این نگاره روایت شیرین شاهدخت ارمنی معشوقه خسروپرویز است. که فرهاد جوان پیکر تراش قابل هم دل درگرو عشق اوداشت …به فرهادمی گوید اگر از کوی بیستون راهی بگشایدشیرین رابدودهد. سپس عجوزه ای را مامور می کند تاخبردروغ مرگ شیرین را بدورساند.فرهاداز فرط تاسف جان می دهد وازکوه می افتد.شیرین برسرپیکر اومیرسد وزاری می کند…
تصویر۱۲
نوشتههای مرتبط
درپوشش این زنان موارد زیر به چشم می خورد:حداقل دو تن پوش یکی پیراهن ودیگری ردا دارند ،تنوع رنگ ها ونقوش پارچه ها کاملا مشهود است.پوشش سر به شکل های متنوع از جمله روسری ، بدون پوشش، پیشانی بندی که جمع کننده ونگه دارنده موهاست.
تصویر۱۳ – شیخ صنعان
روایت این نگاره به شکل زیر است:
شیخ صنعان، شیخی است از اولیا که درخواب می بیند بتی را سجده می کند وبرای آن که تعبیر این رویای عجیب را دریابد بامریدانش راه روم را درپیش می گیرد.در آن جا دختر زیبای ترسایی را می بیند دل ودین بدو می بازد .در این نقاشی شیخ نشان داده شده که کردار خلاف شرع او برای جلب محبت دختر مریدان را هراسان کرده است. تقریبا عناصر قبلی نیز این جا به چشم می خورند:لباس دوتکه زنانه ،تنوع در رنگ ونقوش پارچه ، پوشش سر با روسری یا چیزی شبیه مقنعه های امروزی .
تصویر ۱۴ – دیدن شیرین پیکر فرهاد را
نگاره زیر روایت شیرین شاهدخت ارمنی معشوقه خسروپرویز است. که فرهاد جوان پیکر تراش قابل هم دل درگرو عشق اوداشت …به فرهادمی گوید اگر از کوی بیستون راهی بگشایدشیرین رابدودهد…سپس عجوزه ای را مامور می کند تاخبردروغ مرگ شیرین را بدورساند.فرهاداز فرط تاسف جان می دهد وازکوه می افتد.شیرین برسرپیکر اومیرسد وزاری می کند.
قمیص شیرین در این جا آستین هایی کوتاه دارد.از زیر قمیص پیراهنی بلند پوشیده است. درزیر پیراهن هم لباسی با رنگ سبز دارد پوشش سر شیرین به شکل مقنعه است که با سربندی محکم می شود. تنوع رنگ ها ونقوش پارچه ها هم قابل توجه است.
تصویر۱۵ – نگاره بزم عاشقان
پوشش سر شبیه روسری های امروزی است منتهی شکل بستن آن بدین صورت است که روی سر می اندازند و با سربند آن را محکم می کنند.تنوع رنگ ونقوش پارچه دراین نگاره هم مشهود است. دستار که در لباس زنان رقصنده هویداست که با آن کمر لباس را می بندند.زیرا در ردا از چیزهایی مثل دکمه استفاده نمی شود.
ویژگی لباس های زنان به طور کلی بلندی وگشادی آن هاست.
تصویر۱۶ – بردن پیرزن مجنون را به درخرگاه لیلی
این تصویر مردمان عشایری آن دوره است . نقاش آن میرسیدعلی(فرزند میرمصور) یکی از نوآورترین طراحان و دقیقترین صنعتگران عهدصفوی است.بانگاهی تیزبین اغلب چیزهایی را به مانشان می دهد که اگراین نقاشیها نبود ازآن ها بی خبربودیم.پارچه لباس پیرزن با زن میانسال ودختران جوان کاملا متفاوت است. به گونه ای که تزئینات ونقوش پارچه لباس زن میان سال دارای نقوش گل وزن کهن سال ساده است.زن مسان سال که مربوط به طبقه بالاتر عشایری است ، دارای البسه ای متفاوت به لحاظ نقوش ،تعدا وحتی مدل است.درحالی که زنانی که در مشغول انجام کارهستند البسه ای ساده وبدون نقوش برتن دارند.
تصویر۱۷ – بازار خرفروشان
این تصویر عبارت است از قصه روستایی که دراز گوش پیرلنگ پشت ریش به بازار خرفروشان برد.دلال فریاد برداشت خری جوان، روان، تندرست، روستایی چوآن بشنید باورداشت واز فروختن درازگوش پشیمان شد.
لباس پیرزن یک مقنعه سفید دوپیراهن ، کمربند، شلوار وپاافزار تشکیل شده است. تفاوت لباس این پیرزن با زنان جوان به نظر در شکل پوشش موها ست.
تصویر ۱۸- دزدانه نگریستن مجنون لیلی را
درحالیکه مجنون خودش را به خرگاه لیلی رسانده، لیلی بیتاب شنیدن خبری از اوست.نقش ونگار روی پیراهن لیلی بی نظیر است.واز همین جا معلوم می شود نقوش پارچه متناسب با سن انتخاب می شود. روسری او به پشت بدن آویزان است.سربند داشته وموهایش از دوطرف به پائین افتاده است. دستاروکمربندش در تصویر واضح است.ا ختلاف لباس لیلی وسایرین کاملا این موضوع را نشان می دهد که او از طبقه بالاتری در ایل خود است.
تصویر۱۹ – مجلس بزم شاه عباس
این تصویر عدم تفاوت آشکار میان لباس زن ومرد را نشان می دهد. پیراهن زن بلند و از جلوباز است واز زیر آن پیراهنی دیگر درتن کرده، روی آن قمیصی آستین کوتاه پوشیده وروسری کوتاه اونمایان است.
این یادداشت ادامه دارد…
برای دیدن عکس ها روی فایل پیوست کلیک کنید: ۲۶۳۰۶-۷
پایان بخش ششم
این نوشته ادامه دارد.
منابع نزد نویسنده محفوظ است.
عکس ها از نویسنده است.