انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کتاب «تحلیل گفتمانی تاریخ: گفتمان جنگ و تدبیر در تاریخ میان»

تحلیل گفتمانی تاریخ:گفتمان جنگ و تدبیر در تاریخ میانه، رستمی فاطمه،۱۳۹۷، تهران، نشر لوگوس، چاپ اول،۲۴۲ صفحه

مقدمه کتاب

تعامل و تقابل دو نهاد امارت و وزارت از مسایل مهم تاریخ میانه ایران محسوب می¬شود. هر یک از این دو نهاد فراخور کارکردشان درساختار حاکمیت تأثیر به سزایی درساختار سیاسی قدرت داشته¬اند. در یک سو نهاد امارت حضور داشت که غالباً توسط افراد غیر بومی ترک نژاد اداره می¬شد. این اقوام¬که از سرزمین¬های آن سوی رود جیحون (فرارود) به مرزهای ایران وارده شده بودند، به شیوه¬ی دامداری و نظام خویشاوندی امرار معاش می¬کردند و بنا برنوع معیشتشان درامرجنگاوری مهارت داشتند. بخشی از این اقوام در دوران خلافت معتصم و واثق عباسی جایگزین نیروی نظامی اعراب شدند که بعدها برای دستگاه خلافت خطری جدیدی به‌شمار می‌آمدند. معتصم از اینان جهت محدود ساختن نیروهای معاند با خلافت بهره جست. پس ازآن امرای ترک درحوزه امارت که مناسب روحیه جنگاوری و سپاهی¬گری شان بود، به مراتب عالی دست یافتند، تاجایی¬که برخی از این امرا نظیر سبکتکین و آلبتکین به تأسیس حکومت غزنویان نائل آمدند. ازسده¬های بعدی به ویژه از قرن چهارم و پنجم هجری آرام آرام حضور این اقوام درعرصه¬ی سیاسی پررنگ گردید. مهم¬ترین خصیصه این گروه قوه نظامی¬گری و مبارزه بود. از آنجاکه حاکمان نظامی بنا بر اقتضای نوع زندگی معاش خود فاقد آیین کشور داری و نهاد وزارت بودند، لذا از حضور وزرای ایرانی درجهت تحقق این امور مدد می¬جستند.

درسوی دیگر ساختار قدرت، نهاد باسابقه وزارت حضور داشت که به دست دیوان سالاران کهن ایرانی اداره می¬شد. این دیوانسالاران عموماً ایرانیانی بودند که درزمینه¬ی اشاعه فرهنگ و دیوان¬سالاری ید طولایی داشتند. در تاریخ ایران یک وزیر غالباً علاوه بر منصب وزارت، یک دبیر و یک مورخ نیز بود. نمونه¬های برجسته، وزرایی نظیربلعمی، بیهقی، خواجه نظام الملک، عطاءالملک جوینی و خواجه رشیدالدین فضل¬الله بودند که هم درعرصه¬ی وزارت و هم نویسندگی تبحر کافی داشتند. این قبیل افراد اگرچه در آثار خود به شرح سیاسی و نظامی حکومت¬گران می پرداختند، اما نگاهشان نسبت به امرای ترک توأم با مذمت و نکوهش بود. انعکاس این نوع نگاه را می¬توان در متون دوره¬ی ایران اسلامی به وضوح مشاهده کرد و از آنجا که نگارش تاریخ با قلم وزیران و یا نمایندگان گفتمان وزارت¬محور مزین می¬گشت، شرح وقایع و توانایی¬ها و نکات مثبت امیران در این-گونه آثار به خوبی انعکاس نیافته و چه بسا در پاره¬ای مواقع اقدامات منفی اینان پررنگ¬تر جلوه می¬کرد.

