سیّد فرید قاسمی
دههٔ ۱۳۵۰ تا اکنون دههای بیمانند در سدهٔ چهاردهم خورشیدی است. آغاز و انجام دههٔ یادشده در بسیاری زمینهها هیچگونه شباهتی با هم ندارند. در حیطهٔ نشر و فروش کتاب ایرانی نیز این نامانندگی دیده میشود. کسانی که کتابفروشیهای سال ۱۳۵۰ را به یاد دارند بهخوبی میدانند که حال و هوای این صنف با سال ۱۳۵۹ بهکلّی متفاوت بود. گزارش فرهنگی ایران ، بر اساس آگاهیهای تقریبی خود، شمار کتابفروشیهای سال ۱۳۵۱ را در کشور ۶۷۹ باب و عدد کتابفروشیهای سال ۱۳۵۸ ایران را ۱۴۲۶ به ثبت رساند. عددی که از بازگویی و دوبارهنویسیاش تردید داریم چرا که شمار کتابفروشیهای پسین سالهای دههٔ ۱۳۵۰ بسیار بیشتر از این رقمهاست. بهعنوانمثال، در گزارش فرهنگی سال ۱۳۵۸، شمار کتابفروشیهای خُرمآباد را ۴ کتابفروشی آوردهاند (گزارش فرهنگی ۱۳۵۸، ص ۴۸۵). درحالیکه بدون احتساب کتابفروشیهای بساطی و دورهگرد، عدد کتابفروشیهای سال ۱۳۵۸ این شهر را در کتاب پیشینهٔ ارتباطات و تاریخ مطبوعات خُرمآباد ۲۴ کتابفروشی نوشتهام. «تو خود حدیث [صحت] بخوان از این [آمار]»! به هر روی، روزگاری که آمار تحقیقی نداریم باید به احصای تقریبی و تخمینی متکی باشیم! شمارشهایی که اگرچه نادقیقاند اما پایهای را نشان میدهند تا متوجه شویم رقمهای واقعی بهخصوص برای سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ از آوردههای آماری فزونی دارد. باری، آنچه در پی میخوانید چکیدهٔ گزارش فرهنگی ایران از اوضاع کتابفروشی در دههٔ ۱۳۵۰ است.
۱۳۵۰: بنا بر گزارش اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان، ۲۶۸ کتابفروشی سال ۱۳۵۰ در تهران وابسته به اتحادیه بودهاند. به سخن دیگر، ۱۳۰ کتابفروشی متعلق به ۱۱۵ ناشر/ بنگاه نشر و ۱۳۸ کتابفروشی فقط کتاب فروختهاند و به کار انتشار کتاب اشتغال نداشتهاند (گزارش فرهنگی ۱۳۵۰، ص ۲۱۳).
۱۳۵۱: در تهران ۲۸۸ کتابفروشی و در ۶۴ شهر دیگر کشور ۳۸۹ کتابفروشی فعالیت داشتهاند (گزارش فرهنگی ۱۳۵۱، ص ۲۷۸). اصفهان با ۷۳ کتابفروشی، تبریز و رشت هرکدام با ۱۶ کتابفروشی، شیراز و همدان هر یک با ۱۵ کتابفروشی پنج شهر دارای بیشترین کتابفروشی پس از تهران بودهاند (همان، صص ۲۷۸ – ۲۷۹).
۱۳۵۲: بر اساس بررسیهای مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی در تهران ۴۶۱ بنگاه در زمینهٔ توزیع و فروش کتاب و ۱۶۶ بنگاه در زمینهٔ نشر و فروش و توزیع کتاب فعالیت داشتهاند. درمجموع ۶۲۷ ناشر و کتابفروشی. بنا بر همین اطلاعات در سال ۱۳۵۲ در ۳۳۰ نقطهٔ شهری کشور، ۹۷۲ بنگاه فروش کتاب و ۷۶۶ مرکز توزیع و فروش روزنامه و مجلّه فعالیت داشتهاند (گزارش فرهنگی ۱۳۵۲، ص ۳۵۹). شهرستانهای استان مرکزی – آن روزگار که وسعتی بیش از ۵ استان امروزی/ ۱۳۹۸ داشت – دارای ۱۰۶ کتابفروشی و ۵۸ مرکز فروش مطبوعات بودهاند. شهرهای استانهای اصفهان، خوزستان، آذربایجان شرقی و مازندران از نظر تعداد کتابفروشی به ترتیب در صدر قرار دارند اما از نظر مراکز فروش مطبوعات استانهای مازندران، آذربایجان شرقی، گیلان، مرکزی (بهاستثنای تهران) و خراسان در مقامهای نخست جای میگیرند. شمار کتابفروشیها در هر یک از شهرهای اراک، قزوین، اصفهان، اردبیل، تبریز، آبادان، خرمشهر، رشت، کرمان، کرمانشاه و همدان بیش از ۱۵ بوده، اما در اغلب نقاط شهری تعداد کتابفروشی ۱ تا ۵ واحد بوده است. تعداد بنگاههای توزیع و فروش مطبوعات نیز در اکثر نقاط شهری ۱ تا ۳ واحد بوده و بهندرت از رقم ۵ تجاوز کرده است (همانجا).
