مردم خوزستان با هدف جلوگیری از انتقال آب کارون برای چهارمین بار زنجیره انسانی تشکیل دادند. هزاران نفر از سراسر خوزستان به صورت خودجوش زنجیره انسانی حمایت از این رود را بستند. این زنجیره مردمی در فاصله پل هفتم تا پل سوم اهواز از ساعت ۱۶ بعدازظهر تا ساعت ۱۹ ادامه داشت. دوستداران کارون در آرامش با پلاکاردهایی که در دست داشتند اعتراض خود را به انتقال آب نشان دادند. «کلنا لِکارون»؛ «هوا را از من بگیر، کارون را نه»؛ «کارون خط الأحمر»؛ «کارون را نجات میدهیم»؛ «نطالب الحکومه به عدم بناء السدود»؛ «کارون لنا» و… شعارهایی بودند که به زبان عربی و فارسی در دست محافظان کارون بود. اما نکتهای که در این تجمع انسانی قابل توجه بود، تعریف و شکلگیری کارکرد جدید رود کارون بود که برای نخستینبار توانایی خود در به وحدت کشاندن فرهنگها را نشان داد. هرچند این کارکرد در گذشته نیز خود را در میان مردم قبایل مختلف خوزستان و بهخصوص اهواز نشان داده بود اما فعالان اجتماعی کمتر به آن توجه نشان دادهاند. همواره سوالاتی ذهن بسیاری از جویندگان هویت و وحدت را مشغول کرده بود. حال آنکه تحقیقات اخیر بعضی فعالان جامعهشناسی استان، نشان میدهد که مبنای وحدت و آرامش میان قبایل قدیمی این دیار، نظامهای شطی یا وحدت برپایه مسیر رودها بود. همانطور که در کرخه، وحدت میان قبایل خسرج، چعب و… تا پاییندست از این رود را میبینیم. در مسیر رود کارون نیز همین کنش میان مردمان کنارههای کارون وجود داشت. حاصل همنشینی خوزیها و عربها از صدها سال گذشته خوزستان تا دوران متاخر وحدت میان مردم قدیم شهرهایی همچون ملاثانی، ویس و… شد. اما هماینک در اهوازی که مجموعهای از سایر فرهنگهای مختلف استان در آن زندگی میکنند، کارون توانست کارکرد جدید خود را به ما نشان دهد. تعریف جدیدی که کارون به ما داده، نیازمند تامل و تمرکز بیشتری است.
نباید فراموش کرد که نمونههای بسیاری از فجایع زیستمحیطی اخیر در کشور، وحدت را استوارتر کردند. برای مثال روز شنبه، ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ آذربایجان شرقی با دو زلزله شش ریشتری لرزید و تعداد زیادی کشته و زخمی برجا گذاشت. این خبر با سرعت زیادی به رسانهها و شبکههای اینترنتی منتقل شد و در میان همه مردم ایران پیچید. خبرها، گزارشها، یادداشتها و اشعار بسیاری در عرض چند روز پس از وقوع زلزله در رسانهها و بهخصوص رسانههای مجازی تولید شد که سبب شد مشارکتی عظیم در پی وقوع این زلزله در ابعاد کمکهای مردمی، تولید متنهای مختلف تحلیلی، خبری و…، اقدام جامعه هنری و فرهنگی برای راهاندازی سیستمهای کمکرسانی، واکنشهای عاطفی و احساسی و تصمیمگیریهایی برای حل مساله، همدردی، همیاری و بازسازیهای مجدد به وجود بیاید.
نوشتههای مرتبط
اما حادثه قهریای مثل محیطزیست چقدر میتواند موجب ایجاد یک همبستگی اجتماعی شود یا به این قضیه کمک کند؟ مثلا زلزله اتفاق افتاده در آذربایجان با تمام دردهایش موجب تقویت همبستگیهای قومیتی یا کم شدن اختلافات قومیتی و وحدت فرهنگهای مختلف برای همیاری به قربانیان این حادثه شد و یک تبادل فرهنگی مثبت اتفاق افتاد. اما چه پیوندی میتوان بین حوادث قهری و مفهوم همبستگی اجتماعی ارائه داد؟ این سوالی است که باید متخصصان علوم اجتماعی به آن پاسخ دهند.
اگر جامعهای دارای انسجام و وحدت و انضباط و یکپارچگی هویتی نسبی و فرهنگ بالایی از نظر مدنیت باشد، وقتی با یک «فاجعه طبیعی» روبهرو میشود، بدون شک، نه فقط به نسبت تلفات کمتری خواهد داشت، زیرا قوانین و ضوابط و سازوکارهای مقابله با آن حادثه طبیعی را رعایت کرده است، بلکه در مدیریت بحران و فاجعه نیز پختگی بسیار بالاتری از خود نشان داده و فرآیندهای بازسازی فیزیکی و رفع ضربههای روانی و اجتماعی و آسیبهای ناشی از آن واقعه را با سرعت و کیفیت بیشتری انجام خواهد داد. از این رو به باور متخصصان علوم اجتماعی همچون دکتر ناصر فکوهی امروز بزرگترین شانس ما اتفاقا در همین تکثر فرهنگی، این چند زبانه بودن، چند فرهنگی بودن و این است که سبکهای زندگی بسیار متفاوتی داریم و توانستهایم بهرغم همه اختلافهایمان با هم زندگی کنیم. البته این شانس زمانی از یک موقعیت بالقوه به یک موقعیت بالفعل تبدیل میشود که بتوانیم آن را به خوبی مدیریت کنیم که از این لحاظ ما همواره موفق نبودهایم و فاصله زیادی با موقعیت آرمانی و حتی مطلوب داریم. دلیلش نیز روشن است زیرا ما کمتر توانستهایم «تفاوت» را اصل بگیریم و خواستهایم آن را لزوما یک «آسیب» و یک «کجروی» به حساب بیاوریم که باز هم به باور فکوهی این تفکر بیشک به مشکلات بیشماری منجر میشود. پس نگاه همراه با هراس را کنار بگذاریم و به حضور سایر فرهنگها اعتماد کنیم. اعتمادی مدبرانه که استاندار جدید خوزستان با تدبیر از آن حمایت کرد. فراموش نکنیم که ما انسانها بیشتر از آنچه از یکدیگر متفاوت باشیم به یکدیگر شباهت داریم و اگر این نکته را درک کنیم بسیاری از مشکلاتمان نیز حل خواهد شد.
این گفتگو پیش از این در روزنامه بهار منتشر شده بود. در زیر لینک ثابت روزنامه بهار آمده است.
http://baharnewspaper.com/News/92/08/04/21905.html