انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چه‌کسی می‌گوید چطور «زیبا» شوید؟ در گفتگو با فاطمه سیارپور

دسترسی به مطب‌ها و پزشکان لاغری و تغذیه این روزها کار سختی نیست. در هر بیمارستان، هر میدان و نقطه پرجمعیتی از شهر می‌توان پیدایشان کرد. با این وجود سرِ این پزشکان همیشه شلوغ است و مطب‌هایشان بیش از هرچیز پر از زنانِ منتظری است که اعتقاد دارند بهترین دکتر را انتخاب کرده‌اند. برخی طب سوزنی می‌کنند، برخی داروهای گیاهی تجویز می‌کنند و… . روش‌های دیگری نیز هست؛ جست‌وجوگر گوگل متن‌های بی‌شماری را نشان می دهدکه پر از نکاتی برای “بهتر بودن” بدن ما هستند. از این‌ها که بگذریم می‌رسیم به روشی پنهان و پرخطر بری لاغری؛ «شیشه» مصرف کنید تا در مدتی کوتاه به اندامی مناسب برسید…!

یک انسان‌شناس معتقد است: در یک پکیج آماده شده برای بدنِ انسانی و به ویژه زنان، چیزی که خود را از همه بیشتر نشان می‌دهد تلاش برای رسیدن به کالبدی مناسب است، که درتصاویر رسانه‌ای‌شده، «لاغر» بازنمایی می‌شود و در این میان حتی اگر ملاک‌های ژنتیکی و پزشکی، افرادی را چاق محسوب نکند، ناخودآگاه چاقی هر چه بیشتر نفی و طرد می‌شود.

فاطمه سیارپور (انسان‌شناس و مدیر انتشارات و بخش مطالعات بدن انسان‌شناسی و فرهنگ) در ابتدا و در پاسخ به این سئوال که هدف رژیم‌های غذایی چیست، در گفتگو با فرارو گفت: من به این مسئله معتقد نیستم که رژیم غذایی، تنها به دلیل زیبایی اتفاق می‌افتد. البته زیبایی بخش غیرقابل انکاری از آن است اما با رواج سبک زندگی شهری، بروز کم‌تحرکی و در نتیجه چاقی، انواع بیماری‌هایی در کالبد انسانی ظاهر شده است. مثلاً نوعی بیماری در میان زنان رواج یافته که به تخمدان پلی کیستیک موسوم است. به‌طوری که آمار‌ها نشان می‌دهد ۶ تا ۱۰ درصد زنان در سنین باروری به این بیماری مبتلا هستند. تظاهرات این بیماری وسیع است و اعم از جوش صورت گرفته تا کم‌مویی سر و چاقی مفرط را در بردارد و علت عمده نازایی شناخته می‌شود. البته من بحث دقیق‌تر درباره نشانه‌ها و عواقب آن مانند دیابت و سکته قلبی را به عهده پزشکان می‌گذارم، چون تحلیل فرهنگی اثرات این بیماری را وظیفه خودم می‌دانم. در بسیاری موارد پزشکان برای درمان این بیماری کنترل و کاهش وزن را به عنوان عامل اصلی مطرح می‌کنند و زنان را وامیدارند تا همزمان با مصرف قرص‌های هورمونی -که خود در موارد بسیاری عامل افزایش وزن هستند- تن به رژیم‌های سخت بدهند. این رژیم‌ها به گونه‌ای است که باید تا آخر عمر و یا حداقل تا اولین زایمان با زن همراهی کند.

وی در ادامه گفت: مثال دیگر طیفی از بیماری‌های استخوانی مانند بیماری‌های مفاصل پا و زانو، کمردرد‌ها و غیره است که مهم‌ترین و مؤثر‌ترین راه درمان آن‌ها کاهش و کنترل وزن است. و مثال‌های زیادی از بیماری-های گوناگون اعم از دیابت‌ها، برخی بیماری‌های قلبی و غیره را می‌توان نام برد که برای درمان آن‌ها باید وزن را کاهش داد و جلوی چاقی را گرفت. گذشته از بیماری‌ها، بارداری و زایمان که یک مکانیسم طبیعی بدن زنانه است، خود عاملی برای افزایش وزن است که پزشکان متخصص قبل از بارداری توصیه می‌کنند تا وزن زنان کاهش یابد و زنان در مدت بارداری وزن کنترل‌شده‌ای داشته باشند. البته این مسئله دلایل پزشکی زیادی دارد از جمله ابتلا به نوعی دیابت حاملگی که فرد را تا پایان عمر درگیر می‌کند و از سوی دیگر کاهش وزن پس از بارداری پروسه‌ای بسیار مشکل‌تر است.

