در میان جانورانی که بدن آنها مو دارد، انسان تنها جانوری است که پلک هایش مژه دارند. چارپایان در بخش زیرین بدن خود مو ندارند و موهایشان بر پشت آنها قرار دارد. انسان ها برعکس، در قسمت زیرین بدن (روی بدن) مو دارند و نه در پشت خود. کارکرد مو بر بدن، پوشاندن و محافظت آن است. اما در حالی که چارپایان بیشترین نیاز را دارند که پشتشان پوشیده باشد، قسمت زیرین بدنشان که بی شک ارزشمند تر است، با گرمای انقباضی کالبد گرم می شود. این در حالی است که در انسان ها برعکس، به دلیل راست بودن قامتشان، پشت و روی بدن، در موقعیت یکسانی قرار می گیرند: طبیعت بر محافظت بخش های مهم تر بدن تاکید می کند. زیرا طبیعت همواره بهترین ها را با آنچه در اختیار دارد، ایجاد می کند.
«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.
نوشتههای مرتبط
بخش های پیشین
پاره های هنر(۱)، برگسون: بینش «رها شده» هنرمند
پاره های هنر(۲)، باشلار: دعوت به سفری خیالین
پاره های هنر (۳)، دیدرو: طبیعت به مثابه منشاء هنر
پاره های هنر (۴)، دوراس: نوشتن، وقتی که زن هستی…
پاره های هنر (۵)، مرلو پونتی: احساس پایان نایافتگی
پاره های هنر (۶)، کامو: درباره رمان های رفتارگرا
پاره های هنر (۷)، دریدا:خوانش متن
پاره های هنر (۸)، بلاندیه: هنرهای از دست رفته، جمع نقاب ها
پاره های هنر (۹)، لوی استروس: اثر نقاسی و زبان، همسازی دوگانه
پاره های هنر (۱۰)، ارسطو: دست، مفید ترین ابزارها
پاره های هنر (۱۱)، بنیامین: سینما و نقاشی
پاره های هنر(۱۳)، کله: تمثیل درخت
پاره های هنر(۱۴)، دوشان: شناخته شدن هنرمند، شرطِ وجود هنرمند