انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ژانر رمانس و سینمای هون سانگ سو

پویان پاک‌نژاد

سینمای هون سانگ سو را موتیف‌هایی‌ شکل می‌دهند که در فیلم‌های او بیشترین بسامد را دارند. از جمله راوی نویسنده/ فیلمساز، مدرسه/ دانشگاه، سفر، کافه، پرسه‌زنی، شادخواری، عشق/میل‌ورزی، عنصر خیال و استفاده از نمای زوم. مجموعه‌ای از تم‌ها و قواعد به عاریت گرفته شده از ژانرها سینمای هون سانگ سو را شکل می‌دهند. اما در این میان شاید فیلم‌های او قرابت بیشتری با ژانر رومانس داشته باشند.

عنصر محوری رمانس، ساختار است و برای شناخت رمانس، ناچار از رویکرد ساختاری هستیم. بنابراین، رمانس را چنین تعریف کرده‌اند: «مجموعه ماجرا»، ماجرا یا حادثه، بنیان رمانس است. قهرمان از یک ماجرا بیرون می آید و با ماجرایی دیگر درگیر می‌شود. با این حال، کنش اساسی، «جست‎وجو» است یا دست کم، جست‌وجو در بخش‌هایی از آن است. به اصطلاح ارسطو، در رمانس، «کنش جست وجو» شکل می گیرد و بر سر راه این جست وجو، موانعی پیش می آید که هیچ رابطه علّی با هم ندارند. شخصیت‌های محوری فیلم‌های هون سانگ سو غالبا مسافرند و این شروع کنش جست‌و‌جو‌گری‌ست، سفری که به جبر یا اختیار صورت می‌گیرد، در فیلم Night and Day سونگ نام کیم از دست پلیس به پاریس پناه می‌برد، In an other Country اپیزودهایی از سفر به ساحلی توریستی واقع در کره جنوبی‌ست. فیلم Hill of Freedom داستان بازگشت موری به کره جنوبی برای یافتن معشوقه سابقش است. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد سفر یکی از موارد تکرار شونده در فیلم‌ّهای این فیلمساز کره‌ای‌ست حال یا سفری برنامه‌ریزی شده و یا به این صورت که شخصیت‌ها خود را در دل جغرافیایی بیگانه می‌یابند. مسافران فیلم‌های او بیشتر زائرند تا توریست چرا که مکان‌های مورد گردش آن‌ها را کافه‌ها و خیابان‌ها و پارک‌ها و مدارس و دانشگاه‌ها تشکیل می‌دهند. نماهایی از تابلوی نام خیابان‌ها، محله ها و پارک‌ها در فیلم‌های سونگ سو بسیار پرتکرارند. سفرها معمولا با هدفی آغاز می‌شوند اما از مسیر آن منحرف شده و کیفیت‌های دیگری می‌یابند. درفیلم Right Now Wrong Then کارگردانی جهت شرکت در فستیوال فیلم به سوان سفر می‌کند اما تمام سفر او وقف آشنایی و رابطه‌اش با یون هی جونگ دختری نقاش می‌شود. در فیلم On the Beach at Night Alonیونگ هی بازیگر زنی که به تازگی از رابطه با کارگردانی متاهل دست کشیده برای پشت سر گذاشتن این رابطه به یکی از شهرهای ساحلی کره سفر می‌کند جایی که برحسب اتفاق لوکیشن فیلم جدید آن کارگردان است. و همان‌طور که در مورد Hill of Freedom گفته شد موری برای پیدا کردن معشوقه سابقش به کره بازمی‌گردد اما با آدم‌های دیگری آشنا می‌شود و روابط تازه‌ای شکل می‌گیرند. با این اوصاف می‌توان گفت کنش اصلی شخصیت‌های محوری در این فیلم‌ها جست‌و‌جوگری‌ست اما با کمی اغماض چرا که جست‌و‌جو معمولا با هدفی در پیش‌رو تعریف می‌شود اما آدم‌های سینمای هون سانگ سو بیشتر پرسه می‌زنند، کشف می‌کنند و به شناخت تازه‌ای از آدم ها و جهان دست می‌یابند بی‌اینکه در ابتدای امر چنین قصدی داشته باشند.

 