تقابل این حکومت¬گران و امرایشان با نهاد وزارت در گزاره “گروه اهل قلم” و “اهل شمشیر” مطرح شد. یکی از افرادی که از اصطلاح « اهل قلم » و « اهل شمشیر » تحت‌عنوان جدال میان این دو نهاد استفاده کرد، خواجه نصیرالدین طوسی بود. خواجه در کتاب خود با نام اخلاق ناصری با اشاره به این مطلب، محدوده وظایف هریک از دونهاد مذکور را شرح داده است. در تقسیم بندی حکومتی، جایگاه نخست از آنِ اهل¬قلم بوده و اهل¬شمشیر در جایگاه دوم قرار داشتند؛ درحالی¬که اهل شمشیر حکومت را سامان می¬دادند،اهل قلم وقایع را می نوشتند. بدین معنی که اهل شمشیر قوه نظامی و سپاهی¬گری را برعهده داشته و اهل قلم طلایه¬دار فرهنگ بودند. از مهم‌ترین نمودهای عینی و عناصر حضور وزارت در بخش مرجعیت تکیه نهاد وزارت بر دو مولفه خرد ملک‌داری و هنر نویسندگی بود. از آنجا که وظیفه نویسندگی و ثبت حوادث به دست گروه اهل-قلم بود، این قبیل جهت گیری¬ها در منابع غالباً یک سویه بوده است؛ زیرا در این دوره هیچ امیر و یا حکومت¬گری در جهت حمایت از گروه خویش دست به قلم نبرد.

با روی کارآمدن تیموریان، این شرایط دستخوش تحول گردید. مهم¬ترین وجه‌ تمایز دوره تیموری با سایر دوره¬های قبل، تداخل محدوده وظایف امرا و وزرا درساختار حکومت بود¬ه¬است. در این دوره دو گروه امرا و وزرا در قالب دو دیوان «تواچی» یا « ترک » و « مال یا سرت» ایفای نقش کرده و درحقیقت بدنه اصلی دستگاه حکومت را تشکیل می¬دادند. دراین میان غالباً کفه ترازو به نفع نهاد امارت سنگین¬تر بود، زیرا در این دوره امرای تیموری علاوه بر پشتوانه جنگاوری و صیانت ازحاکمیت، به¬دلیل تأثیر حضورشان در شکوفایی فرهنگ خود را در تصمیم‌گیری¬های سیاسی و اجتماعی محق می¬دانستند. سیطره قدرت امیران به سان چتری بر دستگاه حکومت تیموریان سایه افکنده بود. در تأیید این مطلب می¬توان به نقش شاهزادگان تیموری نظیرشاهرخ، الغ¬بیگ، بایسنقر، ابوسعیدتیموری و در نهایت سلطا¬ن¬حسین¬بایقرا در زمینه اعتلای فرهنگ دوره تیموری اشاره کرد.
اگرچه منابع دوره‌ی تیموری به تقلاهای چند تن از وزرا درباری جهت باز پس گیری حیثیت دیوانی به وزرا اشاره کرده-اند، اما درعمل این تلاش¬ها ره به جایی نبرد. در این دوره، وزرا عموماً قربانی جاه¬طلبی و اقتدار امرا گردیدند. اوج این کشمکش¬ها را می‌توان در دوره¬ی سلطا¬ن¬حسین بایقرا مشاهده کرد. وزرایی نظیر خواجه قوا¬م¬الدین نظام¬الملک خوافی، مجدالدین محمدکرمانی از زمره¬ی همین افرادند که قدرت امرایی نظیر امیرعلیشیرنوایی آنان را از صحنه قدرت کنار زد. نفوذ این امرا تا بدانجا بود که امرایی نظیر امیرنظام¬الدین احمد و امیرعلی¬شیر نوایی عهده¬دار یکی از مهم¬ترین مناصب دیوانی، یعنی«دیوان امارت اعلی» شدند.
این تحول و چرخش تنها در زمینه¬ی سیاسی حاصل نشد. در بعد فرهنگی نیز شاهد ظهور شخصیت¬های برجسته¬ای هستیم که این بار در منصب امارت به تألیفات مهمی دست زده‌اند. در مجالس‌النفایس امیرعلی¬شیر نوایی و یا درتذکره الشعرا سمرقندی از شمار زیادی از امرای شاعر یاد شده که در عرصه¬ی فرهنگی خوش درخشیدند. دراینجا باید خاطر نشان ساخت، اگرچه فرهنگ دارای ابعاد گسترده¬ای چون هنر، معماری، ادبیات و … است، در این پژوهش تنها بعد نویسندگی و تألیف اثر مدنظر قرار گرفته‌است.
