نظریه طبقه تن آسا
نویسنده: تورشتن وبلن، ترجمه فرهنگ ارشاد
نوشتههای مرتبط
تهران: نشر نی ۱۳۸۶
کتاب “نظریه طبقه مرفه” درآخرین سال قرن ۱۹ منتشر شد. این کتاب نخستین اثری است که تورستین وبلن منتشر کردو باعث شهرت جهانیاش شد. عناوین بخشهای این کتاب عبارتند از: چشم وهمچشمی مالی، تظاهر به تنآسایی، مصرف تظاهری، معیارهای مالی در زندگی، معیارهای مالی ذوق و سلیقه، لباس به عنوان نمود یازفرهنگ توانگری، از کارتولیدی کناره گرفتن و محافظه کاری، حفظ صفات دیرینه،بقایای زورمندی در امروز، باور داشتن به بخت واقبال، رعایت امور دینی، بقایای علایق غیررشکآمیز و آموزش عالی به عنوان نمود یازفرهنگ پولمداری. وبلن در هرکدام از بخش های کتابش به خصوصیتی ویژه از طبقه مرفه و یا به تعبیر خودش طبقه تنآسا میپردازد. اعضای طبقه تنآسا برای این که در میدان مبارزه و برتری جویی، ارزش خود را بالاتر نشان دهند و از این راه امتیاز بیش تری برای خود به دست آورند، پیوسته مشغول مصرف تظاهری، آسایش تظاهری، خودنمایی تظاهری و نمایش دادن تفاخر خود هستند تا دیگران را در میدان مبارزه به زانو درآورند. او در حالی که می خواهد واقعیت های دنیای پول مداری زمان خود را تشریح و تحلیل کند، بسیاری از نمودهای رفتاری زندگی طبقه تن آسای دوران بربریت و فئودالیسم را الگو قرار داده و به دنیای زمان خودش تعمیم می دهد. بیش تر مفاهیم فکری وبلن را می توان به طور مستقیم و غیرمستقیم در این کتاب مطالعه کرد.
وبلن در این اثر، سعی کرده است با ارایه تحلیلی مفصل از خصوصیات طبقه¬ای خاص از جامعه (طبقه تنآسا)، کارکردهای پنهانی، مصرف تظاهری و ضایع کردن تظاهری (نمایان) این طبقه که از جمله مظاهر مشخص منزلتی و اعتباری آنها بوده را توصیف کند. به اعتقاد وی، طبقه تن آسا برای اینکه در رقابتها میزان ارزش و منزلت خود را بالا ببرد، همواره مشغول خودنمایی تظاهری، آسایش تظاهری، مصرف تظاهری و نمایش تفاخر خود هستند تا دیگران را در میدان مبارزه به زانو درآورند. وبلن در بیان ویژگی¬های این طبقه می¬گوید: «مردم طبقه تن آسا کار تولیدی و بدنی را حقیر میشمرند و تنها در کنار طبقه مولد زندگی می¬کنند و این طبقه گاهی حتی برای حفظ منافع خود به امر تولید نیز آسیب می¬رسانند.» وی معتقد است که آسایش و مصرف تظاهری دلالت بر تنبلی و بیکارگی طبقه تنآسان و مرفه ندارد، بلکه وبلن تباه کردن زمان و بی¬فایده بودن گذر زمان را بر امر تولید و همچنین ضایع کردن تظاهری را هنجار مصرفی این طبقه می¬داند که در قالب پوشش¬های ارزشی نمایان می¬شود. وبلن معتقد است گرانبهایی مهمترین معیار مصرف تظاهری این طبقه است و حتی از نظر آنان زیبایی هر کالا به گرانبهایی آن بستگی دارد. وی معتقد است که در این طبقه (طبقه تن آسا) معیارهای زیباییشناسی و گرانبهایی درهم آمیخته شدهاند و بهترین نمود این آمیزش در شیوه لباس پوشیدن، خود را نشان می¬دهد. وبلن ضمن تشریح عقاید اجتماعی و فرهنگی این طبقه بر این باور است که برخلاف دیدگاه طبقه تن آسا، معیارهای اصیلتری برای زیباشناسی وجود دارد که این معیارها فارغ از مد و قیمت هستند. این در حالی استکه از دیدگاه طبقه تن آسا، معیارهای زیباشناسی مغلوب معیارهای مادی شدهاند. وبلن خلاصه دیدگاه طبقه تن آسا را در نظریه طبقه تن آسا خود به شرح ذیل معرفی می¬کند: “اساس پول شهرت است و هرچه فرد ریشه¬دارتر باشد، ثروتش بیشتر است. لذا ثروت به ارث رسیده، اثرش از ثروت رسیده از کار بیشتر است”. وبلن نظریه خود را بر مبنای خودپرستی بیان می¬¬کند و معتقد است که افراد از دو راه می¬توانند موقعیت مالی و پولی خود را نشان دهند (نظریه مصرف نمایشی).