وزارت اطلاعات و جهانگردی اما گزارش داده که «در سال ۱۳۵۲ جمعاً ۲۸ بنگاه مطبوعاتی، ۲۴۴ مرکز توزیع و ۱۱۷۸ مرکز فروش مطبوعات وجود داشته و ۶۳ تن به صورت دورهگرد به توزیع و فروش مطبوعات اشتغال داشتهاند» (همان، ص ۳۷۳).
۱۳۵۳: بر اساس بررسیهای مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی در سال ۱۳۵۳، در تهران «۱۶۴ مرکز انتشاراتی» فعالیت داشتهاند که علاوه بر نشر به توزیع و فروش کتاب نیز میپرداختهاند. در همین سال ۴۶۵ کتابفروشی در تهران به فروش کتاب اشتغال داشتهاند که از این تعداد ۱۳۵ کتابفروشی علاوه بر فروش به نشر کتاب نیز مبادرت کردهاند. بنا بر همین اطلاعات در سال ۱۳۵۳ درمجموع ۷۹۷ کتابفروشی و ۷۵۰ مرکز فروش روزنامه و مجلّه در شهرستانها فعال بودهاند. از مجموع ۷۹۷ کتابفروشی، استان خراسان با رقم ۱۵۲ و استانهای مازندران و آذربایجان شرقی به ترتیب با ۱۰۰ و ۶۰ کتابفروشی در ردههای اوّل تا سوم قرار دارند و کهگیلویه و بویراحمد با یک کتابفروشی در ردهٔ آخر قرار میگیرد. از نظر شمار مراکز فروش روزنامه و مجلّه، استان مازندران با رقم ۹۹ مرکز فروش در صدر و کهگیلویه و بویراحمد با ۲ مرکز فروش کمترین تعداد را دارا بوده است (گزارش فرهنگی ۱۳۵۳، ص ۳۷۸).
۱۳۵۴: اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان تهران اعلام کرد که ۳۲۷ عضو دارد که ۷۶ بنگاه صرفاً کتاب نشر میدهند (گزارش فرهنگی ۱۳۵۴، ص ۲۱۳). ۲۵۱ کتابفروش عضو اتحادیه نیز «گاهی به نشر و طبع کتاب میپردازند» (همان، ص ۲۱۵). همچنین بنا بر احصای مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی در سال ۱۳۵۴ در ۱۱ شهر دیگر ایران ۴۰ بنگاه نشر فعالیت داشتهاند که قم با ۱۵ ناشر پس از تهران در صدر جدول بوده است (همانجا). پس از قم، اصفهان ۶، مشهد ۴، تبریز و شیراز هر کدام ۳ ناشر، زنجان و کرمان هر یک ۲ ناشر و در شهرهای خرمشهر، سنندج، کرمانشاه، مهاباد و یزد یک ناشر وجود داشته است (همان، ص ۲۱۶).
بر اساس گزارش وزارت اطلاعات و جهانگردی ۳۰۱ روزنامه و مجلّهفروشی مجاز در کشور فعالیت داشتهاند. همچنین شمار نمایندگان فروش روزنامهٔ کیهان در کشور ۱۰۳۷ و روزنامهٔ اطلاعات ۷۲۵ نماینده بوده است (همان، ص ۲۱۸).
