گفتگو با آقای دکتر صحت – دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و در کمی در رابطه با رشته تحصیلی و حوزه کاری تان بگویید.
نوشتههای مرتبط
من دکتر سعید صحت فرغ التحصیل دانشگاه توهوکو هستم و از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ در شهر سندایی ژاپن بودم. در حال حاضر هم در دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی در گروه مدیریت بازرگانی و بیمه عمدتا در حوزه مدیریت بیمه و مدیریت منابع انسانی مشغول به تدریس هستم.
انگیزه شما برای رفتن و تحصیل در ژاپن چه بود؟
من خیلی به ادامه تحصیل در ژاپن علاقمند بودم چون بحث های مدیریتی ژاپنی و مطالعه در زمینه آن برایم جالب بود و این که ژاپن یک کشور شرقی بود؛ بنابراین احساس کردم که فرهنگ آن به ما نزدیک است. از طرف دیگر می دانستم که آن هادر انجام کارهای گروهی خیلی موفق هستند. شاید هم فیلم هایی که در آن زمان از ژاپن می دیدیم روی دیدگاه و نگرش ما در مورد این کشور تاثیر گذاشته بود.
به هر حال دوره پنج سال و نیمی که در ژاپن بودم، دوره خیلی خوبی بود. البته سختی هایی داشت اما در هر صورت خیلی چیزها آموختم.
اگر خواسته باشید تجربه زندگی خود را در ژاپن تشریح کنید، چه می گویید؟
تجربه هایی که از ژاپن آموختم در زندگی شخصی من خیلی تاثیر گذاشت و در ایران هم از آن علم، روش تحقیق و تجربیات آن جا خیلی استفاده کردم.
تجربه های زیادی بود. اولا آشنایی با یک فرهنگ و یک زبان جدید خیلی مغتنم بود. آشنایی با مردم ژاپن، نظم، قانون مداری، برنامه ریزی، اهمیتی که به دانش و تحقیق می دهند، برای من خیلی جالب بود.
به نظرتان مهمترین مشخصه فرهنگی و اجتماعی و زندگی ژاپنی چیست؟ و چه شباهت ها و تفاوت هایی بین فرهنگ ایران و ژاپن می بینید؟
در رابطه با مشخصه فرهنگی ژاپن، می توانم به مواردی مثل نظم و انضباط اجتماعی، وجدان کاری، وقت شناسی، برنامه ریزی، رعایت احترام متقابل اشاره کنم.
شباهت های زیادی هم می توان بین فرهنگ ایران و ژاپن پیدا کرد. به هر حال هر دو کشور مشرق زمین هستیم و از زمآن های دور بین ژاپن و ایران رابطه خوبی بود. این رابطه از طریق جاده ابریشم وجود داشت. من حتی شنیده ام که این رابطه به حدی خوب بود که بعضی کشورها به آن حسادت می کردند.
همانطور که در دین ما جمع گرایی و داشتن روح جمعی تشویق شده، می بینیم که این گروه گرایی و کار گروهی در ژاپن خیلی قوی است. البته تفاوت هایی هم وجود دارد و برای مثال مذهبی بودن و رواج ارزش های مذهبی در ایران خیلی زیاد است. اما در ژاپن اعتقادات مذهبی خیلی کم رنگ تر است و شاید به همین دلیل هم است که آمار خودکشی در این کشور افزایش یافته است.
موضوع دیگری که می توانم به آن اشاره کنم و شاید در برخورد اول توی ذوق ایرانی هابخورد این است ژاپنی هانسبت به ایرانی هاکم تر خون گرم هستند و آن صمیمیت در محیط کار در ایران وجود دارد در ژاپن به چشم نمی خورد.
علاوه بر آن می توان به گرایش به مصرف نوشیدنی هایالکلی در ژاپن اشاره کرد.
آیا رابطه خود را با فرهنگ ژاپن حفظ کرده اید؟ در هر دو پاسخ مثبت و منفی، به چه دلیل و چگونه؟
خود من سعی کرده ام که ارتباط با ژاپن و ژاپنی هارا حفظ کنم. مثلا برنامه هایی که سفارت ژاپن برگزار می کند،، سعی می کنم که شرکت کنم. این ارتباط را خیلی دوست دارم. به قول یک دانشمند معروف، هرکس یک کشور دیگر را خوب بشناسد، می تواندکشور خود را هم بهتر بشناسد.
