انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پدر و مادری کردن برای نوجوان( بخش چهارم)

نویسنده: دنیل کوم برگردان: آریا نوری

اهمیت پدر و مادر از دیدگاه نوجوان/ ورود کودک به دوران نوجوانی جایگاه واقعی‌ای که وی در زندگی روانی پدر و مادرش ایفا می‌کرده است را به تصویر می‌کشد. کودکی که زن و مرد را به مادر و پدر تبدیل کرده بود. پایان دوران کودکی فرزند برابر است با پایان دوران اصلی پدر و مادر بودن، بنابراین کودک تضمین‌کننده‌ی جایگاه پدر و مادری است و وقتی وارد دوران نوجوانی می‌شود ازنظر روانی روی ایشان تأثیر می‌گذارد. منطقی است اگر بگوییم زمانی که کودکی وجود ندارد پدر و مادری هم وجود نخواهد داشت.

پدر و مادر در این شرایط خود را با دو چالش مواجه می‌بینند، ازیک‌طرف اینکه چگونه باید پدر و مادر بود درصورتی‌که دیگر کودکی وجود ندارد؟! چالش دوم اینکه چگونه باید بالغ بود در شرایطی که دیگر کودکی وجود ندارد و زن و مرد تا به این اندازه روی پدر و مادری خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند؟ فاصله گرفتن والدین با کودکشان با ورود وی به دوران نوجوانی به‌هیچ‌عنوان امری اختیاری نیست، آن‌هم در جامعه‌ی امروزی که کودکان و نوجوانان تا این اندازه اهمیت پیداکرده‌اند. جامعه پدر و مادر یک کودک را بر اساس رفتاری که وی از خود در بطن آن نشان می‌دهد قضاوت می‌کند. در جامعه‌ی معاصر روزبه‌روز بر اهمیت کودکان و نوجوانان افزوده می‌شود. حتی ایدئولوژی‌ای در حال حاکم شدن است که خواسته‌ها و تمایلات ایشان را بر همه‌چیز ارجحیت می‌دهد. به همین سبب هم هست که امروزه در روانشناسی برخی از متخصصان صحبت از کودک به‌مثابه پادشاه به میان آورده‌اند. فروید در این مورد به کودک لقب عالی‌مقام داده بود. کودک امروزه به‌مثابه آخرین سنگر در برابر خطر از هم پاشیدن خانواده قلمداد می‌شود، آخرین سنگری که می‌تواند پدر و مادر را در کنار هم نگه‌داشته و بنیاد خانواده را حفظ کند.

پدر و مادر ازآن‌جهت با ورود کودک خود به دوران نوجوانی بیشتر احساس ناراحتی و نوعی از دست رفتن را دارند که همه‌ی هم‌وغم خود را برای راحتی و آسایش وی قرار داده بودند، حتی جامعه نیز ممکن است چنین دیدی به مسئله داشته باشد. اهمیت بسیار زیادی که در این دوره و زمانه به کودک و نوجوان داده می‌شود و ایشان را در برخی از کشورها و جوامع به‌نوعی افسانه بدل کرده سبب می‌شود تا والدین در مواجهه با این دوره از زندگی فرزند خود مشکلاتی دوچندان داشته باشند. کودک با هستی خود جایگاهی بسیار والا به زن و مرد می‌دهد، جایگاهی که با هیچ‌چیز قابل‌مقایسه نیست. والدین مجبورند قبول کنند که با ورود فرزندشان به دوران نوجوانی ماسک پدر و مادری از چهره‌ی ایشان می‌افتد و چهره‌ی واقعی زن و مرد از پس آن نمایان می‌شود؛ یعنی فرزند نوجوان کم‌کم ضعف‌ها و کاستی‌های والدین خود را درک می‌کند. یکی از مشکلاتی که ورود کودک به دوران نوجوانی پیش می‌آورد نیز دقیقاً همین مسئله است. والدین در این دوره از زندگی خود احساس نقص و ناتوانی می‌کنند. احساس ناتوانی به این سبب که دیگر کنترلی که قبلاً روی فرزند خویش داشتند را از دست می‌دهند و احساس ضعف به‌واسطه‌ی آنکه جامعه دیگر ایشان را به‌عنوان پدر و مادر یک کودک نمی‌شناسد.

