انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پروژه مصادره زمین‌ها زیر پوشش دروغین توسعه

کشاورزان موزامبیک بر غول کشاورزی- صنعتی فائق می‌آیند

از فرستاده ویژه ما استفانی لیبرتی*

*روزنامه‌نگار و کارگردان. این گزارش با حمایت مالی مرکز پولیتزر برای گزارش بحران آماده شده و بخشی از مستند درباره صنعت جهانی گوشت و تک‌محصولی سویا به کارگردانی نویسنده و انریکو پارنتی که قرار است پائیز ٢٠١٨ اکران شود

ترجمه عبدالوهاب فخریاسری

غول‌های کشاورزی- صنعتی جنوب فرقی با شمالی‌ها ندارند: آن‌ها خواب سودهای آسان با توسعه محصولات دست به نقد به زیان کشاورزان تولید کننده محصولات غذایی را می‌بینند. پروژه پروساوانا نیز، که ژاپن و برزیل را در موزامبیک متحد ساخت، به همین منظور متولد شد. اما مقاومت بی‌سابقه کشاورزان سه سو استان را از پیشرفت بازداشت.

ناکاراری، روستایی است پنهان در میان انبوه علف‌ها در بخش موتوآلی در دو هزار کیلومتری شمال ماپوتو. زیر درختان مانگو، که حتی زمین و نیمکت‌های چوبی را هم فراگرفته‌اند، چهل نفری، زن و مرد، از بازدیدکنندگان استقبال می‌کنند. کودکان، درکنار آن‌ها، هر بار که میوه‌ای از شاخه‌ها فرومی‌افتد، جست و خیز می‌کنند. نماینده روستا شروع به صحبت می‌کند. آگوستینو موسرنه، با چهره آفتاب‌سوخته و دست‌های پینه‌بسته، حاصل کار کشاورزی طولانی، سرسخت به نظر می‌رسد: «نباید حرف‌ها دولت را باور ‌کنیم. دیگر نباید ساکت بمانیم.» سپس رشته کلام را به نمایندگان سازمان‌های کشاورزان شهرهای اطراف، که تازه از راه رسیده‌اند، می‌دهد. دیونیزو مپوتیا از اتحادیه سراسری کشاورزان( União Nacional de Camponeses به اختصار UNAC ) صحبت‌اش را تایید می‌کند: «حکومت گرفتار بن‌بست است. اولین پیروزی تاریخی، در مبارزه‌ای که شروع کردیم، نصیب‌مان شد. جلوی غارت را گرفتیم و یک بار دیگر تاکید کردیم که زمین تنها متعلق به ما است که نسل‌های زیادی بر روی آن کار کرده‌ایم.» و مردی چهل و اندی ساله با صدایی آرام اضافه می‌کند: «تنها به خاطر اتحادمان بود که توانستیم به این نتیجه برسیم. باید همچنان متحد باقی بمانیم.»

بسیج مردمی، که ماکاراری مرکز عصبی آن به حساب می‌آید، ضربه‌ای به بزرگترین پروژه کشاورزی صنعتی تمام آفریقا به نام پروساوانا وارد کرد که امید است به قدر کافی مهلک بوده باشد. نشست زیر درختان مانگو تنها آخرین مورد از یک رشته نشست‌ها‌است. آقای موپوتیا مرتبا به این سو و آن سو سفر می‌کند تا ‌مردم روستاها را در جریان آن چه که «در شهر» می‌گذرد قرار دهد. در واقع، در این بخش از موزامبیک، اینترنت سرابی بیش نیست و تلفن‌های همراه نیز مرتب قطع و وصل می‌شوند.

« شریکی تازه »، به گفته بنیاد Gates

پروساوانا، که حاصل همکاری مثلث دولت موزامبیک، آژانس همکاری بین‌الملی ژاپن و آژانس همکاری برزیل است، با هدف کشت و بهره‌برداری تجاری از محصولات کشاورزی در دالان ناکالا، شامل سه استان و بیست و نه بخش واقع در شمال کشور، به وجود آمد. این بخش از کشور، با زمین‌هایی به وسعت ١۴ میلیون هکتار، معادل یک چهارم خاک کشور فرانسه، برای «کشت فرآورده‌های با ارزش تجاری» (سویا، پنبه، ذرت) با هدف بازار جهانی درنظر گرفته شده بود. دسترسی به بندر ناکالا، در ساحل اقیانوس هند، با قطار میسر است که نهایتا راهی به سوی کشور چین را فراهم می‌آورد.