آیا می توانید مقایسه ای بین موقعیت رشته تحصیلی تان و فعالیت نهادهای علمی مرتبط با آن در ژاپن و ایران داشته باشید؟ و می توانید مقایسه ای هم بین برنامه های درسی و سیستم آموزشی ایران و ژاپن بکنید؟
در رشته ای که من تدریس می کنم، در مقایسه با ایران، امکانات بیشتری در ژاپن وجود دارد و این به هر حال می تواندمتاثر از اهمیتی باشد که آن هابه بحث آموزش می دهند و بودجه ایکه به این کار اختصاص می دهند، است. آن هابه منابع انسانی و بحث آموزش خیلی اهمیت می دهند و شاید به همین دلیل هم توانستند پیشرفت کنند.
به نظر شما چه چشم اندازهای همکاری در حوزه تخصصی شما می تواندبین ایران و ژاپن وجود داشته باشد؟ و چه زمینه های همکاری مشترکی را در این مورد پیشنهاد می کنید؟
در زمینه همکاری های مشترک در حوزه تخصصی ما مثل مدیریت بیمه، مدیریت ریسک، مدیریت بحران و مدیریت منابع انسانی، می توانیم همکاری هایی با هم داشته باشیم البته این همکاری هاوجود دارد. به نظرم ما مطالب زیادی می توانیم از ژاپنی هابیاموزیم و شاید آن هم بتوانند مطالبی را از ما یاد بگیرند. آن هاعلاقمندند که ایران را بشناسند و با ایران ارتباط داشته باشند. آن اهمیتی که ژاپنی هابه منابع انسانی می دهند و یکی از دلایل پیشرفت آن هاست برای ما میتواند بسیار درس آموز باشد.
به طور کلی برای تقویت روابط فرهنگی ایران و ژاپن چه پیشنهادهایی دارید؟
من فکر می کنم که از هر راهی باید در جهت تقویت روابط فرهنگی ایران و ژاپن استفاده کنیم. می توانداز طریق برگزاری برنامه های مختلف در قالب هفته فرهنگی باشد یا تبادلات فرهنگی، تفاهم نامه های مختلف بین دانشگاه های ایرانی و ژاپنی و …. باشد.
گفتگو باآقای دکتر هومن نیک ذات (فارغ التحصیلان بورس مومبوشو)
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و کمی در رابطه با رشته تحصیلی و حوزه کاری تان بگویید..
هومن نیک ذات – دکترای مهندسی انرژی از دانشگاه ناگویا هستم. ضمنا” فوق تخصص خود را در یک سری پروژه مشترک بین دانشگاه ناگویاو مرکز تحقیقات انرژی آیچی به مدت دوسال گذراندم. زمینه کاری اینجانب طراحی و مهندسی در صنایع نفت، گاز، و پتروشیمی می باشد.
انگیزه شما برای رفتن و تحصیل در ژاپن چه بود؟
تمایل به ادامه تحصیل در خارج از کشور، وجود بورس تحصیلی کامل، و دید بسیار مثبت از کشور ژاپن (چه از نظر فناوری و چه از نظر فرهنگ جامعه)، سه عامل عمده این انتخاب بوده اند.
اگر خواسته باشید تجربه زندگی خود را در ژاپن تشریح کنید، چه می گویید؟
این خود یک مقوله ای است که نیاز به نگارش یک کتاب دارد. اما اختصارا” می توان گفت: سخت کوشی، احترام به حقوق خود و دیگران، همیاری، نوع دوستی، صداقت، کمال یا تمامیت، و لذت زندگی.
این تجربه در زندگی شخصی و حرفه ایشما در ایران چه تاثیری داشته است؟
تجارب خوب زندگی در ژاپن سرمشقی برای کار و زندگی در ایران شده است. ضمن آنکه مشکلات و کاستی های زندگی در ایران بسیار واضح تر و روشن تر قابل رویت است.
به نظرتان مهمترین مشخصه فرهنگی و اجتماعی و زندگی ژاپنی چیست؟
رعایت حقوق دیگران، صداقت، و سخت کوشی، به ترتیب مهمترین مشخصه فرهنگی، اجتماعی، و زندگی ژاپنی است.
