آدم ها در طول زندگی با چالشهای بسیار زیاد و مختلفی روبرو می شوند که بیشتر این چالشها محدود به زندگی فردی و شخصی این آدمهاست ؛ ودرمورد عموم مردم کمتر پیش می آید، که موضوعاتی دیگر باعث درگیری و چالش اساسی در زندگی اشان شود .البته در مورد افرادی از جامعه که معمولا” دغدغه های فکری و عقیدتی و ایدئولوژیک خاصی دارند امکان بروز چنین چالشهایی بیشتر وجود دارد . در این میان دین و مذهب از بسترهای مستعد بروز چالشهای غیر شخصی وعام است که افراد را به فراخورشرایط زندگی فردی و زیست اجتماعی اشان وهمچنین برخورداری ازسرمایه های مختلف فرهنگی و اجتماعی به اشکال مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.
قضیه اهانتهای مکرر دنیای غرب به ساحت پیامبر اسلام (ص) در سالهای اخیر و مواجهه افکار عمومی مسلمانان دربرابرآن ازجمله مصادیق بارز این به چالش کشیده شدن عام است . موضوعی که به بهانه های مختلف و برنامه ریزی شده هر ازچند گاهی برای تحقیرو سرکوب مسلمانان به کار گرفته می شود.
نوشتههای مرتبط
در ابتدای سال نو میلادی و زمانی که مسیحیان و مسلمانان سراسر عالَم، ایّام میلاد پیامبران خود را جشن میگرفتند به یکباره خبر حمله تروریستی به دفتر مجلّهای در فرانسه و کشته شدن چند نفر از کارکنان و کاریکاتوریستهای آن، به خبر اوّل رسانههای جهان تبدیل شد
در یک سکانس گروههای افراطی که خود را مسلمان معرّفی مینمایند با اقدامات خشونتآمیز و غیرانسانی در نقاط مختلف دنیا، با حربه کشنده قتل و ترور، وجهه رحمانی اسلام را نشانه می-گیرند. در سکانس دیگر، کاریکاتوریستها با تیغ تیز کاریکاتور، چهره اسلام را خدشهدار مینمایند و زمینه پایین آوردن جایگاه اسلام و تمسخر و توهین به این دین مقدّس آسمانی را فراهم میسازند. در سکانس نهایی تروریستهای افراطی منتسب به اسلام در واکنش به کاریکاتورهای توهینآمیز و با نیّت انتقام از کاریکاتوریستها، دست به ترور و خشونت میزنند؛ و به این ترتیب نبرد خونین کاریکاتوریستها با تروریستها رقم میخورد[i].
مساله رابطه غرب و اسلام، یکی از موضوعات مبهم و پیچیده ای است که در دوره مدرن بسیار چالش برانگیز بوده است. از یکسو در گفتمان های علمی در قالب شرقشناسی به تولید نظام معرفتی خاصی در مورد شرق و به ویژه مسلمانان منتهی شده و از سوی دیگر در عرصه سیاست، در قالب استعمار مجموعه ای از دستکاری های و دخالت نیروهای غربی در سرنوشت انسان غیر غربی را به همراه داشته است. تحلیل گران بسیاری به مساله اسلام هراسی در غرب اشاره کرده اند، در کنه ناخودآگاه غربی، نوعی تقابل نسبت به اسلام و مسلمانان وجود دارد، تقابلی که نه تنها در هنر و ادبیات غرب (در قالب اسلام هراسی)، بلکه در الهیات مسیحی و در سیمای قدیسان قرون وسطایی غرب مسیحی هم بازنمایی یافته است[ii].
در این میان بررسی وتعمق نسبت به نوع واکنش های مسلمانان و جوامع اسلامی در هنگام بروزچنین تهاجم های گسترده فرهنگی ازاهمیت زیادی برخوردار است ؛ چرا که به ایجاد شناخت بیشتر نسبت به میزان برخورداری اقشار مختلف از معرفت نسبت به عمق تعالیم اسلام کمک می کند ؛ درواقع نوع رفتار و کنش افراد مختلف برای مواجهه با چنین چالش بزرگ عقیدتی و مذهبی و شاید به نوعی اجتماعی و سیاسی ، بیانگر ویژگیهای هویتی است که یک مسلمان از دین خود گرفته است . البته شرایط اجتماعی و فرهنگی که افراد در آن قرار دارند نیز تأثیر بسیار زیادی بر نوع کنش آنها دارد . براین اساس شاید بتوان نوع بندی (تیپولوژی ) از افراد مختلف بدست آورد که تحلیل منطقی تری از کنش آنها در مواجهه با چنین چالشی را میسر سازد . آنچه که درادامه آمده است نیز نتیجه برررسی اجمالی در جهت دستیابی به چنین تحلیلی است که در آن کنش های افراد درمیان جامعه مسلمان ایرانی نسبت به موضوع اهانت به پیامبراسلام (ص) مورد بررسی قرار گرفته است.