هدف اصلی این کتاب پیش رو نمایان‌ساختن سیر گفتمانی شاخص‌های دو نهاد امارت و وزارت در تاریخ میانه ایران است. سوال‌ها مطرح شده عبارتند از شاخص‌های گفتمانی نهادهای وزارت و امارت تا قبل از دوره تیموری چه بود؟ چه عواملی سبب ظهور این گفتمان ها بود؟ در ادامه سیر گفتمانی شاخص های نهاد امارت و وزرات در دوره تیموری چگونه تغییر یافت و عوامل موثر بر این چرخش و تحول چه بود؟ پیش فرض‌های مطرح شده عبارتند از: تا پیش از تیموریان نهاد امارت و وزارت با گزاره جدایی اهل قلم و اهل شمشیر با محوریت شاخص هنر نویسندگی و خرد ملک‌داری برای نهاد وزارت از یک سو و تمایل به نظامی‌گری از سوی اهل شمشیر شناخته شده بود. این شاخص ها هم در متن و هم فرامتن نمود عینی داشت. اما با روی کار آمدن تیموریان این گفتمان دستخوش تحول شد. در دوره تیمور و جانشینش شاهرخ در جریان مشروعیت¬بخشی به خاندان¬جغتایی در قالب طرح تألیف و تنظیم نسب¬نامه نوسی توسط مولفان حامی گفتمان امارت¬محور سبب تقویت گفتمان امارت¬محور در منابع دوره¬ی نخست گردید. تمایل امیرزادگان تیمور به رویکرد فرهنگی و فاصله گرفتن از اهداف مشروعیت¬بخشی در سال¬های پایانی حکومت شاهرخ سبب تقابل گفتمان امارت¬محور و برابری آن با گفتمان وزارت-محور در منابع دوره¬ی میانی شد. از منظر فرهنگی، مشارکت و حضور چشمگیر امیران تیموری در عرصه¬ی فرهنگ و تعامل آنان با فرهنگ¬مردان روزگار خود، سبب شدت تقابل دوگفتمان امارت¬محور و وزارت¬محور هم در منابع دوره¬ی پایانی شد.
از میان پژوهش¬های محققان ایرانی نخستین اثری که در آن به هر دو جنبه از ساختار حکومت و شخصیت¬های سیاسی و فرهنگی عصر تیموری توجه شده،کتاب پیوند سیاست و فرهنگ از زوال تیموریان تا روی کار آن صفویان مهدی فرهانی منفرد است. نویسنده در این اثر به واکاوی ساختار سیاسی و فرهنگی دور¬ه¬ی سلطان حسین بایقرا پرداخته و نقش نخبگان فرهنگی و سیاسی سلطان¬حسین¬بایقرا را مورد ارزیابی قرار داده‌است. فصل دوم از آن حیث¬که به موضوع شکاف میان وزیران و امیران دربار سلطان حسین بایقرا و جناح‌بندی حامیان آنان اشاره داشته، با موضوع تألیف حاضر سنخیت دارد. اطلاعات نویسنده در این بخش متکی برمستندات تاریخی است، اما مباحث مطرح شده در این خصوص کلی و تنها درحد یک فرضیه مطرح شده¬ و چنانکه خود به آن اشاره کرده، پرداختن به این جنبه از مناسبات عصر تیموری به بررسی همه جانبه و مستقل نیازمند است.
از میان نویسندگان خارجی آثار بئاتریس فوربس منز ، سابتلنی ، جان وودز دربرگیرنده¬ی بیشترین اطلاعات به حساب می¬آید. یکی از مهم¬ترین این پژوهش¬ها و البته باارزشمندترین شان در حیطه¬ی تاریخنگاری دوره¬ی تیموری مقاله¬ی جان وودز تحت¬عنوان «آغاز تاریخنگاری تیموریان » است. در این حیطه به جز اندک آثاری نظیر اثر مختصر” تاریخنگاری عصر تیموری” نوشته فلیکس تائور که یعقوب آژند آن را با ترجمه¬ی نه چندان مطلوب در مجموعه¬ی “تاریخنگاری در ایران ” گرد آورده، اثری به رشته تحریر درنیامده¬است. اهمیت نوشتار وودز در نوع نگاهی¬است که نسبت به تاریخنگاری این دوره داشته¬است. او در این مقاله با نگاهی انتقادی به بررسی منابع دوره¬ی تیموری پرداخته و آن ها را در قالب جدولی معرفی کرده¬است.