چه شباهت ها و تفاوت هاییبین مردم و فرهنگ ایران و ژاپن می بینید؟
علیرغم وجود ظاهری کاملا متفاوت بین مردم و فرهنگ دو کشور، شباهت های فراوان و تفاوت اندکی می توان یافت. پراکندگی آب و هوایی، زلزله خیزی، وجود کوه های آتشفشانی مشابه، قدرت نفوذ مذهب، پایبندی به خانواده و رسوم تاریخی، نفوذ خرافات در افراد مسن، و ….
وتفاوتهای اندکی همچون نوع دین، و بومی بودن صنعت و فناوری پا به پای سنت می توان دید.
آیا رابطه خود را با فرهنگ ژاپن حفظ کرده اید؟ در هر دو پاسخ مثبت و منفی، به چه دلیل و چگونه؟
بلی. با ارتباطات شخصی و مسافرت های دوره ای. جهت زنده و بروز نگهداشتن تجارب و تبادل علمی و فرهنگی.
آیا می توانید مقایسه ای بین موقعیت رشته تحصیلی تان و فعالیت نهادهای علمی مرتبط با آن در ژاپن و ایران داشته باشید؟ و می توانید مقایسه ای هم بین برنامه های درسی و سیستم آموزشی ایران و ژاپن بکنید؟
خیر. مقایسه صحیحی نمی توان داشت، چراکه در ژاپن نتایج، حاصل از کار گروهی و تیمی می باشد. ولی در ایران بدلیل انفرادی بودن فعالیتها عمدتا” ناموفق است.
به نظر شما چه چشم اندازهای همکاری در حوزه تخصصی شما می تواندبین ایران و ژاپن وجود داشته باشد؟ و چه زمینه های همکاری مشترکی را در این مورد پیشنهاد می کنید؟
در صنایع نفت، گاز، و پتروشیمی هرگونه همکاری ممکن بوده و تنها به دلایل سیاسی متوقف است. لیکن تمایل درونی اینجانب همکاری ویژه در جهت کاهش مصرف انرژی می باشد.
به طور کلی برای تقویت روابط فرهنگی ایران و ژاپن چه پیشنهادهایی دارید؟
دولت ژاپن روش مناسبی را برای تقویت روابط فرهنگی اتخاذ نموده که ایران بدرستی از آن استفاده نمی نماید. اگرچه افراد مختلف بسته به ظرفیت خدادادی خود در حد مقدور در زمینه های مختلف استفاده نموده اند، اما سیاست های کلی کشور منطبق با خواسته افراد نیست.
گفتگو با آقای دکتر امید توکلی ( فارغ التحصیلان بورس مومبوشو)
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و در کمی در رابطه با رشته تحصیلی و حوزه کاری تان بگویید.
امید توکلی – مهندسی شیمی (انرژی و محیط زیست) – استادیار دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه تهران. ۹ سال حضور در ژاپن جهت تحصیل در مقطع دکترا (۴ سال) و گذراندن دو دوره پسادکترا (۵/۴ سال) در دانشگاه ایالتی اساکا.
انگیزه شما برای رفتن و تحصیل در ژاپن چه بود؟
ادامه تحصیل در ژاپن، استفاده از امکانات آزمایشگاهی و دسترسی به فناوریهای نوین و همچنین علاقهمندی به شناخت فرهنگ ژاپنی و آداب و رسوم آنها.
اگر خواسته باشید تجربه زندگی خود را در ژاپن تشریح کنید، چه می گویید؟
به قول یکی از دوستان ایرانی ژاپن قارهای است متفاوت در کل جهان. ادب و احترامی که در ژاپن برای افراد قائل میشوند (اگرچه در خیلی از موارد ممکن است ظاهری و از سر انجام وظیفه باشد)، سختکوشی آنها بخصوص در نسلهای قدیمی ترشان، رفاه اجتماعی بسیار بالا در این کشور، سیستمهای حمایتی موجود در نظام اجتماعی، همراه بودن تکنولوژی با رسوم و باورهای سنتی و از همه مهمتر سیستمی کار کردنشان و وجود تفکر جمعی از شاخصههای مهم زندگی کردن در ژاپن است.