پروساوانا بخشی از مسابقه جهانی تسخیر زمین‌های کشاورزی است که، از سال ٢٠٠٨، نیمکره جنوبی، به ویژه آفریقای سیاه، را درنوردیده است(١). پس از بحران جهانی غذا، که شاهد دوبرابر، حتی سه برابر، شدن بهای فرآورده‌های اساسی بودیم، رویای تولید انبوه، سرمایه‌دارن و ماجراجویان را به دنبال کشاورزی آسان با بازده بسیار کشید. نه تنها صنایع کشت و تولید فرآورده‌های کشاورزی غذایی، بلکه فعالین کلان مالی نیز در این بخش سرمایه‌گذاری کردند: بنگاه‌های دلالی، صندوق‌های سفته‌بازی، همه جور صندوق‌های سرمایه‌گذاری که توسط افرادی پایه‌گذاری شده که تا آن زمان در بانک‌های تجاری مانند گلدمن ساکس، مریل لینچ و دیگران مشغول به کار بودند(٢). از اتیوپی تا جمهوری دموکراتیک کنگو، از سنگال تا سودان، صدها میلیون هکتار زمین برای کشت محصولاتی خریداری شد که در داخل بازار چندانی ندارند، ولی در خارج به راحتی و با سود بیشتر به فروش می‌روند(٣). به گفته آقای اولیویه دو شوتر، گزارشگر ویژه سابق حق تغذیه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، پروژه‌هایی چون پروساوانا، که ربط زیادی به اقتصادی محلی ندارند، «زمین را به صورت کالایی صرف درآورده و تولیدکنندگان خرده‌پای روستایی اصولابرای‌شان مهم نیست»(۴).
ناگهان موزامبیک، کشوری پهناور (با ٨٠١هزار کیلومتر مربع مساحت) با جمعیت اندک (٢٩ میلیون نفر)، هدف اصلی این هجوم زیان‌بار شد. در همان سال ٢٠١٠، در یک کنفرانس بین‌المللی در ریاض، عربستان سعودی، وزیر کشاورزی خوزه پاچکو داشت، با پیشنهاد اجاره‌های پنجاه ساله به بهای ناچیز… هکتاری یک دلار، برای کشور خود تبلیغ می‌کرد: «این قیمتی است که ما پیشنهاد می‌کنیم، زیرا به توسعه مشترک باور داریم. باید با یکدیگر برای یک انقلاب تازه سبز همکاری کنیم(۵).»

پروساوانا، در پشت «مدرنیته» همکاری جنوب-جنوب «در خدمت توسعه»، دست به کار دگرگون ساختن مناسبات تولید در نواحی روستایی، تبدیل کشاورزان خرده‌پا به طرف‌های قرارداد با شرکت‌ها عظیم و تبدیل موزامبیک به مرکزی برای صدور فرآورده‌های کشاورزی-صنعتی به سراسر جهان شد. این پروژه، که از همان اجلاس کشورهای G٨ در سال ٢٠٠٩ در آکیلای ایتالیا، پس از گفتگوهای خصوصی بین تارو آسو، نخست وزیر ژاپن، و لوئیز ایناسیو لولا داسیلو، رئیس جمهور برزیل، شکل گرفت، مدعی تجربه‌ای مثال‌زدنی بود: تبدیل بیشه‌زار مرطوب استوایی ماتو گروسو به منطقه اصلی تولید سویا در سراسر کره زمین، در فاصله دهه‌های ١٩٧٠ و ١٩٩٠. در آن زمان، تبدیل سرادوی برزیل، این «بزرگترین ناحیه توسعه کشاورزی جهان» به گفته نورمن بورلوگ پدر انقلاب سبز، با همکاری مهندسین ژاپنی و مشارکت درخور توجه مالی توکیو میسر گردید. همکاری مثلث پروساوانا، با الهام از این تجربه و با هدف توسعه شمال کشور، استفاده از فناوری‌های برزیل، و اتکا به شرکت‌های ژاپنی در بازاریابی محصولات، به ویژه در بازارهای آسیا شکل گرفت.

