انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پناهگاه میرزا: ردپای هنر عمومی در شهر

پناهگاه میرزا، نمایشگاهی است در فضای یک کارخانه قدیمی و متروک در محله بیمه شهر تهران که بازتاب هنر و اندیشۀ میرزا حمید، هنرمند ناشناس ایرانی است. از دیوارها تا سقف، بر روی چراغ‌ها، کنتورهای برق تا جعبه‌های به جامانده در کارخانه، تصاویری خلق شده‌اند که نشان از ردپای حضور انسانی دارند که روزگاری در این فضا زیسته است. انسانی منتظر، شادمان، غمگین، کنجکاو، رویاپرداز، تنها، یا عاشق. انسانی در ارتباط با گذشته و آینده، یا سیال در خیال قصه‌ها، با بال‌هایی در آسمان یا باله‌های در زیر آب.

دیوارنگاری‌ها (mural painting) سابقه طولانی در تاریخ بشر دارند. این تصاویر به مثابه زبانی برای ارتباط بین نسل‌های گوناگون ایفای نقش می‌کرده و فارغ از ابعاد زیبایی‌شناسی، کاربرد آن برای انسان مورد توجه بوده است. آثار به جامانده از بشر اولیه بر روی غارهای لاسکو در فرانسه و آلمیترا در اسپانیا با قدمت حدود ۲۰ هزار سال و بیشتر، نشان‌دهنده ردپای بشر در پناهگاه‌های اولیه بوده است. بشری که همچنان پس از گذشت قرن‌ها به دنبال جایی است برای آرمیدن. آثار میرزا در خرابه‌های محلات قدیمی تهران، در دیوارهای کهن شهر یزد، در مناطق جنگ زدۀ دمشق، با رنگ اخرایی برآمده از خاک سرخ، توجه مخاطب را جلب می‌کند. به اینکه گویا پس از گذشت هزاران سال، این انسان با تمام پیشرفت‌ها و نمادهای امروزین، دغدغه‌های مشترکی دارد.

نقش روایت در دیوارنگاری‌ها

جشن عروسی، نام یکی از دیوارهای نمایشگاه است. تصویری روایی که یادآور د پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای در ایران است. داستان‌های شاهنامه، صحنه‌هایی از روایت‌های مذهبی مانند عاشورا، نبردها و جشن‌ها، اعیاد ملی مانند نوروز، تمامی موضوعاتی بودند که بر روی دیوار قهوه‌خانه‌ها نقاشی می‌شدند (فراش خیابانی، ۱۴۰۳).  خلق نقوش بر روی شیشه‌های بلند ساختمان نیز با حال و هوای معنوی، استفاده از عناصری مانند شمع و شمعدان، حالت‌های افتادۀ شخصیت‌ها، می‌تواند یادآور نگاره‌ها بر روی شیشه‌های بلند کلیساهای گوتیک تا رنسانس باشد. و یا انسانی درون یک نهنگ با هاله‌ای بر دور سرش، یادآور کهن‌ترین داستان‌های متون مقدس که الهام بخش قصه‌های عامه نیز بوده است.

هنر عمومی[۱] به‌مثابۀ کاتالیزورهای شهری[۲]

اصطلاح کاتالیزور شهری از دهه ۱۹۷۰ در متون شهرسازی و متعاقبا در پروژه‌های معماری و شهری مورد استفاده قرار گرفت. آلدو روسی از پیشگامان این رشته، کاتالیزورهای شهری را به مثابه هنرهایی انسان ساخت معرفی کرد که سبب توسعه و پیشرفت سایت و محدوده‌ای که در آن قرار دارند می‌شوند (Rossi, 1982). پژوهشگرانی دیگری در دهه‌های بعد، کاتالیزورها را به منظور احیا و بازآفرینی فضا و بافت شهری مورد توجه قرار داده‌اند(Sternberg, 2002; Walkowiak & Frazier, 2000) . فضایی که بستر نمایشگاه میرزا شده است، نشان دهنده ظرفیت­های بسیاری است که می­توان در فضاهای شهری یافت. هنر، به عنوان یکی از مهم‌ترین اهرم‌هایی که می‌تواند در احیای فضاها نقش ایفا کند، سال‌هاست در حوزه عمومی شهرها در جهان مورد توجه قرار گرفته است. نمونۀ کارخانه یخچال‌سازی فروزان و همکاری ارزشمند متولیان این فضا با هنرمند، بستری را ایجاد کرده که از طریق بخش خصوصی می‌تواند به ارتقای کیفیت فضا و تقویت ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی محدوده پیرامون خود کمک کند. این مهم، ظرافت‌های اجرایی بسیاری دارد اما گام اول، پذیرش این فضاها و نقش هنر به مثابه محرک توسعه در محدوده است. گام‌های بعدی نیازمند توجه به محیط اطراف کارخانه و پایداری پروژه‌هایی است که با این نگاه تعریف می‌شوند.

منبع تصاویر: آرشیو شخصی نگارنده

 

[۱] Public art

[۲] Urban Catalysts

 

منابع:

فراش خیابانی، مریم (۱۴۰۳)، مدخل “قهوه‌خانه” در دانشنامه جهان اسلام بنیاد دائره المعارف اسلامی (در دست انتشار)

  • Rossi, A. (1982). The Architecture of the City. The MIT Press.
  • Sternberg, E. (2002). What makes buildings catalytic? How cultural facilities can be designed to spur surrounding development. Journal of Architecture and Planning Research, ۳۴-۴۲.
  • Walkowiak, E., & Frazier, D. (2000). Brownfields redevelopment as a catalyst for creating sustainable cities. WIT Transactions on Ecology and the Environment, ۳۹, ۱۱۳-۱۲۲. https://doi.org/DOI: 10.2495/URS000131