این تجربه در زندگی شخصی و حرفه ای شما در ایران چه تاثیری داشته است؟
تجربه زندگی در ژاپن بسیار در نحوه نگرش فعلی و کار کردن بنده تاثیرگذار بوده است. سعی کردهام که از نظام دانشگاهی و سیستمهای فعالی که در آزمایشگاهها و مراکز آکادمیک ژاپن بوده در برقراری یک سیستم فعال در انجام امور دانشگاهی بهره گیرم. همچنین در نگرش سیستمی و استفاده از تفکر جمعی موثر بوده است. در خیلی از موارد هم با توجه به جنبههای متفاوت و معضلات موجود در جامعه ایرانی شاید تجربه ژاپن چندان موثر نیافتاده است.
به نظرتان مهمترین مشخصه فرهنگی و اجتماعی و زندگی ژاپنی چیست؟
مهمترین مشخصههای فرهنگی: ۱- وجود باورها و سنتهای قدیمی همراه با رشد بالای فناوری در این کشور، ۲- وجود احترام در جامعه، ۳- وجود نظام همفکری و همکاری در بخشهای مختلف جامعه.
مهمترین مشخصههای اجتماعی: ۱- رفاه اجتماعی بالا و دسترسی کلیه بخشهای جامعه به امکانات یکسان و سطح بالا و وجود دسترسی کامل به این امکانات، ۲- وجود سیستمهای حمایتی نظیر: بوجود آوردن امکان تحصیل برای دانشجویان خارجی به منظور نهایی تبادل فرهنگی و معرفی فرهنگ ژاپنی به کل دنیا، سیستمهای حمایتی تولد کودکان، بیمههای مخصوص کودکان و سالمندان، تسهیلات خاص برای سالمندان و …، ۳- تفکر جمعی و سیستمهای مدیریت صحیح اجتماعی.
چه شباهت ها و تفاوت هایی بین مردم و فرهنگ ایران و ژاپن می بینید؟
کلا در هیچ یک از موارد اشاره شده فوق شباهتی بین دو جامعه ایران و ژاپن وجود ندارد. شباهتهای بین دو کشور را شاید در برخی از موارد خانوادگی (حریم خانوادهها، وابستگیهای موجود) و نظامهای مردسالارانه اجتماعی بتوان نام برد.
آیا رابطه خود را با فرهنگ ژاپن حفظ کرده اید؟ در هر دو پاسخ مثبت و منفی، به چه دلیل و چگونه؟
با وجود مشکلات سیاسی فراوانی که در برقراری ارتباط ایجاد شده، سعی کردهام ارتباط خود را از طریق شرکت در کنفرانسهای علمی، برقراری تفاهمنامه با دانشگاههای ژاپنی و همچنین از طریق دوستان ایرانی و ژاپنی مقیم ژاپن حفظ نمایم.
آیا می توانید مقایسه ای بین موقعیت رشته تحصیلی تان و فعالیت نهادهای علمی مرتبط با آن در ژاپن و ایران داشته باشید؟ و می توانید مقایسه ای هم بین برنامه های درسی و سیستم آموزشی ایران و ژاپن داشته باشید؟
سیستم آموزشی ایران و ژاپن در موارد کلی شباهتهایی دارد اما از نظر وجود سیستمهای آزمایشگاهی و برنامههای مربوط به پایاننامههای مقاطع مختلف تحصیلی، ردهبندیهای موجود در آزمایشگاههای علمی (به ترتیب از: پروفسور-دانشیار-استادیار-محققین پسا دکترا-دانشجویان دکترا-کارشناسی ارشد-کارشناسی)، امکانات و تجهیزات فوقالعاده در آزمایشگاهها و مدیریت صحیح استفاده از این امکانات متفاوت هستند.
رشته تحصیلی اینجانب که انرژی و محیطزیست میباشد که با توجه به اهمیت هر دو موضوع در آینده کل جهان با نهادهای علمی و اجتماعی بسیاری میتواند در ارتباط باشد.
به نظر شما چه چشم اندازهای همکاری در حوزه تخصصی شما می تواندبین ایران و ژاپن وجود داشته باشد؟ و چه زمینه های همکاری مشترکی را در این مورد پیشنهاد می کنید؟
در هر دو مقوله انرژی و محیطزیست زمینههای همکاری بسیاری وجود دارد. در زمینه انرژی و موضوعات مربوط به بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت انرژی و همچنین در بحثهای محیط زیستی ژاپن در دنیا سرآمد میباشد و شاحصههای انرژی و محیط زیست این کشور را در میان کشورهای دنیا بین ۱۰ کشور اول قرار میدهد که استفاده از سیاستها و چشماندازهای موجود در ایران میتواند بسیار بسیار تاثیرگذار باشد.