از همان ابتدا، این پروژه تحسین رهبران پرنفوذ مالی جهان را برانگیخت. در نوامبر سال ٢٠١١، در نشست مشورتی عالی برای کارآمدتر کردن کمک‌ها در بوسان در کره جنوبی، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، از تلاش « اقتصادهای نوپا که برای یافتن راه حل چالش‌های مشترک با یکدیگر همکاری می‌کنند» تقدیر کرد. ویلیام گیتس، غول صنعت که از طریق بنیاد بیل و ملیندا گیتس چندین برنامه توسعه را در آفریقا رهبری می‌کند، آن را «سرمشقی برای مشارکت مبتکرانه» دانست(۶).

در پشت صحنه‌های «مشارکت مبتکرانه » GV Agro ، شرکت مشاوره‌مرتبط با بنیاد Getúlio Vargas ، اندیشکده و دانشکده بلندآوازه برزیل، فعال است. رهبری GV Agro در اختیار روبرتو رودریگز، وزیر کشاورزی سابق، است که می‌خواهد قهرمان توسعه کشاورزی-صنعتی سرتاسر نوار بین دو ناحیه استوایی قاره آفریقا باشد. وی، علاوه بر مشورت دادن به شرکت Vale که به استخراج ذغال در ناحیه Tete مشغول است، شخصیت پشت پرده پروساوانا نیز به حساب می‌آید: این اوست که مسئولیت هماهنگی بین Mato Grosso و شمال موزامبیک و مبدع افسانه توسعه تک‌محصولی‌ها در «سرزمین‌های بکر» را یدک می‌کشد. باز این اوست که بازدید سرمایه‌گذاران بالقوه برزیل از زمین‌ها را سازمان می‌دهد. برنامه کلی و مکانیسم تامین مالی پروساوانا نیز مدیون اوست. این پروژه که با سرمایه‌گذاری اولیه ٣٨ میلیون دلاری دولت‌های برزیل و ژاپن شروع به کار کرد، در ادامه نیز گهگاه از بودجه‌های صندوقی به نام ناکالا برخوردار شد و قرار است ٢ میلیارد دلار از سرمایه‌های خصوصی را نیز جذب کند. هدف اعلام شده بودجه‌ها، «کمک به بازگشت سرمایه‌ها در درازمدت با کمک به توسعه اقتصاد محلی و منطقه» است. همزمان، ماپوتو و توکیو نیز بودجه‌هایی به ابتکار توسعه پروساوانا، با هدف «حمایت از مدل‌های گوناگون ادغام کشاورزی‌های خرد»، اختصاص دادند.

کشاورزان خبرها را از روزنامه‌ها گرفتند

این طرح‌های تبدیل و توسعه نواحی روستایی کاملا به دور از توجه به کشاورزان‌خرده‌پایی برنامه‌ریزی شده‌اند که در همان مناطق زندگی می‌کنند. آقای جرمیا ووژان، مدیر اقدام دانشگاهی برای توسعه جوامع روستایی (Adecru) ، موسسه‌‌ای حامی خانواده‌های روستایی در ماپوتو، به خاطر می‌آورد: «نخستین بار که شنیدیم صحبت از این برنامه است، اوت سال ٢٠١١ و زمانی بود که پاشکو، وزیر کشاورزی، در مصاحبه با یک روزنامه برزیلی، اشاره به آن کرد». برای این روزنامه نگار قدیمی با ریش‌های سیاه و بلند و خوش‌صحبت « این تکان‌دهنده بود. دولت ما چیزی را به خارجیان فروخته بود که هرگز صحبتی از آن در داخل کشور نشده نبود!» این خبر ما را خشمگین ساخت. «ما شروع به تحقیق کردیم و دریافتیم موضوع مربوط می‌شد به برنامه‌ای با هدف گشودن بنادر کشور به روی شرکت‌های چندملیتی کشاورزی-صنعتی.» کاشف به عمل آمد که موضوع چندان هم پیچیده نبود: در همان مقاله، سرمایه‌گذاران برزیلی اشتیاق خود را برای مهاجرت به یک کشور آفریقایی، که زمین‌هایش را به بهایی اندک در اختیار آن‌ها گذاشته، اعلام کردند. به گفته آقای کارلوس ارنستو اگوستن، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان پنبه در ماتو گروسو، «موزامبیک خود یک ماتو گروسو در دل آفریقا، با زمین‌‌های رایگان، موانع محیط زیستی اندک و هزینه‌های بسیار پایین‌تر ارسال دریایی به چین است.»

