انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پاره های هنر (۱۳)، دوشان: شناخته شدن هنرمند، شرط وجود ِهنرمند

به باور من، در حقیقت اگر یک هنرمند، یک مرد هنرمند نابغه، حال هر کسی می خواهد باشد، در نقطه ای دورافتاده در آفریقا زندگی کند و هر روز خارق العاده ترین تابلوهای نقاشی را خلق کند، اما هیج کسی نباشد آنها را ببیند، او [به عنوان هنرمند] وجود نخواهد داشت. به عبارت دیگر ، شرط وجود یک هنرمند، شناخته شده بودن اوست. بنابراین نمی توان تصور کرد که صد هزار نابغه [هنری] وجود داشته اند که خودکشی کرده باشند، که از خود گذشته باشند چون نمی دانسته اند برای شناخته شدن چه باید بکنند و چگونه باید خود را تحمیل کرده و به افتخار برسند.

از این رو، من بسیار به جنبه «رسانه» ای هنرمند باور دارم. او هر روز کاری می کند و با مردم یا با دخالت خود، سعی می کند مخاطبانش او را به رسمیت بشناسند. بدین ترتیب است که هنرمند می تواند حتی پس از مرگ خویش نیز به حیاتش ادامه دهد. این امر را نمی توان از میان برد، زیرا در نهایت ما با خلاقیتی روبروئیم که دو قطب دارد: از یک سو، قطب کسی که یک اثر هنری را به وجود می آورد و از سوی دیگر قطب کسی که به تماشای آن می پردازد. به نظر من آنکس که به یک اثر نگاه می کند، همان اندازه اهمیت دارد که خالق اثر.

طبیعی است که هیچ هنرمندی این تفسیر را نمی پذیرد. اما باید پرسید: هنرمند در نهایت چیست؟ هنرمند، هم کسی است که مبلمان می سازد، کسی همچون [آندره] بول و هم کسی که یک مبل اثر بول را صاحب است. بنابراین بول، خود حاصل تحسینی نیز هست که به دست آورده. قاشق های آفریقایی زمانی که ساخته می شدند [لزوما] ارزشی نداشته اند و صرفا کارکرد داشته اند، اما بعدها است که این قاشق ها به «آثار هنری» تبدیل می شوند. بنابراین گمان نمی کنید که نقش تماشاگر اهمیت دارد؟

مارسل دوشان در ویکیپدیا

«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

پاره های هنر(۱)، برگسون: بینش «رها شده» هنرمند

پاره های هنر(۲)، باشلار: دعوت به سفری خیالین

پاره های هنر (۳)، دیدرو: طبیعت به مثابه منشاء هنر

پاره های هنر (۴)، دوراس: نوشتن، وقتی که زن هستی…

پاره های هنر (۵)، مرلو پونتی: احساس پایان نایافتگی

پاره های هنر (۶)، کامو: درباره رمان های رفتارگرا

پاره های هنر (۷)، دریدا:خوانش متن

پاره های هنر (۸)، بلاندیه: هنرهای از دست رفته، جمع نقاب ها

پاره های هنر (۹)، لوی استروس: اثر نقاسی و زبان، همسازی دوگانه

پاره های هنر (۱۰)، ارسطو: دست، مفید ترین ابزارها

پاره های هنر (۱۱)، بنیامین: سینما و نقاشی

پاره های هنر(۱۳)، کله: تمثیل درخت