انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

هند: مطبوعاتی مردمی، که مردم را نادیده می گیرد (لوموند دیپلماتیک: مه ۲۰۱۴)

بنجامین فرناندز برگردان شهباز نخعی

از بمبئی تا دهلی نو نشر روزنامه ها سرزندگی قابل ملاحظه ای دارد، تا جایی که هند دارای نخستین جایگاه جهانی در این زمینه است. با این حال، سنگینی فزاینده محافل بازرگانی، که سهامدار روزنامه ها شده اند، این گوناگونی را کمرنگ می کند.

در ساعتی که نخستین نورهای روز بمبئی را به کندی از رخوت شبانه اش جدا می کند، هزاران مامور توزیع روزنامه مورچه وار شروع به حرکت در خیابان ها می کنند و بسته های روزنامه را درپای ساختمان ها یا بساط چوبی فروشندگان خیابانی می گذارند. مشتریان، که دور پیشخوان ها جمع شده اند، چند روپیه روی میز می اندازند و در حال سرکشیدن یک لیوان چای داغ، در سکوت غرق در مطالعه روزنامه می شوند. این کار در کشوری که مطبوعات بیش از صدوسی میلیون خواننده وفادار دارد نادر نیست.

بنابر نوشته «اکونومیست» (١)، هند، پیش از چین، در نخستین جایگاه جهانی بازار مطبوعات قرار دارد. یکی از کلیدهای این موفقیت پیشرفت سواد آموزی است که از ١٢ درصد جمعیت درسال ١٩٧۴، به ٧۴ درصد کنونی رسیده است (٢). فزون براین، دسترسی به اینترنت هنوز در مراحل ابتدایی (کمتر از ١٠ درصد هندیان) است و قیمت یک روزنامه به طور متوسط ٣ روپیه (کمتر از ۵ سانتیم یورو) و کمتر از بهای یک لیوان چای در کنار خیابان است. آیا باید این را نشانه فوق العاده تکثرگرایی و سرزندگی دموکراتیک غول آسیای جنوبی، که درباره اش گزافه گویی می شود، دانست؟

آقای باسکهار داس، در حالی که طرحی را بر تابلویی سفید می کشد، عالمانه می گوید: «هند نه یک، بلکه چندین کشور است: هند توسعه یافته – ٢٠ میلیون انگلیسی زبان – هند درحال توسعه و هند توسعه نیافته. اولی مورد توجه و علاقه ماست، دومی هنوز آماده نیست و سومی علاقه و توجهی برنمی انگیزد». از پنجره بزرگ دفتر مجلل مدیر اجرایی روزنامه «دیلی نیوز اند آنالایسیز» در طبقه یازدهم ساختمان «ایندیا بالز فاینانس سنتر»، دهها برج بتونی و جرثقیل بر روی خرابه های کارخانه قدیمی «پارل دو بمبئی» سر به آسمان کشیده است. مخاطب ما با تصریح می گوید: «انگلیسی زبان تجارت و تصمیم گیرنده هاست. ٨۵ درصد از درآمد تبلیغاتی عاید مطبوعات انگلیسی زبان می شود». در سخنرانی او واژه « اطلاعات» به معنای یک کالا است.

درطول ٣٢ سال، آقای داس در گروه «بنت کولمن و شرکا با مسئولیت محدود» (بی سی سی ال) کار کرده، درسال ٢٠٠١ به ریاست آن رسیده و یک سال بعد زمام امور غول رسانه ای «زی مدیا» را در دست گرفته است. بی سی سی ال مالک یکی از قدیمی ترین نشریات ملی «تایم آف ایندیا» است که نخستین روزنامه به زبان انگلیسی در دنیا (با پنج میلیون نسخه و چاپ رنگی) است و هرسال بیش از یک میلیارد دلار درآمد تبلیغاتی دارد (٣).