بئاتریس فوربس منز نیز از دیگر پژوهشگران عرصه¬ی تاریخی است. پژوهشگران عرصه¬ی تاریخ عموماً وی را به واسطه¬ی تألیف دو«کتاب برآمدن و فرمانروایی تیمور » و «قدرت، سیاست و مذهب در ایران دوره تیموری » می¬شناسند. وی حاصل دستاوردهای خود در این اثر را بعدها در مقاله¬ی «خاندان و حکمران در تاریخنگاری تیموریان » انعکاس داد.
از ویژگی¬های مثبت این نوشتار اشراف منز بر متون دوره¬ی تیموری است. تحلیل‌ها بر پایه¬ی شواهد تاریخی قرار داشته و همین امر سبب غنای بیشتر پژوهش شده¬است. اطلاعات سودمند منز درخصوص تأثیر مشروعیت¬سیاسی تیمور بر تاریخنگاری دوره¬ی تیموری از مباحث چالش برانگیز کتاب حاضر محسوب می¬شود. مقاله¬ی دیگر از او با موضوع مشروعیت بخشی به تیمور و رواج نسب¬نویسی در تاریخنگاری دوره¬ی جانشینان تیموری نوشته شده است. یکی از همین مقالات «تیمور و جانشینانش » است که نویسنده در آن به بررسی اقدامات مورخان دوره¬ی بعد از تیمور در جهت نسب¬نویسی خاندان تیمور و جغتایی پرداخته‌است. مقاله¬ی «بیابانگرد و یکجانشین در نیروی نظامی تیموریان » نیز از همین نویسنده در بخش شناسایی ساختارنظامی حکومت‌تیموری کمک شایانی به نگارنده کرده‌است. این نوشتار ادامه و مکمل مقاله¬ی دیگری از او با نام «قدرت نظامی در سپاه عصر مغول و تیموری » است. مطالعات منز درخصوص تشکیلات نظامی علاوه بر دوره¬ی تیموریان، مقطع¬تاریخی ماقبل آن یعنی مظفریان و جلایریان را نیز در برمی¬گیرد.
یکی دیگر از ایرانشناسان غربی که می¬توان آثارش را همپای آثار منز دانست، ماریا اوا سابتلنی است. حوزه¬ی مطالعات این محقق طیف وسیعی از عرصه¬های مختلف هنر، فرهنگ و تاریخ دوره¬ی تیموری را دربر می¬گیرد. از میان آثار متعدد این نویسنده می¬توان به کتاب معروفش تحت¬عنوان« حلقه¬ی شعری دربار سلطان حسین بایقرا و ملاحظات سیاسیش » اشاره کرد. مسایل طرح شده دراین اثر با فرضیه¬های رساله مطابقت دارد. یکی از مباحث مهمی که دراین نوشتار به آن توجه شده، درگیری و تقابل میان صاحبان قدرت در عرصه¬ی سیاسی و فرهنگی دوره¬ی پایانی تیموریان است. سابتلنی در این اثر به روشنی فضای حاکم بر دوره¬ی سلطان حسین¬بایقرا را تشریح کرده و بر نقش موثر سردمداران دو نهاد امارت و وزارت تأکید داشته¬است. مقاله¬ی «پایه¬های اجتماعی و اقتصادی حمایت فرهنگی حکومت‌گران تیموری » نیز درخور توجه¬است. این مقاله به همراه مقاله¬ای دیگر با همین محتوا و در همین نشریه(مطالعات ایرانشناسی) تحت‌عنوان “اصلاحات بنیادی و مخالفان آن در دوره¬ی پایانی حکومت تیموری ” به واکاوی منازعات سیاسی دربار تیموریان در واپسین سال¬های حکومت تیموریان می¬پردازد. مولف در این نوشتار شرحی دقیق و نسبتاً مبسوط از وزیران دربار سلطان حسین¬بایقرا نظیر خواجه مجدالدین خوافی و خواجه قوام¬الملک خوافی و نقش موثرشان در تصمیم¬گیری¬های سلطان حسین بایقرا ارائه داده¬است، این در حالی¬است که اکثر پژوهش¬های موجود در این زمینه تنها بر نقش امیرعلی¬شیر نوایی به عنوان شخصیت محوری در مناسبات¬سیاسی و فرهنگی تأکید داشته و از حضور وزیران سخنی به میان نیاورده¬اند. .