سیارپور در ادامه تشریح کرد: از این رو همیشه نوعی وحشت از غذاخوردن به دلیل این بیماری‌هادر افراد وجود دارد و این وحشت مدام درحال بازتولید است. حالا در این بین باید اضافه کرد، رواج غذاهای پرچرب، بدون خاصیت، صنعتی‌ و بسته‌بندی‌شده بر افزایش وزن تأثیر گذاشته و سلامتی را جداً به مخاطره می‌اندازد.

این انسان‌شناس گفت: بنابراین از یک سو افراد با این موضوع حداقل به لحاظ ذهنی درگیرند که دائم غذاهای ناسالم می‌خورند، از سوی دیگر باور دارند غذاهای ناسالم به دلیل ازدیاد چربی، باعث چاقی می‌شود، از طرف دیگر چاقی تولید بیماری می‌کند و در بعد تبلیغاتی هم رسانه‌ها لاغری و بلندی قد را تبلیغ می‌کنند.

وی در ادامه اظهار کرد: بنابراین در این پکیج آماده شده برای کالبد انسانی و به ویژه زنان، چیزی که خود را از همه بیشتر نشان می‌دهد تلاش برای رسیدن به کالبد لاغر است، که درتصاویر رسانه‌ای‌شده لاغر بازنمایی می‌شود و در این میان حتی اگر ملاک‌های ژنتیکی و پزشکی افرادی را چاق محسوب نکند، ناخودآگاه چاقی هر چه بیشتر نفی و طرد می‌شود. البته قدبلندشدن مسئله‌ای است که به لحاظ پزشکی بسیار پیچیده، هزینه‌بر و خارج از کنترل است، اما لاغرشدن امری است که ظاهراً افراد می‌توانند آن را مدیریت کنند. به همین دلیل باید از گفتمان قدرتمند پزشکی و چیزی که در رسانه‌ها مدام تبلیغ می‌شود یعنی بعد زیبا‌شناختی در این میان سخن گفت.

سیارپور ادامه داد: ممکن است در نگاه اول فکر کنیم رابطه رژیم غذایی با زیبایی اهمیت و تأکید بیشتری یافته است. در حالی که در اینجا با یک مسئله پیچیده مواجهیم که از یک سو بُعد پزشکی و سلامت و از سوی دیگر ابعاد زیبا‌شناختی و رسانه‌ای دارد. واقعیت این است که ما با سیکلی مواجهیم که دائم خود را بازتولید می‌کند و درصدد است تا کالبد را سالم کرده و کالبد سالم را نیز کالبد لاغر تلقی می‌کند و لاغری هم یعنی زیبایی و در نتیجه سالم‌بودن یعنی زیبابودن. بخشی از این سیکل (حداقل در حال حاضر به دلیل یافته‌های پزشکی) واقعی و علمی است و بخش دیگر به دلیل تبلیغات رسانه‌ای ساخته‌های ذهنی افراد و بخش دیگر شرایط زندگی شهری و صنعتی وابسته است. اما در کنار همه این‌ها باید از ماهیت گوناگون رژیم‌های غذایی نیز سخن گفت.

سیارپور با اشاره به وضعیت پزشکان تغذیه و راه‌حل‌های لاغری گفت: در حال حاضر متخصصان تغذیه در مطب‌های خود، سرِ شلوغی دارند، از سوی دیگر با جستجوی دو کلمه رژیم غذایی در موتورهای جستجو با هزاران سایت مواجه می‌شویم که ادعاهای متفاوتی مثلاً کاهش چند کیلو وزن در کمتر از یک ماه را طرح می‌کند؛ همه این‌ها را که کنار هم می‌گذاریم، با یک آشفته‌بازار مواجه می‌شویم که از یک طرف بسیار وسوسه‌انگیز بوده و از سوی دیگر رعایت آن‌ها عوارضی مانند ریزش مو، کاهش قدرت دفاعی و تضعیف سیستم عمومی بدن را در پی دارد.