در زمان موج آزادسازی اقتصادی در سراسر کشور، از سال ١٩٩١، «تایم آف ایندیا» پیشرو چرخش بازرگانی رسانه ها بود. آقای داس می گوید: «ما دوران استقلال دومی را می گذرانیم. نسل پس از سال ١٩٩١ نسل نوی “فرزندان نیمه شب” است». اشاره او به نسلی است که در نخستین لحظه های ١۵ اوت ١٩۴٧ به دنیا آمده است. آقای وینیت جاین، رئیس هیات مدیره بی سی سی ال و دوست و همراه سی و دو ساله آقای داس، این نوزایی را با عباراتی کمتر شاعرانه بیان می کند: «ما یک موسسه مطبوعاتی نیستیم. یک موسسه تبلیغاتی هستیم. هنگامی که ٩٠ درصد درآمد از تبلیغات می آید، شما یک موسسه تبلیغاتی هستید (۴)». این تغییر نگرش به طور عمیق بر صنعت مطبوعات درهند اثر گذاشته است.

«تایم آف ایندیا»، «موفقیت» خود را مدیون برادر آقای وینیت، آقای سمیر جاین است. معاون خیلی محافظه کار بی سی سی ال، پس از قرارگرفتن در راس گروه درپایان دهه ١٩٨٠، اصلاحات زیادی انجام داد. تبلیغ در بالای صفحات، فروش «صفحه اول» به قیمت ۴۵٠ هزار دلار و ابداع واژه «تبلیغیه»، در برابر «تحریریه». این رپرتاژ آگهی ها توسط نویسندگان روزنامه نوشته می شود اما پول آن را چهره های سرشناس سینما، کریکت و سیاست برای پیشبرد کار خود می پردازند. این که خواننده این مسئله را نمی داند بی اهمیت است چرا که مشتری در درجه اول آگهی دهنده است. «تایم آف ایندیا»، تقویت شده با این روحیه سوداگرانه، جنگی بیرحمانه را علیه رقیبان خود اعلام کرد. امروز، در بمبئی بهای تک فروشی روزنامه ۵ روپیه است، درحالی که هزینه تولید آن از ١٠ روپیه نیز فراتر می رود. روزنامه درسال ١٩٩٨ در بنگالور بهای تک فروشی خود را به یک سوم هزینه تولید کاهش داد و روزنامه چاپ دهلی خود را ازسال ١٩٩۴ به بهای یک و نیم روپیه می فروشد.

کار نبوغ آمیز دیگر آقای سمیر جاین، مبادله آگهی با سرمایه گذاری به ویژه در املاک و مستغلات بود. به یمن این راهبرد بی سابقه، بی سی سی ال در بیش از ٣۵٠ موسسه سهم دارد که سود سهام آنها ١۵ درصد از درآمدش را تشکیل می دهد. بزودی این نوآوری ها در اکثر مطبوعات هند به صورت قاعده درآمد. یک سردبیر سابق «هندوستان تایمز»، رقیب اصلی «تایم آف ایندیا» با تلخکامی می گوید (۵): «تایم آف ایندیا هرکاری که بکند، ما باید دو روز بعد همان کار را انجام دهیم».

تداخل تاریخی رسانه ها با مجتمع های صنعتی و محافل سیاسی

آقای پارنجوی گوها تاکورتا، با ریشخند می گوید: «امروز، رکن چهارم قدرت املاک است». به نظر این روزنامه نگار مستقل، یکی از بنیانگذاران تارنمای «هوت» درسال ٢٠٠١ که بر مطبوعات هند نظارت می کند، منظر رسانه ای از انحصار دولتی تا سال های دهه ١٩٩٠، به یک «بازار خانوادگی- سیاسی خصوصی» تغییر یافته است. بخش عمده ای از مطبوعات هند امروز در دست های کمتر از ١٠ مجتمع است که هرنوع نشریه ای منتشر می کنند (مطلب ضمیمه این مقاله را بخوانید). بی سی سی ال که «اکونومیک تایم» را نیز منتشر می کند (که دومین روزنامه اقتصادی انگلیسی زبان پرخواننده دنیا پس از وال استریت ژورنال است)، مالک ١١ روزنامه دیگر، ٨٠ مجله، دو شبکه خبر ماهواره ای، یک شبکه سینمایی به زبان انگلیسی، یک شبکه مخصوص خبرهای بالیوود، یک رادیو، یک شرکت آفیش های تبلیغاتی و چندین تارنمای اینترنتی است.