مقاله¬ی«همزیستی ترک و تاجیک » اگرچه به مباحث کلی و ریشه¬های تاریخی روابط ترکان و تاجیکان توجه داشته، درتحلیل مباحث¬تاریخی مدخل رساله کمک فراوانی کرده¬است. جا دارد در همین جا به مقاله¬ای دیگر با همین محتوا از جان-پری تحت¬عنوان «نقش تاریخی رابطه¬ی میان ترکان و ایرانیان در ایران» اشاره کرد. وجه تشابه هر دو مقالات معرفی دو عنصر ترک و تاجیک و نوع مناسبات¬شان در عرصه¬های اجتماعی و سیاسی است. با این تفاوت که در مقاله¬ی جان پری روابط ترکان و تاجیکان در تطور تاریخی ایران مدنظر بوده و حال اینکه سابتلنی بیشتر به مباحث نظری اشاره داشته¬است.
مقاله¬ی «میراث تیمور: یک تصدیق و ارزیابی مجدد » از دیگر پژوهش¬های سابتلنی در دوره¬ی اول حکومت تیموری است. پیام اصلی مقاله به تصویرکشاندن جلوه¬های گوناگون شکوفایی فرهنگ دوره¬ی تیموری است. اظهارات سابتلنی درخصوص فرهنگ دوره¬ی تیموری شامل همه¬ی مظاهر فرهنگی چه رونق کشاورزی، طراحی باغ¬ها و چه اعتلای فرهنگ و ادب بوده و از آن تحت¬عنوان میراث تیمور تعبیر می¬کند. علاوه بر سابتلنی،جان وودز و بئاتریس منز که به¬صورت تخصصی به تاریخ دوره¬ی تیموری پرداخته¬اند، مقالات دیگری از سایر محققان دردست است که عمدتاً رونویسی و تکرار مطالب نویسندگان قبلی¬است. مقاله¬ی جان¬استفان¬فردریک دل با نام « میراث¬تیموریان » از جمله¬ی همین آثار است.
بخش دوم مطالعات درباب روش تحلیلِ¬گفتمان و نحوه به کارگیری آن در مباحث‌تاریخی از جمله موضوعات مهمی ‌است. از میان آثاری که در زمینه¬ی رویکرد تحلیلِ‌گفتمان در مباحث¬تاریخی کار شده، می‌توان آثاری اشاره کرد که با نگاهی نو به تحلیل گفتمان موضوعات¬تاریخی پرداخته‌اند، کتاب قدرت، گفتمان و زبان علی اصغر سلطانی از جمله این آثار است که در آن نویسنده در صدد کاربردی کردن روش تحلیلِ گفتمان در تاریخ سیاسی ایران است. اثر دیگر در این زمینه، قدرت، دانش و مشروعیت اثر داود فیرحی است. نویسنده دراین اثر با رویکرد تحلیلِ گفتمانِ انتقادی فوکو به تحلیل اندیشه سیاسی قرون میانه اسلام پرداخته‌است. علی‌رغم غنی بودن محتوای تاریخی، نویسنده در بخش روش‌شناسی نتوانسته است رابطه¬ی منطقی میان مباحث نظری‌ و محتوای تاریخی برقرار سازد. بخش¬اعظم اثر شامل کلمات و عبارات پیچیده و ثقیل روشی¬است که در عمل کمکی به نگارنده در پیشبرد اثر نکرده است. همین ویژگی در مقاله¬ی گفتمان مشروعیت در فرمان مشروطیت مظفر الدین شاه قاجاراثر علی رجبلو نیز مشهود است. نویسنده در این مقاله با رویکرد تحلیلِ گفتمانِ انتقادی فوکو به تحلیل متن فرمان مشروطیت مظفرالدین¬شاه پرداخته و گفتمان غالب بر متن مذکور را شناسایی کرده‌است، اما بخش¬اعظم اثر بیشتر معطوف به معرفی روش‌های تحلیلِ گفتمانِ انتقادی بوده‌است.