یک تبِ همه‌گیر
وی در تشریح رژیم‌های غذایی در خانواده‌ها گفت: باز هم اگر بخواهیم جلو‌تر برویم و ابعاد دیگر این موج گسترده را باز کنیم، وجود یک نوع رژیم خاص در خانواده و رعایت آن زنان را که معمولاً کار پخت و پز خانواده را بر عهده دارند، به زحمت می‌اندازد. زیرا تنظیم و هماهنگی غذا‌ها در خانواده خود امری پیچیده می‌شود. البته می‌توان به زنان شاغل هم اشاره کرد که تنظیم رژیم غذایی با مناسبات محیط کارشان بسیار مشکل است و در موارد بسیاری نوعی ناخوانایی را رقم می‌زند. بنابراین نتیجه‌گیری کلی آن است که ما با یک مسئله ضروری، همه‌گیر و در عین حال غیرقابل مدیریت و یا حداقل با مدیریت پیچیده مواجهیم که می‌تواند و توانسته زندگی تک تک ما را درگیر کند و مسلماً زنان به دلایل جنسیتی و پزشکی و بیولوژیکی بیشتر درگیر شده‌اند.

فاطمه سیارپور در گفتگو با فرارو، با تاکید بر پیچیدگی رابطه سلامت و زیبایی در سال‌های اخیر توضیح داد: رابطه سلامتی و زیبایی در سال‌های اخیر یک پروبلماتیک پیچیده شده است. خیلی‌ها می‌خواهند به نفع زیبایی از سلامتی خویش بگذرند و بنابراین دست به انواع خشونت‌ها علیه بدن می‌زنند و درست نقش قربانی را بازی می‌کنند. حالا اگر با نگاه تحلیل جنسیتی با تأکید بر زنان بخواهیم صحبت کنیم، زنان خود را در نگاه مردان بازتعریف می‌کنند و سعی می‌کنند کالبد خود را آن گونه مدیریت کنند که مردان می‌پسندند. این نگاه بسیار تک‌سویه است زیرا همان‌طور که در یافته‌های پژوهشی دیده می‌شود واقعیت آن است که اتفاقاً مردان هم دوست دارند طوری کالبد خویش را مدیریت کنند که زنان می‌پسندند. اما گویی جامعه به سمتی می‌رود که چنین سلطه‌های جنسیتی را بدون ارجاع به واقعیت می‌پذیرد و درونی می‌کند.

این کار‌شناس ارشد در ادامه گفت: در این میان از یک نکته نباید غافل بود که این نگاه هم یک نگاه رسانه-ای است که به افراد جامعه القا شده درحالی که یافته‌ها نشان می‌دهد همه مردان / زنان در این زمینه یک جور فکر نمی‌کنند و سلیقه‌های متفاوتی در این زمینه حاکم است.

مصرف مخدر شیشه و لاغری زنانه
سیارپور با اشاره به اهمیت نقش نگاه جنسیتی در لاغری گفت: در جامعه ما که به شدت ذهنیت‌های ساختگی به جای عقلانیت و واقعیت بر روابط جنسیتی حاکم است، استفاده از مواد خطرناک مانند شیشه یکی از راه‌های مدیریت بدن برای رسیدن به ایده مطلوب مردان تلقی می‌شود. در این میان سیسستم ارزشی رسانه‌ای یعنی ارجحیت لاغری به چاقی نیز از این به تعبیر شما «قربانیان» حمایت می‌کند.

وی با اشاره به نقش تبلیغات در امر لاغری ادامه داد: یافته‌های پژوهشی در تحلیل‌های غیرجنسیتی هم نشان می‌دهد که اکنون دیگر زیبایی کالبد یعنی لاغری به تعبیر اصول بازاریابی با «تبلیغ رودررو» پیش می‌-رود. زیرا بخش زیادی از جامعه درباره آن صحبت می‌کنند و آن را به یک ارزش اجتماعی بدل کرده‌اند. در یکی از مصاحبه‌ها در این زمینه من با خانمی مواجه شدم که یک ماه قبل از مراسم ازدواجش قرص‌های خواب‌آور قوی مصرف کرده بود تا ساعات خوابش را به میزان ۲۴ ساعت شبانه‌روز طولانی کند که در نتیجه نتواند چیزی بخورد و لاغر شود. بعد متوجه شده بود که کلیه‌هایش به شدت تخریب و در مرحله حادی قرار دارد. در مورد این خانم باید بگویم که از نظر پذیرش شکل کالبد با همسرش مشکلی نداشت، او اعتماد به نفس کافی برای حضور در مراسم ازدواجش را تحت تأثیر یک سیستم ارزشی از دست داده بود.

