بخش فرانسه زبان، بخش فلاماند و بخش آلمانی زبان. این تقسیم بندی، بر پایه قوانین زبان شناختی صورت گرفته است که مهم ترین آنها قانون ۳۰ ژوییه ۱۹۶۳ مربوط به نظام زبانی در بخش آموزش است، همین طور قوانین ۱۸ ژوییه ۱۹۶۶ مربوط به زبان های رسمی اداری. بر این اساس، جمعیت به اصطلاح بومی بلژیک از سه گروه زبانی تشکیل می شود:

– جمعیت هلندی زبان که تعداد آنها تا ۵۸% جمعیت بلژیک برآورد می شود و بیشتر در ناحیه فلاماند این کشور زندگی می کنند. علاوه بر آنها اقلیت های هلندی زبان کم و بیش قابل توجهی نیز در نواحی پایتخت بروکسل و برخی بخش های دارای تسهیلات در ناحیه والون {فرانسه زبان} بلژیک وجود دارند.

– جمعیت فرانسه زبان که حدود ۴۱% جمعیت بلژیک را تشکیل می دهند و بیشتر در میان ساکنان بخش های فرانسه زبان یا بخش های دارای تسهیلات زندگی می کنند که در ناحیه والون {۸۰% کل جمعیت فرانسه زبان} و پایتخت بروکسل {۲۰% بلژیکی های فرانسه زبان} واقع است. البته در ناحیه فلاماند بلژیک هم اقلیتی فرانسه زبان هست، چرا که اصلا در این بخش، برخی نواحی دارای اکثریتی فرانسوی زبان هستند.

– جمعیت آلمانی زبان که کمتر از ۱% جمعیت بلژیک یا به عبارت دیگر، ۷۰هزار نفر را تشکیل می دهند که در ۹ بخش بلژیک در امتداد مرز آلمان ساکن اند.

قانون اساسی بلژیک در ماده ۴ خود، چهار ناحیه زبانی را پیش بینی کرده است: ناحیه هلندی، ناحیه پایتخت بروکسل {دوزبانه فرانسوی- هلندی}، ناحیه فرانسوی زبان و ناحیه آلمانی زبان {که بیشتر بخش های متعلق به کانتون های شرقی بلژیک را دربرمی گیرند.} این چهار ناحیه، قلمروهایی را شامل می شوند که در آن، هر یک از زبان های بالا، زبان رسمی بوده و همچنین سی بخش نزدیک مرزهای زبانی قرار دارد که در آنها اقلیت هایی تاریخی از تسهیلات زبانی بهره می برند. به این جهت، بخش های بلژیک به طور مستقیم بازنماینده مجموعه افرادی نیستند که به یکی از زبان های رسمی این کشور صحبت می کنند، بلکه نشان دهنده ساکنان نواحی مختلف زبانی این سرزمین اند.

از زمان فدرال سازی بلژیک، سه ناحیه فوق با اجتماعات سیاسی فدرالی مشخص می شوند که دارای شایستگی هایی در چهار زمینه عمده هستند: آموزش، فرهنگ، موارد به اصطلاح منحصربفردکننده و نیز زبان مورد استفاده در حیطه آموزش، اداری و روابط اجتماعی. البته به جز در مورد بخش آلمانی زبان که در آن، زبان اداری و اجتماعی، جزو شایستگی های فدرال است. این نهادها هریک پارلمان و دولت خاص خود را دارند.

در مورد ناحیه فلاماند بلژیک، نباید نکته ای را فراموش کرد. این ناحیه و استان های مربوط به آن به طور خاص در هم آمیخته نشده اند، به بیان ساده تر، ناحیه فلاماند بلژیک، هرگز ناحیه ای «سازمان یافته» نبوده، به این جهت، شایستگی های خاص آن توسط مجموعه استان های فلاماند پیاده می شود. نیز در مورد ناحیه والون، باید خاطرنشان کرد که این ناحیه می توانست با بخش فرانسوی زبان بلژیک آمیخته شود، اما این کار به دو دلیل انجام نشد. از یک سو، بخش فرانسوی بلژیک آنقدرها ثروتمند نیست و اهالی پارلمان محلی آن نیز نمی خواستند به این جهت، پولی بپردازند. از سوی دیگر، این واقعیت وجود دارد که شمار ساکنان بروکسل که به بخش فرانسوی تعلق دارند بسیار بیشتر از ساکنان فلاماندی آن است. به این جهت، اهالی والون بلژیک اجازه ندادند ساکنان بروکسل که به بخش فرانسوی تعلق دارند، در بحث های مربوط به ناحیه والون آنان شرکت کنند، در حالیکه اگر مجموعه استان ها و نیز ناحیه فرانسه زبان بلژیک در هم می آمیختند، خلاف این امر صورت می گرفت. بنابراین از آنجا که آمیختگی ای انجام نشد، بلژیک در مسیری معکوس افتاد، چرا که بخش فرانسوی آن برخی شایستگی های خود را به ناحیه والون و کمیسیون استان های فرانسوی زبان بلژیک واگذار کرد.