به طور کلی برای تقویت روابط فرهنگی ایران و ژاپن چه پیشنهادهایی دارید؟
پیشنهاد مشخص بنده برقراری هفتههای ایران-ژاپن در هر دو کشور در مناسبتهای مختلف در هر سال، امکان برگزاری سمینارها و همایشهای علمی، مدیریتی بین دو کشور و ایجاد تسهیلات برای ایرانیان (و بخصوص فارغالتحصیلان) جهت برقراری ارتباط با سازمانها و مراکز آکادمیک و صنعتی ژاپن از طریق سیستمهای حمایتی که میتواند با کمک سفارت ژاپن ایجاد شود. در این رابطه لازم است که در روابط سیاسی بین دو کشور نیز تسهیلاتی بوجود آید.
گفتگو با خانم دکتر جهانآرا( فارغ التحصیلان بورس مومبوشو)
لطفا خودتان رامعرفی بفرمایید وکمی در رابطه با رشته تحصیلی و حوزه کاری تان بگویید.
مژگان جهان آرا – استادیار دانشکده کاربردی دانشگاه هنر .،۶ سال در ژاپن برای تحصیل در دوره کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه ” Kobe Design University” مشغول به تحصیل بودم و سال ۲۰۰۳ میلادی از رشته ی دکترای نظریه طراحی فارغ التحصیل شدم.
از همان سال پس از بازگشت به ایران مشغول به تدریس و کار در دانشگاه هنر در تهران شدم.
انگیزه شما برای رفتن وتحصیل در ژاپن چه بود؟
ژاپن در طراحی و هنر کشور ممتازی در میان مناطق آسیایی است. در ادامه ی رساله دوره کارشناسی ام که موضوع بررسی خلاقیت در پارچه های ژاپنی بود. من بیش از هرجا علاقمند بودم به آن کشور رفته و از نزدیک با حوزه ای که مطالعه ای چند برای پایان نامه در این جا داشتم را ببینم و درس خوانده و یاد بگیرم. برای همین بقیه نقاط جهان را به همراه جذابیت های خود کنار گذاشته و فقط ژاپن و تحصیل در آن جا را به عنوان راه مناسب خویش انتخاب نمودم. که پس از گذراندن مراحل چندگانه دریافت بورسیه ی دولت ژاپن موفق به این امر شدم.
اگر خواسته باشید تجربه زندگی خود را در ژاپن تشریح کنید، چه می گویید؟
تجربه زندگی در هر کشور خارجی بسیار پر تجربه خواهد بود. جذاب از سویی و سخت از جهاتی دیگر، ژاپن هم این چنین بود.
چون وقتی به جهت آموختن و تجربه کردن از کشور خودت بیرون می روی پس کاملا آماده ی آن هستی و بسیاری امور فرهنگی هر اجتماع بر تو تاثیر بسیار خواهد داشت. خصوصا شرایط دانشجویان این بورسیه به خاطر شرایط خوب آن اصلا نگرانی از بابت مخارج و … ندارند و بالعکس در شرایط خوبی از داشتن مکانی برای تحصیل و اسکان و … برخوردارند. در نتیجه با کسانی که با شرایط دیگر و به اهداف دیگر از کشور خارج می شوند کاملا موقعیت متفاوتی دارند. موقعیتی تنظیم شده از قبل با داده های مورد اطمینان نظیر دانشگاه، رشته، محل اسکان و … . برای همین از ابتدا رضایتمندی خوبی در سطح به نسبت خوبی را دارا هستند.
من هم به همین شکل در شهری زیبا در همسایگی اوساکا در منطقه ی کانسایی به نام کوبه ساکن شدم برای هر ۶ سال هم همان جا بودم. دانشگاهم بسیار بزرگ نبود اما بسیار معتبر بود. به طور خاص و برای من فضای کافی و بیشتر از آن را برای یادگیری فراهم می کرد. در عین حال که مردم ژاپن بسیار مهربان و مودب هستند شرایط خوبی را برای شما در زندگی را هم فراهم می کنند.