صحبت‌های حساب شده GV Agro و تکرار مکرر آن از سوی مبلغان پروژه هر چه که بود، دالان ناکالا شباهت چندانی به سرادو ندارد. هرچند این دو ناحیه در یک ارتفاع از دریا واقع شده‌اند، ولی زمین‌های مورد نظر پروساوانا بسیار حاصلخیزتر و، از این رو، برای کشاورزان ساکن در آن‌ها، مهم‌تر از مشابه نامشخص برزیلی آن‌ها هستند. و مهم‌تر آن که، برخلاف ماتو گروسو که در سال‌های دهه ١٩٧٠ چندان جمعیتی نداشت، ۵ میلیون انسان در این ناحیه زندگی می‌کنند که بیشترشان کشاورزان خرده‌پا و تولیدکننده بخش بزرگی از مواد غذایی مصرفی کشور… هستند.

سرزمینی سرسبز… که پنج میلیون انسان در آن زندگی می‌کنند

در موزامبیک، مانند شماری دیگر از کشورهای آفریقایی، زمین متعلق به دولت بوده و قابل فروش نیست. این حق انحصاری، که در زمان استقلال در سال ١٩٧۵ به دولت داده شد، در قانون اساسی سال ١٩٩٠ نیز ضمانت اجرایی یافت. مطابق قانون، دولت «حق بهره‌برداری کشاورزی و غیرکشاورزی از زمین» یا DUAT («Direito de uso et aproveitamento dos terras ») را به جوامع و افراد واگذار می‌کند تا در آن به کشاورزی و حرفه‌های خرد بپردازند. اما، در مناطق روستایی، هیچ کس مالک DUAT نیست، سندی که اهمیت آن غالبا از سوی روستائیان دست کم گرفته می‌شود. و از همین روست که گاه پیش می‌آید که این زمین‌ها در خفا دست به دست شوند.

اما اهالی ووآکوا، در فاصله پانزده دقیقه‌ای از ناکاراری، به خوبی این را می‌دانند. روزی، در سال ٢٠١٢، سر و کله مقامات بخش در آن جا پیدا شد و خواستند اهالی زیر سندهایی را امضا کنند. در عوض، به آن‌ها قول پرداخت مقداری پول و انجام «پروژه‌های اجتماعی» را می‌دادند. اما موضوع این نبود: موضوع مهم تخلف آشکار مقامات از DUAT بود. آقای مپوتیا با عصبانیت می‌گوید، «آن‌ها را فریب دادند. به آن‌ها گفتند که قرار است در برنامه توسعه روستا مشارکت داشته باشند و وادارشان کرد اسنادی را امضا کنند که چیزی از آن سر درنمی‌آوردند. خسارتی که دریافت کردند بین ۴۵٠٠ و ۶٠٠٠ متیکای [۶٠ تا ٨٠ یورو] بود و مجبور شدند از آن جا کوچ کنند.» کوتاه‌زمانی پس از آن، آگروموز، شرکتی با سرمایه‌مشترک برزیلی و پرتغقالی، امتیاز بهره‌برداری از ٩هزار هکتار زمین ، عمدتا برای کشت سویا، را به دست آورد. «آن‌ها از کم‌سوادی بخش بزرگی از مردم و این که بیشترشان از زبان پرتغقالی سر درنمی‌آورند، سوء استفاده کردند.» امروز ووآکوا روستایی خالی از جمعیت است که اطراف‌اش را مزارع آگروموز احاطه کرده‌اند. به هیچ کس اجازه نزدیک شدن به روستایی که از سوی شرکت اشغال شده داده نمی‌شود. زمین‌ها بکر و در انتظار کشت‌اند. درست برخلاف چشم‌انداز ناکاراری که در آن، زمین‌های کشاورزی کوچک در انتظار به عمل آمدن لوبیا و کاساو هستند، درختان مامبو همه جا را گرفته‌اند و کودکان از همه سو می‌دوند.