بلژیک سه زبان رسمی دارد: فرانسه، هلندی و آلمانی. البته زبان انگلیسی نیز در آن، مصرف بالایی دارد به خصوص در دنیای تجارت و روابط بین نهادهای دولتی. بیش از نیمی از جمعیت آن هلندی زبان، بخش دوم فرانسه زبان و در فاصله زیادی از این دو، جمعیت المانی زبان قرار دارند. بیشتر اهالی بروکسل، پایتخت بلژیک، فرانسه زبانند. با اینهمه زبان تاریخی این ناحیه، هلندی بوده است. مهاجرت {به خصوص از فرانسه، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا، مغرب و ترکیه}و حتی تبعید، بر این فرانسوی شدن جمعیت بروکسل دامن زده است. در ناحیه فلاماندی بلژیک، زبان انگلیسی بسیار گسترده تر بوده و در جایگاه دوم یا سوم قرار می گیرد.

بلژیک با مشکلاتی در زمینه رابطه بین استان های خود دست و پنجه نرم می کند که از سال ۱۹۶۱ شدت زیادی به خود دیده اند. در این تاریخ، شهرداران فلاماند آن از سازماندهی سرشماری زبانی که می توانست تغییر وضعیت زبانی چندین استان این کشور را به سود فرانسه زبان ها به دنبال داشته باشد، سر باز زدند. این رخداد به تثبیت تقریبا قطعی مرز زبانی آن در سال ۱۹۶۳، تدارک قوانین زبانی با چارچوب بندی های بسیار سخت جغرافیایی برای هر زبان، و نیز فدرالی شدن بیش از پیش دولت بلژیک انجامید.

مسیر تحول تشکیلاتی و سیاسی بلژیک نشان دهنده نوعی افزایش شایستگی های هر ناحیه کوچکتر به زیان شایستگی های مجموعه استانی آن است. ناحیه فلاماند و مجموعه استانی آن تاکنون تنها یک نهاد به شمار رفته و برخی شایستگی های مجموعه استانی فرانسه زبان بلژیک به سمت ناحیه والون و کمیسیون مجموعه استان های فرانسوی ناحیه پایتخت بروکسل انتقال پیدا کرد. بخش آلمانی زبان بلژیک نیز به نوبه خود رفته رفته بیشتر خواستار وضعیتی است که آن را تقریبا به ناحیه ای مستقل تبدیل کند.

تنها ناحیه بلژیک که به نظر می رسد در آن، بخش های نهادین به هر شکلی به اندازه خود دولت دوام خواهند یافت، ناحیه پایتخت بروکسل است که البته برخی کارشناسان نیز، آن را به عنوان یک نمونه تشکیلاتی در نظر می گیرند، نمونه ای که احتمالا حالت صادراتی یا قابل استفاده در سرزمین های گوناگون {مانند اورشلیم، قبرس و….} به خود خواهد گرفت. در واقع، این تنها ناحیه اروپاست که در آن، نظریات مارکسیستی اتریش درباره فدرالیسم و استقلال ملی- فرهنگی که در زمان امپراطوری اتریش- مجار در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم مطرح شده بود، پیاده شد.

در بلژیک روز ۱۱ ژوییه، جشن مجموعه استان ها و ناحیه فلاماند این کشور برگزار می شود. روز ۱۵ نوامبر به جشن مجموعه استان های آلمانی زبان و ۲۷ سپتامبر، به جشن مجموعه استان های فرانسه زبان اختصاص دارد.