مطالعه پیشداستان یا پیش روایت یکی از شیوههای تحلیل روایت بهشمار میآید. پیشروایت در بیشتر موارد بخشی از داستان است که نادیده انگاشته میشود. بخشی که اغلب در ذهن شکل میگیرد؛حضورش حس میشود،اما شاید دیده نشود. دیوید ام.بژه در کتاب تحلیل روایت و پیشاروایت با ترجمه حسن محدثی در باره پیشروایت مینویسد:” من از پیشروایت معنی دوگانهای مراد میکنم:یکی به معنی قبل از چیزی بودن و دیگری به معنی شرط چیزی بودن است.” او ادامه میدهد که حکایت پیش از روایت است. گزارشی است از وقایع که درای التزام پیرنگ و انسجام نیست.اما زمینهای است تا پس از آن روایت شکل بگیرد. او نگاه فوق را توسط این تعریف از پل ریکور از حکایت بهمثابه پیشاروایت تکمیل میشود:”حکایت توالی کنشها و تجربههای انجام یافته یا پشت سرگذاشته شده را با شمار معینی از افراد،خواه واقعی یا تخیلی ،توصیف میکند. این افراد یا در وضعیتهایی که در شرف تغییرند نشان داده میشوند یا در حال نشان دادن واکنش به چنین تغییراتی. این تغییرات نیز سویههای پنهان وضعیت و افراد درگیر را آشکار میسازند و مخمصهای را بوجود میآورند که تفکر،کنش یا هردو را ایجاب میکند. این واکنش به وضعیت جدید،حکایت را به نتیجهاش هدایت میکند.”
پیشاروایت امری گریزپاست. هنوز در قیدوبند روایت که با پیرنگ منطقی و قابل درک باشد درنیامدهاست. اما اگر حرکتی معکوس در پیشاروایت شکل گیرد چه اتفاقی رخ میدهد. یعنی مولف قصد کند پیشاروایت را مقید کند؟ آیا آنگاه دوباره پیشاروایت همان پیشاروایت است یا اینکه خود روایت است؟این همان سئوالی است که در برخورد ترجمه بینازبانی پازولینی از اثر سوفکل خود را مینمایاند.
نوشتههای مرتبط
پیر پائلو پازولینی در فیلم ادیپ شاه برای گسترش تم مورد نظر خود در نمایشنامه ادیپوس شهریار، شیوه چینش پلات را تغییر می دهد.داستان در زمان حال آغاز میشود. جایی که فرزندی در ایتالیای سال تولید اثر در خانوادهای نظامی زاده میشود.با این فرض، ادیپ سوفوکل پیشداستان بسط یافته فیلمنامه پازولینی است که به انقیاد روایت درآمده است.
ادامه مطلب در pdf ضمیمه است.