خصوصا در زمینه ی مطالعات فرهنگی و هنری وقتی به طور خاص شما در مورد هنر آنان مطالعه می کنیدباید حتما به آنان نزدیک شوید، معاشرت کنید تا ریشه های هنری و فرهنگی را از آنان بیشتر دریافت کنید و تجربه زندگی در ژاپن این امکان را به من داد.
در این سوی دنیا از ایران تا حدود ژاپن، منظورم قاره آسیاست، مناطق بزرگی هستند که هر کدام دارای گنجینه های شگفتی از آموختنی و تجربه هستند و از این میان آنان زندگی در ژاپن برای من به عنوان فرصتی بود تا بتوانم به همراه کشور و فرهنگ و هنر خود، به فرهنگ و هنر کشور آنان سری زده و بیاموزم و به خاطر این مسئله همیشه خدا را شکر کرده و سپاسگزارم.
تجربه ی زندگی در ژاپن به شما می آموزد: این که تنها نیستید، در جمع زندگی می کنید و همیشه و در هر کجا باید همه را در نظر بگیرید، دقت داشته باشید، به چیزی که دارید قانع باشید و به آن خو بگیرید و دوستش بدارید ، با طبیعت آشنا باشید و … و زندگی کنید.
این تجربه در زندگی شخصی و حرفه ای شما در ایران چه تاثیری داشته است؟
انسان اگر در مدتی طولانی در مکانی زندگی کند با فضا و طبیعت آن خو می گیرد و تاثیر می گیرد. به نظرم تجربه زندگی در کشوری خارجی برای هر کس پس از حدود یک یا دو سال اثری قابل ملاحظه خواهد گذاشت. شاید یکی از خصوصیات بسیار ممتاز مردم ژاپن صبوری آنان است.و من به دلیل اینکه صبور بودن برایم سخت است سعی کردم از آنان بسیار یاد بگیرم. نگاه نزدیک به طبیعت ژاپنی به مسائل زندگی و واقعیت که گاه بسیار بی رحم است و دقیق، سختی هاو آسودگی هایخاص خودش را دارد که به هر کدام خو کنید در زندگی شما در کشور دیگر سخت خواهد بود.
در زندگی حرفه ایمن زندگی در ژاپن بسیار موثر بود. هدف من از ابتدا تحصیل هنر آسیایی بود و به طور خاص ژاپن. خوشبختانه قرارگیری من در دانشگاهی که طراحی شاخه اصلی آموزشهای آنان بود، فرصتی مناسب را برای مطالعه به دست آوردم و سعی کردم هر چه بیشتر بیاموزم. شاید با دیدن ارزش بالایی که ژاپنی ها به نگاه داشتن هنرشان می دادند، چه هنر سنتی و چه امروزشان روشی را به من آموخت که شاید دقت و بازنگری برایم در هنر خودمان بود. و این تاثیر به سزایی در انتخاب موضوعات تحقیقی ، تدریسی و آثار هنری ام داشته است. البته توانایی من در ارائه ی آنان به نسبت مطالب تجربه کرده ام بسیار محدود است که امیدوارم بتوانم شایسته تر از آن استفاده کنم.
به نظرتان مهمترین مشخصه فرهنگی و اجتماعی و زندگی ژاپنی چیست؟
مهمترین مشخصه ی فرهنگی مردم ژاپن “سکوت” است. اصلا ژاپن کشور سکوت است. زندگی در ژاپن به دور از هیاهوهای معمول در سایر کشورهای دنیاست. این از سویی بسیار مطلوب است و از سویی بسیار سخت. یکی از همان نمونه های طبیعی سخت که قبلا اشاره نمودم. گاه درون گرایی آنان آنقدر است که شما در مدتی طولانی در سکوتی پر فشار و عجیب گیج می شوید.
دیگری صبر است آنان بسیار مردم صبوری هستند.
دیگری دقت در ساختن آینده است. این خصوصیت به طور عجیبی کلی است و باعث می شود برنامه ریزی انجام هر کاری – از خرد تا کلان – با دقتی انجام شود که نتایج اش بلند مدت باشد.
دیگر سادگی است. آن قدر ساده که گاه حتی بسیار سخت و طاقت فرسا است. گاه بسیار جذاب و دلنشین.
