سخنی کوتاه در نشست رونمایی کتاب فیلم مردمنگارانه
با عنایت بر دو رهیافت عین گرایی و نگاه سوبژکتیو در فیلم مردمنگاری
نسخه تجدید نظر شدۀ کتاب اتنوگرافیک فیلم (در مبحث انسان شناسی تصویری) نوشته کارل هایدر سی سال پس از چاپ اول انتشار یافت. ترجمه این نسخه جدید این بار با عنوان فیلم مردمنگارانه توسط آقایان مهرداد عربستانی وحمید رضا رفیعی منتشر شد. پیش از این چاپ اول کتاب با نام فیلم مردمنگار ترجمه وانتشار یافته بود.
نوشتههای مرتبط
کارل گوستاو هایدر متولد نورث همپتون ماساچوست، پس از لیسانسیه شدن ، سفر یک ساله ای را با بورس مسافرت آکادمیکِ شلدون دانشگاه هاروارد آغاز کرد. و پس از پایان این مسافرت که هایدر به ایران نیز آمد، دوره فوق لیسانس و بعدا دکترای خود را ادامه داد. این نکته نشان می دهد که دانشگاه های معتبر و البته ثروتمند دنیا چگونه برای آینده دانشجویانشان برنامه ریزی دارند.
از سال ۱۳۱۸ که فرهنگستان زبان ایران « کلمه مردم شناسی را به جای آنتروپولژی پذیرفت و گفت: «آن علمی است که به شرح کارهای مادی اقوام و ملل مختلف می پردازد ». و واژه قوم نگاری بعد تر برای اتنوگرافی وضع شد، تا اواخر دهه هفتاد، بیشتر در گیر اصطلاح شناسی و توصیف واژه بودیم. البته از دهه ۱۳۳۰ چندین مونوگرافی در ایران انجام شده و نوشته ای از مرحوم دکتر افشار نادری در نقد فیلم علف( جدا از پژوهشنامه ایل بهمئی) و کتاب روش مردمشناسی ( در گفتگوی پیر بسن یه در دانشکده علوم اجتماعی با ترجمه دکتر علی محمد کاردان ) موجود است. بسن یه، برای نخستین بار از اتنوگرافی به عنوان روش ، سخن بمیان آورد . کتاب گرد شهر با چراغ نیز از مرحوم دکتر محمود روح الامینی در توصیف روش مردمنگاری به یاد گار مانده است. شهاب الدین عادل کتاب فیلم اتنوگرافیک اثر کلودین دو فرانس را ترجمه کرد و به تدریج با نوشته های دکتر فکوهی ( از جمله مقاله ای از کلودین دوفرانس در توضیح فیلم اتنوگرافیک ) در این زمینه با گرایشهایى مختلف مواجه می شدیم، اما در همه این گرایشها فقط تمرکز و دقت در نگاهى است که بر انسان هاى فرهنگ هاى دیگر و یا بر انسانهاى فرهنگهاى خودى انداخته مىشود . نسل جدید محققین و برگزاری همایش انسان شناسی تصویری، کاربرد سه اصطلاح انسان شناسی، انسان شناسی فرهنگی ( ومردمنگاری) را تثبیت کرد. و مردمنگار که گاهی دستیار مردمشناس تصور می شد، هویت مستقل یافت و مردمنگاری به عنوان روش مطالعه فرهنگ مورد توجه بیشتر قرار گرفت.
( در سال ۱۳۸۶)، منابع علمی ما در باره سینمای مردمنگاری، محدود بود.کتاب فیلم اتنوگرافیک ( نوشته کارل هایدر) که اثری در مبحث روش شناسی ابژکتیو فیلم مردمنگاری است در سال ۱۳۸۶به بازار آمد. و فیلم مردمنگاری و مفهوم مردم نگاری را که امری کم وبیش در هاله بود، آشکارا قابل دسترس ساخت . کارل هایدر گفت که “من در اینجامردم نگاری وانسان شناسی را کمابیش به جای هم بکار برده ام( ص۱۷ دیباچه ترجمه).
کارل هایدر می کوشد تا انحراف ها در روش شناسی مردمنگاری را به حد اقل کاهش دهد. هایدر به تفاوت های فیلم و فیلم مردمنگاری تحت عنوان آمیزش بین هنر و علم تأکید داردو می گوید فیلمساز باید مردمنگارانه ویا به صورت علمی فکر کند. مردمنگارانه شدن تفاوت بین فیلم مردمنگاری و فیلم هنری است. فیلمی که به نوع نگاه ورفتار های فرهنگی مردم می پردازد.
کارل هایدر با وجود تکنولوژی های جدید همچنان اصطلاح فیلم مردمنگاری را ترجیح می دهد. و مترجمان نیز کوشیده اند، درک کارل هایدر از این نوع فیلم که مردمنگارانه بودن است را در ترجمه نسخه ویرایش جدید، به جای نام قبلی کتاب برگزینند.