با آن که اگروموز ربط مستقیمی به پروساوانا ندارد، ولی اهداف همان است. در تمام این ناحیه، آنچه در ووآکوا گذشته و خالی از سکنه شدن زمین‌های آن زبان به زبان می‌گردد. نمایندگان کشاورزان، که از این تجربه درس گرفته‌اند، با دولت مخالفت می‌کنند. آقای ماپوتیا تعریف می‌کند، «مقامات ما را به ادارات بخش فراخواندند تا درباره این تحولات صحبت کنند. حرف‌های خوبی زدند و اسلایدهای قشنگی نشان دادند. سوالاتی از آگروموز کردیم، ولی پاسخی نشنیدیم. دست آخر آن جا را ترک کردیم.» از آن زمان، بخش موتوآلی به صورت نماد اعتراضی درآمده که، پس از چند ماه، تمام روستاهای اطراف را فراگرفته و می‌رود که مرزهای ملی را درنوردد.

مبارزه و مقاومت بین‌المللی

آقای وون‌ژان می‌گوید، «همه چیز با سفری به برزیل آغاز شد.» سازمان‌ها در موزامبیک، با آگاهی از این برنامه و موارد مشابه و آن چه که سی سال پیش در ماتو گروسو گذشت، تصمیم گرفتند خودشان موضوع را دنبال کنند. در نوامبر سال ٢٠١٢، هیئت نمایندگی مرکب از ۵ نفر عازم سرزمین‌های دورافتاده برزیل شد. آن‌ها با اخبار تکان‌دهنده بازگشتند. آقای ابل سعیدا، از اتحادیه روستایی کمک متقابل (ORAM) به خاطر می‌آورد، «صدها کیلومتر سفر کردیم، اما چیزی جز زمین‌های پهناور کشت سویا ندیدیم. نه کشاورزی و نه روستایی. زمین‌ها خالی از درخت بودند و اثری از حیات دیده نمی‌شد، چرا که استفاده بیش از اندازه از علف‌کش‌ها و کودهای شیمیایی چیزی جز بیابان خالی بر جای نگذاشته بود. این تصویری از آینده زمین‌های ماست، که قرار است بدل به سرزمینی بی آب و علف شوند، و برای ما کابوسی بیش نیست.» سندی از این بازدید به زبان‌های محلی در سرتاسر موزامبیک منتشر شد(٩).

آقای کوستا استوائو، رئیس UNAC می‌گوید: «تصمیم داریم خودمان دست به کار شویم، چون هنوز هم همه در بی‌خبری مطلق‌اند.» جوانی، با تی‌شرتی با نشان سازمان‌اش بر تن و کلاه بیس‌بال بر سر، با عصبانیت به شدت به دولت حمله می‌کند. «ما مخالف توسعه نیستیم، اما می‌خواهیم که کشاورزان به حساب آیند و طرف مشورت قرار گیرند. اما به جای این کار، آن‌ها تا این جا برنامه را، بدون آن که چیزی به ما بگویند، پیش برده‌اند. آن وقت دم از توسعه روستا می‌زنند و می‌خواهند خواسته خود را به کشاورزان تحمیل کنند، آن‌هم با امضای قراردادهای جداگانه با کسانی که چندین دهه است که بر روی این زمین‌ها کار و زندگی می‌کنند.» بدون آن که رشته کلام را از دست دهد، با بیل سوراخ‌هایی در ماشامبای (زمین زراعتی) کوچک خود در فاصله نیم‌ساعتی نامپولا می‌کند و در آن‌ها ذرت می‌کارد. « بالاخره با مدیر برنامه ملاقات کردیم، و تازه آن وقت فهمیدیم که آن چه به ما پیشنهاد شده کلاهبرداری آشکار است.» پس از آن که خبرها درز کرد، اشاراتی به نگرانی‌های سازمان‌های روستائیان، در سند منتشر شده از سوی GV Agro و دو بنگاه مشورتی در ژاپن، به اسامی Oriental Consulting و NTC International، شد. برای نخستین بار، صحبت از «راندن اجباری کشاورزان از زمین‌ها و کشاورزی سنتی و اتخاذ روش‌های کشاورزی پربازده با استفاده از بذرهای تجاری، کودهای شیمیایی و عناوین مالکیت خصوصی زمین» شد(١٠).