«داینیک بهاسکار»، دومین روزنامه به زبان هندی، که درسال های دهه ١٩۵٠ تنها یک روزنامه در بهوپال منتشر می کرد، امروز صاحب ٧ روزنامه، دو مجله، ١٧ ایستگاه رادیو و ٧ شبکه تلویزیون کابلی است. سه گروه رسانه ای که مهم ترین روزنامه های انگلیسی زبان را منتشر می کنند (بی سی سی ال، اچ تی مدیا و کاستوری اند سانز با مسئولیت محدود)، ٣٩ درصد از کل درآمد و ۴۴ درصد از درآمد تبلیغاتی را به خود اختصاص داده اند، درحالی که تنها ۶ درصد خواننده های نشریات را در بر می گیرند (۶). در دهلی نو، تنها شهر جهان که هرروز درآن ١۶ روزنامه انگلیسی زبان منتشر می شود، سه چهارم بازار روزنامه های انگلیسی زبان در اختیار «تایم آف ایندیا» و «اکونومیک تایمز» است که هردو به بی سی سی ال و هندوستان تایمز تعلق دارند.

بازار نان و آب دار تبلیغاتی اشتهای کنشگران خارجی، به ویژه گروه های تلویزیونی و ارتباطات را تحریک می کند. به نظر تها کورتا «بیش از پیش مجتمع های صنعتی منافع مستقیم یا غیرمستقیم در گروه های رسانه ای کسب می کنند». او بی درنگ از «مورداکیزاسیون» صحبت می کند که اشاره اش به مالک بزرگ رسانه ای راپرت مورداک است که در هند مالک گروه استار است که در سال های دهه ١٩٩٠ ورود پرسروصدایی به بازار صوتی – تصویری کشور داشت. گروه قدرتمند «ریلاینس اینداستریز» متعلق به آقای موکش آمبانی (ثروتمندترین فرد هند و بنابر نوشته مجله فوربز بیست و یکمین ثروتمند دنیا) درسال ٢٠١٢ با گروه شبکه ١٨، مالک ١٩ شبکه تلویزیونی و گروه اناندو، که یکی از نخستین روزنامه ها به زبان تلوگو (با بیش از شش میلیون نسخه در روز) را منتشر می کند و شبکه تلویزیونی محلی اناندو هم پیوند تجاری شدند. این ادغام، این مجتمع را درمیان پرنفوذترین گروه های رسانه ای هند، در کنار بی سی سی ال و استار قرار داد.

آقای تهاکورتا یادآوری می کند که با آن که امروز موضوع حادتر شده، ولی «مساله دست انداختن صنایع بر رسانه ها به اندازه خود ملت هند قدمت دارد». درسال ١٩۴٨، جواهر لعل نهرو، نخستین رئیس دولت مستقل هند، با اشاره به «تایم آف ایندیا» از «مطبوعات کنفی» حرف می زد. درآن زمان، خانواده جاین امتیاز تولید کنف در کلکته را در اختیار داشت. نهرو از «مطبوعات فولادی» نیز شکوه داشت که اشاره اش به گروه تاتا، مالک روزنامه متنفذ بنگالی «استیتزمن» بود. او از دوست خود رامنات گوانکا، مدیر روزنامه «ایندین اکسپرس» که در سال های ١٩۶٠ – بدون موفقیت – کوشید شرکت هندی آهن و فولاد را به دست آورد انتقاد کمتری می کرد. روزنامه ها آموخته اند که خود را با قدرت تطبیق دهند. در دوره حالت فوق العاده اعلام شده توسط نخست وزیر ایندیرا گاندی (٧) – دختر نهرو -، «تایم آف ایندیا» که آشوک جاین (پدر وینیت و سمیر) آن را اداره می کرد، «تایم آف ایندیرا» نامیده می شد.

رسانه های مخالف و مطبوعات بدیل برای ادامه بقا روز به روز با دشواری بیشتر روبرو هستند.