سیارپور گفت: این تیپ افراد تحت تأثیر «تبلیغات رودررو» درست مثل فرد قربانی‌شونده‌ای رفتار می‌کنند که گویی هیچ مالکیت و در نتیجه هیچ اختیاری روی بدن خود ندارد و چیزی که آنان را مصمم می‌کند که به سوی قربانی‌شدن و مرگ پیش از موعد رفته و تا لحظه آخر از کاری که می‌کند پشیمان نشوند، حمایت ذهنی و باورداشتن به یک سیستم ارزشی مبتنی بر یک سیستم اجتماعی است.‌‌ همان طور که در این شکل قربانی نیز اختیار بشری کاملاً مختل می‌شود، در استفاده از مواد مخدر برای لاغری و رسیدن به زیبایی که بیش از هر چیز یک باور ذهنی و نه واقعی است که از سوی ارزش‌های فضای جنسیتی و اجتماعی نیز به ظاهر تأیید می‌شود، واقعیت کالبدی و اختیار انسانی در این بین نیز کاملاً از بین می‌رود. زیرا کالبدی که قرار است با مصرف شیشه به زیبایی برسد، آنچنان پیش می‌رود که مختل شده و خود را از بین می‌برد.

این عضور شورای مرکزی انسان‌شناسی و فرهنگ درباره قوی‌بودن ذهنیت‌های شکل‌گرفته درباره رژیم‌های لاغری گفت: من فکر می‌کنم در این سیستم اجتماعی به وجود آمده حتی اگر رسانه‌ها با شدت کمتری هم کارکنند و تنها به یادآوری موضوع لاغری مساوی است با زیبایی بپردازند، اکنون دیگر به طور خودکار توسط خود افراد تبلیغ می‌شود زیرا هرچه بیشتر درباره آن حرف بزنند به معنای توجه به بدنشان بوده و این یک ارزش اجتماعی در مدیریت خود است.

جهان رسانه‌ای شده
این انسان‌شناس با اشاره به تغییر معیارهای زیبایی در جهان و ایران توضیح داد: تغییر معیارهای زیبایی امر جدیدی نیست و از سوی دیگر تنها به ایران منحصر نیست. نکته اینجاست که در جهان رسانه‌ای شده ما با تحمیل معیارهای زیبایی از سوی جوامعی مواجهیم که قدرت رسانه‌ای و تکنولوژی قوی‌تری دارند و کالبدهای ساخته‌شده و غیرواقعی خود را دائم به تصویر می‌کشند. در حالی که این کالبد‌ها به ویژهدر موردهنرپیشه‌ها ومانکن‌ها با فضای واقعی جامعه‌شان متفاوت است. واقعیت آن است که در کشورهای مذکور هم افراد با کالبدهای گوناگون اعم از چاق و لاغر، قد بلند و قدکوتاه و غیره مانند جامعه خود ما زندگی می‌کنند. اما ایران هم از این وضعیت مستثنی نیست و بخشی از جامعه جهانی است که از الگوهای رسانه‌ای تأثیر می‌پذیرد

سیار‌پور همچنین گفت: در مورد ایران باید گفت اقبال عمومی افراد به سوی کالبد لاغر‌تر رفته و افراد این اهمیت وگرایش یعنی نشان‌دادن ویژگی‌های کالبدی به اصطلاح متناسب خود را از طریق پوشیدن «لباس‌های تنگ» نشان می‌دهند. چیزی که تا چندی پیش اینگونه نبوده است. این مسئله نشان می‌دهد زیبایی و نمایش بدن به سمت لاغرشدن رفته است.

وی با اشاره به معیارهای زیبایی در گذشته اظهار کرد: به دلایل تاریخی کالبد چاق در نزد ایرانیان نشان تمکن مالی بود، زیرا فردی که می‌توانست غذاهای زیاد بخورد می‌توانست فربه باشد و همین مسئله نشان می‌داد که او متعلق به طبقه بالایی از جامعه است. این مسئله آن قدر فراگیر بود که در بعد زبان‌شناختی ما با اصطلاح متأخر «شکم حاجی بازاری» مواجهیم که نشان می‌دهد تمکن مالی خود را به شکل کالبد فربه نشان می‌داده و لاغری نشان فقر بوده است.