معمولا ” درارائه اغلب نوع بندی های هویتی شاخص هایی مانند جنس ،سن ،تحصیلات ،طبقه و…مورد نظر قرار می گیرد .ولی از آنجا که میدان این بررسی محدود به شبکه های اجتماعی بوده است در مورد بسیاری از افراد دستیابی به مشخصات کامل و دقیق امکان پذیرنبوده لذا بیشترین توجه در این نوع بندی به تولید متن و محتواهایی است که افراد درشبکه های اجتماعی در قالب پست ها و کامنت هامنتشر ساخته اند.
پس از بررسی نمونه ها و تحلیل داده ها ی موجود ، کنشگران مورد مطالعه به ۴ نوع تقسیم بندی شده اند ؛ دسته اول کنشگران فعال تحت تأثیرگفتمان سیاسی حاکمیت اند که از اولین افرادی هستند که در واکنش به موضوع اهانت در فضای مجازی شرو ع به فعالیت نموده اند و فعالیت آنها بیشتر گروهی و هماهنگ بوده است. دسته دوم نیزکنشگرهای فعال غیر سیاسی اند که آنها نیز ازاولین کنشگرانی هستند که در مقابله با اهانت اقدام به فعالیت های گسترده در فضای مجازی نموده اند . فعالیت آنها هم به شکل فردی و هم هماهنگ با انواع کمپین هابوده است و افرادی که هیچ نوع واکنشی به موضوع نشان نداده اند و خنثی عمل کرده اند در دو دسته نوع بندی شده اند .گروهی کنشگرانی هستند که تحت تأثیرگفتمان سیاسی حاکمیت اند و گروه دیگر افرادی هستند که هیچگونه گرایشات سیاسی از خود نشان نمی دهند .
نوع اول:
کنشگرفعال تحت تأثیرگفتمان سیاسی حاکمیت
۱-این افراد ازاولین کنشگرانی هستندکه در مقابله با موضوع اهانت به پیامبر اسلام (ص) در فضای مجازی اقدام به فعالیت کرده اند و فعالیت آنها بیشتر گروهی و هماهنگ بوده است.
۲- اغلب این افراد درانتشار مطالب دیگران مشارکت فعال دارند و کمتر تولید کننده محتوا هستند . اغلب پست ها فاکتهای های کوتاهی است که معمولا” همراه است با تصاویر مذهبی از جمله اماکن مقدس و نمادهای دینی ،انقلابی و کمتر تکستهای علمی و تحلیلی مشاهده می شود
۳-افرادی که در این دسته جای می گیرند در اغلب موارد از دین به عنوان ابزار هویتی و در جهت دستیابی به اهداف مشخصی استفاده می کنند. دینداری که از خود ارائه می دهند معمولا”انحصارگرایانه و در عین حال عاطفی است . این افراد نگاه نقادانه همراه با بدبینی نسبت به نگرش و رفتارهای دینی دیگران دارند و نگاه ارزشی وایدئولوژیک خاصی به مسائل دارند.
۴-آنها عقیده دارند که فقط از طریق دین اسلام و به طور اخص مکتب شیعه که کاملترین و متعالی ترین مکتب است میتوان به حقیقت ،سعادت و رستگاری رسید .به اعتقاد آنها بیشتر افرادی که دین اسلام را قبول ندارند دچار یک نوع سرگردانی فکری و عملی هستند.
۳-این افراد زیاد اهل پرداختن به مباحث علمی و فلسفی در حوزه دین نیستند و باورهاوارزشهای اعتقادی اشان را با اتکاء به مراجع و علمای دینی معرفی می کنند
۴- در اغلب مضامینی که این دسته افراد بدان می پردازند نوعی تلاش برای مقابله باتهاجم فرهنگ غرب مشاهده می شود که به نظر می رسد با روند تغییرات ارزشی ودینداری در جامعه نسبت مستقیمی دارد.به طور کلی دین سهم عمدهای در زندگی آنها دارد. عرصه دین و علقه ها و احساسات مذهبی آنها با امیال و هدفهای سیاسی اشان خواسته یا نا خواسته عجین شده است به همین دلیل گاه بعضی از این افراد که از مشارکت کنندگان فعال هستند دست به مقابله با افکار مخالف خود میزنند
نوع دوم:
کنشگرفعال غیر سیاسی
۱- ازاولین کنشگرانی هستند که در مقابله با اهانت اقدام به فعالیت کرده اند .فعالیت آنها هم به شکل فردی و هم هماهنگ با انواع کمپین هابوده است.
۲-دراین نوع کنشگران هم افراد با تحصیلات عالی و هم افرا د غیر آکادمیک دیده می شود
۲-این نوع از افراد غالبا” افرادی مذهبی و مستقل از جناح بندی های سیاسی اند .