این درهم آمیختن رسانه ها، مجتمع ها و محافل سیاسی گرایشی به پایان یافتن ندارد. «هندوستان تایمز» به خانم شوبهانا بهارتیا از پدر به ارث رسیده که از سال ٢٠٠٨ مدیر تحریریه آن نیز هست و تا سال ٢٠١٢ از سوی حزب کنگره که در دولت اکثریت دارد، در پارلمان کرسی نمایندگی داشت. به گفته یکی از اعضای پیشین تحریریه روزنامه، همه اعضای تحریریه از تلفن روزانه او برای «تصحیح» هراس داشتند. «داینیک جاگران» پرتیراژترین روزنامه هندی زبان (۵.١۶میلیون خواننده) یک امپراتوری است که توسط نارندا موهان، صاحب صنعتی که ازسوی حزب هندوی راست افراطی مردم هند در پارلمان دارای کرسی بود، بنا نهاده شد. پسر موهان، آقای سانجای گوپتا جای پدر را گرفته است.

چنین وضعیتی – بدون آن که تعجب برانگیزد – سبب برپایی جنجال های متعدد شده است. مساله «خبرهای پولی»، مقاله هایی که پول آنها توسط نامزدهای انتخاباتی در انتخابات مجلس در سال ٢٠٠٩ پرداخت می شد، پای مهم ترین حزب ها و روزنامه های کشور: «تایم آف ایندیا» به زبان انگلیسی، «داینیک جاگران» و «داینیک بهاسکار» به زبان هندی و همچنین روزنامه های پرتیراژ منتشرشده به زبان محلی «لوکمات» در ماراتی، «پنجاب کسری» در پنجاب و «اناندو» در تلوگو را به میان کشاند.

درسال ٢٠٠٨، وزارت اطلاعات و انتشارات تهیه گزارشی درمورد مالکیت رسانه ها را به کالج مدیریت کارکنان هند (ASCI) که گروهی مستقل و حامی منافع عمومی معرفی می شد سفارش داد. گزارش بر «سلطه آشکار بر بازار» تاکید داشت و توصیه می کرد که مالکیت متقاطع در رسانه ها محدود شود. دراین اثنا، مقام تنظیم کننده ارتباطات، که گرایش لیبرال نیز داشت، خواستار آن بود که «تدابیری اتخاذ شود که تکثرگرایی و گوناگونی در مطبوعات، رادیو و تلویزیون را تضمین کند (٨)». پیشنهادهای که به صورت حروف مرده بر روی کاغذ باقی مانده اند.

در فوریه ٢٠١٣، پژوهش دیگری برمبنای مقایسه بین المللی به نتیجه گیری ضرورت محدود کردن تمرکز افقی (مالکیت چندین رسانه) و عمودی (مالکیت مشترک موسسات پخش و نشر و خلاقیت در رسانه واحد) رسید. درحال حاضر تنها یک مقررات کمرنگ وجود دارد که فقط به بخش تلویزیون مربوط می شود و موسسات – نه مجتمع ها – را دربر می گیرد. گزارش پیشنهاد می کرد که این مقررات به همه رسانه ها بسط داده شود و این امر بی سی سی ال و داینیک بهاسکار را نیز شامل می شد.

لازم به تصریح نیست که همه گروه ها مخالفت قاطع خود را با هرگونه تحول ابراز کردند. آقای آریندام سن گوپتا، سردبیر روزنامه «تایم آف ایندیا» هشدار داد: «مرز بین تنظیم مقررات و کنترل بسیار باریک است». او از «بستن دهان رسانه ها» سخن گفت و آن را با وضعیت مطبوعات درسال های ١٩٧۵ تا ١٩٧٧ که حکومت نظامی برقرار بود قابل مقایسه دانست. به نظر او: «تعیین مقررات برای رسانه ها باید ازسوی خود آنها انجام گیرد و این کاری است که از دهه ها پیش انجام می شود (…)» (٩).