۱۳۵۵: بر اساس بررسیهای مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی در سال ۱۳۵۵ «در تهران ۱۱۴ مرکز انتشاراتی فعالیت داشتهاند». در همین سال ۲۰۹ کتابفروشی در تهران فعال بودهاند. بنا بر همین اطلاعات، «۶۴۴ کتابفروشی و ۵۴۴ مرکز فروش روزنامه و مجلّه در شهرهای دیگر موجود بوده است» (گزارش فرهنگی ۱۳۵۵، ص ۳۲۷). از مجموع ۶۴۴ کتابفروشی، آذربایجان شرقی با رقم ۹۲ و استانهای مازندران و مرکزی به ترتیب با ۷۶ و ۶۸ کتابفروشی در ردههای اوّل تا سوم قرار دارند. استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن یک کتابفروشی در ردهٔ آخر قرار میگیرد. از نظر تعداد مراکز فروش روزنامه و مجلّه، استان آذربایجان شرقی با رقم ۷۶ و استانهای مازندران و مرکزی هر یک با رقم ۷۳ و ۵۲ به ترتیب در ردههای اوّل تا سوم قرار میگیرند. استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن یک مرکز فروش روزنامه و مجلّه کمترین تعداد را از این نظر دارا بوده است.
۱۳۵۶: بنا بر اعلام مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی در سال ۱۳۵۶، در تهران جمعاً ۱۱۴ مرکز انتشاراتی فعالیت داشتهاند که علاوه بر نشر کتاب به توزیع و فروش نیز میپرداختهاند. در همین سال ۲۰۹ کتابفروشی در تهران به فروش کتاب اشتغال داشتهاند. در شهرستانها درمجموع ۵۸۴ کتابفروشی و ۵۱۲ مرکز فروش روزنامه و مجلّه موجود بوده است (گزارش فرهنگی ۱۳۵۶، ص ۲۷۰).
۱۳۵۷: گزارش فرهنگی یادآور میشود که «در سال ۱۳۵۷ بنا بر شرایط سیاسی – اجتماعی کتابهای زیادی توسط افراد، گروهها، سازمانها و بنگاههای انتشاراتی مختلف نشر یافت که بسیاری از آنها دارای شمارهٔ ثبت از کتابخانهٔ ملّی ایران نبودند و به این جهت از تعداد این انتشارات آمار دقیقی که همهساله از طریق کتابخانهٔ ملّی در اختیار این مرکز گذارده میشد به دست نیامد. همچنین است در مورد اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» (گزارش فرهنگی ۱۳۵۷، ص ۸۱).
«در سال ۱۳۵۷ در تهران ۱۴ مرکز انتشاراتی[!] فعالیت داشتهاند. در همین سال تعداد ۲۲۳ کتابفروشی [بدون احتساب کتابفروشهای بساطی، دورهگرد و بدون پروانهٔ کسب] در تهران فعال بودند. در شهرستانها طبق آمار بهدستآمده در سال ۱۳۵۷ مجموعاً ۵۸۹ کتابفروشی و ۴۴۲ مرکز فروش روزنامه و مجلّه موجود بوده است. از مجموع ۵۸۹ کتابفروشی در شهرستانها، اصفهان با رقم ۸۱ و استانهای مرکزی و خوزستان به ترتیب با در برگرفتن ۶۲ و ۵۲ کتابفروشی در ردههای اوّل تا سوم قرار دارند و استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن ۲ کتابفروشی در ردهٔ آخر قرار میگیرند» (همانجا).
«از نظر تعداد مراکز فروش روزنامه و مجلّه، استان مازندران با رقم ۶۱ و استانهای مرکزی و خوزستان با رقمهای ۵۱ و ۴۵ به ترتیب در ردههای اوّل تا سوم قرار میگیرند. استان بوشهر با داشتن یک مرکز فروش روزنامه و مجلّه کمترین تعداد را از این نظر دارا بوده است» (همانجا).
۱۳۵۸: «بنا بر آماری که اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان تهران در اختیار مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی قرار داده است در تهران ۱۱۸ ناشر در زمینهٔ چاپ و نشر کتاب فعالیت داشتهاند» (گزارش فرهنگی ۱۳۵۸، ص ۴۰۴). همچنین «در سال ۱۳۵۸ فقط از ۳ ناشر در شهرستانهای کشور [رشت، سنندج، خُرمآباد] کسب اطلاع شده است» (همان، ص ۴۱۱) که بیتردید این آمار درست نیست. در این سال «۱۴۲۶ کتابفروشی» در ایران فعال بودهاند: «۳۶۵ کتابفروشی در تهران و ۱۰۶۱ کتابفروشی در سایر شهرستانهای ایران» (همان، ص ۴۱۳).
