انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کتاب بلوغ در دنیای دوم

رامیار خلیلی

 

مشخصات کتاب:

 

Coming of age in “Second Life”: An anthropologist explores the virtually human, Tom Boellstroff. Princeton, NJ: Princeton Univ. Press, 2008

دنیای دوم دنیایی مجازی است که همان طور که از نام آن پیداست، سعی دارد برای کاربرانش (که به آن‌ها ساکنین می‌گویند) امکان ایجاد زندگی دیگری را در فضای مجازی فراهم آورد. برای این کار، ساکنین باید خود را در این فضا بازنمایی نمایند و این کار به واسطه آواتار صورت می‌گیرد و آن‌ها از این طریق می‌توانند با اشیا، مکان‌های درون این دنیا و آواتار دیگر ساکنین به تعامل بپردازند. این دنیای مجازی در سال ۲۰۰۳ میلادی به وجود آمد و در سال ۲۰۱۳ بیش از یک میلیون کاربر فعال داشته است.

کتاب بلوغ در دنیای دوم، مردم‌نگاری دیجیتالی است که تام بولستروف بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ با آواتاری به نام تام بوکوفسکی انجام داده است و حاصل این مردم‌نگاری را در کتابی متشکل از سه قسمت و نه فصل در اختیار علاقه‌مندان به پژوهش در حوزه فضای مجازی و انسان‌شناسی دیجیتال قرار می‌دهد. بولستروف، که انسان‌شناس است و پژوهش‌های انسان‌شناسانه خود را در اندونزی به انجام رسانده است، این کتاب را برخورد و رویارویی دو دنیا می‌داند: دنیای مجازی و دنیای انسان‌شناسی. وی در این کتاب به این مساله می‌پردازد که استفاده از روش‌های قدرتمند انسان‌شناسی مانند مردم‌نگاری و مشاهده مشارکتی در بازه زمانی طولانی، و دیدگاه کل‌نگر انسان‌شناسی، می‌توانند در بررسی دنیاهای مجازی بسیار مفید باشند. ایده اصلی وی که در سراسر کتاب به آن می‌پردازد این است که با دنیاهای مجازی می‌توان به مثابه فرهنگ برخورد کرد و انسان‌ها و فرهنگ، همواره تا حدی مجازی بوده‌اند.

قسمت اول کتاب که صحنه‌آرایی صحنه دیجیتال نام دارد، متشکل از سه فصل است که پیش‌زمینه و بستر تحقیق را تشریح می‌کنند. فصل اول، عنوان و ابعاد پژوهش، به معرفی دنیای دوم و اعمال روزانه‌ای که در آن انجام می‌شود می‌پردازد.در این فصل است که نویسنده مفهوم techne را به عنوان فعالیتی انسانی که با دنیا وارد تعامل می‌شود و دنیایی نو و فردی جدید خلق می‌کند، معرفی می‌نماید. در فصل دوم، تاریخچه، دنیای دوم به عنوان نمونه‌ای از دنیاهای مجازی معرفی می‌شود که از ۱۹۷۰ وجود داشته‌اند. نویسنده در این فصل تلاش دارد تا پدیده دنیای مجازی را به عنوان پدیده‌ای قدیمی‌تر از آن چه معمولا تصور می‌شود، معرفی کند.

فصل سوم، روش، راه‌های جمع‌آوری داده‌های این کتاب را توضیح می‌دهد (مشاهده، مصاحبه و بحث‌های گروهی متمرکز ) و اطلاعاتی در مورد اخلاقیات این پژوهش و جایگاه محقق در قبال سوژه‌اش در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد. همین طور نویسنده مساله پافشاری بر ادغام دنیای مجازی با دنیای واقعی را به چالش می‌کشد و ادعا می‌کند که فرایندهای اجتماعی در دنیای مجازی را با فرایندهای مشابه‌اش در دنیای واقعی نمی‌توان توضیح داد، بلکه این فرایندها باید طوری بررسی شوند انگار که بازسازی یا شبیه‌سازی نیستند. نویسنده مشاهده مشارکتی را نوعی techne می‌داند زیرا مردم‌نگار رخدادها را همان طور که اتفاق می‌افتند، می‌سازند.