آقای رائو ایندرجیت سینگ، نماینده حزب کنگره که ریاست کمیته دایمی اطلاعات و فناوری را عهده دار است، از نگرانی دیگری سخن می گوید: مالکیت متقاطع رسانه ها «تهدیدی برای دموکراسی ما (١٠)» [است]. چنان که تهاکورتا می گوید: «تمرکز مالکیت در یک بازار اشرافی –سیاسی به از دست رفتن تکثر گرایی منجر می شود». گزارش کالج مدیریت کارکنان هند (ASCI) تاکید می کند که چیرگی یک گروه کم شمار از کنشگران بربازار رسانه ای به ویژه مطبوعات محلی به زبان های بومی اثر می گذارد. گروه های مطبوعاتی این امر را رد می کنند. به نظر آنان، تنوع فرهنگی، زبانی و اجتماعی بازار هند مانع از برقراری هرگونه انحصار می شود. راچنا بورمان، رییس بخش خبرهای اقتصادی «تایم آف ایندیا» با ریشخند می گوید: «هند به خاطر داشتن ایده های بسیار شناخته شده است. صنعت رقابتی رسانه ها بهترین تضمین برای وجود یک فضای چندگانه، که در آن دیدگاه های متفاوت همزیستی کنند است (١١)». آیا بازار آزاد افکار و عقاید ، تنها نگهبان گردش آزاد ایده هاست؟

به عکس، خانم شوما چادهوری، مدیر پیشین هفته نامه «تهلکا» تصریح می کند که: «این امر نشان می دهد که چرا مطبوعات خیلی کم دربرابر موسسات خصوصی و سیاست های اقتصادی نابرابری آفرین موضع انتقادی دارند». از «تایم آف ایندیا» غالبا به خاطر کیفیت انحرافی خبرهایش انتقاد شده است. در این روال، هنگامی که یک بالابر دارای نقص در کارگاه یک ساختمان تجملی ١٩ طبقه در بنگالور موجب مرگ دو تن و مجروح شدن ٧ تن دیگر می شود، روزنامه از ذکر نام سازنده ساختمان «سوپرا دولوپر»، گروهی که بی سی سی ال در آن سهام دارد، خودداری می کند. درسال ٢٠٠۵، هنگام یک اعتصاب ٨ ماهه – که ازسوی کارگران غیرسندیکایی حمایت شد – و هدف آن افشای شرایط [نامناسب] کار در کارخانه های «هوندا موتورز» در کورگائون بود، روزنامه به بازگویی دیدگاه مدیریت پرداخت و از آثار اعتصاب برفضای اقتصادی کشور ابراز نگرانی کرد.

درمیان «رپرتاژ آگهی های» روزنامه «تایم آف ایندیا»، نشریه «هندو» به نقد مقاله ای که به نفع موسسه بیوتکنولوژی کشاورزی «مونسانو» نوشته شده بود پرداخت. در این مقاله نوشته شده بود که بذر پنبه ازنظر ژنتیک تغییرداده شده برای تولید علف کش «موجب تحول اقتصادی و اجتماعی دهکده ها (١٢)» شده است. به علاوه، به گفته چادهوری: «رسانه ها تنها به بورس و رونق اقتصادی علاقمندند، در حالی که ٩۴ درصد از اقتصاد کشور غیررسمی است. معجزه هندی («هند درخشان») توهمی است که رسانه ها پس از آزادسازی سال های دهه ١٩٩٠ ایجاد کرده اند. آنها از ۵ یا ١٠ درصد از هند که از رونق برخوردار است سخن می گویند و مساله عدالت اجتماعی را نادیده می گیرند».

با این حال، هنگام مبارزه برای استقلال، مطبوعات نقشی قدرتمند و تعیین کننده برعلیه سلطه بریتانیا ایفا کردند. درسال ٢٠٠٠، تارنمای تحقیقی «تهلکا» که توسط نویسنده ای به نام تارون تجپال ایجاد شده، به تجدید این سنت روزنامه نگاری چالش گرانه علیه فساد و افراط گرایی پرداخت. موضوع در ماه مارس ٢٠٠١ با افشای یک رسوایی پرداخت حق و حساب هنگام خرید تسلیحات توسط اعضای دولت، که در آن هنگام تحت مدیریت حزب مردم هند بود، ازپرده بیرون افتاد. دولت خشمگین شد و از روزنامه شکایت کرد و محاکمه نزدیک به ٣ سال به درازا کشید. روزنامه «تهلکا» که درسال ٢٠٠٣ ناگزیر از توقف انتشار شد، یک سال بعد با حمایت خوانندگان و شخصیت های متنفذ به صورت یک دوماهه نامه درشکل کاغذی ازنو منتشر شد و سپس به هفته نامه تبدیل گردید. پس از آن، رییس پیشین حزب مردم هند، آقای بانگارو لاکسمن و وزیر دفاع جرج فرناندس به خاطر فساد محکوم شدند.