تشابه تجارت بین والدین و نوجوان

چالش‌هایی که ورود کودک به دوران نوجوانی پدید می‌آورد به‌هیچ‌عنوان بیهوده نیست. در این میان حتی بین تجربه‌ای که فرزند نوجوان خواهد داشت و تجربه‌ای که پدر و مادر وی قبلاً گذرانده‌اند تشابه وجود دارد. زمانی که کودک وارد فاز نوجوانی می‌شود، پدر و مادر وی نیز تا حدی این فرصت را پیدا می‌کنند تا یک‌بار دیگر دوران نوجوانی خود را تجربه کنند و به سوألاتی که خودشان در نوجوانی از پدر و مادر خود پرسیده بودند و جوابی برای آن پیدا نکرده بودند پاسخ دهند؛ اما چه سوألاتی هستند که هم پدر و مادر یک نوجوان را در زمان نوجوانی خودشان به خود مشغول کرده بودند و هم خود وی را؟ این سوألات ساده اما بسیار مهم هستند و به سه صورت در مورد هستی شخص بیان می‌شوند: بالغ بودن، یعنی زن و مرد بزرگ‌سال بودن، چگونه است؟ چگونه باید وقتی می‌دانیم در آینده پیر و احتمالاً تنها خواهیم شد، بازندگی خود کنار بیاییم؟ چگونه در برابر سرنوشت خود بایستیم؟ همه‌ی ما در طول زندگی خود در مورد زندگی، مرگ، عشق و … سوالاتی را مطرح می‌کنیم. حال باید در نظر داشت با ورود به دوران نوجوانی نیز پرسش‌های بسیار بیشتری در ذهن فرد حادث می‌شود: بزرگ‌سالی چگونه است؟ من چه کسی هستم؟ زندگی من چه معنایی دارد؟ چگونه دیگران را دوست داشته باشم؟ والدین نوجوان نیز درست در همین زمان یک‌بار دیگر با همین پرسش‌ها مواجه می‌شوند، پرسش‌هایی که در دوران نوجوانی خودشان با موفقیت و یا شکست به آن‌ها پاسخ داده بودند یک‌بار دیگر در برابر روی ایشان قرار می‌گیرد. فرزند نوجوان اما برای اولین بار است که باید با این پرسش‌ها روبه‌رو شود. ورود به بازه‌ی نوجوانی سبب می‌شود تا کودک بخشی از نقاط اتکایی که در دوران کودکی از آن‌ها بهره می‌برده را از دست بدهد. کودک با ورود به بازه‌ی نوجوانی باید محدودیت‌های این دوره را نیز قبول کرده و با آن‌ها کنار بیاید، والدین نیز همزمان به یاد محدودیت‌هایی می‌افتند که خودشان در دوران نوجوانی با آن‌ها سروکار داشته‌اند. فیلسوف معروفی در مورد این بازه از زندگی گفته: هرچند که نوجوانی دوره‌ای است که شخص پاسخ درستی برای پرسش‌های خود پیدا نمی‌کند، اما این دوره از زندگی درست به‌اندازه‌ی تلاش نوجوان برای یافتن پاسخی برای سؤال‌هایش اهمیت دارد. مسئله‌ی جالب‌توجه این است که پدر و مادر نوجوان وقتی وی به دنیا آمده و کودک بوده او را به‌عنوان دلیل اصلی زندگی‌شان در نظر می‌گرفتند، اما وقتی وی وارد فاز نوجوانی می‌شوند و می‌پرسد: «خوشبختی چه زمانی است؟!» والدین وی از خود می‌پرسند: «پس عشق ما چه شد؟» توجه داشته باشید که منظور ما آن نیست که پدر و مادر همان عشقی که به فرزند کودک خود داشتند را نسبت به فرزند نوجوان خود ندارند، بلکه نوع آن فرق دارد و مدتی زمان لازم است تا ایشان به شرایط جدید عادت کنند. پدر و مادر باید بپذیرند که فرزندشان از رابطه‌ی وابستگی دوران کودکی خارج‌شده و وارد رابطه‌ی جدیدی با ایشان می‌شود. آن‌ها باید قبول کنند که فرزندشان وارد فاز جدیدی از زندگی شده و باید به او یاری برسانند.

تولد شخص بالغ

اکثر والدین نسبت به مشکلاتی که ممکن است با ورود فرزندشان به دوران نوجوانی تجربه کنند آشنا بوده و اگر فرزند اولشان باشد معمول ترجیح می‌دهند باکسی که قبلاً این مراحل را سپری کرده مشورت کنند. باید به این امر توجه داشت که میل به داشتن فرزند کودک هیچ‌گاه در زن و مرد نخواهد مرد و ورود فرزند ایشان به بازه‌ی نوجوانی بخشی از زندگی ایشان را باخلأ مواجه می‌کند. پدر و مادر کم‌کم خود را با شرایط وفق می‌دهند و می‌آموزند تا به جنبه‌های دیگر زندگی بپردازند، جنبه‌هایی که تا آن زمان توجه زیادی به آن نشان نداده بودند چراکه مجبور بودند تمامی فکر و ذکر خود را به فرزندشان اختصاص دهند. ایشان می‌توانند به انجام‌وظیفه‌ی پدر و مادری خود ادامه دهند ولی به شکلی دیگر. وظیفه‌ی اصلی را در این میان خود نوجوان ایفا می‌کند، وی باید وارد فاز جدید زندگی خود شده و وظایف جدیدی را عهده‌دار شود. صدالبته در این مسیر و برای عبور درست از آن نوجوان به کمک پدر و مادر خود نیازمند است.

بخش اول:

http://www.anthropology.ir/article/30259

بخش دوم:

http://anthropology.ir/article/30283

بخش سوم:

http://www.anthropology.ir/article/30318

ایمیل مترجم:aria.nouri@ut.ac.ir