پژوهش¬حاضر با نگاهی نو به مقوله¬ی تحول¬گفتمانی دو نهاد امارت و وزارت نگریسته¬است. برای نیل بدین منظور رساله¬ی حاضر بر مبنای پنج فصل تنظیم شده¬است. فصل نخست یا فصل مقدماتی پژوهش شامل طرح مساله، سوالات، فرضیات، هدف پژوهش و پیشینه¬ی تحقیق است. در این فصل نگارنده به طراحی سوالات و فرضیاتی درخصوص تحول-گفتمانی نهاد امارت و وزارت در منابع دوره¬ی تیموری پرداخته و می¬کوشد تا دغدغه¬های اصلی در خصوص موضوع و ضرورت پرداختن به آن را برای مخاطب بازگو کند.
فصل دوم با مباحث روشی مرتبط است. دراین فصل مدل بازنمایی مولفه¬های گفتمان¬مدار ون¬لیوون به¬عنوان الگوی روشی معرفی شده¬است. نگارنده بر این باور است که استفاده از روش بازنمایی مولفه¬های گفتمان¬محور درمتون تاریخی، ایرادات زبانشناسان مبتنی بر نگاه تک¬بعدی و ابزارگونه به¬تحلیل متن را از میان برده و خلاهای ناشی از صاحب نظران تحلیل¬گفتمان-انتقادی را درخصوص عدم ارائه روش مرتفع خواهد کرد.
درفصل سوم که درحقیقت مدخل¬تاریخی پژوهش محسوب می¬شود، مختصری از تاریخچه ی دو نهاد امارت و وزارت و سیر تطور آن در تاریخ میانه¬ی ایران سخن به میان آمد¬ه¬است. در بخش دوم از همین فصل شاخص¬های هر یک از گفتمان امار¬ت-محور و وزارت¬محور مشخص گردیده¬است. دو فصل پایانی که قسمت¬های اصلی رساله تشکیل می¬دهند، به تحول¬گفتمان امار-ت¬محور و وزارت¬محور در منابع دوره¬ی عصر تیموری اختصاص یافته¬است. ازآنجا که اکثر نویسندگان این قبیل منابع با جهت-گیری نسبت به یکی ازگروه امرا و یا وزرا دست به نگارش آثار خود زده¬اند، بررسی و تعمق این بخش¬ها در منابع دوره¬ی تیموری از جمله ضروریات است. برای انجام این مهم، پژوهش حاضر از منابع تاریخی دوره¬ی تیموری بهره خواهد برد، اما از آنجا که این منابع به نهایی قادر به معرفی گفتمان¬های برآمده از وزارت و امارت نیست، درکنارمنابع تاریخی، منتخبی از کتب ادبی چون تذکره¬های ادبی و منشآت دوره¬ی شاهرخ تیموری تا پایان حکومت سلطان¬حسین¬میرزا بایقرا مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
تلاش برآن است تا آثاری از هر دوجناح گفتمان امارت¬محور و وزارت¬محور برای شناسایی تعامل و تقابل¬گفتمانی انتخاب شود تا از میان آن¬ها بتوان به شناسایی و تبیین گفتمان¬های مرتبط با تحولات نهاد امارت و وزرات دست یافت. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل مولفه¬های گفتمان¬مداردر منابع دوره¬ی تیمور و شاهرخ اختصاص یافته¬است. این فصل به دو بخش تحلیل¬گفتمان گزارهای متون منتخب و بخش تحلیل و تبیین کنش¬گران اجتماعی تقسیم شده¬است. دربخش نخست دو کتاب ظفرنامه یزدی و زبده¬التواریخ حافظ ابرو دو ظفرنامه ی مبنای تحلیل زبانشناختی قرارگرفته که دربخش تکمیلی تحلیل داده¬ها کتاب ظفرنامه¬ی شامی، شمس¬الحسن تاج¬السلمانی و جامع¬التواریخ حسنی به جمع آن دو اضافه خواهند شد. سپس در مبحث معرفی کنش¬گران اجتماعی به بحث و بررسی دو ساختار نهاد امارات و وزارت خواهیم پرداخت. مطابق با همین دسته¬بندی در فصل پنجم رویکرد روشی بر روی دو اثر حبیب¬السیرفی اخبار نوع البشر خواندمیر وکتاب روضات¬الجنات فی اوصاف مدینه¬الهرات معین الدین زمچی اسفزاری انجام شده و درتکمیل این مبحث از آثار صاحبان¬قلم دوره¬ی پایانی نظیر امیرعلی¬شیر نوایی، بنایی‌هروی، واصفی بهره خواهیم برد. شرح روابط و منازعات¬فرهنگی این افراد در قالب کنش¬گران اجتماعی به موازات تکاپوهای سیاسی شان در ساختار حکومت مورد ارزیابی قرار می¬گیرد.