راندن کشاورزان، که در ابتدا تنها جا به جایی‌های ساده محلی بود، به سرعت شدت گرفت. در برزیل، ژاپن و موزامبیک، جنبش‌ها و سازمان‌های کشاورزان از کم و کیف کار باخبر شدند و اقدامات‌شان را با یکدیگر هماهنگ کردند. در موازمبیک، بیست و سه سازمان در نامه‌ای سرگشاده به مقامات دولت‌های ژاپن، برزیل و موزامبیک اعلام کردند که «نبود کامل بحثی سراسری، شفاف و دموکراتیک» در موضوعی «با این اهمیت اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، پیامدهای مستقیمی بر زندگی ما خواهد داشت»(١١). حدود چهل سازمان بین‌المللی این سند را امضا و آن را منتشر کردند. آنگاه، همان استوائو از بیشه‌زارهای موزامبیک سر از دالان‌های پر رنگ و لعاب مجلس نمایندگان ژاپن درآورد. «من به نشست نمایندگان ژاپن دعوت شدم. به آن‌ها گفتم که ما به پروساوانا ایراد داریم چون زندگی‌های ما را به هم زده.»

تظاهرات، اعزام هئیت‌ها به خارج از کشور، نامه‌های سرگشاده، جنبش اعلام نقطه نظرها که سازمان‌های کشاورزان موزامبیک را با همتایان خود در برزیل، دانشگاهیان و سازمان‌های جامعه مدنی ژاپن و اروپا پیوند می‌داد: در تمام این موارد، هدف مقابله با پروژه بود. آقای وون‌ژان می‌گوید، «اعتراض به تمام استان‌های کشور راه یافت. ما کاروان‌هایی را، برای آگاهی دادن به جوامع و تشویق آن‌ها به نپذیرفتن قول‌های توخالی مقامات، به راه انداخته‌ایم. کار آسانی نبود. ناچار بودیم مسافت‌های طولانی را پشت سر گذاریم. ولی نتیجه خارق‌العاده بود: برای نخستین بار، دولت موزامبیک ناچار شد صدای مردمی را، که به صدای بلند و واضح به آن‌ها می‌گفتند مدل توسعه ‌تحمیلی از بالا را نمی‌پذیرند، گوش کند.»

به تدریج، باد مبلغین پروژه بلندپروازانه تبدیل دالان ناکالا به ماتو گروسوی جدید خوابید. نخست ژاپنی‌ها، که نگران آن بودند که عوامل شکل تازه‌ای از استعمار کشاورزی جلوه کنند، در مورد عملی بودن آن تردید کردند. سرمایه‌گذاران برزیلی، که به دعوت GV Agro از کشور بازدید کرده بودند، اعلام کردند که دیگر علاقه‌ای به ادامه پروژه ندارند. کارشناسان آژانس همکاری برزیل به کشور خود بازگشتند. و صندوق ناکالا، که قرار بود ٢ میلیارد دلار پول جمع کند، بی سر و صدا تعطیل شد. پروساوانا به حال تعلیق درآمد.

«مردم نفهمیدند»

آقای هیروشی یوکویاما، مسئول پروساوانا در آژانس همکاری بین‌الملی ژاپن و آژانس همکاری برزیل، می‌گوید، «ما در ارزیابی اشتباه کردیم.» وی در مرکز آژانس، در ساختمانی مدرن در قلب ماپوتو، صراحتا می‌پذیرد که هیچ مطالعه‌ای درباره عملی بودن این پروژه صورت نگرفته بود. «در ابتدا، فکر می‌کردیم تکرار تجربه ماتو گروسو ممکن است. اما بعد به این نتیجه رسیدیم که این دو اساسا شباهتی با یکدیگر نداشته و مدل توسعه برزیل مناسب این کشور نیست.» امروز آقای یوکویاما صحبت از ضرورت «حمایت از تولیدکنندگان خرد» می‌کند و اصولا موافق کشاورزی در مقیاس کلان، یعنی هدف اساسی پروژه پروساوانا، نیست. «در فکر بازنویسی کلی برنامه‌و ساز و کار مشورت با جوامع روستایی ذینفع هستیم». GV Agro دیگر بخشی از این فرایند نیست. مبلغین می‌پذیرند که درس گرفته‌اند و می‌خواهند کار را از ابتدا آغاز کنند.

