انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چهره ی ماه سپتامبر: لیبی و چپ جهانی

امانوئل والرشتاین ترجمه ی نوژن اعتضادالسلطنه

در مورد وقایع لیبی تحلیل های فریب کارانه بسیار در کنار تحلیل های گیج کننده بسیار وجود دارند و همین امر سبب می شود تا در مطلع شدن از حوادثی که در آن کشور می گذرد با دشواری هایی مواجه شویم. در این مورد جنبه های بسیاری وجود دارند که از دید بخشی از چپ جهانی مورد غفلت قرار گرفته اند و اختلاف عمیق دیدگاه در این مورد در میان چپ جهانی وجود دارد.برخی از دولتهای چپ گرای آمریکای لاتین، و بطور خاص ونزوئلا، به شکل زننده ای به حمایت از سرهنگ قذافی پرداخته اند.اما سخنگویان چپ جهانی در خاورمیانه، آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی قطعا با این موضعگیری ونزوئلا موافق نیستند.

هوگو چاوز در تحلیل خود منحصرا بر این حقیقت تمرکز کرده است که ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی رژیم قذافی را محکوم نموده اند.قذافی، چاوز، و برخی دیگر از همفکران آنها بر این موضع پافشاری نموده اند که جهان غرب به منظور “غارت” نفت لیبی خواستار حمله به این کشور است.در تمامی تحلیل های این چنین، نکاتی وجود دارند که از نظر صاحب نظران دور مانده اند و سبب می شوند تا بر قضاوت چاوز تاثیر منفی گذارند و در نتیجه بر اعتبار وی و چپ جهانی لطمه وارد می شود.
نخست آنکه، تا یک دهه اخیر و تا چندین هفته پیش، قذافی شخصیتی بی اهمیت بود اما در جهان غرب از وی اخباری مثبت از دیدگاه غربی ها منتشر می شد.وی از هر راه ممکن تلاش کرد تا به غرب ثابت کند که حامی “تروریسم” نیست و خواهان همگرایی کامل در جغرافیای سیاسی و اقتصاد جهانی است. لیبی و جهان عرب خواهان ایجاد تفاهم دوجانبه برای انجام معاملات پرسود بودند.بنابراین برای من دشوار است که مشاهده کنم از قذافی به عنوان اسطوره جنبش جهانی ضد امپریالیستی حداقل در یک اخیر یاد شود.

دوم آنکه آنچه از دید هوگو چاوز در تحلیل هایش پنهان است نقش نظامی غرب در لیبی است.راه حل شورای امنیت کارایی نخواهد داشت زیرا روسیه و چین با آن همراهی نمی کنند.راهکار ناتو غیر قابل اجراست زیرا آلمان و سایر کشورها با آن همراهی نخواهند کرد، تنها سارکوزی است که از نیروهای شبه نظامی ضد قدافی حمایت کرده است.

و علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، در ایالات متحده آمریکا نیز مخالفت با همراهی دولت آن کشور در اقدام نظامی از سوی افکار عمومی آمریکا و ارتش آن کشور ابراز شده است.وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، رابرت گیتس و آدمیرال مولن رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا آشکارا مخالفت خود را با ایجاد منطقه پرواز ممنوع ابراز داشته اند.گیتس در ۲۵ فوریه ۲۰۱۰، در جمع افسران دانشکده افسری خطاب به آنان گفته بود:” از نظر من در آینده وزارت دفاع ایلات متحده آمریکا اگر وزیری پیشنهاد اعزام مجدد نیروهای نظامی آمریکایی با حجم وسیع را به آسیا یا خاورمیانه به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بنماید، با ازمون اصلی اش روبرو خواهد بود.”
در تایید نظر مخالف گیتس مبنی بر لزوم عدم دخالت نظامی آمریکا ژنرال وسلی کلارک، از فرماندهان نظامی پیشین ناتو در مقاله ای که مورخ ۱۱ مارچ در روزنامه واشنگتن پست به چاپ رساند تحت عنوان “لیبی با اقدام نظامی ایالات متحده آمریکا مواجه نمی شود” مخالفت خود را با دخالت نظامی آمریکا اظهار کرده است.بنابراین، علیرغم توصیه طرفداران مداخله آمریکا به منظور دخالت نظامی پرزیدنت اوباما در برابر این مواضع مقاومت خواهد نمود.
در نتیجه مسئله دخالت یا عدم دخالت نظامی غرب نیست. مسئله ادامه تلاش قذافی در سرکوب تمام مخالفان با وحشیانه ترین صورت ممکن برای دومین انقلاب روی داده در جهان عرب است.لیبی در آشوب به سر می برد زیرا خیزش در تونس و مصر به پیروزی رسیده است. در صورت هرگونه توطئه ای که میان قذافی و غرب برای سرکوب موج خیزش روی دهد، انقلاب اعراب شکست می خورد.برای ادامه پیروزی قذافی، وی پیامی را به تمامی حاکمان مستبد و وحشت زده از قیام های مردمی منطقه فرستاده است مبنی بر آنکه سرکوب خونین راهی است که آنان باید از آن پیروی نمایند.
این مسائل اموری است که جهان می بیند، اما دولت های چپگرای آمریکای لاتین آن را نمی بینند.همانطوری که سمیر امین در تحلیل اش پیرامون خیزش مردم مصر، اظهار داشته است چهار طیف در میان معترضان وجود داشته اند : جوانان، چپ رادیکال، دمکرات های طبقه متوسط و اسلامگرایان. چپ رادیکال از سوی دولت های عربی با توقیف فعالیت احزاب چپگرا و اتحادیه های کارگری سرکوب شده اند. در لیبی نیز چپ رادیکال بسیار کوچکی ( به سبب سیاست شورایی قذافی ) وجود دارد.
رهبران اتحادیه عرب نیز ممکن است در ظاهر امر اقدامات قذافی را محکوم نمایند اما اکثر آنان در پشت پرده وی را به سبب اقداماتش تحسین می نمایند و رفتاری مشابه با رفتار قذافی را در قبال شهروندانشان اعمال می کنند.
در پایان ذکر دو مورد از اظهارات مستند در حوزه چپ جهانی مفید می باشد. هلنا شیهم(Helena Sheeham) یک فعال مارکسیست ایرلندی ، که به سبب فعالیت هایش در اتحاد با جنبش های رادیکال در آفریقا شخصیت شناخته شده ای است، اخیرا به دعوت معمر قذافی برای ایراد سخنرانی دانشگاهی به لیبی دعوت شده بود.هنگام ورود وی به لیبی شورش در این کشور آغاز شده بود در نتیجه سخنرانی اش در دانشگاه لغو شد و وی نهایتا مجبور به ترک لیبی شد.او در بخشی از خاطرات روزانه اش در تاریخ ۸ مارس ۲۰۱۱ نوشته است : ” هیچ دوگرایی ای درباره رژیم قذافی وجود ندارد، تمام شده، تمام شده، تمام شده.این رژیم سراسر توحش، فساد، حیله گری و توهم است.”
می توانیم به بیانیه فدراسیون اتحادیه های کارگری آفریقای جنوبی و صدای چپ آن ناحیه(COSATU ) نیز اشاره کنیم. این فدراسیون در بیانیه خود اظهار داشته است:”فدراسیون… هیچ گونه سرکوب و کشتاری از جانب رژیم قذافی علیه معترضان به رژیم وی را نمی پذیرد و از معترضان در راه برقراری دمکراسی و حقوق بشر در لیبی و در تمامی کشورهای منطقه حمایت به عمل می آورد.”
اجازه دهید تا با چشمانی باز به وقایع بنگریم.مبارزه کلیدی جهانی امروز در گروی دومین انقلاب عربی است. کسب نتیجه ای صحیح و رادیکال در این مبارزات دشوار خواهد بود.اکنون قذافی اصلی ترین مانع در راه مبارزات اعراب، دنیا و چپگرایان جهان است.شاید بایستی گفته سیمون دوبووار را به یاد آوریم :” میل به آزادی خویش به معنی میل به آزادی دیگران است.”
منبع :

Libya and the World Left


*امانوئل والرشتاین محقق دانشگاه ییل(Yale) و رئیس سابق انجمن جامعه شناسان بین المللی (۱۹۹۸-۱۹۹۴) است وی هم چنین صاحب کرسی کمیسیون علوم گالبنکین(Gulbenkian) نیز بوده است.(۱۹۹۵-۱۹۹۳). والرشتاین از نظریه پردازان مشهور در میان نظریه پردازان روابط بین الملل بوده است وی نظریه پرداز نظریه معروف ” نظام جهانی ” است.والرشتاین در سه حوزه نظام جهانی را تحلیل نموده است : توسعه تاریخی نظام جهانی مدرن، بحران معاصر نظام اقتصادی سرمایه داری و ساختار های دانش.کتابهایی را نیز در این سه حوزه به نگارش در آورده است: نظام جهانی مدرن، آرمان ها یا انتخاب های تاریخی برای قرن ۲۱ و محدودیت های پارادایم های علوم اجتماعی در قرن نوزدهم. (م.)
نوژن اعتضادالسلطنه دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

© مالکیت معنوی این اثر متعلق به امانوئل والرشتاین و کلیه‌ی حقوق برای ایشان محفوظ است. دانلود کردن، انتقال الکترونیکی به غیر یا پست الکترونیک این نوشته به دیگران و یا قرار دادن آن در پایگاه‌های اینترنتی غیر تجاری، مجاز اعلام شده مشروط براین که تمامی اثر به طور کامل منتشر و بخش مربوط به حق مالکیت معنوی نمایش داده شود. به منظور ترجمه یا انتشار این اثر به شکل چاپی و/ یا به هر شکل دیگر از جمله انتشار آن در پایگاه‌های تجاری روی اینترنت و یا نقل قول از بخش‌هایی از آن با نویسنده در آدرس immanuel.wallerstein@yale.edu یا شماره نمابر (۱-۲۰۳-۴۳۲-۶۹۷۶) تماس حاصل فرمایید.

این یادداشت‌ها که دو بار در ماه منتشر می‌گردند، با هدف اندیشیدن به صحنه‌ی جهان معاصر، نه از نگاه تیترهای خبری آنی، که از منظری بلند مدت است.