آیرن سییراد برگردان محسن صف شکن
تمایل به گیاهخواری در دهه ۱۹۷۰ با گرایشات هنری و روستایی مقارن شد. آن زمان، صنایع دستی و اشیاء دهاتی، پنجرهها را میآراست و لبه پنجره را با چیدمانی با طراحی دقیق پر میکرد. به تبعیت از پنجرههای کشویی، حتی زنان حومه شهر نیز تلاش میکردند تا به پنجرههای تمام شیشهای شان یک منظره نوستالژیک بدهند. دلیل مشابهی برای احیاء پردههای طوماری چوبی وجود داشت. توجه به گیاهان، ساخت صنایع دستی و انتخاب از میان عناصر روستایی منحصرأ فعالیتهایی زنانه شده بود.
نوشتههای مرتبط
در میان جوانان طبقه بالاتر از متوسط، تمایل به پرکردن پنجره، پردههای توری سفید را به شکل صورت های قدیمی دکوراسیون پنجره درآورد. هرچند در بین طبقات پایینتر، احیاء تزئینات «پرده های نیکر[۱]» وجود داشت که نوستالژی زنان طبقه کارگر برای مرفهتر به نظر آمدن بود. ترکیب تزئینات پرده با چیدمان متقارن گلها در لبه پنجره تا به امروز، خانواده ای قدیمی را با پیشینه طبقه پایین تر نشان میدهد.
در آستانه دهه ۱۹۸۰ نسل جوان شهری باعث لغو انقلابی زنانه بودن دکوراسیون پنجره شدند. آنها نه تنها از انواع پردهها بلکه از گیاهان گلدانی و اشیاء روستایی در لبه پنجره صرف نظر کردند. در عوض به پردههای افقی آلومینیومی در رنگهای سیاه یا سفید گرایش پیدا کردند. در منظره باحال و منظم آنها و در مصالح پایهشان، پردهها به طور پر سر و صدایی کیفیت های زنانه قدیمی دکوراسیون پارچهای پنجرهها را نادیده میگرفتند. پنجرههای همیشه پردهدار، یک رایحه قطعی مردانه داشت و فاصله اجتماعی را در لبههای بیعلاقه به میهمان، نمادین میکرد.
نیازی مشابه برای حریم در مناطق حومهای، گونه دیگری از پردههای دائمی را افزایش داد: نوارهای پارچهایِ عمودی سفید رنگ که با زنجیرهای کوچک به هم وصل شده بودند. این پرده ها مثل پرده های [داخلی] می توانست به کناره ها جمع شده و درجه محرمیت را با شیوه قرارگیری نوارها تنظیم کند. حتی آنها میتوانستند مقداری فضایی را بر روی لبه پنجره برای دکوراسیون زنانه رها کنند: تعداد محدودی گیاه گلدانی یا تندیسک های مدرن از چینی سفید. این پردههای عمودی یک تصویر از خانواده هلندی مدرن را میسازند که در آن، زن خانواده وظایف خانگیاش را با کار نیمه وقتش ترکیب میکند. این، ترکیبی از ویژگیهای زنانه و مردانه در پرده است نه تنها به جهت آنکه نیمی از آن پرده معمولی[۲] و نیمی پرده کرکره[۳] است، بلکه به جهت زنجیرههای فلزیای که آن را با پارچه، روکش کرده و موقعیت آستانهای زنان را در هلند، نمادین میکند، به صورتی که یک پا در فضای عمومی مرد گرا و دیگری هنوز به صورت محکم در فضای خصوصی خانه قرار گرفته است[۴].
با افزایش حضور کاری زنان هلندی، نقش نمادین آنها به عنوان محافظان لبه بین درون و بیرون محو خواهد شد. این امر به خوبی با افول محبوبیت تمیزکردن پنجره در میان زنان بیان شده است. همچنین تمیز کردن مداوم پنجره به طور معکوسی با میزان تحصیلات زنان رابطه دارد. هرچند محبوبیت خدمات شیشه پاک کن های حرفهای مرد همچنان ناچیز است. همانطور که انتظار میرفت، آنها در بین زنان طبقه بالاتر و زنان کارمند متأهل بیشترین محبوبیت را دارند.
به نظر می رسد احیاء تزئینات پرده و دکوراسیونهای نوستالژیک پنجرهها در دهه ۱۹۹۰ یک مکث موقت در روندی باشد که یک شیوه انزواآمیز جدید را بر زندگی خانگی تحمیل میکند. این امر مقارن با بستن [کامل] پنجرهها برای محافظت از فرد در زمان افزایش جرم بود. وضعیت کنونی به خوبی به عنوان مخلوطی از گرایشات دو دهه گذشته توصیف میشود. پنجرههای جلویی خانوادههای مهاجر که با تزئینات پرده و پردههای توری سفید سنتی بسته شده یک استثنا است.
[۱] knickers curtains
[۲] curtain
[۳] blinds
[۴] هلند همچنان در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی ، کمترین درصد حضور در کار با دستمزد را دارد.
ادامه دارد…
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۱)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۲)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۳)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۴)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۵)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۶)
پنجرههای هلندی؛ پاکدامنی زنانه و هرزگی زنانه (۷)
صفحه شخصی نویسنده در انسانشناسی و فرهنگ:
www.anthropology.ir/node/24505