الف) اوقات فراغت تظاهری که مختص شرایطی است که افراد همدیگر را بهتر می¬شناسند.
ب) مصرف تظاهری و این شرایط مربوط به شهرهای بزرگ است که افراد شناخت کامل و دقیقی از همدیگر ندارند.
وی در کتاب “نظریه طبقه تن آسا” به توصیف و نیز تحلیل خصوصیات طبقه ای می پردازد که به گفته او “در کنار بخش مولد جامعه زیست می کند نه در داخل آن” . طبقه تن آسا نه فقط جمعیت تحت سلطه خود را مورد بهره کشی قرار می دهد، بلکه با کنترل نظام قیمت ها در جهت منافع خود ، به جریان رشد فنون صنعتی و به پیشرفت امر تولید آسیب زده و به توسعه ی تکاملی بشر زیان می رساند.افراد این طبقه برای اینکه در میدان مبارزه ارزش خود را بالاتر نشان دهند پیوسته در حال مصرف تظاهری(یعنی تباه کردن آشکار کالاهای گرانبها) ، آسایش تظارهای (نمایش قدرت و ثروت خود)، خودنمایی تظاهری و نمایش دادن تفاخر خود هستند تا دیگران را در میدان مبارزه به زانو درآورند. بنابراین اشخاص بیش از اینکه گرایش به صمیمیت و نزدیکی با هم داشته باشند تمایل به تفوق و برتری جویی دارند. وبلن طبقه تن آسا را یک پس مانده یا اشتباه تاریخی، با یک رشد انگلی می¬داند.
حال وبلن دلیلی ارائه می¬دهد برای این کجروی ها اینجا که معتقد است که نظام قیمت ها، فرایند تکامل صنعتی را از مسیر خود منحرف کرده و نظام رقابت آمیز و هماورد جویی ، خصلت انسانی را به کجروی می¬کشاند. این نظام و شرایط، غریزه کارگرایی را به ضایع کردن تبدیل کرده، جلو استعداد شخص را می¬گیرد، علاقه او را نسبت به بهتر انجام دادن کار سست می¬کند، و بالاخره بین توسعه فنی و صنعتی از یک سو و توسعه نهادی از سوی دیگر، ناهماهنگی ژرف ایجاد می¬کند- پس افتادگی فرهنگی یا شکاف فرهنگی. وبلن معتقد است که زن که در آغاز بطور نظری و عملی همچون کنیز و غلام مرد [خود] بود – یعنی تولید کننده کالایی بوده که مرد مصرف می کرد- اینک مصرف کننده تشریفاتی شده که شوهرش تولید می کند. اما او هنوز در عالم نظر بدون شک کنیز شوهر خود باقی مانده است؛ زیرا بجا آوردن مصرف و تن آسایی نیابتی، بطور معمول نشانه ی دیرینه ی خدمتکار غیر آزاد است.
امروزه وسیله کسب شهرت و احترام تن آسایی و مصرف تظاهری است. این موارد حتی در پایین ترین لایه های اجتماعی سعی می شود تا حفظ شود(خصوصا توسط زن و فرزندان). هر دو این روش ها از نظر کسب اعتبار یکسان اند. در هر دو تاکید اصلی بر عنصر ضایع کردن است دریکی وقت و تلاش انسان ضایع می¬شود و در یکی کالا. قاعده ضایع کردن تظاهری کالا با نمایش دادن لباس خود را بطور بارزی نشان می دهد. صرف هزینه در راه لباس این مزیت را دارد که لباس همیشه در معرض دید دیگران است. لباس کافی نیست که گرانبها باشد بلکه باید شاهدی آشکار بر موفقیت مالی و در نتیجه شاهدی بر ارزش اجتماعی پوشنده آن باشد. همینطور باید نشان دهد که پوشنده ی آن نیاز به اشتغال در هیچ نوع کار تولیدی ندارد.علاوه بر هنجار ضایع کردن تظاهری (گرانبها بودن) که هنجار مسلط بر شیوه لباس پوشیدن است، هنجار دوم و سومی نیز وجود دارد: تن آسایی نمایان(دست و پاگیر بودن- و نشان از عدم انجام کار تولیدی) و اصل نوجویی (طبق مد و پسند روز بودن). تحصیلات عالی در مراحل نخستین ، از اشتغالات طبقه تن آسا بوده ، یا بطور خاص شغل طبقه تن آسای نیابتی بوده است که در خدمت طبقه تن آسای فوق طبیعی قرار دارند.