کارل هایدر فیلم ساز است و آثار او عبارتند از:
تیکال ( خرابه های شهر باستانی تیکال متعلق به اقوام مایا در گواتمالا)
سیب زمینی شیرین های دانی (صحنه هایی از فیلم در اینترنت، قابل مشاهده است )
خانه های دانی
کتاب هایش :
درۀ دانی. جنگجویان صلح جو
راهنمای انسان شناسی( انسان شناسی فرهنگی از طریق فیلم)
فیلم مردمنگاری ۱۹۷۶
سینمای اندونزی، فرهنگ ملی بر پرده سینما
چشم ا نداز های عاطفه( طرحی از سه فرهنگ عاطفه و احساس در اندونزی)
سازمان اقتصادی
متن فرهنگی عواطف( روانشناسی عامه در سوماترای غربی)
کتاب فیلم مردمنگارانه به چهار فیلمساز تأثیر گذار این حیطه یعنی رابرت گاردنر، جان مارشال، ژان روش و تیموتی اش تقدیم شده است ولی فیلمهای دیگری از جمله جماعت روح القدسیه ( مردم روح القدس –ص ۱۹۶) را نیز توصیف می کند و با ویژگی ها و معیار های پیشنهاد شده در کتاب، محک می زند. اهمیت نشر کتاب حاضر و مزیت اش بر نشر آمریکایی این است که ناشر ایرانی (نشر افکار) موافقت کرده تا بخش هایی از فیلم های مورد نظر، در دی وی دی که توسط آقای همایون امامی فراهم آمده به کتاب ضمیمه شود. ضمن این که کتاب با مجوز انتشارات دانشگاه تگزاس، نشر یافته است.
گرچه کارل هایدر از بکار بردن عبارت” فیلم مستند” اجتناب ورزیده است ولی نمی توان فراموش کرد که در هر حال، فیلم های مورد نظر او از جمله تبر و سیب زمینی شیرین های دانی، از قواعد بازنمایی وشاخصی بودن سود می برند. و آنچه فیلم مردمنگاری را مشخص می سازد، در رویکرد کلیفورد گریتز ، برخورداری از چشم دوربین برای ضبط تنوع رویداد های فرهنگی و توصیف عمیق و تفسیر رویداد ها است . به قول مارگرت مید دوربین را می توان برای ثبت عمیق از افراد مورد مطالعه و بافت فرهنگی – اجتماعی آنها از طریق صدا وفعالیت خودآنها و بر پایه درکشان از جهان بکار برد . چیزی که از طریق کلمات امکان پذیر نیست ( مید ۱۹۹۵)
روش کار ل هایدر بر این نکته کلیدی استوار است که اطلاعات باید در یک بستر فرهنگی تصویر شود (ص۳۵) همچنان که کلودین دو فرانس می گوید :
” انسان در جامعه، همواره در درکى عام از گروهِ مورد مطالعه، قابل فهم است (هایدر، ۱۹۷۵) در صورتی که برخى دیگر معتقدند که جامعه درون فرد جاى دارد و مىتوان آن را در کوچکترین رفتارهاى فردى کشف کرد(به نقل از کلودین دوفرانس ترجمه ناصر فکوهی)
کارل هایدر می کوشد تا درک خود از مردمنگاری به عنوان یک پژوهش کل گرایانه و بافتی سازی ِ مطالعه فرهنگ را به صورتی روشمند ارائه دهد. اصلی ترین ویژگی های مورد نظر کارل هایدر در یک پژوهش ابژکتیو مردمنگارانه برای فیلم گرفتن از فرهنگ در متن اجتماعی اش عبارت از تمامیت اعمال، تمامیت بدن، تمام تعامل ها . و از جنبه سینمایی پرهیز از مونتاژ است ( ص۴۰ مقدمه). کلودین دو فرانس نیز در کتاب فیلم اتنو گرافیک ( فیلم قوم پژوهی ترجمه شهاب الدین عادل- ۱۳۷۹) به جنبه های بدنی( فرد عامل و حرکات او)، جنبه مادی ( ابزار) و جنبه آئینی ( مناسک) توجه دارد. در واقع این کتاب ها به نحوی توسعه یافتۀ روش آندره بازن در تحلیل و توصیف فیلم نانوک شمال اثر فلاهرتی به عنوان اثری رئالیست هستند . بازن مشخصآ کار رئالیست ها را ( در برابر ایماژیست ها) بکار بردن نمای بلند، حضور در میدان تحقیق، رهیافت عین گرایانه معرفی می کرد.
کار ل هایدردر مقدمه چاپ دوم کتاب خودش را مجادله برانگیز، تکراری وکسی که با زبانی متفاوت سخن می گوید معرفی می کند و می افزاید خصلت های مورد توجه او چندان مورد پذیرش عمومی نیست.