دیگر فکر کل نگر است ، شما هیچ گاه یک نفر نیستید ، باید با هم فکر کنید و برای همه. و این سیستم کلی اجتماع گاه برای خارجیان که با روش های دیگر تربیت شده اند به منزله تبعیت از یک سیستم تعریف شده که روش های آسوده فردی برای تعریف شخصی آنان ندارد بسیار سخت جلوه می کتد.
چه شباهتها و تفاوتهایی بین مردم وفرهنگ ایران و ژاپن میبینید؟
فرهنگ و مردم ایران و ژاپن دارای شباهت های بسیاری هستند. در شرم، احترام، محبت، داشتن آداب و رسوم و آیینهای کهن خانوادگی و مذهبی و اجتماعی مشترک ، خانواده و توجه به فرزند و ازدواج و …
آیا رابطه خود را با فرهنگ ژاپن حفظ کرده اید؟ در هر دو پاسخ مثبت و منفی، به چه دلیل و چگونه؟
بله ، با همکاری های مختلف در زمینه های فرهنگی و هنری.
آیا می توانید مقایسه ای بین موقعیت رشته تحصیلی تان و نوع فعالیت های مرتبط با آن در ژاپن و ایران داشته باشید؟ و می توانید مقایسه ای هم بین برنامه های درسی و سیستم آموزشی ایران و ژاپن داشته باشید؟
سیستم آموزش ژاپن در هنر که رشته ی تخصصی من بود مبتنی بر آموزش متمرکز بر توانایی فردی بود به صورتی که کار و اثر هر فرد در جهت روش خودش تقویت می شد تا به روش تخصصی هنری خود دست یابد. این نکته در آموزش هنری بسیار بسیار مهم است. چون اگر روش تکلیفی باشد خلاقیت که نکته ی اساسی هنر است را مورد تهاجم قرار خواهد داد.
نکته ی دیگر حمایت از انواع مختلف دانشجویان از توانا تا کم توان بود یعنی به عموم افراد اجازه و امکان تحصیل داده می شد و همین امر مهمی در تایید حقوق فردی برای تحصیل بود بر خلاف برخی تنگ نظری ها یا سیستمهایی که دانشگاه را مکانی برای افرادی با نمرات بالا می دانند. البته درجه بندی دانشگاههای معتبر تا معمولیتر باعث می شد افراد ناتوان تر در مراکزی که معروفیت و سخت گیری های معمول را ندارند تحصیل کنند ، اما تحصیل کنند.
در یک نگاه کلی تفاوت ویژه ای در نوع کارکرد آثار هنری دانشجویان ایرانی و ژاپنی بود. سیستم آموزش و در یافت کار ازدانشجویان ایرانی به صورتی است که در هرترم تحصیلی میزان زیادی کار، وبا امکانات محدود ابزار آلات و مواد هنری، در کیفیت های مطلوب ، حاصل می آید. و در معنا دانشجویی که خوب کار کند پرکارهم می شود. اما دانشجویان ژاپنی به طور کلی چنین نیستند و این پرکاری محدود به عده ای در هر کلاس می شود که البته آنان خوب و متمرکز کار می کنندو درس می خوانند که نتیجه ی بسیار مطلوبی را می گیرند. یعنی یک دانشجوی ایرانی هنر به طور معمول در مقایسه با دانشجوی هنری ژاپنی چند برابر کار می کند اما کمتر به نتیجه ی نهایی اجرایی در حوزه های مختلف هنری می رسددر ژاپن باالعکس است.
به نظر شما چه چشم اندازهای همکاری در حوزه تخصصی شما می تواند بین ایران و ژاپن وجود داشته باشد؟ و چه زمینه های همکاری مشترکی در این مورد پیشنهاد می کنید؟
زمینه های همکاری و علاقمندی بسیار است اگر میسر شود.
به طور کلی برای تقویت روابط فرهنگی ایران و ژاپن چه پیشنهادهایی دارید؟
دو کشورسال ها است روابط فرهنگی خوبی را دارا هستند. رموز و شگفتی های پنهان در فرهنگ آنان بسیار است که می شود بیش از پیش به آنان پرداخت و رنگ و بوی خاصی در هر سال به آن داد. این امر با توجه به افزایش میزان محققان و علاقمندان هم اکنون به نسبت گذشته در خور توجه است. هنر زمینه بسیار شایسته ای برای انجام این امور است.
این مطلب متعلق به ویژه نامه «فرهنگ ژاپن» است.