«در سال ۱۳۵۸، تعداد ۹۹ کتابفروشی در تهران تأسیس گردیده است که از طرف اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان به آنها پروانهٔ رسمی کسب داده نشده است» (همانجا) و «۲۶۶ کتابفروشی از طرف اتحادیه پروانهٔ کسب داشتهاند» (همانجا).
«در سال ۱۳۵۸ از تعداد مراکز فروش روزنامه و مجلّه در شهرستانها اطلاع دقیقی به دست نیامده است. در تهران، اتحادیهٔ فروشندگان جراید تهران تعداد مراکز فروش روزنامه و مجلّه را ۵۸۱ گزارش نموده است» (همان، ص ۴۹۱).
۱۳۵۹: گزارش فرهنگی «بر اساس اطلاعات موجود در کتابخانهٔ ملّی ایران» شمار کتابهای منتشرشده در سال ۱۳۵۹ را «۱۴۸۳» اعلام کرد که نسبت به سال ۱۳۵۷ که «۱۹۸۹» و سال ۱۳۵۸ «۱۹۲۳» عنوان چاپ شده بود، اُفت داشت (گزارش فرهنگی ۱۳۵۹، ص ۳۹۲). این در حالی است که بانک اطلاعات خانهٔ کتاب برای شمار کتابهای سال ۱۳۵۹ عدد ۱۷۵۳ را به ثبت رسانده است که در رقم یادشده هم باید تردید داشت. گزارش فرهنگی سال ۱۳۵۹ خاطرنشان میکند که در این سال «از ۱۴۷ ناشر موجود در تهران ۷۵ ناشر فعالیت انتشاراتی خود را در اختیار قرار دادهاند» (گزارش فرهنگی ۱۳۵۹، ص ۴۱۸). گزارش یادشده نشانگر آن است که دستگاههای مسئول کشور نتوانستهاند همچون سالهای پیشین حتی «حدود» شمار کتابفروشهای ایران را به ثبت برسانند.
فرجام سخن: آمار ۱۳۵۰ نشانگر وجود ۲۶۸ کتابفروشی در تهران است. این رقم با افزایش ۲۰ کتابفروشی در سال ۱۳۵۱ در تهران به ۲۸۸ میرسد و خبر از ۳۸۹ کتابفروشی در سایر شهرهای کشور میدهد که درمجموع حکایت از ۶۷۷ کتابفروشی در سال ۱۳۵۱ دارد. در سال ۱۳۵۲ اما شمار کتابفروشیهای ایران را ۹۷۲ اعلام کردهاند و در سال ۱۳۵۳ به ۱۲۶۲ کتابفروشی رساندهاند. سال ۱۳۵۴ فقط از ۳۲۷ عضو اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان تهران (۲۵۱ کتابفروش و ۷۶ ناشر) یاد کردهاند. احصائیهها رقم کتابفروشیها را در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۸ از این قرار برشمردهاند:
۱۳۵۵: ۸۵۳ کتابفروشی (۲۰۹ تهران، ۶۴۴ سایر شهرها)؛
۱۳۵۶: ۷۹۳ کتابفروشی (۲۰۹ تهران، ۵۸۴ سایر شهرها)؛
۱۳۵۷: ۸۱۲ کتابفروشی (۲۲۳ تهران، ۵۸۹ سایر شهرها)؛
۱۳۵۸: ۱۴۲۶ کتابفروشی (۳۶۵ تهران، ۱۰۶۱ سایر شهرها).
آمار کتابفروشیهای سال ۱۳۵۹ را گزارش فرهنگی و سایر احصائیهها به دست ندادهاند. سال ۱۳۵۹ و بهطورکلّی بدون احتساب فعالیتهای جستهوگریخته از پاییز ۱۳۵۶ تا پاییز ۱۳۵۷، حدود ۳۰ ماه از دههٔ ۱۳۵۰/ اوّل دی ۱۳۵۷ تا ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ آمار نشر کتاب، ناشر، شمار کتابفروشیها و روزنامهفروشیها احصاپذیر نبود. آنچه به دست دادهاند بُرشی از آمار است. اما آنچه دیده میشد حکایت از فزونی عددها و رقمها نسبت به سالهای پیشین داشت. البته بنا بر مشاهدهٔ عینی، در دههٔ ۱۳۵۰ هیچ سالی به رونق و امید سال ۱۳۵۸ نبود.