اگر باور داشته باشیم که تئاتر صرفا صحنه نمایش ِ گفتار است، بخ سختی ممکن است قبول کنیم چنین نمایشی بتواند زبانی مستقل هم داشته باشد. چنین تئاتری همواره وام دار شکل هایی دیگر از اندیشه باقی خواهد ماند که از خلال گفتار خود را به بیان در می آورند؛ وام دار فلسفه و وام دار اخلاق. حال اگر بپذیریم که گفتار تنها یکی از عناصر ضربه یا شوکی است که تئاتر وارد می کند، مسائل باز هم مشکل تر خواهند شد. پیش از هر چیز[دقت داشته باشیم] تئاتر شیوه ای خاص برای استفاده از گفتار دارد که همان «دیالوگ» است: گفتار مبارزه و تنش. اگر این امر در نزد برخی از مولفان به نوعی بحث محدود شود، این را باید خطایی از جانب آنها دانست. البته شیوه های دیگری برای نمایشی کردن گفتار نیز وجود دارند. برای مثال با پیش بردن تئاتر به سوی اوج و غایت آن، برای برخوردار کردن تئاتر از ابعاد حقیقی اش که همان ابعاد مبالغه آمیزش است. کلمات خود باید تا آخرین مرزهای ممکن پیش رانده شوند ، زبان باید تقریبا به حد انفجار برسد و یا به حدی که خود را زیر فشار تحمل ِ ناممکن معانی، تخریب کند.
اما مساله صرفا بر سر گفتار نیست؛ تئاتر روایتی است که زندگی می کند، تاریخی که با هر اجرا آغازی دوباره می یابد؛ تاریخی که ما شاهد زندگانی اش هستیم. تئاتر به همان اندازه دیداری است که شنیداری . تئاتر زنجیره ای از تصاویر همچون سینما نیست بلکه یک ساخت است، یک معماری متحرک از تصاویر صحنه پردازی شده.
نوشتههای مرتبط
هر کاری در تئاتر مجاز است: فرو رفتن در نقش شخصیت ها، به مادیت درآوردن اضطراب ها و حضورهای درونی. بنابراین نه تنها می توانیم از ابزارهای گوناگون برای این کار استفاده کنیم، بلکه توصیه آن است که چنین کنیم تا اشیاء و دکور جان بگیرند و نمادها محسوس شوند.
به همین ترتیب، گفتار در ژست ها و شکلک ها و اداها تداوم می یابد، در بازی، در پانتومیم؛ همه این ها وقتی دیگر گفتار برای ما کافی نباشد، جایگزین آن می شوند، عناصر مادی صحنه می توانند به نوبه خود گفتار را تقویت کنند و البته چگونگی استفاده از اشیاء در تئاتر مساله ای دیگر است ( که آرتو از آن سخن گفته است).
اوژن یونسکو در ویکیپدیا
درباره پاره های هنر
«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.
بخش های پیشین
پاره های هنر(۱)، برگسون: بینش «رها شده» هنرمند
پاره های هنر(۲)، باشلار: دعوت به سفری خیالین
پاره های هنر (۳)، دیدرو: طبیعت به مثابه منشاء هنر
پاره های هنر (۴)، دوراس: نوشتن، وقتی که زن هستی…
پاره های هنر (۵)، مرلو پونتی: احساس پایان نایافتگی
پاره های هنر (۶)، کامو: درباره رمان های رفتارگرا
پاره های هنر (۷)، دریدا:خوانش متن
پاره های هنر (۸)، بلاندیه: هنرهای از دست رفته، جمع نقاب ها
پاره های هنر (۹)، لوی استروس: اثر نقاشی و زبان، همسازی دوگانه
پاره های هنر (۱۰)، ارسطو: دست، مفید ترین ابزارها
پاره های هنر (۱۱)، بنیامین: سینما و نقاشی
پاره های هنر(۱۲)، کله: تمثیل درخت
پاره های هنر(۱۳)، دوشان: شناخته شدن هنرمند، شرطِ وجود هنرمند
پاره های هنر (۱۴)، ارسطو: طبیعت همواره بهترین ها را خلق می کند
پاره های هنر، (۱۵): روی لیختنشتاین: سبک هنر تجاری
پارههای هنر(۱۶)، لوکاچ: ایدئولوژی مدرنیسم
پارههای هنر(۱۷)، فوکو: مفهوم مولف
پارههای هنر(۱۸)، گوگن: هنر احساس
پارههای هنر(۱۹)، رومن: لذت هنر
پارههای هنر(۲۰)، پیکاسو: چرا به حزب کمونیست پیوستم؟
پاره های هنر(۲۱)، فوکو: دوین مایکلز، عکاسی در جستجوی امر ناپیدا
پارههای هنر (۲۲)، پازولینی: تتیس
پاره های هنر (۲۳)، دوسرتو: اسطوره تخیل شهری
پاره های هنر(۲۴):پاره های هنر(۲۴)، نیچه: هنر، بیان یک ضد طبیعت
پاره های هنر (۲۵)، گروپیوس: باوهاوس
پاره های هنر (۲۶)، رودن: هنر مرده است
پاره های هنر (۲۷)، کاندیسکی، رقص جدید
پاره های هنر (۲۸)، شن فو: آفرینش ِ خیال
پاره های هنر (۲۹) ، بوردیو: پویایی مصرف هنر
پاره های هنر(۳۰)، لویی آراگون: جادوی لئو فره
«پاره های هنر» و «پاره های معماری» به صورت متناوب هر هفته شنبه ها منتشر می شوند.