انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کالبد انسان در نگاره‌ها – عصر صفوی (بخش چهارم)

در قرن دهم هجری، پوشاک بانوان ظاهر دیگری به خود می گیرد،تنبان که در قرون پیشین وجود خارجی نداشت معمول می گردد و پیراهن های پردگمه وبند، بندینک هار را کنار می زنند و از بلندی به کوتاهی می گرایند و چادری سفید وبزرگ (به عنوان روپوش همه پوشاک ) سرتاپای هیکل بانوان را می پوشاند…

پوشش زنان عصر صفوی

اگر اندکی به گذشته قبل از صفوی بازگردیم ، والبسه این دوران را باهم مقایسه کنیم خواهیم دید «در قرن دهم هجری، پوشاک بانوان ظاهر دیگری به خود می گیرد،تنبانکه در قرون پیشین وجود خارجی نداشت معمول می گردد و پیراهن های پردگمه وبند، بندینک هار را کنار می زنند و از بلندی به کوتاهی می گرایند و چادری سفید وبزرگ (به عنوان روپوش همه پوشاک ) سرتاپای هیکل بانوان را می پوشاند و روبنده و جوراب به پوشاک اضافه می شوند وسرپوش هایی که به صور مختلف وسیله تزئین وسرپوشی بانوان بود، تبدیل به عمامه ودستار می گردد». از این توصیف می توان فهمید که آن چه در سطح کلان جامعه در حال تحول وتغییر است همان طور که گفتیم خود را در سطوح خردی مانند لباس به ویژه لباس های زنان نیز نشان می دهد و لباس از این تاثیرات مستثنی نیست.

نگرش کلی که ارائه شد، مرز پوشش زنان را در داخل وخارج از منزل نشان نمی دهد.زیرا با توجه به آن جه گذشت ، می دانیم مذهب غالب این دوره ایرانیان ، تشیع بوده و این آئین دارای دستورات خاصی در حوزه پوشش وحجاب زنان است.بنابراین باید دانست ، لباس بانوان ایرانی در خارج وداخل منزل باهم تفاوت داشته است.در این بخش به بررسی لباس ایرانی در داخل وخارج منزل می پردازیم.

.الف- لباس زنان داخل خانه

در سفرنامه هایی که طی این پژوهش بررسی شد ، تنها پیترو دلاواله بود که توانسته بود از پوشش زنان در داخل خانه توصیفی ارائه کند. او می نویسد؛ (دردوره شاه عباس صفوی): «لباس زنان ساده است منتهی از پارچه های قیمتی ابریشمی با تاروپود طلایی بافته شده ودارای نقش های زیبایی است. پیراهن آنان تنگ تر از ترک هاست وبه نظرمن قشنگی آن هارا ندارد.» این چنین توصیفی ، نشان از اهمیت پوشیدن لباس های فاخر دارد ، دلاواله در ادامه پیرامون روسری ها ونحوه بستن آن ها را چنین توصیف می کند:«روسری زن ها شبیه پارچه ای است که زنان بغداد هم به کار می برند… رنگ روسری ها مختلف است ودنباله آن از عقب تا روی زمین ادامه پیدا می کند» در همین سفرنامه درباره تزئیناتی که روی سر اعمال می شود چنین آمده است:« چندرشته مروارید به طول چهار انگشت به بند پیشانی آنان آویزان است که با حرکت سربه این طرف وآن طرف حرکت می کند وبه علاوه دورشته موی بلند نیز از طرفین صورتشان پایین ریخته وچهره آنان را دربر می گیرد.» جوراب زنان جوراب مخملی یا زربفت وبه طور کلی هرچه مطابق سلیقه آنها باشد، می پوشند.

اجمالا باید گفت : شلوارهای بانوان وقمیص آنان متنوع بوده وبالاپوش شان در دوره های مختلف دارای بلندی های مختلفی است.باید افزود «بانوان علاوه بر کمربند باریک ، شال نیز داشته اند .وانگهی برای آرایش سر، کلاه وتزئیناتی داشته اند … سر بانوان به وسیله کلاه یا حجابی مستور است ونواری قلابدوزی شده (وگاه مزین به جواهر) بر پیشانی می بندند.این نوار (یا تیار) اغلب از پارچه های رنگارنگ فراهم می شود وبه اندازه یک شست پهنا دارد وگاه جقه ای در وسط وبالای آن نصب می کنند دوشیزگان به جای کلاه یا تیار کلاهک بی لبه برسر دارند .بانوان گاهی گوهرهای گرانبها از تیار می آویزند واین ها تا به بالای ابروان می رسد وهمچنین دوسر رشته ای از مروارید را ( اززیر چانه وجلوی گردن به دوطرف تیار ویا عرقچین ) برده وصل می کنند.»

تصویر یک، که از دیوارنگاری های کاخ چهلستون انتخاب شده است ، تائیدی بر مطالبی است که ذکر آن رفت.دراین تصویر دیده می شود که زن دارای تنبان بوده وقمیص وی سراسری وبلند است. روسری که از جلو محکم بوده واز پشت تاپائین ادامه دارد.کمربند باریک وشال نیز در تصویر مشهود است.

تصویر دوم درحقیقت تصویر کامل یک است که تقابل دولباس زن ومرد را به خوبی نشان می دهد ومبنای مناسبی برای مقایسه ماست . درنگاه کلی تفاوتی میان لباس زن ومرد دیده نمی شود. بلندی ، تنوع رنگ ، استفاده از شال و کلاه ویا وسیله پوشش سر در تصویر کاملا مشهود است.

دورشته موی باریک که به عنوان تزئین بافته می شده در تصویرسه دیده می شود.دراین تصویر دگمه ها کاملا مشهود است. رنگ قمیص نیز در مقایسه با تصویریک ، نشان دهنده تنوعی است که وجود داشته است.آستین های بلند وچسبان ، روسری که از پشت تاپائین ادامه دارد، نیز دیده می شود.

پایان بخش چهارم- این یادداشت ادامه دارد.

منابع در نزد نویسنده محفوظ است.

عکس ها از نگارنده است. برای دیدن عکس ها کلیک کنید: ۲۵۵۸۰ (۱)