عشق در سینمای هون سانگ سو نسبت به شکل متافیزیکی آن سلبی‌ست. عشق در فیلم‌های او نمود زمینی و جسمانی می‌یابد و با قدم زدن‌های طولانی، نوشیدن تا خرخره و روابط جنسی معنا می‌شود شاید میل ورزی و آزادسازی انرژی حیات ما را در فهم آنچه که در روابط آدم‌های چنین سینمایی پیش می‌آید بیشتر یاری رساند. در فیلم Our Sunhi سانهی هم‌زمان با سه مرد در ارتباط است. مردها که هم را می‌شناسند از رابطه خود با او، با هم درد دل می‌کنند. در فیلم Woman Is the Future of Man دو دوست قدیمی پس از سال‌ها پیش دوست مشترکشان پارک سون هوا برمی‌گردند و پس از اینکه با او هم‌بستر می‌شوند بار دیگر او را ترک کرده و به زندگی‌شان برمی‌گردند. در فیلم‌های هون سانگ سو شکل کلاسیک مثلث عشقی به چند ضلعی‌ها متحول شده است. در ژانر رومانس موانع و رقابت‌ها هستند که شخصیت‌های اصلی را به کنش وامی‌دارند اما در فیلم‌های هون سانگ سو رقابت عشقی به شکل کلاسیک آن وجود ندارد و مانع سخت و مستحکمی نیز در کار نیست جای رقابت ها و موانع را سیر طبیعی یک رابطه پر می‌کند. اگر دو نفر معشوقه‌ای مشترک داشته باشند معمولا با این مسئله کنار می‌آیند مانند مثالی که پیش‌تر از فیلم Our Sunhi آورده شد. زن‌ها و مردها با آگاهی از موقت بودن رابطه‌شان با مرد یا زنی که دارای همسر است وارد چنین رابطه‌ای می‌شوند. در فیلم Right Now, Wrong Then هام چون سو که مردی متاهل است دلباخته یون هی جونگ می‌شود فیلم از دو اپیزود تشکیل شده است در اپیزود اول هام چون سو متاهل بودنش را منکر می‌شود و نمی‌تواند دل یون هی جونگ را به دست بیاورد اما در اپیزود دوم که از همان نقطه شروع قسمت اول آغاز می‌شود هام چون سو متاهل بودنش را فریاد می‌زند و این بار یون هی جونگ است که به او دل می‌بازد.

 

نماهای زوم تقریبا در تمام فیلم های هون سانگ سو به چشم می آیند و کارکردی چند وجهی دارند سوای اینکه زوم آلترناتیوی برای نماهای حرکتی پرهزینه است. فیلمساز با زوم کردن روی شخصیت‌ها در مواردی که بار حسی‌ای در آستانه ایجاد  شدن است ما را به شخصیت‌ها نزدیک‌تر می‌کند و از این طریق فضای حسی که بر صحنه حاکم است را می پروراند. از طرفی شکل زوم کردن در فیلم‌های سونگ سو تعمدا همراه با پرش و حرکت همراه است تا ما را به وجود دوربین آگاه سازد که از این نظر کارکردی در راستای متا‌فیکشن یا متاسینما دارد.

ادبیات رومانس در سیر تاریخی خود همواره قرین رویا و خیال پردازی بوده است. در سینما هون سانگ سو نیز عنصر خیال نقشی پررنگ دارد. رویاها و یا خیالبافی‌های اشخاص این فیلم‌ها به لحاظ شکل روایت کاملا با آنچه که در بستر واقعیت جاری‌ست شبیه‌اند تنها از طریق مرزهایی که خود فیلمساز کار می‌گذارد به واقعی بودن و یا خیالی بودن آنچه که در حال رخ دادن است پی می بریم مرزگذاری‌هایی که بیشتر با بازگشت و تکرار صحنه‌ای که خیال‌پردازی از انجا شروع شده است انجام می‌پذیرند. مثلا با برگشتن دوربین به صحنه‌ای که سونگ نام کیم در آغوش همسرش خوابیده است پی می‌بریم تمام ماجرای زندگی او با زنی دیگر که قبلا در واقعیت ملاقاتش کرده و ماجرای مریضی همسر فعلی‌اش در عالم خیال رخ داده است. در فیلم On the Beach at Night Alone یونگ هی در انتهای بخش اول فیلم کنار ساحل به خواب می‌رود و پس از ماجراهایی که در طول فیلم از سر می‌گذراند در انتهای فیلم همان جایی که ابتدای فیلم خوابیده بود بیدار می‌شود انگار تمام مدت ما رویاهایی که او در خواب می دیده را دنبال کرده‌ایم. رویاهایی که اگر مرزگذاری نمی‌شدند از واقعیت غیر قابل تمیز بودند. چه بسا مواردی که فیلمساز این مرزها را محو کرده و ما تنها با تصویر خیال او و اشخاص فیلم‌هایش روبه‌رو بوده‌ایم. این ایده را می توان تا آنجا پیش برد که کل سینمای هون سانگ سو را سینمایی رویاگون و خیال انگیز بدانیم چرا که در ورطه خیال آدم‌ها بیش تر از امیالشان پیروی می‌کنند و سینمای هون سانگ سو سینمای آدم‌هاییست که گویی منبع انرژی حیاتند.

 

با تمامی مواردی که در این نوشتار برشمرده شد می‌توان با طرح ادعاهایی سینمای هون سانگ سو را با عناصر برسازنده ژانرهای دیگری نظیر ملودرام، ادونچر و … نیز مورد بررسی قرار دارد. اما اگر ژانر را نیروی کمکی مخاطب در نظر بگیریم چنین خوانش‌هایی گمراه کننده به نظر می‌آیند اما با واقف بودن بر این مهم که دریچه ورود به چنین آثاری تنها از طریق مطالعه مجموعه آثار گشوده می‌شود، شاید تطابق دادن بعضی از ویژگی‌های تکرار شونده با قواعد ژانرها چه در راستای فهم گسترده‌تر از یک ژانر و چه در مورد کشف وجوه مغفول مانده یک فیلم راهگشا باشد.