وی با اشاره به وضعیت مدیریت بدن در ایران – به‌خصوص در میان زنان – گفت: مدیریت بدن در ایران به مدیریت بر اجزای بدن بدل شده است. یعنی افراد به ویژه زنان به مدل و رنگ مو، شکل و رنگ و نقش‌های روی ناخن، آرایش صورت و غیره به طور کاملاً مجزا از یکدیگر می‌پردازند و ساعت‌ها برای آن وقت صرف می‌-کنند، زیراتک تک اجزای بدن برایشان مهم شده است. حتی در مورد صورت نیز تک تک اجزای صورت را به شکلی منفک از دیگری مدیریت می‌کنند، مثلاً فکرکردن به نوع آرایش ابرو، چشم، شکل بینی و غیره، چیزی که در دهه‌های قبلی صرفاً خود را در شکل لباس نشان می‌داد و اگر فردی می‌خواست حتی به شکل سخت-گیرانه‌ای بدن خود را مدیریت کند رفتارهای وسواس‌گونه تنها بر انتخاب و پوشیدن لباسش نشان می‌داد.

سیارپور در پاسخ به سئوالی مبنی بر ارتباط زیبایی و پزشکی، گفت: رابطه پزشکی و زیبایی یک رابطه پیچیده است و همان‌طور که گفتید تنها منوط به این دوره نیست. به طور کلی اگر ملاک بررسی را زمان حال بگذاریم، بخشی از این پیچیدگی همان‌طور که گفتیم به تأثیر فضای رسانه‌ای شده و جهانی‌شده دنیای کنونی برمی‌گردد. از سوی دیگر نقش دنیای سرمایه‌داری و تولیدکننده کالای مصرفی و در نتیجه تبلیغ وسیع برای فروش کالا و خدمات را نمی‌توان در این بین نادیده گرفت.

سرمایه‌داری و ملاک‌های زیبایی
وی ادامه داد: به خودی خود، کالبد انسانی وارد یک رابطه پیچیده می‌شود‌ که از یک‌سو دنیای سرمایه‌داری ملاک‌های زیبایی را تعریف می‌کند، از سوی دیگر این معیار‌ها دائم از طریق رسانه‌ها به انواع و انحا مختلف نمایش داده می‌شود و جلوی چشم ما می‌آید و پزشکی به ویژه در شکل جراحی و تجویز رژیم غذایی در این میان به کمک می‌آید تا به شکل این استاندارد‌ها درآمدن را تسهیل کند و از سوی دیگر تبلیغات وسیع خدمات پزشکی باعث می‌شود که افراد هرچه بیشتر خود را با روش‌های پزشکی به ویژه تیغ جراحی زیبا سازند.

وی با تشریح همین موضوع در گذشته، گفت: گذشته مسئله به این شکل نبوده و پزشکی در خدمت زیبایی نبود. اگر به آثار هنری به ویژه هنرهای تجسمی در شکل مجسمه‌سازی و نقاشی مراجعه کنید آثار بسیار زیادی از گذشته به ما نشان می‌دهند که زشتی و زیبایی در طول زمان شکل‌های متفاوت داشته و با ملاک‌های مختلفی سنجیده می‌شده است. برای نمونه اگر به کتاب‌های «تاریخ زیبایی» و «تاریخ زشتی» اثر بی‌نظیر امبرتواکو نگاه کنید، آثار هنری به ویژه در شکل نقاشی و مجسمه‌سازی از کالبدهای زیبا و زشت را می‌بینید که با ملاک‌های مختلف در ادوار تاریخ نشان داده شده است. مثلاً کالبد شیطان به عنوان یک کالبد زشت محسوب شده در حالی که برخی زنان و فرشتگان کالبدهای زیبا دارند که البته باز هم این مسئله بسیار پیچیده، ظریف و حتی در بسیاری مواقع موردی است و مشروط به شرایط زمانی و مکانی مورد بحث است. (البته خبر دارم یکی از این کتاب‌ها در حال ترجمه و چاپ به زبان فارسی است)

فاطمه سیارپور در انتها گفت: بنابراین انسان‌ها همیشه متوجه زشتی و زیبایی کالبد بوده‌اند اما چیزی که مهم است زیبایی و زشتی یک مسئله و پزشکی چیز دیگری بوده است. در دهه‌های اخیر پزشکیِ مدرن به‌دلیل مهم‌شدن زیبایی از یک سو و قدرتی که برای تسلط و تصمیم‌گیری بر بدن یافته، وارد عمل شده و راه به سوی مدیریت زیبایی بدن در کنار مدیریت سلامتی آن نیز گشوده است.

این گفتگو در چارچوب همکاری رسمی و مشترک میان انسان شناسی و فرهنگ و فرارو بازنشر می شود.

لینک مصاحبه در فرارو