۳- عقایدو افکار دینی اشان را بااتکاء به منابع اصیل دینی مثل قرآن ونهج البلاغه ارائه می دهند
۴-عقاید و باورهای دگم وسرسختانه ای ندارند ،در برابر عقاید و اندیشه های جدید و تازه با انعطاف پیش میروند و پذیرای حقایق قابل تأمل می باشند
۴-به عرفان واخلاق توجه دارند . عقلانیت ،پرسشگری و فاصله گرفتن از جزمیت وتعصب در محتواهای ارائه شده توسط آنها مشاهده می شود.
نوع سوم :
کنشگر خنثی تحت تأثیرگفتمان سیاسی حاکمیت
۱- این دسته از کنشگران تقریبا ” دارای ویژگیهای کنشگران فعال –سیاسی می باشند با این تفاوت که غالبا” به لحاظ تحصیلات افرادی آکادمیک تر و برخوردار از پشتوانه های علمی می باشند .
۲- این دسته افراد به لحاظ زاویه نگاه و نوع مواجهه ،خود را متمایز از گروههای دیگر می دانند و لذا برای نشان دادن این وجه افتراق خود را درموقعیت خنثی قرار می دهند و لذا نه به شکل فردی و نه گروهی واکنشی به این اهانت نشان نمی دهند .
۳- محتوای ارائه شده توسط این افراد به لحاظ برخورداری از تعمق و ژرف نگری علمی از انواع دیگر قابل تشخیص است .
۴- این دسته از کنشگران غالبا” نقش راهبردی برای حلقه های پیرامونی خود را به عهده دارند وفعالیتشان برای ایجاد موج فکری است .
نوع چهارم:
کنشگرخنثی غیرسیاسی
۱- معمولا” کسانی هستند که همگی به خدا و معاد و نبوت معتقدند ومانند اغلب مردم دغدغه مرگ و جهان پس از آن را دارند
۲-توجه آنها به دین براساس برقراری یک رابطه عاطفی با خداست که بیشتر شعائر گرایانه است.آنهامخالف افراط و تفریط در دین هستند .اگر چه جامعه اطراف خود را دچار این افراط و تفریطهامیدانند .
۳- اصولا” دین در زندگی این افراد دارای سهمی متوسط بوده و خیلی چالش برانگیز نیست
۴- معمولا ” به مراجع تقلید و نهادهای دینی اعتقادی ندارند . تنوعات فرهنگی را به راحتی می پذیرند . نگرش آنها به مسائل دینی فاقد بعد ارزشی خاصی است ودر آنها علاقه چندانی به پیگیری مسائل صنفی و اجتماعی مشاهده نمی شود. نگرش غالب آنها به دین به عنوان امری فردی و شخصی است.این نگرش فردی به دین باعث شده که آنها دخالت دین در مسائل اجتماعی و سیاسی را بطورنسبی بپذیرند.
.۵- داشتن قلب سلیم و نیت پاک را تنها شرط اساسی خداپرستی و دینداری می دانند. درواقع در این افراد تعصب خاص دینی نیز مشاهده نمی شود.همچنین رسیدن به حقیقت را هدف غایی همه ادیان میدانند ودر نتیجه هیچ کدام از ادیان و مذاهب دیگر را انکارنمی کنند
به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری کلی میتوان گفت؛ غلبه فضای فردگرایانه و شخصی نویسی درمیان کاربران از طرفی نوعی بی تفاوتی و بی رمقی واز طرف دیگر همگرایی در سطح بسیارپایین در مواجهه با موضوعی با این اهمیت را سبب شده است . به طوری که علیرغم تبلیغات رسانه ملی بعد از گذشت چندین روز از انتشار خبر اهانت به ساحت پیامبر اسلام (ص) نیز، شاهد واکنش های جدی و قابل توجهی از سوی کاربران شبکه های اجتماعی نیستیم .این بی تفاوتی اگر چه در مورد گروه های مختلف به یک اندازه نیست ولی به لحاظ نوع واکنش ها و محتوای پیام ها به مخاطب ، در اکثریت موارد فاقد غنای لازم و مورد انتظار است . بیشترین پست ها اختصاص به ابراز احساسات شخصی افراد دارد که اگر چه دراین مقطع لازم و ضروریست ولی برای آینده کافی بنظر نمی رسد بویژه اینکه مواجهه افراد با این موقعیت چالش برانگیز اعتقادی درگذشته نه چندان دور هم تکرار شده است و چه بسا در آن زمان عکس العمل ها و واکنش های جدی تری را هم بدنبال داشته است و امروز با شواهد موجود بیم آن می رود که این بی تفاوتی ها و عدم تمایل افراد به موضع گیری جدی در قبال مصالح ومسائل عمومی و مشترکشان روز به روز گسترش بیشتری بیابد .
[i] محسن مهریزی،۱۳۹۳ ،نسبت اسلام و غرب با نبرد خونین کاریکاتوریستها و تروریستها http://www.dinonline.com/doc/note/fa/4593/
[ii] جبار رحمانی ،۱۳۹۳،اسلام هراسی و مسلمانان هراسانگیز