اشاره کارل هایدر به چیست؟ چه چیزی مورد پذیرش عمومی نیست؟ به نوشته پاتریک دِولی یِگر (Devlieger) نویسنده سایت انجمن انسانشناسی آمریکا : آنچه در مورد کارل هایدر تغیر نکرده ، معرفت شناسی او است. به عبارت دیگر از نظر هایدر واقعیت هایی وجود دارد که از طریق چند ویژگی (معرفت شناسی عین گرایانه) می تواند به چنگ آید. گفته میشود که کتاب برای فیلمسازی در عرصه جهانی چندان پاسخی ندارد و برای درک آنها مواضع اپیستمولوژیک دیگری از جمله رهیافت اتنو اسکیپ ( منظر مردمانه ethnoscape) مورد نیاز است که در این منظر مردمانه ، رهیافت ریزومیک ( کثرت گرای) یک فیلمساز متعلق به اقوام ( مردماانی از گروه های کوچک قومی یا اجتماعی در مهاجرت و یا تحرک دائمی) را ثبت کند. .” زیرا رهیافت ابژکتیو نیز در عمل به خاطر نوع بازنمایی و امکانات و محدودیت های دوربین می تواند دچار اعوجاع شود. هرچند مردمنگاریِ ابژکتیو توصیه می کند که مردمنگار بدون پیش فرض وارد میدان تحقیق شود. اما همواره از فیلم هایی هم مثال زده می شود که توسط دو نفر و با دو روش ابژکتیو در باره یک موضوع ساخته شده ولی دارای نتایج متفاوت بوده اند.
کتاب فیلم مردمنگاری علیرغم منتقدانش از جمله جی رابی ( استاد سابق دانشگاه تمپل)، که می نویسد چرا در صورتی که هایدر درصفحه ۸۹ می نویسد “هیچ استاندارد یگانه ای برای فیلم مردمنگاری” وجود ندارد،خودش از استاندارد ها صحبت می کند؟”.
معذلک همچنان اثری کلاسیک باقی مانده که دقت در روش شناسی کل گرایانه و بافتی سازی و روش پیشنهادی اش در پژوهش میدانی و ثبت رفتار های فرهنگی برای ما نیز بسیار مغتنم است. می دانیم که هر پژوهش مردمنگاری نیز به عنوان اثری بازنمایانه تحت تأثیر شخصیت و نگاه و فلسفه فیلمساز است. ولی کارل هایدر باروش شناسی خاص خودش می خواهد از اعوجاع ها بکاهد. و هرچه بیشتر فیلم مردمنگاری را به خاصیت آیکونیک ( تمثالی) سینما نزدیک کند. با وجود نقد روش کل گرایی در سینمای مردمنگاری که به زعم جی رابی ، چندان کارساز نیست ، به هرصورت کار مردمنگاری فیلمیک را بر روش متکی می سازد.
بعد نوبت رهیافت های ذهن گرایانه و حتی شیوه شناختی متنوع در مردمنگاری است که در نوشته های بیل نیکولز ودیوید مک دوگال قابل پیگیری است. آنها فیلمساز را از مشاهده گر صرف خارج می کنند و مردمنگاری از درون توصیه می شود. کیت بیتی در کتاب داکیومنتری اسکرینز ( غیرداستانی و تلویزیون )، دستورالعملهای کارل هایدر را مورد نقد قرار داده است. از جمله ( وقتی در فصل در فصل ۳ می گوید) : “فیلمسازان مردمنگار باید کلیت بدن و کلیت مردم را در کلیت اعمال به تصویربکشند” حکمی صادر می کند که از طریق نفی تدوین ( به عنوان منبع بالقوۀ بایاس یا سوگیری) و نقش تصمیم سازاش، یک روش فیلمسازی ابژکتیو رامستقر می سازد. یعنی همان چیزی که مستند سازان شیوه مستقیم نیز بر آن اصرار می ورزیدند.( صفحه ۸۷). کیت بیتی تأکید می کند که علیرغم چنین شداد و غلاظ هایی، ،سایر مردمنگارها محدودیت های دوربین به عنوان یک ثبت کننده عینی را پذیرفتند و روش های دیگری ارائه دادند از جمله ژان روش تظاهر به عین گرایی ( در اینجا بی طرفی و عدم دخالت) را رد کرد و خودش در ماجرایی که فیلم می گرفت مشارکت نمود”. توجه به این نکته در نگره ً مردمنگاری های رایج ( و حتی نقد فیلم ) در سینمای ایران قابل توجه است ، زیرا غالباً شیوه عین گرایی و عدم دخالت ظاهری در مردمنگاری را تنها روش می شناسد.
دیوید مک دوگال، گرچه پژوهش بین الاذهانی را پیشنهاد می کند وبه شخص مورد مطالعه نقش می سپارد ، ولی با مفهوم صدای سوبژکتیو در فیلم مردمنگاری (۱۹۹۸) آن را می شکافد و نقش بیشتری نیز به مردمنگار به عنوان عالم می بخشد. یعنی همان روش بینا رشته ای که جی رابی سال ها در مقاله های علمی و سخنرانی های خود، جوش اش را می زد و دلواپس اش بود. ترجمه مقاله هایی از جی رابی، سول ورث و دیوید مک دوگال ( توسط این قلم)، و سخنرانی خانم دکتر نهال نفیسی در اسفند سال ۱۳۸۹ در دانشگاه تهران تکثر در مطالعۀ میدان را مطرح کردند. خانم نفیسی گفت که در مردمنگاری پست مدرن، مطالعه فرهنگ نمی تواند از قدرت جدا باشد.