در تمامی این نوشتار تلاش شده تا درکنار مستقل بودن هر فصل، میان فصول پنج¬گانه گانه¬ی رساله پیوندی معنادار و انسجام کلی برقرار باشد. به موازات آن سعی نگارنده بر آن بوده تا هر یک از فصول تنظیم شده به روشن¬شدن زوایای مبهم و تاریک تحول¬گفتمانی نهاد وزارت و امارت درمنابع دوره¬ی تیموری یاری رساند. امید است این اثر بتواند افقی تازه در مباحث گفتمانی متون¬تاریخی باز کرده و دستاوردهای آن به محققین عرصه¬ی تاریخ در زمینه¬ی پژوهش¬هایی از این دست یاری برساند.

 

فهرست مطالب
مقدمه ناظران علمی مجموعه گفتمان‌شناسی
پیشگفتار
۱. مقدمه
۲. کاربرد تحلیل‌گفتمان در متون تاریخی
مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی ون‌لیوون
حذف و اظهار
فعال‌سازی و منفعل‌سازی
مشخص‌سازی و نامشخص‌سازی
نام‌دهی و طبقه‌بندی
نوع ارجاعی (ارجاع‌عام و ارجاع صریح)
پیوندزنی و پیوندزدایی)
تشخص‌بخشی و تشخص‌زدایی
۳. گفتمان جنگ و تدبیر تا روی کار آمدن تیموریان
شاخص‌های گفتمان تدبیر
خرد ملک‌داری
هنر نویسندگی
گفتمان جنگ در گذر تاریخ
شاخص گفتمان جنگ
رویکرد نظامی‌گری
۴. تحول گفتمان جنگ و تدبیر: دوره اول تیموری
مروری بر منابع دوره تیمور و شاهرخ
بازنمایی مولفه‌های گفتمان‌مدار در گزارش‌های منتخب دوره اول تیموری
گزارش مربوط به حوزه امارت
تسخیر شهر اصفهان توسط سپاهیان تیمور
گزارش دوم: بررسی دو گزارش از تاج السلمانی و حافظ‌ابرو
گزارش تاج السلمانی
گزارش حافظ‌ابرو
گزارش مربوط به اقدامات وزیران
گزارش دوم: الف) منصب یافتن وزیران
گزارش دوم: ب) دستگیری وزیران
کنشگران اجتماعی
تعامل مولفان و صاحب قدرت در تحول‌گفتمانی نهاد امارت و وزارت
جایگاه امیران و وزیران در تحول‌گفتمانی نهاد امارت و وزارت
۵. تحول گفتمان جنگ و تدبیر در دوره دوم تیموریان: جانشینان شاهرخ
بررسی متون دوره پایانی
بازنمایی مولفه‌های گفتمان‌مداردر متون منتخب دوره پایانی
گزارش حوزه امارت
گزارش حوزه وزارت
روی کار آمدن خواجه قوام‌الدین نظام‌الملک خوافی وزیر
گزارش خواندمیر و اسفزاری
گزارش کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی
کنشگران اجتماعی
تعامل مولفان و صاحب قدرت در طراحی تحول‌گفتمانی نهاد امارت و وزارت
جایگاه امیران و وزیران در تحول‌گفتمان نهاد امارت و وزارت
۶. نتیجه
فهرست مآخذ