«تهلکا» بر انتشار تحقیقات مبارزه جویانه خود، عمدتا درمورد دخالت حزب کنگره در کشتار سیک ها درسال ١٩٨۴ در دهلی، و حزب مردم هند در کشتار مسلمانان درسال ٢٠٠٢ در گجرات و به ویژه نقش ایفا شده توسط آقای نارندرا مودی (مقاله « سوداگری و نژاد پرستی در کشور گاندی» را در همین شماره بخوانید) ادامه داد. این روزنامه همچنین به خاطر پرداختن به مسایلی که نشریات دیگر از آنها طفره می روند شهرت یافت: جوامع قبیله ای یا مسلمان، شورش مائوییست ها، مجازات مرگ یا… خشونت علیه زنان. بعد، در ۵ نوامبر ٢٠١٣، تجپال به اتهام آزار جنسی یک زن جوان همکار مورد تعقیب قرارگرفت. پلیس ایالت گوا، که تحت مدیریت حزب مردم هند است، اتهام را به تجاوز تبدیل کرد و بنیانگذار روزنامه، که بیم آن دارد که نتواند از محاکمه ای منصفانه برخوردار شود، را به زندان افکند. دراین میان، چادهوری و ۵ کارمند دیگر استعفا دادند.

محرومان خود را سازماندهی می کنند، فرزندان خود را به مدرسه می فرستند و نادیده باقی نخواهند ماند.

این موضوع ناخوشایند، که بر جو تشویش افزود، تنها چند روز پس از اخراج سیدهارت واراداراجان (١٣) از تحریریه «هندو»، روزنامه پیشرو متعلق به «کاستوری اند سانز با مسئولیت محدود» رخ داد. آقای نارا سیمهان رام، رئیس این روزنامه و عضو خانواده کاستوری این تصمیم را تحت عنوان «برقراری روابط خوب صنعتی» (١۴) توجیه کرد. بیش از این نمی توان صریح بود.

سندیکای روزنامه نگاران دهلی هم بر «سانسور غیرمستقیم که ناشی از شیوه مالکیت و استخدام است» تاکید می کند. طبقات میانی جامعه در حرفه روزنامه نگاری جایگاه کمی دارند و کاست های پایین و ناپاک ها عملا هیچ جایی ندارند (١۵). روزنامه نگاران درحدی وسیع بر دغدغه های ساکنان روستاها، نابرابری ها و خشونت طبقاتی چشم بسته اند تا بتوانند پاسخگوی انتظارات افراد شهرنشین انگلیسی زبان، که نماد هند توسعه یافته اند باشند.

دیلناز بوگا، زن روزنامه نگار جوانی که چندین سال خبرهای مربوط به درگیری کشمیر را برای روزنامه های «هندوستان تایمز» و «دی ان ای» پوشش داده، درباره دشواری های خود برای انجام حرفه اش حرف می زند: «من داستان های مردم را حکایت می کردم اما با مقاومت زیاد در هیات تحریریه روبرو می شد». او توسط همکارانش ضد ملی گرا و حتی «اسلام گرای نفوذی» نامیده می شد و سرانجام ناگزیر شد لنگ بیندازد: «هرچیزی که برخلاف گفتمان ملی گرایانه باشد نامطلوب و مطرود است. ما در کشوری زندگی می کنیم که هنوز کودکان از سوء تغذیه می میرند، اما صحبت از آن کفرگویی است».

در دسامبر ٢٠١٢، تجاوز و قتل زنی از طبقه متوسط در دهلی، چندین هفته تیتر درشت روزنامه «دی ان ای» بود، اما مقاله او که حاکی از خشونت های اعمال شده مشابه بر ٣ کودک در یک حلبی آباد بمبئی بود به حد یک خبر چند سطری کاهش داده شد. پس از آن، مدیریت جدید روزنامه، به سرپرستی بهاسکار داس به مقاله های مربوط به حلبی آباد ها پایان داد و زن جوان را به مسایل مربوط به محیط زیست گماشت. بوگا که درپی این امر استعفا داد، با تاسف می گوید: «مطبوعات هند مطبوعاتی طبقاتی است. فقرا درآمد تبلیغاتی ایجاد نمی کنند». سندیکای روزنامه نگاران دهلی خواستار «تصویب مقرراتی برای رسانه هاست که شمول بیشتری را فراهم آورد و الویت سخن گفتن را به کسانی بدهد که ازنظر اجتماعی و اقتصادی محروم تر هستند».