پروساوانا، حدود ده سال پس از آغاز رسمی خود در نشست G٨ در اکیلا، بدل به ازدواجی شد که حتی پیش از مراسم عروسی به شکست انجامید. هر چند ژاپنی‌ها آن اندازه پول و آبرو هزینه کرده بودند که به راحتی نمی‌توانستند عقب بکشند، برزیلی‌ها بار خود را بستند و رفتند. و ماپوتو، که خواب تبدیل کشور به چهار راه صنعتی-کشاورزی آفریقا را می‌دید، ناگهان خود را در موقعیت مدیریت برنامه‌ای یافت که هنوز روی کاغذ بود و به نظر می‌رسید خودش هم دیگر به آن باور نداشت…

کافی است سری به وزارت کشاورزی بزنید تا خود شاهد این عقب‌گرد باشید. دفتر مرکزی آن چه که قرار بود بزرگترین پروژه توسعه کشاورزی در آفریقا باشد، به انتهای بال دوم ساختمان انتقال یافته است. در اتاقی خالی، بدون کامپیوتر و تلفن، پشت میزی که دو پرچم کوچک موزامبیک و ژاپن بر روی آن قرار دارند، مسئول ملی هماهنگی پروساوانا نشسته است. وظیفه دردآور انکار بدیهیات به آقای آنتونیو لمبو سپرده شده است: «قصدمان هرگز صدور مدل برزیلی سرادو نبود. ما خواهان توسعه کشاورزی منطبق به شرایط کشورمان و به نفع اقتصادهای خرد، متوسط و کلان بودیم. اولویت‌مان حاکمیت غذایی مردم ما بود».

اما روح پروساوانا هنوز در دالان ناکالا سرگردان است: آزمایشگاه خاک و یکی از چند یادگار معدود به جا مانده از آن، بنایی تنها که ساز مخالف با محیط اطراف خود در دل علف‌زار میزند. در ساختمانی خالی و متروک، چند دانشجو و یک زمین‌شناس با شک و ابهام تجهیزات آن را به ما نشان می‌دهند. آقای آمریکو اوآسیکت، مسئول پروژه پروساوانا در استان، نقطه نظر رسمی را بیان می‌کند: «برنامه خوبی بود، ولی مردم نفهمیدند. فعلا که همه چیز متوقف شده.»

در فاصله چند ساعتی آن، در زیر درختان مانگوی ناکارا، کافی است واژه «پروساوانا» را به زبان آورید تا چهره‌ها درهم شوند. آقای موسرنه پافشاری می‌کند، «هزار بار دیگر هم بیایند نمی‌توانند ما را قانع کنند.» آقای وون‌ژان که کنارش نشسته و خوشحالی‌اش را از «پیروزی تاریخی» به دست آمده پنهان نمی‌کند، اما، به این اندازه مطمئن نیست: «حکومت لحن کلام‌اش را تغییر داده. اما ما هشیاری خود را حفظ کرده‌ایم، چون آن‌ها باز خواهند گشت و حمله را از سر خواهند گرفت.»

١-
Lire Joan Baxter, « Ruée sur les terres africaines », Le Monde diplomatique, janvier 2010.

٢-
Cf. Ward Anseeuw, Liz Alden Wily, Lorenzo Cotula et Michael Taylor, « Land rights and the rush for land. Findings of the global commercial pressures on land research project », International Land Coalition, Rome, 2012.

٣-
Cf. la base de données Land Matrix

۴-
Olivier De Schutter, « How not to think of land-grabbing : Three critiques of large-scale investments in farmland » (PDF), The Journal of Peasant Studies, vol. 38, n° ۲, Routledge, Abingdon (Royaume- Uni), 2011.

۵-
Cf. Main basse sur la terre. « Land grabbing » et nouveau colonialisme, Rue de l’échiquier, Paris, 2013.

۶-
Jun Hongo, « ODA transforming Mozambique », The Japan Times, Tokyo, 6 janvier 2012.

٧-
Cf. Alex Shankland et Euclides Gonçalves, « Imagining agricultural development in South-South Cooperation : The contestation and transformation of ProSavana », World Development, vol. 81, Amsterdam, mai 2016.

٨-
Patrícia Campos Mello, « Moçambique oferece terra à soja brasileira », Folha de São Paulo, 14 août 2011.

٩-
Face oculta do ProSavana (vidéo), 7 octobre 2013.

١٠-
« Leaked ProSavana master plan confirms worst fears », Grain, 30 avril 2013.