انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کارکرد رویداد در فیلمنامه جاذبه از منظر نظریه روایت بارت: سهم من از کهکشان

رولان بارت می‌گوید”روایت ، در قالب این گونه گونی تقریبا بی پایان فرم ها، در هر عصری، در هر مکانی، در هر جامعه ای حاضر است؛روایت با خود تاریخ نوع بشر آغاز می شود و هیچ جا نمی‌توان مردمانی یافت که چه در گذشته و چه در حال حاضر روایت نداشته باشد…..روایت به سادگی وجود دارد ، مثل خود زندگی.” این تعریف بارت و بسیاری دیگر از نظریه‌پردازان حوزه روایت نشان می‌دهد که یکی از کاربردی‌ترین روش‌های دست‌یابی به معنای یک اثر مطالعه روایت آن است روایتی که هم می‌تواند بسازد و هم ویران کند: جهانی را خلق کند که ما آن را نمی‌شناختیم و جهانی را ویران کند که با تمام داشته‌هایش خو گرفته‌بودیم. یکی از روش‌هایی نیز که در مطالعه فیلمنامه رنگ و بوی کهنگی به خود نمی‌گیرد مقوله مطالعه روایت است. حال خود این مطالعه روایت می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته‌باشد. یکی از این اشکال پژوهشگر را به مطالعات میان‌رشته ای می‌رساند. برای نمونه مطالعه‌گر با پژوهش پیرامون اثری روایی در می‌یابد که هویت یک ملت چگونه بازنمایی شده‌است. اما جنبه دیگر روایت مطالعه زیباشناختی آن محسوب می‌شود. مطالعه زیباشناختی یک روایت مخاطب را به این درک می‌رساند که روایت‌گر چگونه روایت خود را سامان داده تا معانی ثانویه در متن مجال ظهور داشته‌باشند. البته مطالعه هریک از دومورد بالا در نفی دیگری نیست و می‌توان یک روایت را از هردو منظر مورد بازخوانی قرار داد. با این مقدمه آن‌چه قرار است در این مقال مورد مداقه قرار گیرد،مطالعه روایت فیلمنامه جاذبه از منظر زیباشناختی است. پس از مشاهده اثر، این‌گونه به‌نظر آمد که جدا از جذابیت‌های بصری فیلم،فیلمنامه توانسته با توزیع درست رویدادها تماشاگر را در جایگاهی قرار دهد که داستانی کم شخصیت را در ذهن خود بگستراند و باتاثیری قابل تامل فیلم را ترک گوید. برای همین منظور و تبیین فرضیه بالا روش رولان بارت ساخت‌گرا در مطالعه روایت مورد استفاده واقع شد. در این زمینه نیز تنها کارکردها که در زمینه رویدادها نمود می‌یابد مورد بررسی قرار می‌گیرد.

ادامه مطلب را در نسخه pdfبخوانید.

۲۲۰۸۸