بوگا هم مانند بهاسکار داس می گوید: « هند تنها یک کشور نیست. هند محرومان خود را سازماندهی می کند، فرزندانش را به مدرسه می فرستد، انگلیسی یاد می گیرد، حقوقش را مطالبه می کند و خواهان عدالت است. در حلبی آباد ها روزنامه خوانده می شود. آنها ممکن است در رسانه ها به چشم نیایند، اما در خیابان صدایشان شنیده می شود. آنها اکثریت دارند و به چشم نیامدنشان برای مدتی طولانی نخواهد بود».

نویسنده: Benjamin Fernandez

روزنامه نگار، فرستاده ویژه لوموند دیپلوماتیک [به هند].

 

مطلب داخل کادر:

 

 

مطبوعات هند به روایت ارقام

 

– ٨٢٠٠٠ روزنامه و مجله منتشر می شود.

– ٧٨.٧ میلیون نسخه به ٢٢ زبان.

– ٢٢۴ میلیارد روپیه (٢.۶ میلیارد یورو) گردش مالی.

١٠ مجتمع بزرگ در بخش عمده ای از بازار سهیم هستند:

شرکت بنت کولمن با مسئولیت محدود (تایم آف ایندیا)، اچ تی مدیا (هندوستان تایمز)، جاگران پراکاشان با مسئولیت محدود (داینیک جاگران)، داینیک بهاسکار با مسئولیت محدود، کاستوری و پسران با مسئولیت محدود (هندو)، گروه ایندین اکسپرس، دکان کرونیکل هولدینگ با مسئولیت محدود، گروه آناندا بازار پراتیکا، شرکت مالایا مانوراما با مسئولیت محدود و گروه انادو.

 

١-

« Bulletins from the future », The Economist, Londres, 7 juillet 2011.

 

٢-

Bureau des statistiques, New Delhi, www.censusindia.gov.in. 62,8 % selon The World Factbook, www.cia.gov

 

٣-

http://thehoot.org

 

 

۴-

Ken Auletta, « Citizens Jain. Why India’s newspaper industry is thriving », The New Yorker, 8 octobre 2012.

 

۵-

Samanth Subramanian, « Suprem being. How Samir Jain created the modern Indian newspaper industry », The Caravan, New Delhi, décembre 2012.

 

۶-

« Building resistance, organising for change. Press freedom in South Asia 2012-2013 », International Federation of Journalists, http://asiapacific.ifj.org

 

٧- در سال ١٩٧۵ زمانی که دیوان عالی قضائی ایندیریا گاندی را برای تقلب انتخاباتی محکوم کرد او حکومت نظامی اعلام کرد و مخالفانش را زندانی و نشریات را سانسور کرد.

 

٨-

« Consultation paper on issues relating to media ownership », Telecom Regulatory Authority of India, New Delhi, 15 février 2013,

www.trai.gov.in

 

٩-

Arindam Sen Gupta, « Muzzling the media : Freedom at risk », The Times of India, New Delhi, 19 juin 2013.

 

١٠-

Cité dans « India needs cross media restrictions », The Hoot, 10 juin 2010.

 

١١-

The Times of India, 20 août 2012.

 

١٢-

Palagummi Sainath, « Reaping gold trough Bt cotton », The Hindu, Madras (Chennai), 28 août 2011.

 

١٣-

Lire son article, « L’Inde éperdue de reconnaissance », Le Monde diplomatique, novembre 2008

 

١۴-

« Varadarajan resigns from “The Hindu” », Mint, New Delhi, 22 octobre 2013.

 

١۵-

« The untold story of Dalit journalists », The Hoot, 13 août 2013.

 

پرونده «لوموند دیپلماتیک» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280