قسمت دوم کتاب، فرهنگ در دنیایی مجازی، به شرح جنبه‌های متفاوت زندگی روزمره در دنیای دوم می‌پردازد. فصل چهارم، مکان و زمان، بر اهمیت مکان در فهم این دنیای مجازی متمرکز است و نویسنده ادعا می‌کند که بر خلاف سنت‌های رایج در مطالعه رسانه، که در آن دنیای مجازی، ضد مکان‌سازی است، دنیاهای مجازی خود مکان‌هایی جدید هستند و ساکنین دنیای دوم، حس مکانی قوی‌ای دارند. این دنیا جغرافیایی خاص دارد و از جزایر و دریاها و سرزمین‌های متفاوتی تشکیل شده است و هر فردی می‌تواند زمینی داشته باشد (هر چند بعضی ممکن است نخواهند)، روی آن ساخت و ساز کند، آن را بفروشد و یا زمین دیگری بخرد. حس تعلق به مکان را می‌توان با نگاهی نئولیبرالیستی و مبتنی بر سود و منطق دارایی توضیح داد، اما می‌توان نمونه‌های زیادی از دارایی‌های اشتراکی، مبادله پایاپای و هدیه دادن میان ساکنین مشاهده کرد. مساله مهم دیگر، تعامل هم‌زمان در این دنیاست که حس واقعی بودن به دنیای مجازی می‌دهد. اما این هم‌زمانی، همواره با تاخیر ارسال داده (عموما به خاطر مشکلات سرعت اتصال اینترنت) یا در پشت کیبرد نبودن افراد تهدید می‌شود. همین طور، رخدادهایی ممکن است برای مناطق زمانی مختلف، نابرابری زمانی ایجاد کنند. به این معنا که رخدادی ممکن است برای اروپایی‌ها، از نظر زمانی، مناسب‌تر باشد تا برای افراد مقیم آسیا. چنین ناهمزمانی‌هایی، نشان می‌دهد که هرچند مکان می‌تواند مجازی باشد، اما زمان در مقابل مجازی‌شدن مقاومت می‌کند.

نویسنده در فصل پنجم، فرد بودن، به بررسی احساسات روزمره فردیت مجازی می‌پردازد. بسیاری از افراد، می‌توانند چندین آواتار داشته باشند که الزاما با هم وجه مشترکی نداشته باشند. فصل ششم، صمیمت، سعی دارد تا نشان دهد که بنیان تشکیل اجتماع در دنیای دوم، دوستی است و نه آن طور که بسیاری تصور می‌کنند، رابطه جنسی. درست است که در این دنیای مجازی، انواع گوناگونی از روابط جنسی وجود دارد که در محل‌هایی که مختص آن‌ها در نظر گرفته شده است و کاربران کم سن نمی‌توانند به آن‌ها وارد شوند، رخ می‌دهد اما به زعم ساکنین، بنیان روابط، دوستی و برابری در انتخاب‌هاست. در واقع، اکثر ساکنین تصور می‌کنند در این دنیای مجازی بهتر می‌توان افراد را شناخت. همین طور بر خلاف تصور عمومی، بسیاری از افراد به این دنیای مجازی می‌آیند تا تنها باشند. فصل هفتم، جماعت، نشان می‌دهد که این دنیای مجازی چگونه به عنوان مکانی برای تشکیل جماعت عمل کرده است و ویژگی‌های این جماعت را بررسی می‌کند. این سه فصل بر خواننده پیچیدگی‌های دنیای مجازی و تعامل‌های ساکنین را آشکار می‌سازند و تنوع ساکنین را نشان می‌دهند.

قسمت آخر کتاب، عصر techne، بخشی است که نویسنده به تحلیل مردم‌نگاری‌اش می‌پردازد. فصل هشتم، اقتصاد سیاسی، اقتصاد حاکم بر دنیای دوم را اقتصادی مبتنی بر کالایی‌شدن خلاقیت می‌داند. خلاقیت مرکز فعالیت‌های این دنیاست و نوع خاصی از مفهوم فردگرایی، کار و رضایتمندی را پیش می‌نهد. در این دنیا، خلاقیت هم راهی برای بیان خود و آزادی و هم راهی برای کسب درآمد است. در مورد حکومت در این دنیای مجازی، برخلاف دنیاهای واقعی، شرکت‌ها مالک این دنیا هستند. بنابراین نفوذ بسیار گسترده‌ای بر ساکنین می‌توانند داشته باشند. مثلا می‌توان به شنود تام و عدم وجود حریم شخصی برای آواتارها اشاره کرد که ساکنین از آن آگاه هستند. البته جنبش‌هایی درون این دنیای مجازی علیه این شکل از حکومت و دسترسی به اطلاعات شکل گرفته است و رابطه میان شرکت و ساکنین را، از رابطه‌ای صرفا از بالا به پایین، به رابطه‌ای دیالکتیکی بدل کرده است.

فصل آخر کتاب، امر مجازی، به ادعای اولیه نویسنده بازمی‌گردد مبنی بر این که دنیاهای آنلاین، از ظرفیت انسان برای امر مجازی، که قدمتی به اندازه انسان بودن دارد، بهره می‌گیرند. در واقع انسان همواره قادر به ساختن امر مجازی بوده است. به همین خاطر، آن چه دنیاهای مجازی‌ای مانند دنیای دوم را خاص می‌کند، این است که امکان بروز تمام عیار انسان مجازی‌ساز را فراهم می‌کنند و به بازتعریف رابطه انسان و تکنولوژی می‌پردازند. ادعای جالب نویسنده در این فصل پایانی کتاب، این است که انسان‌ها همواره از طریق فرهنگ، مجازی بوده‌اند و به همین خاطر، مردم‌نگاری همواره نوعی پژوهش مجازی انسان بوده است و به همین خاطر در فهم جامعه مجازی بسیار می‌تواند مهم باشد.