انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پیش گفتاری درباره شوخی

پیش گفتاری درباره شوخی

هنگامی که ما از واژه ای به نام شوخی صحبت می کنیم درواقع تنها به یک کنش زیستی که صرفا در خنده خلاصه شود اشاره نداریم بلکه این مفهوم مطابق نظریه معروف « دستور زایشی- گشتاری» نوام چامسکی خود دارای جنبه های پراهمیت دیگری نظیر زیست شناسی- عصب شناسی، روان شناسی، زبان شناسی، رفتار شناسی و مردم شناسی و جامعه شناسی ست. یعنی آن را می توانیم از دیدگاه شناختی مورد بررسی قرار دهیم به این معنا که انسان در رویارویی با جهان پیرامونش دست به انواع کنش خواهد زد که تحت تاثیر اداراکات وی از محیط است. یعنی این ذهن انسان بوده که ساختار زبانی را می سازد نه گوش و دهان و … . در چنین زمینه ای هنگامی که از شوخی صحبت می کنیم در ساده ترین شکلش دو فرد را باید در نظر بگیرم که یکی در حال شوخی کردن بوده و دیگری در حال شنیدن شوخی که در این میان معنایی ذهنی از جانب طرف اول که فاعل بوده به قصد خنده که حرکتی زیستی ست به طرف دوم منتقل و دریافت می شود که بایستی در یک بافت مشترک انجام پذیرد تا عمل به درستی انجام شود. این قضیه به همین سادگی که عنوان شد نبوده است زیرا با دخالت فرهنگ بیش از پیش ما با پیچیدگی آن مواجه می شویم. که در شکل زیستی آن خنده زورکی یا خنده ارادی ست یا گاهی خنده با نوعی برانگیختگی احساسی همراه می شود مثلا بیان رفتاری دوستانه.

چیزی که خنده را در نوع زیست شناختی آن با اهمیت می سازد فراگیر و مشترک بودن آن در اغلب جوامع و در طی زمان بوده است. یعنی می توان آن را جزء بنیادی ترین حس بشر دانست. که بروز آن در شکل گشتاری شوخی بوده است که در فرهنگ های مختلف، متفاوت عمل می کند. اما سوالی که اینجا مطرح می شود این بوده که آیا می توان برای خنده به عنوان بنیادی ترین حس که مشترک است نوعی علامت مشترک و فراگیر یافت که در فرهنگ های مختلف به شکل های گوناگون بروز نکند؟ مثلا همین علامت خنده که در فضای مجازی رایج گردیده است؟

هیچ کس نمی تواند با قلقلک دادن، خودش را بخنداند. و چنان که در بالا بیان شد، خود رفتار خنده علامتی زیستی ست که در جوامع انسانی تکامل یافته است. و این نوع خنده می تواند مقدمه ای برای کنش متقابل دوستانه باشد. در نتیجه اجتماعی بودن این امر زیستی کسانی که به طور سازمان یافته درباره خنده مطالعاتی انجام دادند مردم شناسان بودند.
مردم شناسان اولیه تحت تاثیر نظریه تکاملی داروین به دنبال راهی برای اثبات همگونی رفتار خنده و شوخی در میان تمام جوامع انسانی می گشتند. اکمن از جمله این افراد بوده است که نشان داد رفتار خنده و شرایط منتهی به بروز خنده در جوامع گوناگون یکسان است و الگوی جهانی و فراگیری برای رفتار عضلانی خنده و شرایط پیرامونی برانگیزاننده آن وجود دارد و پس از ایشان رادکلیف براون به این قضیه پرداخته است.
سوالاتی که در این مبحث برای ما مهم بوده این است؛ که ما اصلا برای چه شوخی می کنیم؟ و چرا به آن می خندیم؟ شوخی چیست؟ آیا میان جوامع با فرهنگ های متفاوت مشترک بوده یا متمایز؟ چه واژه های دیگری با شوخی درگیر هستند؟ و چه کارکردی می تواند داشته باشد؟
چیزی که نگارنده این متن را درگیر کرده استفاده وافر از شوخی در فرهنگ زبانی فارسی بوده است و حتی به شکل جامع تر در کشوری به نام ایران. اگر به جمع ها و گروه های اجتماعی نگاهی بیاندازیم یا وارد آن ها شویم اغلب با شوخی مواجه می شویم که گاهی دوستانه و گاهی مخالف آن است. در کتابها و مجلات ما به شکل فراوانی با عناوینی شبیه شوخی با خبرنگاران یا سیاستمداران روبرو هستیم. چیزی که بیش از پیش اهمیت می یابد فراگیر بودن آن در طول تاریخ فرهنگی این کشور است که در برهه های زمانی به اوج خود رسیده و گاهی سکوت اختیار کرده است.
همین امر باعث گردید که توجه نگارنده به آن جلب شود و سعی نماید که چالشی را در این زمینه مطرح نماید.

منابع:
· پالمر، سالی، ۲۰۰۶، مراقب باشید؛ اینجا محل دفن زباله های هسته ای است!، ترجمه: محمد حسن پیران، مجله دانشمند، سال ۴۵، اردیبهشت ۱۳۸۶
· فدایی، فربد، ۱۳۸۶، بخندید تا دنیا به شما بخندد!، مجله دانشمند، سال ۴۵، اردیبهشت ۱۳۸۶
· وکیلی، شروین، بی.تا، پژوهشی درباره شوخی، کتاب ماه، فروردین